ژان باپتیست تاورنیه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏منابع: اضافه کردن پیوند به ویکی انبار
Gharouni (بحث | مشارکت‌ها)
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: سویس⟸سوئیس، احمدابن⟸احمد ابن، زمان‌تاورنیه⟸زمان ‌تاورنیه، اغلاط⟸غلط‌ها
خط ۶:
'''ژان باتیست تاورنیه'''، [[جهانگرد]] [[مردم فرانسوی|فرانسوی]]، در سال ۱۶۰۵ در [[پاریس]] به دنیا آمد. خانواده او که اکثر جغرافی‌دان و حکاک و نقشه‌نگار بودند از تندر آنورس در بلژیک به پاریس آمده و در آنجا مستقر شده بودند. دوران کودکی‌اش در کنار پدر و خانواده دانشمندی گذشت که همه روزه دربارهٔ مسائل جغرافیایی با دیگران به گفتگو می‌پرداختند و همین گفتگوها بود که شوق سفر را از کودکی در او برانگیخت، چنان‌که خود می‌نویسد: (اگر اولین تعلیم دومین تولد باشد من بامیل‌سفر کردن پا به جهان گذاشته‌ام. شهرتی که پدرم در مباحث جغرافیا داشت و گفتگوهایی که بیشتر دانشمندان در حضور من با پدرم می‌کردند و من با علاقه گوش می‌دادم میل سفر را در من بیدار کرد)
 
بیست و دو سال بیشتر نداشت که بسیاری از کشورهای اروپا (فرانسه، انگلستان، بلژیک، هلند، لوکزامبورگ، آلمان، سویس،سوئیس، لهستان، مجارستان، ایتالیا) را دیده بود و به قدر رفع نیاز به زبانهای رایج آن کشورها سخن می‌گفت. در همین‌سفرهای اروپا بود که راه سفرهای آینده خود را گشود. پس از مدتی خدمت در نزد نایب السلطنه مجارستان، بافرستاده کاردینال ریشلیو به نام پر ژوزف، که چندی بعد مدیر انجمن‌های دینی مشرق زمین شد، ملاقات کرد و در واقع‌توانست از راهی که این کشیش کاپوسن به کشورهای مشرق باز کرده بود استفاده کند.
 
تاورنیه می‌نویسد: (من در حال رفتن به راتیسبون بودم که پر ژوزف به من پیشنهاد کرد که همراه نمایندگان او به سفری که نقشه‌اش را کشیده بود به قسطنطنیه و فلسطین بروم) در قبول این پیشنهاد تردید نمی‌کند و عازم سفر می‌شود. پس از آن نیز پنج بار دیگر به مشرق زمین سفر می‌کند و جمعاً نه بار کشور ایران را می‌بیند. آخرین سفرش در ۶ دسامبر ۱۶۶۸ با بازگشت به پاریس به پایان می‌رسد. در این هنگام شصت و سه سال دارد. لوئی چهاردهم، شاه فرانسه، لقب نجیب‌زادگی به او اعطا می‌کند و در سال ۱۶۷۰ مالکیت بارون‌نشین اوبون را نیز به آن می‌افزاید. اکنون به سن شصت و پنج، سن بازنشستگی و نگارش خاطراتش رسیده‌است.
 
پانزده سال بعد، دوباره به سیر و سیاحت رو می‌آورد. فردریک ویلهلم، شاه براندنبورگ، او را به برلن فران خوانده‌است تا سفر به هند و تأسیس یک شرکت تجاری نظیر شرکت انگلیسیان و هلندیان را به او پیشنهاد کند. در این زمان‌تاورنیهزمان ‌تاورنیه هفتادو نه سال دارد. در ۳۰ ژوئن ۱۶۸۴ به برلن می‌رود و فردریک ویلهلم مقام ندیمی مخصوص شاه و نجیب‌زادگی دربار و مشاورت امور دریایی را به او اعطا می‌کند و وعده می‌دهد که او را به عنوان سفیر ویژه خود به دربار (مغول کبیر) (گورکانیان هند) بفرستد. تاورنیه فرانسه را ترک می‌گوید و در براندنبورگ مستقر می‌شود. وعده شاه و تأسیس شرکت آلمانی هند شرقی عملی نمی‌شود، اما تاورنیه نمی‌تواند به سکون و بی حرکتی پیرمردی ثروتمند دل‌خوش کند و بار دیگر تصمیم می‌گیرد که عازم سفر مشرق زمین شود. در این هنگام بیش از هشتاد سال سن دارد. درژانویه ۱۶۸۹، بحبوحه زمستانی سخت، راه مسکو را در پیش می‌گیرد تا از آنجا به ایران برود، اما دیگر هرگز ایران را نمی‌بیند و در فوریه همان سال در شهر اسمولنسک زندگی را بدرود می‌گوید.
 
تاورنیه در شرح مسافرتهای خود به مشرق زمین چند سفرنامه نوشته‌است. همه این سفرنامه‌ها پر از اطلاعات گرانبهایی است که در کتابهای دیگر مشابه آن‌ها را نمی‌توان یافت. تاورنیه به همه امور روزمره‌ای که در اطراف خود دیده توجه و علاقه نشان داده و به لطف همین اشتغال ذهنی است که ما فی المثل از انواع خوراکها و افشره‌های آن عهد، پوشاک مرد و زن، وصف دقیق شهرها و ساختمانها، انواع شغلها و شیوه زندگی صاحبان مشاغل اطلاع حاصل می‌کنیم. ملاحظات او به واقع گرانبهاست.
خط ۳۱:
[[پرونده:JB-Tavernier.jpg|بندانگشتی|300px|چپ|[[ژان پاتیست تاورنیه]]]]
 
