تجربه نزدیک به مرگ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏بررسی چند نمونه: برای این ادعا نیاز به منبع بهتری نسبت به اندیشه نوین دینی است چون مقوله پزشکی است و قویترین منابع خود پزشکانی هستند که تجربه های بیماران را از نزدیک مشاهده و ثبت میکنند.
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
←‏آزمایش‌های بیولوژی اعصاب و روان‌شناسی: این مطلب کاملاً غیرعلمی و منبع آن نیز بسیار ضعیف است: اولاً فعالیت مغزی پیچیده تر از آن است که به نوار مغز استناد شود وگرنه اینهمه آزمون پیچیده برای مرگ مغزی انجام نمیشد، دوماً در حالاتی مثل خواب، مستی و تجربه روانگردان، معادلات زمانی در نظر شخص شکسته میشوند و بنابراین چنین ارزیابی ای غیرممکن تر از غیرممکن و بیشتر شبیه شوخی است.
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۵۸:
در سال ۱۹۹۷ «وینری» نشان داد که تجربهٔ نزدیک به مرگ با تجربهٔ [[کاهش هوشیاری ناشی از افزایش گرانش]] شباهت‌هایی دارند. وینری به این موضوع اشاره کرد که بر اساس مشاهدات، تجربهٔ [[کاهش هوشیاری ناشی از افزایش گرانش]] نیز همانند تجربه نزدیک مرگ، معمولاً شامل «دیدن تونل و نورهای درخشان، احساس شناور بودن، حرکت خودبخود، [[رؤیت همزاد]]، [[تجربه خروج از بدن]]، عدم تمایل به پریشانی، فلج شدن، رؤیای واضح در مکانی زیبا، احساس لذت، دگرگونی روانی، ملاقات با افراد خانواده و دوستان، مواجهه با خاطرات و افکار پیشین، احساسی بسیار به یاد ماندنی، درد دل و اصرار شدید به فهماندن تجربه» می‌شود.<ref name="Whinnery">Whinnery, J. E. (1997). ''Psychophysiologic correlates of unconsciousness and near-death experiences''. J. Near Death Stud 15: 231–258.</ref>
 
در دههٔ ۱۹۹۰ «ریک استراسمن»، طیِ پژوهشی که بر روی داروی [[روان‌گردان|روان‌گردانِ]] [[دی‌متیل‌تریپتامین]] در [[دانشگاه نیومکزیکو]] انجام داد، به این نتیجه رسید که ترشح مقدار زیادی از دی‌متیل‌تریپتامین از غده صنوبری کمی قبل از مرگ یا نزدیک مرگ، عامل پدیدهٔ تجریهٔتجربهٔ نزدیک به مرگ است. از میان افرادی که در آزمایش او بودند، تنها ۲ نفر گزارش کردند که تجربهٔ نزدیک به مرگِ آن‌ها توهم گونه بوده‌است؛ با این حال بسیاری از آن‌ها گزارش کردند که احساسِ ورود به حالتی شبیه به تجربهٔ نزدیک مرگ را داشته‌اند. تمام افرادی که در این آزمایش بودند، قبلاً بارها تجربهٔ مصرف دی‌متیل‌تریپتامین یا سایر داروهای روانگردان را داشته بودند.<ref>{{cite book|last1=Strassman|first1=Rick|title=Inner Paths to Outer Space: Journeys to Alien Worlds through Psychedelics and Other Spiritual Technologies|date=2008|publisher=Park Street Press|location=Rochester, Vt.|isbn=978-1-59477-224-5|accessdate=1 December 2014}}</ref><ref>{{cite book|last1=Strassman|first1=Rick|title=DMT: The Spirit Molecule: A Doctor's Revolutionary Research into the Biology of Near-Death and Mystical Experiences|date=2001|publisher=Park Street|location=Rochester|isbn=0-89281-927-8|accessdate=1 December 2014}}</ref><ref>{{cite book|last1=Earleywine|first1=Mitch|title=Mind-Altering Drugs: The Science Of Subjective Experience|date=2005|publisher=Oxford University Press|location=Oxford|isbn=0-19-516531-4|accessdate=1 December 2014}}</ref>
 
در سال ۲۰۰۱ [[کریس فرنچ]] اظهار کرد که حداقل بخشی از گزارش‌های تجربیات نزدیک به مرگ، احتمالاً بر اساس [[سندرم خاطرات نادرست|خاطرات نادرست]] گزارش شده‌اند.<ref>[[کریس فرنچ|French, Chris]]. (2001). ''Dying to Know the Truth: Visions of a Dying Brain, or False Memories?''. Lancet 358: 2010–2011.</ref>
 
همچنین این فرضیه مطرح شده که شاید اشخاصی که در [[حالت نباتی پایدار]] هستند بتوانند از طریق افکارشان با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.<ref>http://www.medicalnewstoday.com/articles/51473.php, Woman In Vegetative State Communicated Through Her Thoughts</ref>
 
طرفدارن صحت تجربیات نزدیک به مرگ می‌گویند که این ادراکات در اکثر تجربه گران، زمانی اتفاق می افتد که دستگاه ثبت کننده نوار مغزی که حتی توانایی ثبت توهمات را هم دارد، نشان می دهد که مغز تجربه گران، هیچ فعالیت مغزی خاصی ندارند. به عبارت دیگر نوار مغزی این افراد، به صورت خطی صاف و بدون هیچ گونه فراز و فرودی است. بنابراین اگر این افراد درگیر توهمات بوده اند باید علایمی در نوار مغزی آن ها ثبت می شد که چنین نیست.<ref name=":1" />
 
=== عدم قطعیت نتیجه ===