دورافتاده: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
جز لینک به دیگر صفحات ویکی پدیا
خط ۲۳:
 
== داستان ==
چاک نولاند [[تحلیل‌گر]] سیستم شرکت پستی [[فدکس اکسپرس|فدکس]] است که به سرتاسر جهان سفر می‌کند و در پی حل مشکلات [[بهره‌وری]] در انبارهای این شرکت است. او رابطه بسیار نزدیکی با کلی فریرز دارد و با او در [[ممفیس (تنسی)|ممفیس]] زندگی می‌کند. آن‌ها قصد دارند که با هم ازدواج کنند، ولی سر چاک خیلی شلوغ است و این فرصت ایجاد نمی‌شود. چاک جشن کریسمسی که با حضور اقوام برگزار می‌شود را نیمه کاره رها می‌کند زیرا برای حل یک مشکل در خارج از کشور باید اقدام کند. در فرودگاه، دو زوج هدیه‌های کریسمس را به همدیگر می‌دهند. کلی به چاک ساعت جیبی پدربزرگش را می‌دهد که عکس خودش هم در آن است و چاک به او ظاهراً یک انگشتر می‌دهد که به او هم می‌گوید که در روز کریسمس آن را باز کند، بعد از اینکه او برگشت. زمانی که هواپیما در آن شب طوفانی بر فراز [[اقیانوس آرام|اقیانوس آرام جنوبی]] در حال پرواز است توسط [[رعد و برق]] مورد اصابت قرار می‌گیرد که در نتیجه هواپیما در اقیانوس سقوط می‌کند. چاک از هواپیمای غرق شده بیرون می‌آید و خود را با یک [[قایق بادی]]، نجات می‌دهد و برای مدتی در آن هوای طوفانی بر روی آب شناور می‌شود تا به جزیره‌ای می‌رسد.
 
بزودی معلوم می‌شود که جزیره خالی از سکنه است. چاک خیلی زود شروع به ساخت نشانه‌هایی بصری برای هر گونه هواپیما می‌کند و تلاش‌های او برای فرار با قایق نجاتش بی‌ثمر می‌ماند. بعد از اینکه چندین بسته شرکت پستی فداکس به جزیره می‌رسند، چاک شروع به بازکردن آن‌ها می‌کند و به دنبال چیزی می‌گردد که به زنده ماندش کمک کند. او تعدادی وسایل مفید را در آن‌ها پیدا می‌کند و یک بسته را که روی آن تصویری از دو بال باز نشده کشیده شده‌است را باز نمی‌کند. چاک تلاش زیادی را برای درست کردن آتش صرف می‌کند و موفق نمی‌شود و دستش زخم بزرگی برمی‌دارد. او با عصبانیت چندین چیز را از جمله یک [[لوازم ورزشی ویلسون|توپ والیبال ویلسون]] را که در یکی از همان بسته‌ها بود را به این طرف و آن طرف پرت می‌کند. از آنجایی که دست او خونی بوده، جای دستش روی آن توپ می‌ماند. چاک عکس یک صورت را روی آن توپ می‌کشد و او را «ویلسون» می‌نامد و تصمیم می‌گیرد که با او حرف بزند.