پارچه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
خط ۶:
| عنوان = Textile Terms
| تاریخ بازدید = ۱۱ آوریل ۲۰۰۷
| نویسنده =
| نشانی نویسنده =
| نویسندگان دیگر =
| تاریخ =
| سال =
| ماه =
| قالب =
| اثر =
| ناشر = textile museum
| صفحه =
| زبان =
| نشانی بایگانی = https://web.archive.org/web/20060723073411/http://www.textilemuseum.org/PDFs/TextileTerms.pdf
| تاریخ بایگانی = ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۶
| نقل قول =
| dead-url = yes
}}</ref>
خط ۲۶:
پارچه‌ها از نظر مواد بکار رفته انواع گوناگون دارند از جمله [[پنبه|پنبه‌ای]] (نخی)، [[پشم|پشمی]]، [[ابریشم|ابریشمی]] وغیره. به بخشی از بازار که پارچه‌فروشی‌ها در آن قرار دارند '''بازار بزازها''' گفته می‌شود.<ref>از بازار کفاش‌ها تا سرای دلگشا.</ref>
 
برای نخستین بار پارچه پنبه‌ای در حدود ۱٬۹۰۰ سال پیش از میلاد توسط [[تمدن دره سند]] در [[آسیای جنوبی]] بافته شد.<ref>[http://www.iranicaonline.org/pages/chronology-1 CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1] ''iranicaonline.org''</ref> بازارجهانی منسوجات در سال 2019۲۰۱۹ یک بازار 961.5۹۶۱٫۵ میلیارد دلاری بود که پیشپیش‌بینی بینی می شودمی‌شود این بازار در سال 2027۲۰۲۷ به 1,350.24۱٬۳۵۰٫۲۴ دلاری برسد.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=Textile Market Size, Share & Analysis {{!}} Industry Report, 2027|نشانی=https://www.grandviewresearch.com/industry-analysis/textile-market|وبگاه=www.grandviewresearch.com|بازبینی=2021-01-26|کد زبان=en}}</ref>
 
== پیشینهٔ بافت پارچه در ایران ==
کاوش‌ها و پژوهش‌های دانشمندان و پژوهشگران در صد سالهٔ اخیر نشان داده‌است که ایرانیان از پیشتازانی بوده‌اند که به کار بافندگی پارچه پرداخته‌اند. حتی ساکنین ایران باستان در دورهٔ دوم سنگ (یا به اصطلاح [[عصر حجر]] میانین) با فن پارچه‌بافی آشنا بوده‌اند. برای اثبات این واقعیت، بهترین گواه سفال‌ها، نگین‌ها و مهره‌هایی‌اند که بیش از هشت هزار سال قبل از میلاد در ژرفای خاک‌های این مرز و بوم جا گرفته‌اند. پروفسور [[کارلتون استیونز کون|کارلتون کن]] که برای ادارهٔ کل باستان‌شناسی کار می‌کرد، ضمن کاوش‌هایی در سال‌های ۱۳۲۸ تا ۱۳۲۹ (۱۹۴۹ تا ۱۹۵۰) در غاری موسوم به [[غار کمربند]] در نزدیکی دریای کاسپین، پارچه‌هایی به دست آورد که ثابت می‌کند اقوام ایرانی از همان آغاز غارنشینی، پشم گوسفند و بز را به‌صورت پارچه می‌بافتند. آزمایش‌هایی که با کربن ۱۴ بر روی پارچه‌ها انجام گرفت، نشان داد که قدمتشان به ۶۵۰۰ سال قبل از میلاد می‌رسد.<ref name="amordad">''گل‌های ابریشمی''، ص ۲۰.</ref>
 
لنگرها و دوک‌هایی که طی سی سال اخیر در حفاری‌های مختلف به‌دست آمده، گواه وجود کارگاه‌های بافندگی در ایران کهن است. باستان‌شناسانی چون پروفسور [[پروفسور گیرشمن|گیرشمن]] و دکتر [[فیلیس اکرمن]] تأیید می‌کنند که عمر این دوک‌ها و لنگرها، با نخستین آثار سکونت انسان در [[فلات ایران]] مطابقت کامل دارد. در دورهٔ تمدن [[شوش (شهر باستانی)|شوش]] (۴۵۰۰ سال قبل از میلاد) فن پارچه‌بافی با توجه به ظرافت پارچه، راه کمال را طی کرده‌است؛ تیغهٔ مسینی که با سفال‌های عهد اول در شوش به‌دست آمده و اثر املاح مس بر روی پارچه‌ای که تیغه را در آن پیچیده بودند، گواه این مدعاست. هم‌اکنون قسمت‌هایی از این قطعه پارچه در [[موزه لوور]] موجود است.<ref name="amordad" />
 
