علیمردان خان بعد از جدا شدن از [[عادلشاه|عادلشاه افشار]] و استقرار در سرزمین بختیاری، به تهیهٔ نیرو و قوا برای نبرد با حکومت افشاریان مشغول شد. وی ابتدا [[گلپایگان]] و [[خوانسار]] را متصرف و آماده حمله به اصفهان شد. علیمردانخان پس از تهیه سپاه به سمت اصفهان روانه شد و شهر [[گزبرخوار|گز]] را نیز در نزدیکی اصفهان تصرف کرد، ولی در مقابله با [[ابوالفتحخان بختیاری]] به علت کمبود تجهیزات و نیرو (ابوالفتح خان سپاهی حدود دو الی سه برابر علی مردان خان داشت) سپاه خان چهارلنگ ناتوان از فتح اصفهان بود، بنابراین علیمردانخان دست به حیلهای سیاسی زد و پیام صلح به ابوالفتحخان داد. حاکم اصفهان هم این پیشنهاد را پذیرفت و مکان عقد قرارداد صلح را مشخص کرد. علیمردانخان پس از دریافت جواب حاکم اصفهان چون میدانست سپاهیان افشار دیگر مراقب حرکات نظامی او نیستند و فریب پیشنهاد او را خوردهاند، شبانه و بدون مزاحمت سپاه افشاریه با سپاهیان خود به سمت غرب عقبنشینی کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نامههای بازن|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> بعد از این عقبنشینی خان بختیاری شروع به جمعآوری سپاه کرده و از کریم خان درخواست نیرو و کمک کرد کریم خان که منتظر چنین پیشنهادی بود روانه گلپایگان شد، پس از پیوستن کریم خان زند به علیمردان خان، او درصدد حمله به [[اصفهان]] برآمد، بنابراین در سال ۱۱۶۳ هجری قمری، با سپاهی ۲۰ هزار نفری به سمت اصفهان حرکت کرد. ابوالفتحخان به اتفاق تعدادی از سرداران نادرشاه از جمله موسیخان افشار، سلیمخان قرقلوی افشار، صالح خان دربندی، میرمحمدخان عرب میشمست خراسانی و دیگر سرکردگان آذربایجان، عراق عجم و فارس با لشکری قریب به ۵۰ هزار نفر و توپخانه مکمل، از اصفهان برای پیکار، به استقبال علیمردان خان و کریمخان رفتند،<ref name=":1">{{یادکرد کتاب|عنوان=ابوالحسن گلستانه، مجمل التواریخ|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بازن فرانسوی طبیب نادرشاه، نامههای بازن|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> که بعد از یک نبرد خونین در منطقه کهیز، علیمردانخان بر سپاه افشاریه فایق آمد و اصفهان در جمادیالاول ۱۱۶۳ هـ.ق به تصرف قوای بختیاری درآمد. پس از فتح شهر ابوالفتح خان و دیگر سرداران و سران شهر که در اَرگ تبرک اصفهان پناه برده بودند، با شرایطی تسلیم شدند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بازن طبیب نادرشاه، نامههای بازن|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> علیمردان خان با وساطت برخی بزرگان از قتل ابوالفتحخان و دیگر سرداران افشاریه درگذشت. بعد از این پیروزی خان چهارلنگ آرامش را در شهر اصفهان برقرار کرد و مجلسی از بزرگان و نجبا اصفهان برای تعیین تکلیف سرنوشت کشور تشکیل داد. در آن مجلس نُجبا و بزرگان شهر به علیمردان خان بختیاری پیشنهاد پادشاهی دادند، که وی بر خلاف نظر آنها نپذیرفت.<ref name="ToolAutoGenRef1"/>
او یکی از شاهزادگان صفوی به نام میرزا ابوتراب که از نوادگان شاه سلطان حسین بود را برای پادشاهی برگزید و به او لقب شاه اسماعیل سوم داد و به نام وی سکه و خطبه خواندند. علیمردانخان سپس [[کریم خان زند]] و دیگر سران و سرداران را با خود متحد نمود، وی به نیابت از ابوتراب ۸ ساله (در بعضی منابع ۱۸ ساله) [[نایب السلطنه]] [[ایران]] شد و زکریاخان کزازی را به منصب وزارت کشور تعیین کرد و کریم خان را فرمانده سپاه نمود، تا بتوانند کشور را از