محمد هادی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز تصحیح ترجمه
ابرابزار، اصلاح املا، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام
خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده||name=محمد هادی<br>{{سخ}}Məhəmməd Hadi|image=Muhammad Hadi.jpg|caption=|birth_date=1879|birth_place=[[شماخی|شماخی]],، [[آذربایجان]]|death_date=1920|death_place=[[گنجه]],، [[آذربایجان]]|occupation=[[شاعر]]|movement=|children=}}'''محمد هادی''' یا '''آقا-محمد حاجی عبدالسلیم اوغلو عبدالسلیم زاده -''' (به {{Lang-az|Məhəmməd Əbdülsəlimzadə Hadi Şirvani}} ؛ 1879 ،1879، [[شهرستان شماخی|شماخی]] - 1920 ،1920، [[گنجه]] ) شاعر [[رمانتیسم|رمانتیک]] [[جمهوری آذربایجان|آذربایجانی]] بود. <ref>{{Cite news
| title = Məhəmməd Hadi
| url=http://azerbaijans.com/content_1173_az.html
خط ۵:
}}</ref>
 
== زندگینامهزندگی‌نامه ==
محمد هادی ،هادی، بنیانگذار رمانتیک گرایی مترقی در [[ادبیات آذربایجانی|ادبیات آذربایجان]] ، در سال 1879 ،۱۸۷۹، در شماخی ،شماخی، در یک خانواده بازرگان به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی خود را در مسجدی ،مسجدی، نزد [[ملا (عنوان)|ملا فرا گرفت]] . بعداً او در مدرسه پدر [[عباس صحت]] ملا علی عباس تحصیل کرد. هادی در سنین پایین پدر خود را از دست داد و خود به تحصیلات خود ادامه داد و [[زبان فارسی|زبان هایزبان‌های]] [[زبان‌های سامی|عربی]] و [[زبان فارسی|فارسی را]] بسیار عالی فرا گرفت. <ref>{{Cite news
| title = Хади Мухаммед
| url=http://dic.academic.ru/dic.nsf/bse/146430/%D0%A5%D0%B0%D0%B4%D0%B8Хади
| publisher=статья из Большой советской энциклопедии (3-е издание)
}}</ref> زمین لرزه ای در سال 1902 ،۱۹۰۲، خانه هادی را در شماخی تخریب کرد. هادی در جستجوی سرپناه و کار بود ،بود، به [[کردامیر]] رفت و برای مدتی در آنجا تدریس کرد. در سال 1906 ،۱۹۰۶، با اصرار معلم و خویشاوندش مصطفی لطفی ،لطفی، او را به [[آستراخان]] منتقل كردکرد. اما مدت زیادی در آنجا نماند و به [[باکو]] بازگشت و در تحریریه مجلات "«فیوضات"» و "«ارشاد"» و روزنامهروزنامه‌های های "«زندگی جدید"» و "«ترقی"» کار کرد. <ref>{{Cite news
| title = Мухаммед Хади - литературный деятель Азербайджана
| url=http://www.all-pages.com/news/3/39/158/4884.html
}}</ref>
 
در سال 1910 ،۱۹۱۰، هادی به [[ترکیه]] رفت و در آنجا به عنوان مترجم زبانهای شرقی در تحریریه روزنامه "«طنین"» کار کرد. در اینجا او بر خلاف دستورهای [[اسلامی]] ، به ویژه علیه ظلم به زنان فعال بود. <ref>{{Cite news
| title = Хади Мухаммед
| url=http://www.diclib.com/Хади%D0%A5%D0%B0%D0%B4%D0%B8%20%D0%9C%D1%83%D1%85%D0%B0%D0%BC%D0%BC%D0%B5%D0%B420Мухаммед/show/ru/bse/%D0%A5Х/1812/0/0/1/77873
| publisher=Словари и энциклопедии онлайн
}}</ref> او به همین دلیل به [[سالونیک]] تبعید شد. پس از مدتی به [[استانبول]] و سپس به باکو تبعید شد. تبعید سلامتی هادی را به لرزه درآورد ،درآورد، اما او به کار خود در روزنامه "«اقبال"» و انتشار اشعار خود ادامه داد.
 
پس از آغاز [[جنگ جهانی اول]] ، محمد هادی در قشون روسیه تزاری به جبهه رفت و تا پایان جنگ در [[لهستان]] و [[گالیسیا (اروپای شرقی)|گالیسیا]] بود. پس از [[انقلاب روسیه]] در 1917-1918 ،۱۹۱۷–۱۹۱۸، هادی به آذربایجان بازگشت و در آنجا در ماه مه سال 1920۱۹۲۰ در گنجه درگذشت.
 
== فعالیت هافعالیت‌ها ==
پس از زلزله در [[شماخی]] در سال 1902 ،۱۹۰۲، محمد هادی به منطقه [[کردامیر]] نقل مکان کرد. برای تأمین هزینه زندگی خود سعی کرد دو بار مغازه ای باز کند اما به دلیل نداشتن تجربه کافی در این زمینه ورشکست شد. اندکی بعد هادی تصمیم گرفت با کمک مالی برخی از روشنفکران مدرسه ای را با آقا افندی باز کند. محمد هادی به دلیل اطلاعاتی که داشت به عنوان نماینده معلمان کردامیر انتخاب و به منظور شرکت در کنگره معلمان ماورا قفقاز در سال 1204۱۲۰۴ به [[تفلیس]] اعزام شد.
 