'''سفرنامه تاورنیه''' نخست در ۱۳۳۱ هجری قمری (۱۲۸۹هجری شمسی) باترجمه ابوتراب نوری (نظم الدوله) به‌فارسی منتشر شد. کتاب اغلاطغلط‌ها ترجمه و سقطات متعدد و خطاهای چاپی فراوان داشت. چاپ دوم این کتاب، به‌همت کتابفروشی تأیید اصفهان و ویرایش [[حمید ارباب شیرانی]]، در سال ۱۳۳۶ شمسی انتشار یافت که سه بخش نخست از پنج بخش آن دارای همان اغلاطغلط‌ها و نواقص بود، زیرا در آن زمان متن فرانسه آن سه بخش در دسترس نگارنده نبود، و فقط بخش‌های چهارم و پنجم با مبن اصلی تطبیق شده و اغلاطغلط‌ها و سقطات برطرف گشته بود و ۳۸۰ صفحه دارد.
 
تاورنیه جمعاً نه بار به ایران آمد و بخش عمده‌ای از سفرنامه او به روایت دیدارش از اصفهان اختصاص یافته‌است. مترجم در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته، می‌آورد: «تاورنیه در بیان آنچه دیده و نوشته دقت کافی داشته‌است. مسائل مختلف مربوط به راه‌ها و روستاها و شهرهای متعدد را به خوبی و درستی توضیح می‌دهد. در طی سفرهایش با اشخاص سرشناس متعددی روبه رو می‌شود و اطلاعاتی دربارهٔ آنها به دست می‌دهد که از لحاظ تاریخی بسیار ارزشمند است. از آن جمله‌اند اشخاصی مانند [[ساروتقی اعتمادالدوله|میرزاتقی اعتمادالدوله]]، صدراعظم شاه عباس اول و شاه صفی؛ محمدبیگ اعتمادالدوله و کارهای نیک و بدش؛ علی مردان خان حاکم ثروتمند و پرقدرت قندهار که از ترس شاه صفی به دربار هند پناه برد و قندهار را به هندیان تسلیم کرد؛ میرزا ابراهیم، وزیر مالیه آذربایجان؛ خواجه نصیر اولین کلانتر ارمنیان و خواجه پطرس تاجر بزرگ ارمنی و جز اینها کتاب «سفرنامه تاورنیه» در چند بخش نوشته شده‌است. مساحت ایران و تقسیم ایالات آن دربارهٔ گل‌ها و میوه‌های ایران و مروارید و فیروزه آن، دربارهٔ حیوانات باربر و ماهیان و پرندگان ایران، شیوه ساختمان در ایران، وصف اصفهان پایتخت ممالک پادشاه ایران، جلفا: شهر کوچکی که زاینده رود آن را از اصفهان جدا می‌سازد، مذهب ایرانیان و مراسم عزاداری امام حسین (ع) و عید قربان دربارهٔ این زرتشتیان که بازماندگان ایرانیان قدیم آتش پرستند، مذهب ارمنیان و آداب اصلی ایشان، چگونگی پذیرفته شدن نگارنده در ششمین و آخرین سفرش در دربار شاه ایران و آنچه به هنگام توقفش در اصفهان انجام داد، افتخارات و هدایایی که شاه ایران به نگارنده اعطا کرده، دنباله کارهایی که نگارنده در دربار انجام داد، گفتگوی شاه با نگارنده دربارهٔ شاهان اروپا و تمایل اعلیحضرت به این که نگارنده یک روز تمام در تفریح و شادخواری‌هایش باشد، نسب‌نامه سلاطین اخیر ایران دربارهٔ بعضی اعمال خاص که محاسن و معایب پادشاهان ایران را نشان می‌دهد، وقایع خاصی که در زمان شاه عباس دوم روی داده‌است، بعضی از خصوصیات سلطنت شاه سلیمان که اکنون بر تخت سلطنت است، روش حکومت در ایران و بسیاری مطالب دیگر.
خط ۳۷:
== ترجمه به فارسی ==
سفرنامهٔ تاورنیه به زبان فارسی ترجمه شده و با مشخصات زیر به چاپ رسیده‌است:
* ''سفرنامهٔ تاورنیه''، ترجمه نظم‌الدوله ابوتراب نوری، پاک‌نویسی احمدابناحمد ابن یوسف مشیر حضور، بی‌جا: بی‌نا (بی‌نا:مطبعه برادران باقراف)، ۱۳۳۱ق. =[۱۲۹۱]، ۵ جلد در یک مجلد، ۱۰۳۵ صفحه.
* ''س‍ف‍رن‍ام‍هٔ ت‍اورن‍ی‍ه''، ۱۶۶۸–۱۶۳۲، ت‍رج‍م‍ه اب‍وت‍راب ن‍وری (ن‍ظم ال‍دول‍ه)، ویراست ۲ ب‍ا ت‍ج‍دی‍دن‍ظر ک‍ل‍ی و ت‍ص‍ح‍ی‍ح ح‍م‍ی‍د ش‍ی‍ران‍ی، اص‍ف‍ه‍ان: کتابفروشی تایید، ۱۳۳۶؛ ۷۱۹ صفحه.
* ''س‍ف‍رن‍ام‍هٔ ت‍اورن‍ی‍ه''، ت‍رج‍م‍ه اب‍وت‍راب ن‍وری، ب‍ا ت‍ج‍دی‍دن‍ظر ک‍ل‍ی و ت‍ص‍ح‍ی‍ح ح‍م‍ی‍د ش‍ی‍ران‍ی، تهران: ک‍ت‍اب‍خ‍ان‍ه س‍ن‍ائ‍ی، اص‍ف‍ه‍ان: ک‍ت‍اب‍ف‍روش‍ی ت‍ائ‍ی‍د، ۱۳۶۳؛ ۷۱۹ صفحه.