ویلبر شرام: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏زندگی‌نامه: اصلاح اشتباه تایپی
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
←‏مشارکت‌ها: اصلاح اشتباه تایپی
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۳:
سمت‌های ویلبر شرام:
 
1۱-بنیانگذار مطالعات ارتباطی در جهان
 
2۲-زندگی شغلی او عاملی شد که به سمت ۳ دانشگاه بزرگ تحقیقاتی کشانده شود: دانشگاه آیووا (۱۹۳۴–۱۹۴۷)، دانشگاه ایلینویز (۱۹۴۷–۱۹۵۵)، دانشگاه استنفورد (۱۹۵۵–۱۹۷۳)
 
3۳-عنوان نخستین مبتکر مطالعه موضوعی در آمریکا، یعنی پژوهش مشهور «تلویزیون در زندگی کودکان ما»
 
4۴-بنیان‌گذار کارگاه نویسندگان آیووا
 
5۵-استادیار بخش انگلیسی دانشگاه آیووا
 
6۶-مسئول کتابخانه ایالات متحده
 
7۷-مدیر دفتر اطلاعات و ارقام
 
8۸-بنیان‌گذار مؤسسه پژوهش‌های ارتباطی در شهر آیووا (که نوعی الگو برداریالگو‌برداری از دفتر پژوهشی لازارسفلد در دانشگاه کلمبیا بود.)
 
9۹-استاد تمام وقت ارتباطات در دانشگاه ایلینویز (او نخستین فردی بود که در دنیا به این سمت آموزشی در عرصه ارتباطات منصوب شد.)
 
10۱۰-مدیر انتشارات دانشگاه ایلینویز، ایستگاه‌های پخش رادیو تلویزیونی، امور اداری حرفه ای،حرفه‌ای، مرکز برگزاری همایش‌ها
 
11۱۱-همکاری با بخش روزنامه‌نگاری دانشگاه استنفورد
 
12۱۲-مدیر مؤسسه پژوهش‌های ارتباطی دانشگاه استنفورد
 
13۱۳-منصوب شدن به درجه پروفسوری در گرایش ارتباطات بین‌الملل دانشگاه استنفورد (نخستین فردی که در این حوزه به مقام پروفسوری نائل شد.)
 
14۱۴-مدیر مؤسسه ارتباطی شرق- غرب<ref>کمالی.1393</ref>
 
=== آثار ===
خط ۷۸:
۲-ارتباطات جمعی (۱۹۶۰ / ۱۹۴۹)
 
۳-فرایند و تأثیرات ارتباط جمعی (۱۹۵۴): این کتاب مهم‌ترین کتاب شرام بود که مقدمهمقدمه‌ای ای حرفه ایحرفه‌ای جهت ورود به حوزه جدید مطالعات ارتباطی محسوب می‌شود.
 
۴-نظریات چهارگانه مطبوعات (۱۹۵۶): با همکاری فردسیبرت و تئودورپترسون
خط ۸۶:
۶-یک روز در مطبوعات (۱۹۵۹)
 
۷-تلویزیون در زندگی کودکان ما (۱۹۶۱): با همکاری جک لاین- و ادوین پارکر که از شاگردان وی بودند، بخشی از تحقیق این کتاب به موضوع خشونت تلویزیونی و تأثیرات آن بر کودکان ایالت استنفورد می‌پرداخت.
 
۸-رسانه‌های جمعی و توسعه (۱۹۶۴): این کتاب در رابطه با مقوله ارتباطات بین‌الملل است. شرام در این کتاب آینده روشنی را برای کشورهای جهان سوم درچهارچوبدر چارچوب اهداف توسعه ملی طراحی کرده و آن را به صورت یک الگوی بهینه درایالاتدر ایالات متحده و دیگر نقاط جهان معرفی نمود.
 