بین سالهای 1902۱۹۰۲ و 1906 ،۱۹۰۶، وضعیت مالی محمدهادی بهتر شد و وی برای آشنایی با دنیای خارج مجله هایمجله‌های معروف آن زمان همچون صباح از استانبول و "«هیئت"» از باکو و "«ترجمان"» از [[باغچه‌سرای|باغجه سرای]] را مطالعه می کردمی‌کرد.
 
محمد هادی کار خود را به عنوان شاعر در سال 1905۱۹۰۵ با نوشتن چندین شعر در روزنامه هاروزنامه‌ها آغاز کرد و توانست در میان خوانندگان محلی این موضوع را بشناسد. به دلیل موفقیت ،موفقیت، یکی از دوستان نزدیک وی ،وی، مصطفی لطفی (ناشر روزنامه "برهانی-ترقی" در آستاراخان) وی را برای کار در روزنامه خود فراخواند. با در نظر گرفتن درخواست دوستش ،دوستش، در سال 1905 ،۱۹۰۵، هادی به آستاراخان رفت و در آنجا شروع به کار کرد. در آن زمان ،زمان، محمد هادی همچنین در مجلات"هیئت"،"فیوضات" و "برهانی-ترقی" مقالات آموزنده و شعرهایی می نوشتمی‌نوشت که هدف آن جلب توجه مردم عادی به اهمیت علم بود. هادی در سال 1906۱۹۰۶ به درخواست [[علی بیگ حسین‌زاده|علی بی حسین زادهحسین‌زاده]] به باکو آمد و در مجله "فیوضات" کار کرد. پس از بسته شدن "فیوضات" ، وی در روزنامه هایروزنامه‌های "تازه حیات" و "اتفاق" کار می کردمی‌کرد.
 
در طی سالهای 1907-1908 ،۱۹۰۷–۱۹۰۸، محمد هادی یکی از چهره هایچهره‌های مهم شعر آذربایجان محسوب می شدمی‌شد زیرا نوشته هاینوشته‌های وی مستقیماً یا غیرمستقیم مفهوم آزادی را در خود داشت و بر آن تأکید می کردمی‌کرد. "«نغمه احرانه" »، "«دوشیزه حریت" »، "«ادوار تجدد" ». "«اعصار انقلاب"» از نمونه هاینمونه‌های بارز شعر هایشعرهای وی در مورد آزادی هستند.
 
در سال 1910 ،۱۹۱۰، هادی به استانبول رفت و در روزنامه "«طنین"» که قبلاً توسط [[توفیق فکرت]] و حسین جاوید منتشر می شدمی‌شد کار کرد. به دلیل تسلط به زبانهای شرقی ،شرقی، وی به عنوان مترجم کار می کردمی‌کرد. چندین شعر و مقاله وی از زبانهای مختلف ترجمه شده در این روزنامه منتشر شده استشده‌است. در آن زمان ،زمان، شعرهای او نه تنها در ترکیه بلکه در خاورمیانه نیز مشهور بود. علاوه بر این ،این، شعر "«فنون و معارف"» وی به فارسی ترجمه و در هند منتشر شد.
 
در سال 1911-1912 ،۱۹۱۱–۱۹۱۲، همراه با "«طنین" »، شعرهاشعرها، ، مقالات ، ترجمهمقالات، هایترجمه‌های محمد هادی در مجلات مختلف مانند "«روباب" »، "«شهبال" »، "«مکتب"» و "«شاهراهی صباح"» منتشر شد. در اینجا او چندین شعر به شاعر انقلابی ترکیه ،ترکیه، [[توفیق فکرت]] اختصاص داد.
 
در سال 1913 ،۱۹۱۳، دولت عثمانی هادی را به دلیل مخالفت با عقایدش دستگیر و به سالونیكسالونیک تبعید كردکرد. با این وجود ،وجود، محمد هادی در سال 1914۱۹۱۴ توانست به [[باکو]] بازگردد. در آن سال ،سال، هادی کار خود را در تحریریه روزنامه "«اقبال"» آغاز کرد. وی در آن سال بیش از 20۲۰ روباعیات از [[عمر خیام]] به [[ترکی آذربایجانی]] منتشر كردکرد.
 
هادی همراه با روزنامه اقبال از 12۱۲ آوریل 1914۱۹۱۴ مقالات خود را در روزنامه "«بصیرت"» منتشر می کندمی‌کند.
 
در سال 1915 ،۱۹۱۵، وی به جبهه اتریش در درون " بخش وحشی " مسلمانان اعزام شد و به عنوان امام سربازان مسلمان خدمت کرد. پس از بازگشت از جنگ ،جنگ، محمد هادی در گنجه اقامت گزید و سپس در سال 1918۱۹۱۸ به باکو آمد.
 
شعرهای وی بین سالهای 1918۱۹۱۸ و 1919۱۹۱۹ در چهار کتاب جمع آوریجمع‌آوری و منتشر شده استشده‌است. "«الواح انتباه"» از مهمترین اشعار وی به حساب می آمدمی‌آمد. <ref></ref> <ref></ref> <ref></ref> <ref></ref> <ref></ref>
 
== منابع ==