از نوشته‌های [[گزنفون]] چنین برمی‌آید که، در دورهٔ [[ماد]]ها و در آذربایجان پارچه‌هایی زیباتر و بهتر از گذشته بافته می‌شده‌است. چنان‌که [[کوروش بزرگ|کورش]] هخامنشی تحت‌تاثیر زیبایی و کمال لباس مادها قرار گرفت و نزدیکان خود را نیز برآن داشت تا مانند مادها لباس بپوشند.<ref>''گل‌های ابریشمی''، ص ۲۲.</ref>
خط ۳۹:
پس از انقراض دولت هخامنشی، مدت ۵ قرن از نظر بسیاری از صنایع و هنرها از جمله صنعت بافندگی پیشرفت چشمگیری پدید نیامد. این توقف صنعتی و هنری مولود دو عامل است. یکی نفوذ تمدن و سلیقه یونانی‌ها در دوره [[سلوکیان|سلوکی‌ها]] که موجب امحای فرهنگ و تمدن ایران و توقف هرگونه پیشرفتی در فنون و صنایع خاص ایرانی شد. دوم روحیهٔ جنگجویی و جهانگیری پادشاهان [[اشکانیان|اشکانی]] که هرچند افتخارات تاریخی بسیاری را سبب شد و در بعضی مواقع ناگزیر به جنگ بودند، با این همه پادشاهان این دوره را از پرداختن به این هنر، تشویق و تربیت صنعتگران و هنرمندان فارغ می‌کرد. از زمان اشکانیان یافته‌های فراوانی در دست نیست تنها اثری که از نساجی این دوره به‌دست آمده چند تکه پارچهٔ ابریشمی است که به‌همراه قطعه پارچه‌های بافته شده در چین، ضمن کشفیات ناحیهٔ لولان در منتهی‌الیه ایران خاوری امروز به دست آمده‌است.<ref name="zari">''گل‌های ابریشمی''، ص ۲۴.</ref>
 
به گفتهٔ اکثریت قریب به‌اتفاق پژوهشگران و مورخان، دورهٔ [[ساسانیان|ساسانی]] یکی از درخشان‌ترین و گویاترین دوره‌ها از نظر بافندگی بوده‌است. [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] در کتاب [[مروج‌الذهب و معادن‌الجوهر|مروج‌الذهب]] می‌نویسد: «نیمی از شوکت و عظمت این دوره را باید در توسعهٔ صنایع از جمله صنعت بافندگی جستجو کرد.» خوشبختانه بافته‌های این دوره به‌وفور در موزه‌ها و کلیساهای غربیان حفظ شده‌است. دکتر محمد حسن زکی در کتاب ''صنایع ایران بعد از اسلام'' دربارهٔ بافته‌های این دوره می‌گوید: «در این دوره، بافندگی ایران به اوج عظمت، ترقی و رونق خود رسید.»<ref name="zari" />
 
در دورهٔ اسلامی به سبب درگیری عمومی ایرانیان با اعراب و چند پارگی حکومت‌ها در دوره‌های مختلف، صنعت بافندگی از درخشندگی و پیشرفت افتاده بود و در بسیاری از دوره‌ها صنعت پارچه‌بافی چنان سیر نزولی می‌پیمود که گمان نمی‌رفت دیگر هرگز شکوفا شود. مهاجمان هم دلِ خوشی از تمدن و فرهنگ ایرانی نداشتند، با این همه صنعت پارچه‌بافی با ایستادگی هرچه تمام‌تر، بار دیگر خود را نمایان ساخت. هنرمندان این پیشهٔ ظریف با وجود آنکه بسیاری از خلفا، با خوار شمردن آن و این‌که جولاهگی شغل پستی است درصدد نابودی آن برآمدند، چنان کردند که پارچه‌بافان در زمرهٔ نجیب‌ترین، با اعتبارترین و اصلی‌ترین شاغلان به‌حساب آمدند.<ref name="abrisham">''گل‌های ابریشمی''، ص ۲۵.</ref>
 