۹-ارتباطات و تغییر در کشورهای در حال توسعه (۱۹۶۷): با همکاری دنیل لرنر
خط ۹۴:
۱۰-مردان، پیام، رسانه‌ها (۱۹۷۳)
 
۱۱-رسانه‌های بزرگ، رسانه‌های کوچک (۱۹۷۸): رسانه‌های بزرگ مثل تلویزیون و سینما و رسانه کوچک مثل رادیو. او می‌گوید: در بسیاری از جوامع محلی رسانه‌های کوچک کارآمدتر هستند. شرام در این کتاب به یک انتقادگر سرسخت تبدیل می‌شود که در پرتو طرح آموزشی رسانه‌ها به معرفی اهداف قابل دسترسی و آشکار می‌پردازد. به باور او، یکی از این طرح‌های آموزش رسانه ای،رسانه‌ای، به کمک جهت‌یابی فن آوری‌هایفن‌آوری‌های جدید، می‌تواند در بهینه‌سازی امور کشاورزی و تجزیه محدود جمعیت‌های باسواد مؤثر افتدباشد. مثلا: در اکثر مواقع تصاویر آنقدر قدرت دارند که می‌توانند از هزاران کلیه اثربخشکلمه تراثربخش‌تر باشد.
 
۱۲-حکایت ارتباطات انسانی (1988۱۹۸۸)<ref>کمالی.1393</ref>
 
=== مبانی نظری ===
==== الف) ====
ویلبرشرامویلبر شرام در تعریف ارتباط می‌گوید: ارتباط در واقع هماهنگ شدن [[فرستنده]] و [[گیرنده]] در رابطه با یک پیام ویژه است. او در کتاب فراگرد و تأثیر ارتباط جمعی نوشته‌است: در فراگرد ارتباط به‌طور کلی ما می‌خواهیم با گیرنده پیام خود در یک مورد و مسئله معینی همانندی (اشتراک فکر) ایجاد کنیم<ref>کمالی.1393</ref>. او تصدیق می کندمی‌کند که خیلی از افکار او ملهم از [[ازگود]] است<ref>سورین، تانکارد.1992</ref>.
 
شرام می‌نویسد: 'ارتباطات همیشه حداقل به سه عنصر نیاز دارد: منبع، پیام و مقصد.
 
-منبع می‌تواند صحبت یک فرد، نوشته‌اش، نقاشی‌اش یا حرکاتش باشد، یا یک سازمان ارتباطی مثل روزنامه، چاپخانه، ایستگاه تلویزیونی، استودیوی تهیه فیلم‌های کودکان باشد.
خط ۱۱۷:
چند نکته:
 
* این ارتباط دایره ایدایره‌ای است نه خطی. در بیشتر موارد شنونده، هم می‌تواند پیام دریافت کند و هم ارسال کند.
 
* معمولاً این ارتباط برابر و متقابل است.
خط ۱۳۲:
# نحوه رمزگذاری: یعنی برای مثال چقدر آن پیام روشن یا بغرنج رمزگذاری شده‌است.
# ظرفیت رمزخوان
حال این مسئله مطرح می‌شود که برای برقرار کردن ارتباط، لازم است تصاویر ذهنی منبع رمزگذاری و سپس توسط مقصد رمزگشایی شوند؛ رمزگشایی وقتی انجام خواهد شد که مقصد قبلاً رمز را آموخته باشد. علاوه بر ایناین، باید منبع و مقصد دارای تجربیات مشترک و یکسان باشند. مثلاً اگر ما هرگز روسی یادنگرفتهیاد نگرفته باشیم، هرگز نخواهیم توانست به این زبان کدگذاری و بازخوانی کد کنیم. هر چه اشتراکات بیشتر باشد، ایجاد ارتباط راحت است. اما اگر هیچ تجربه مشترکی وجود نداشته باشد، ارتباط غیرممکن است؛است. بنابراینبنابراین، منبع،منبع سعی در کدگذاری برای تفهیم ساده‌تر گیرنده دارد و پیام را تنظیم می‌کند و آن را چنان با بخش‌هائی از تجربیاتش که به مقصد نزدیک است ربط می‌دهد، که بتواند این مشکل را حل کند. البته باید به این موضوع توجه داشت که هیچ دو فردی سیستم دقیقاً مشابهی ندارند.
یک علامت که به مفهوم یک چیز معین برای شما است، شروع فراگردهای معین دیگری را در ماهیچه‌ها و اعصاب شما باعث خواهد شد. برای مثال یک علامت که به مفهوم آتش است، مطمئناً سخنانی را در شما ایجاد خواهد کرد. علامتی که به مفهوم خطر برای شما است، ممکن است شروع به ایجاد فرآیندی در اعصاب و ماهیچه‌های شما بکند که بگوئید: "کمک!" مفهوم یک علامت ممکن است باعث شود از دریافت آن علامت چنان به خشم بیائید که گوینده را کتک بزنید یا ممکن است صرفاً او را نادیده بگیرید. یا اینکه به‌صورت یک قاتل به او نگاه کنید. اما نتیجه هرچه باشد، این فراگردی است که شما به‌طور مداوم با آن درگیر هستید. شما مداوماًبه صورت مداوم علائم را از محیط خود بازخوانی می‌کنید، آنهاآن‌ها را تفسیر و چیزی را به‌عنوان نتیجه کدگذاری می‌کنید. در واقع، این گمراه کننده است که تصور کنیم،کنیم فراگرد ارتباط درجائیدر جایی شروع و در جائیجایی دیگر خاتمه می‌یابد. این فراگرد واقعاً بی‌انتها است.
 
