کارمن: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسب: خنثیسازی |
ویرایش صوری نشانه گذاری |
||
خط ۱۳۳:
=== اکت چهار ===
''یک میدان در [[سویل (شهر)|سویل]] و نمای دیوارهای یک آمفی تئاتر باستانی''
زونیگا، فراسکیتا و مرسده در بین جمعیت حاضر در میدان، منتظر ورود گاوبازن هستند ("! Les voici! Voici la quadrille"). رقصندگان به رقص و شادمانی
خوزه از کارمن تمنا میکند که گذشتهها را فراموش کرده، به او بپیوندد و با هم به مکانی دور رفته، زندگی جدیدی را آغاز کنند؛ اما کارمن حرفهای او را به مسخره میگیرد و میگوید که دیگر خوزه را دوست ندارد و عاشق اسکامیلوست و برای این عشق حاضر است از جانش هم بگذرد. صدای تشویق و هیجان تماشاچیان به گوش میرسد و کارمن مشتاقانه میخواهد برای دیدن نمایش قدرت اسکامیلو آنجا باشد. خوزه برای آخرین بار از کارمن تقاضا میکند که او را ترک نکند؛ در مقابل کارمن انگشتری را که خوزه قبلاً به او هدیه داده به سمتش پرتاب میکند و میگوید دیگر هیچ احساسی نسبت به او ندارد. خوزه دیگر صبر و تحملش را از کف میدهد؛ با چاقو به سمت کارمن حملهور شده و او را از پای در میآورد.
|