تجربه نزدیک به مرگ: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Saranami2020 (بحث | مشارکتها) ←بررسی چند نمونه: برای این ادعا نیاز به منبع بهتری نسبت به اندیشه نوین دینی است چون مقوله پزشکی است و قویترین منابع خود پزشکانی هستند که تجربه های بیماران را از نزدیک مشاهده و ثبت میکنند. برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه |
Saranami2020 (بحث | مشارکتها) ←آزمایشهای بیولوژی اعصاب و روانشناسی: این مطلب کاملاً غیرعلمی و منبع آن نیز بسیار ضعیف است: اولاً فعالیت مغزی پیچیده تر از آن است که به نوار مغز استناد شود وگرنه اینهمه آزمون پیچیده برای مرگ مغزی انجام نمیشد، دوماً در حالاتی مثل خواب، مستی و تجربه روانگردان، معادلات زمانی در نظر شخص شکسته میشوند و بنابراین چنین ارزیابی ای غیرممکن تر از غیرممکن و بیشتر شبیه شوخی است. برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه |
||
خط ۵۸:
در سال ۱۹۹۷ «وینری» نشان داد که تجربهٔ نزدیک به مرگ با تجربهٔ [[کاهش هوشیاری ناشی از افزایش گرانش]] شباهتهایی دارند. وینری به این موضوع اشاره کرد که بر اساس مشاهدات، تجربهٔ [[کاهش هوشیاری ناشی از افزایش گرانش]] نیز همانند تجربه نزدیک مرگ، معمولاً شامل «دیدن تونل و نورهای درخشان، احساس شناور بودن، حرکت خودبخود، [[رؤیت همزاد]]، [[تجربه خروج از بدن]]، عدم تمایل به پریشانی، فلج شدن، رؤیای واضح در مکانی زیبا، احساس لذت، دگرگونی روانی، ملاقات با افراد خانواده و دوستان، مواجهه با خاطرات و افکار پیشین، احساسی بسیار به یاد ماندنی، درد دل و اصرار شدید به فهماندن تجربه» میشود.<ref name="Whinnery">Whinnery, J. E. (1997). ''Psychophysiologic correlates of unconsciousness and near-death experiences''. J. Near Death Stud 15: 231–258.</ref>
در دههٔ ۱۹۹۰ «ریک استراسمن»، طیِ پژوهشی که بر روی داروی [[روانگردان|روانگردانِ]] [[دیمتیلتریپتامین]] در [[دانشگاه نیومکزیکو]] انجام داد، به این نتیجه رسید که ترشح مقدار زیادی از دیمتیلتریپتامین از غده صنوبری کمی قبل از مرگ یا نزدیک مرگ، عامل پدیدهٔ
در سال ۲۰۰۱ [[کریس فرنچ]] اظهار کرد که حداقل بخشی از گزارشهای تجربیات نزدیک به مرگ، احتمالاً بر اساس [[سندرم خاطرات نادرست|خاطرات نادرست]] گزارش شدهاند.<ref>[[کریس فرنچ|French, Chris]]. (2001). ''Dying to Know the Truth: Visions of a Dying Brain, or False Memories?''. Lancet 358: 2010–2011.</ref>
همچنین این فرضیه مطرح شده که شاید اشخاصی که در [[حالت نباتی پایدار]] هستند بتوانند از طریق افکارشان با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.<ref>http://www.medicalnewstoday.com/articles/51473.php, Woman In Vegetative State Communicated Through Her Thoughts</ref>
=== عدم قطعیت نتیجه ===
|