یک مکالمه دو نفره را در نظر بگیرید. یک نفر مرتباً ارتباط می‌گیرد و به دیگری پیام می‌فرستد. فراگرد بازگشت،بازگشت همان بازخورد است و نقش بسیار مهمی در ارتباطات بازی می‌کند. زیرا به ما می‌گوید که چگونه پیام‌های ما تفسیر می‌شودمی‌شوند. همان گونه که ما می‌خواستیم؟ آیا شنونده می‌گوید: «بله، بله، درست است.» آیا او سرش را به‌عنوان موافقت تکان می‌دهد؟ آیا خطوط پیشانی او جمع می‌شوند؟ آیا نگاهش را به این عنوان که بی‌علاقه است برمی‌گرداند؟ این‌ها همگی بازخورد هستند. یک ارتباط‌گر کار آزموده به بازخورد توجه می‌کند و همواره پیام‌های او را برحسب آنچه در گیرندگان مشاهده می‌کند یا می‌شنود تغییر می‌دهد.
 
نکته بعدی این است که ما در هر نوع ارتباطی، به‌ندرت یک پیام را به تنهایی در یک کانال می‌فرستیم. وقتی شما با من صحبت می‌کنید، امواج صوتی صدای شما اولین پیام است. اما پیام‌های دیگری هم وجود دارد؛ حالت صورت شما، حرکات شما و … که اطلاعاتی در سطوح وسیع منتقل می‌کنند. کیفیت صدای شما (عمق، ارتفاع، خشن بودن، نازک بودن، قوی بودن، ظریف بودن، تند بودن، آرام بودن و …) حاوی اطلاعاتی در مورد شما و آنچه می‌گوئیدمی‌گویید است. این مسئله در ارتباطات مکتوب هم دیده می‌شود. نه تنها توسط کلمات در مطلب یک خبر، بلکه توسط اندازه تیتر، جای آن در صفحه، ترکیب آن با تصویر، استفاده از چهره‌های جسور و دیگر تدبیرها این انتقال انجام می‌گیرد.
 
آنچه گفته شد فرآیندی است که ارتباطات با آن صورت می‌گیرد. چه این ارتباط جمعی یا ارتباط گروهی یا ارتباط فردی باشد<ref>شرام.1954</ref>.
خط ۱۵۱:
۱- ارتباطاتی که نابرابر هستند را در نظر نمی‌گیرد.
 
۲- دربارهٔ رسانه‌های توده وارتوده‌وار خیلی صادق نیست<ref>درو.2020</ref>.
 
==== ب) ====
در سال ۱۹۵۶، سه نظرپرداز آمریکایی یعنی ویلبرشرام،ویلبر شرام، تئودور پترسون و فردسیبرت نظریه اقتدارگرا را که خود کامگیخود‌کامگی و استبداد را نشان می‌داد، با چند ویژگی خاص ارائه دارند:
- روزنامه زیرسلطه دولت است.
- سانسور قبل از چاپ انجام می‌شود.
- روزنامه‌نگار اگر از اصولی که برایش تعیین شده تحظیتخطی کند، مجازات می‌شود.
- به جای تأکید بر آزادی فرد یا اجتماع، به مصلحت دولت تأکید می‌شود.
 