دروران [[سلجوقیان|سلاجقه]] را باید دوران شکوفایی دوبارهٔ هنر ایران دانست. از آن دوره حدود ۵۰ تکه پارچه باقی مانده‌است که اوج هنر در آن‌ها دیده می‌شود. در این دوره پیچیده‌ترین و ظریف‌ترین نقشه‌ها بافته می‌شد. در این دوره بافت شطرنجی یک‌درمیان و دولا معمول‌تر بود و پارچه‌های دورو و اطلسی در کمال مهارت رایج بود.<ref name="zari" />
 
پروفسور پوپ در کتاب ''شاهکارهای هنر ایران'' به شناسایی نابسامانی‌ها و عقب‌ماندگی‌های سال‌های استیلای [[مغولان|مغول]] بر ایران در زمینه نساجی می‌پردازد. او معتقد است: «استیلای مغول با آنکه نخست در سفال‌سازی و فلزکاری تأثیر مهمی نداشت، طراحی پارچه را به‌کلی تغییر داد. نقش‌هایی که از پیش از اسلام رواج داشت به‌کلی متروک شد. ترکیب‌ها و تصاویر همه از رواج افتادند. رنگ روشن و حتی سفید که برای زمینه‌های طرح‌ها انتخاب می‌شد تا طرح و شکل را برجسته‌تر جلوه دهد دیگر به‌کار نرفت و به‌جای آن رنگ‌های تند و تیره برای زمینه معمول شد. حتی روش کار هم تغییر کرد. سبک پارچه‌ها کم‌وبیش یکنواخت بود و اصل و منشأ طرح‌های این دوره غالباً نامعلوم است. هجوم سبک چینی و مغولی که سرشار از خشونت بود در پارچه‌بافی مؤثر افتاد. در دوره [[تیموریان|تیموری]] پارچه‌بافان را از شهرهای مختلف جمع‌آوری، و به [[سمرقند]] اعزام کردند تا در آنجا مشغول کار گردند. بدیهی است آنچه در قالب دستور و سلیقه تیموریان به‌وجود آمد نمی‌توانست گامی به‌سوی پیشرفت باشد.»<ref name="moj">''گل‌های ابریشمی''، ص ۲۶.</ref>
 
به حقیقت باید گفت دوران [[صفویان]]، اوج شکوه و بلندی هنر و تمدن ایرانیان بوده‌است که پس از اسلام مانند آن دیده و شنیده نشده‌است. آنان دوباره نام ایران را در اندیشه‌ها زنده کردند. بر اثر حمایت بی‌دریغ شاهان صفوی از هنرمندان توفیق عظیمی در پارچه‌بافی به‌دست آمد. به‌راحتی می‌توان پذیرفت که هنرمندان این دوره خاصه در زمان [[شاه عباس یکم|شاه عباس کبیر]] بافته شده‌است در تمام تاریخ هنر نساجی جهان همتا ندارد.<ref name="moj" />
 
با سقوط صفویان به دست افغانها، چراغ هنر ایران هم رو به خاموشی گرایید. [[افشاریه]] و [[زندیه]] و [[قاجاریان]] هم هیچ کاری برای نجات آن انجام ندادند. اگر دوره قاجاریه را یکی از بدترین و دردآورترین دوران در طول تاریخ ایران در زمینه صنعت نساجی و بافندگی پارچه‌های دستی و سنتی بدانیم، بجاست. از طرفی دوره قاجار مصادف است با نهضت همه‌جانبه کارخانه‌های پارچه‌بافی اروپا، همچنین پارچه‌های روسی که افراد سودجو با رضایت شاهان وقت بی‌رویه و ارزان وارد کشور می‌کردند و مانع برابری تولید کارگاه‌های دستی و سنتی با کارگاه‌های ماشینی می‌شد. صنعتگران و هنرمندان هم که نه حمایتی می‌شدند و نه بازاری برای فروش، دست از کار کشیدند و این هنر چندین هزار ساله را به‌دست فراموشی سپردند.<ref>''گل‌های ابریشمی''، ص ۲۷ تا۲۸.</ref>
خط ۹۳:
* [[پارچه ریون]] (= جنس نخ آن از [[الیاف مصنوعی]] است و گزینه مناسب برای تولید لباس‌های زنانه است)
* [[پارچه دیور]] (= با نخ [[پلی استر]] بافته می‌شود و گزینه خوبی برای انواع لباس است)
پارچه فاستونيفاستونی كهکه بيشتربیشتر مناسب كتکت شلوار است و بافته شده از پشم مي باشدمی‌باشد.
 
== جستارهای وابسته ==