قومس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ویرایش‌های دارای حسن نیت 46.224.81.212 (بحث) برگردانی شد (توینکل)
برچسب: خنثی‌سازی
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۱۵:
بنا به روایات تاریخی، کومش چهاردهمین ایالت تاریخی «[[ورن]]» (ورنه) از [[تقسیمات شانزده‌گانه اوستایی]] در دوران باستان بوده‌است. این منطقه در طی دوران حکومت [[ماد]]ها و [[هخامنشیان]] با نام «کومیسنه» (کومس) یا «کومیشان» (کومش) شناخته می‌شده و بخشی از ایالت بزرگ «پارت» (پرتو) به‌شمار می‌رفته‌است. <ref>قومس، چاپ اول، ص ۳</ref>.
 
به نظر پژوهشگران اوستا سرزمين كومشکومش (دامنه‌های دامنه هاي جنوبيجنوبی البرز بينبین ريری تا شاهرود ) مركزمرکز حكومتحکومت سلسله محليمحلی [[كيانيانکیانیان]] بوده است و چون [[ويشتاسبویشتاسب]] پادشاه محليمحلی اين ناحيهناحیه ديندین زرتشت را پذيرفتپذیرفت در اساطيراساطیر و رواياتروایات مليملی و مذهبي ايران جايگاهمذهبی ويژهایران ايجایگاه يافتهویژه‌ای اندیافته‌اند به ويژهویژه آنكهآنکه جنگ نهائينهائی بينبین ويشتاسبویشتاسب پادشاه كيانيکیانی و ارجاسب تورانيتورانی در [[كومشکومش]] اتفاق افتاده است .
همچنین در مورد جنگ کومش و اهمیت آن در اساطیر و تاریخ ایران آمده است : دنباوند كوهکوه آنكهآنکه بيوراسب بدو بسته شده است از همان پتشخوار (جبال البرز) است نيزنیز كوهکوه كومشکومش و گرگان بدان پيوستهپیوسته است – كهکه كوهکوه كومشکومش را كهکه كوهکوه « آمد به فريادفر فریاد» خوانند آنست كهکه ويشتاسب،ویشتاسب، ارجاسب را بدان شكستشکست داد کوه كوه مياندشتمیاندشت از آن كوههاکوه‌ها گسسته است گويد : به كارزارکارزار ديندین چون شكستشکست بر ايرانيان رسيدایرانیان رسید كوهکوه کومش از آن كوههاکوه‌ها بگسست ميان دشت فرو افتاد و ايرانيانایرانیان به ياريیاری آن رهائيرهائی يافتندیافتند و آن را آمد به فريادفرباد خواندند[ <ref> بندهشن – در آفرينش كوههاکوهها</ref><ref>كيانيان – آرتور كريستن سنکريستن‌سن صفحه141</ref>
همچنین در مورد جنگ كومش و اهمیت آن دراساطير و تاريخ ایران آمده است
درباره [[كيانيانکیانیان]] اينكهاینکه اسطوره بودهبوده‌اند اندیا يا تاريختاریخ واقعيت ايناین است كه به تاريخ نزديكتاریخ ترندنزدیک‌ترند به موجب پژوهش هايهای مورخينمورخین اروپايياروپایی و امريكائيآمریکایی از جمله آرتوركريستنآرتور سن،هرتسفلد،اومستدکریستن‌سن، هرتسفلد، اومستد و ... كيانيانکیانیان سلسله ايسلسله‌ای از اميرانامیران ناحيهناحيکیه جنوبيجنوبی البرز بوده اندبوده‌اند و محل حكومتحکومت آنان از شمال به مرز [[مازندران]] و [[گرگان]] (کوه‌های كوههاي رشته كوهرشته‌کوه البرز ) و از مشرق به خاور [[شاهرود]] فعليفعلی و از غرب تا [[ريری]] فعليفعلی را در بر مي گرفتهمی‌گرفته است. <ref>دژهاي كوهستانيکوهستانی آريائيان،محمدآریاییان،محمد رضایی</ref>
دنباوند كوه آنكه بيوراسب بدو بسته شده است از همان پتشخوار (جبال البرز) است نيز كوه كومش و گرگان بدان پيوسته است – كه كوه كومش را كه كوه « آمد به فرياد» خوانند آنست كه ويشتاسب، ارجاسب را بدان شكست داد كوه مياندشت از آن كوهها گسسته است گويد : به كارزار دين چون شكست بر ايرانيان رسيد كوه کومش از آن كوهها بگسست ميان دشت فرو افتاد و ايرانيان به ياري آن رهائي يافتند و آن را آمد به فرياد خواندند[ <ref> بندهشن – در آفرينش كوهها</ref><ref>كيانيان – آرتور كريستن سن صفحه141</ref>
حکومت کیانیان با [[کیقباد]] آغاز می‌شود که در البرزکوه می‌زیست و رستم او را یافت و به کمک رستم به پادشاهی رسيد پس از او [[کیکاووس]] و آنگاه [[کیخسرو]] به پادشاهی رسیدند کیخسرو در پايان عمر از پادشاهی کناره گرفت و به جای او [[لهراسب]] که پهلوانی وارسته بود به پادشاهی رسید كه از خاندان سلطنتی کیانی نبود. لهراسب نیز بعد از مدتی کناره گرفت و پادشاهی را به فرزندش [[ویشتاسب]] واگذار کرد در پادشاهی ویشتاسب، [[زرتشت]] با او ملاقات کرد و ویشتاسب به دین بهی درآمد. در دوره ویشتاسب جنگ‌های شدید بین ایرانیان زرتشتی و ارجاسب پادشاه تورانیان در می‌گیرد و سپاه تورانیان علاوه بر توركان یعنی فرزندان تورج شامل [[خیونان]] یعنی زردپوستان آسيای‌ميانه نیز می‌شده است. جنگهای مذكور عمدتاً با شکست ایرانیان پیش می‌رود تا آنکه در جنگل سپيد از ناحیه پتشخوار در کوه‌های کومش جنگ نهایی اتفاق می‌افتد. در این جنگ سپاه ایران شکست خورده و درحال پراکندگی و از هم پاشيدگی بوده‌اند که به ناگاه معجزه‌ای اتفاق می‌افتد کوه کگمش با صدای مهیبی از هم می‌پاشد و قطعات آن به اطراف (ميان دشت) پراکنده می‌شود ترکان و خیونان كه بيابانگردان ساده‌دل و بدوی بوده‌اند به تصور معجزه و خشم خداوند از ترس گریخته و سپاه شکست خورده ايران به پیروزی غیرمنتظره نهائی دست يافت. چون پیروزی نهائی ایرانیان به كمك معجزه كوه كومش بدست آمده طبیعتاً محل آن معجزه حالت تقدس یافته و مورد احترام مذهبی واقع شده است. در پی آن ویشتاسب دستور می‌دهد كه آتشکده‌هایی بسازند و پادشاهان بزرگ را به «دین بهی» فرا میخواند و برای هر کدام از پادشاهان یک مغ با نسخه‌ای از اوستا می‌فرستد تا آنان را به «دین بهی» رهنمون کنند.
