آیه ۱۰۸ [[سوره انعام]]، از مومنان خواسته است که به مشرکان (و یا خدایان آنها) ناسزا نگویند:<ref name=":3" /><blockquote>به [معبود] کسانی که غیر خدا را میخوانند دشنام ندهید، [تا] مبادا آنها [نیز] از روی جهل، خدا را دشنام دهند…</blockquote>منتقد با تعجب میپرسد «دشنام دادن به مشرکان (و یا خدایان آنها) به این دلیل ممنوع است که ممکن است آنها نیز به خدا (و یا مومنان) دشنام دهند؟!» و در ادامه میگوید اگر قرآن میگفت که به مشرکان و یا هر کس که با او دشمنی دارید، دشنام ندهید، زیرا این عمل اولا با منش انسانهای خوب و با شخصیت ناسازگار است و ثانیا نوعی ظلم محسوب می شود، شاید کمی معقول تر می نمود و فلسفهای که قرآن برای نهی از دنامدشنام دادن به دیگران مطرح کرده، مانند این است که بگوییم: «به ناموس دیگران تجاوز نکنید، چون ممکن است آنها نیز به ناموس شما تجاوز کنند! حقوق دیگران را پایمان نکنید چون ممکن است دیگران نیز حقوق شما را پایمان کنند!» منتقد در ادامه انتقاد میکند که: اشتباه نشود، آیه مورد بحث به هیچ وجه مصداق قاعده طلایی اخلاق که می گوید: هر چه را بر خود می پسندی بر دیگران نیز بپسند، و هر چه را بر خود نمی پسندی، بر دیگران نیز مپسند نیست. مطابق این اصل، ما باید دیگران را مانند خود دوست بداریم و با آنها بهگونهای رفتار کنیم که دوست داریم دیگران نیز با ما همانگونه رفتار کنند. به عبارت دیگر مبنای این قاعده طلابی اخلاق این است که ما باید تکبر و خودخواهی و خودپرستی را کنار بگذاریم و خود را تافته جدابافتهای از دیگران ندانیم، در چنین حالتی ما هرگز به کسی توهین نمی کنیم حتی اگر بدانیم که او در عمل نمی تواند (و یا نمیخواهد) پاسخ توهین ما را بدهید، اما آیه قرآن میگوید: به آن ها ناسزا نگویید مبادا آنها نیز به شما یا خدایتان ناسزا گویند، و فرق بین این دو را آشکار است.<ref name=":3" />