هارولد اینیس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶:
به سختی قابل تصور است که کسی از فلسفه رسانه صحبت کند و نامی از هارولد اینیس و مارشال مک لوهان نبرد(شاه قاسمی،۱۳۹۲). هر دوی آنها در [[دانشگاه تورنتو]] درس خواندند و استاد شدند. مک لوهان در برخی نوشته ها و جملات مشهورش از مارکس الهام گرفته بود اما بخش عمده نظریه های خود را بر مبنای عقاید اینیس بنا گذاشت که او هم از قضا کانادایی بود<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=mass commiunication theory}}</ref>. اینیس در واقع استاد مک لوهان بود<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Media technology: Critical perspectives.}}</ref>.
 
اینیس علمی تر و انتقادی تر از مک لوهان می نوشت؛ و مک لوهان عامه پسندتر از اینیس بود.(شاه قاسمی،۱۳۹۲).
 
اينيس و مک لوهان رسانه هاي ارتباطي را به عنوان عصاره [[تمدن]] مي شناسند و هر دو معتقدند تاريخ توسط رسانه هاي غالب در هر عصر و زماني هدايت مي شود. اينيس معتقد است رسانه هاي ارتباطي در واقع توسعه ذهن انسان هستند و علاقه اوليه و اصلي هر دوره تاريخي نوعي تعصب است که از رسانه هاي غالب مورد استفاده ناشي مي شود. به عبارت ديگر، رسانه ها آنچه را در يک دوره تاريخي اتفاق مي افتد و بااهميت به نظر مي رسد تعيين مي کنند. رسانه هاي سنگيني نظير پوست، خاک و گل يا سنگ تداوم زيادي دارند و بنابراين به دليل اين که اين رسانه ها ارتباط را از نسلي به نسل ديگر آسان مي سازند، نسبت به سنت تعصب دارند. در مقابل، رسانه هايي نظير کاغذ سبک هستند و حمل و نقل آنها آسان است. بنابراين اين نوع رسانه ها ارتباط را از مکاني به مکان ديگر آسان مي سازند و باعث تشويق امپراتوري، نظام و ديوانسالاري گسترده ميشوند(ثقفی 1390).