درباره [[كيانيان]] اينكه اسطوره بوده اند يا تاريخ واقعيت اين است كه به تاريخ نزديك ترند به موجب پژوهش هاي مورخين اروپايي و امريكائي از جمله آرتوركريستن سن،هرتسفلد،اومستد و ... كيانيان سلسله اي از اميران ناحيه جنوبي البرز بوده اند و محل حكومت آنان از شمال به مرز [[مازندران]] و [[گرگان]] ( كوههاي رشته كوه البرز ) و از مشرق به خاور [[شاهرود]] فعلي و از غرب تا [[ري]] فعلي را در بر مي گرفته است <ref>دژهاي كوهستاني آريائيان،محمد رضایی</ref>
اين مطلب در دينكرت <ref>دينكرت كتاب 7 فصل 4 – بند 83 – 90</ref> بندهشن <ref>بندهشن چاپ وست فصل 12 بند 32- 33</ref> و متون وابسته به اوستا<ref>اوستا – يشتیشت پانزدهم (کیان كيان يشت یشت) بندهايبندهای 31 – 33</ref> تكرارتکرار و تائيدتائید شده و تكرارتکرار متواتر آن به دليلدلیل اهميتاهمیت آن در ميانمیان زرتشتيانزرتشتیان بوده است .
حكومت كيانيان با [[كيقباد]] آغاز مي شود كه در البرز كوه مي زيست و رستم او را يافت و به كمك رستم به پادشاهي رسيد پس از او كيكاووس و آن گاه [[كيخسرو]] به پادشاهی رسیدند كيخسرو در پايان عمر از پادشاهي كناره گرفت و به جاي او [[لهراسب]] كه پهلواني وارسته بود به پادشاهي رسيد كه از خاندان سلطنتي کیانی نبود لهراسب نيز بعد از مدتي كناره گرفت و پادشاهي را به فرزندش [[ويشتاسب]] واگذار كرد در پادشاهي ويشتاسب، [[زرتشت]] با او ملاقات كرد و ويشتاسب به دين بهي در آمد .
در دوره ويشتاسب جنگهاي شديد بين ايرانيان زرتشتي و ارجاسب پادشاه تورانيان در مي گيرد و سپاه تورانيان علاوه بر توركان يعني فرزندان تورج شامل خيونان يعني زردپوستان آسياي ميانه نيز مي شده است جنگهاي مذكور عمدتاً با شكست ايرانيان پيش مي رود تا آنكه در جنگل سپيد از ناحیه پتشخوار در كوههاي كومش جنگ نهايي اتفاق مي افتد دراين جنگ سپاه ايران شكست خورده و درحال پراكندگي و از هم پاشيدگي بوده اند كه به ناگاه معجزه اي اتفاق مي افتد كوه كومش با صداي مهيبي از هم مي پاشد و قطعات آن به اطراف ( ميان دشت ) پراكنده مي شود تركان و خيونان كه بيانگردان ساده دل و بدوي بوده اند به تصور معجزه و خشم خداوند از ترس گريخته و سپاه شكست خورده ايران به پيروزي غير منتظره نهائي دست يافت چون پيروزي نهائي ايرانيان به كمك معجزه كوه كومش بدست آمده طبيعتاً محل آن معجزه حالت تقدس يافته و مورد احترام مذهبي واقع شده است در پي آن ويشتاسب دستور مي دهد كه آتشكده هايي بسازند و پادشاهان بزرگ را به « دين بهي » فرا ميخواند و براي هر كدام از پادشاهان يك مغ با نسخه اي از اوستا مي فرستد تا آنان را به « دين بهي » رهنمون شوند
اين مطلب در دينكرت <ref>دينكرت كتاب 7 فصل 4 – بند 83 – 90</ref> بندهشن <ref>بندهشن چاپ وست فصل 12 بند 32- 33</ref> و متون وابسته به اوستا<ref>اوستا – يشت پانزدهم ( كيان يشت ) بندهاي 31 – 33</ref> تكرار و تائيد شده و تكرار متواتر آن به دليل اهميت آن در ميان زرتشتيان بوده است .
 
=== کومس دوره اشکانیان ===