==== پ) ====
در ادامه نظریه دیگری از سوی ویلبرشرامویلبر شرام ارائه شد که این نظریه با بررسی نظریه [[کمونیسم|نظام کمونیستی]] همراه بود. ویژگی‌های این نظریه چنین است:
- ادامه دهنده نظریه اقتدار گرااقتدار‌گرا است.
- این نظریه محصولی است از [[انقلاب ۱۹۱۷]] شوروی و تفکرات [[لنین]]، [[مارکس]] و [[هگل]] و [[استالین]].
- طبق این نظریه طبقه کارگر قدرت را در [[سوسیالیسم|جامعه سوسیالیستی]] در دست دارد.
خط ۱۷۰:
 
==== ت) ====
ویلبرشرامویلبر شرام از نظریه ریاضی ارتباط شانون و ویور حمایت کرده‌است. علاوه بر چاپ آثار خویش، در سال ۱۹۴۹ کتاب مشهور «نظریه ریاضی ارتباطات» نوشته شانون، که با همکاری مقاله توصیفی وارن ویور فراهم آمده بود را به چاپ رسانید. این کتاب مهم مفهوم اصلی آنچه که امروزه «نظریه اطلاعات» نامیده می‌شود را بنیان نهاد. این نظریه همانطور گفته شد، بر مبنای الگوی ارتباطی بسیار ساده ایساده‌ای همچون منبع، پیام، مجرا، گیرنده واقع شده‌است.
 
==== ث) ====
از نظر شرام ارتباطات در تمام سطوح از روابط درون فردی گرفته تا گروه و جامعه و روابط بین‌المللبین‌الملل، نقش مهمی را در جامعه ایفا می‌کند. از اواخر ۱۹۳۰۱۹۳۰، آثار شرام به‌طور فزاینده ایفزاینده‌ای بر نیروی بالقوه و ناشناخته رسانه‌ها تأکید دارد. وی اول به معنی این وسایل در زندگی کودکان و دوم به نقش رسانه‌ها در توسعه ملی توجه دارد.
 
==== ج) ====
منافع آنی و منافع آتی: منافع آنی و منافع آتی دومفهومیدو مفهومی هستند که ویلبرشرامویلبر شرام به دنیای ارتباطات عرضه کرد.
 
# منافع آنی: یعنی مطالبی از رسانه‌ها، که مخاطبان برای تصمیمات فوری خود به آن‌ها نیاز دارند. مثل گزارش وضع راه‌ها در زمستان برای سفر یا مثلاً گران شدن بنزین یا اخباری مثل حوادث.
# منافع آتی: یعنی مطالبی از رسانه‌ها، که مخاطبان برای تصمیمات درازمدت خود به آن‌ها نیاز دارند. این نوع مطالب مثل سرمقاله‌ها و تحلیل‌ها برای آینده مخاطبان مهم است.
ویلبرشرامویلبر شرام می‌گفت: مخاطبان همیشه ابتدا به سراغ مطالب مربوط به منافع آنی می‌روند و سپس به سراغ منافع آتی. اما به غیر از این ۲ نیاز عوامل دیگری هم هستند که مخاطبان برای تأمین آن‌ها هم به سراغ رسانه‌ها می‌روند.
 
چ) ویلبرشرامویلبر شرام که رابطه تلویزیون و سینما را با خصوصیات اطفال و نوجوانان مورد بررسی قرار داده‌است، می‌گوید تلویزیون وقتی یک برنامه علمی یا آموزشی پخش می‌کندمی‌کند، وسیله علمی و سودمندی است؛ زیرا در محتوا و پیام سود فراوان ملاحظه می‌شود. اما وقتی یک فیلم وسترن جنگی با مایه‌های شرارت و خشونت را در اختیار تماشاگران قرار می‌دهد، می‌تواند به ارزش‌های مورد قبول آن‌ها آسیب فراوان برساند<ref>کمالی.1393</ref>.
 
== منابع ==