برهان نظم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 31141490 از Aye1399 (بحث)
برچسب‌ها: خنثی‌سازی ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خنثی‌سازی ویرایش 31123115 از Blayken (بحث)
برچسب‌ها: خنثی‌سازی ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۴:
{{به انگلیسی|Design or Teleological argument}}{{رچ}}<ref>'''نام اصلی برهان همان نظم یا اتقان صنع است و برهان تلئولوژیک (غایت‌شناختی) یکی از حالات خاص آن است، اما در منابع اروپایی عموماً نام ''تلئولوژیک'' به کل تقریرها اطلاق شده‌است.'''</ref> یکی از رایج‌ترین، کهن‌ترین و آشناترین [[برهان‌های اثبات وجود خدا]] است، و در کنار [[برهان (منطق)|برهان‌های]] [[علیت]] و [[برهان وجودی|وجودی]]، چارچوب کلی براهین دیگر را می‌سازد.<ref name=motahari4>{{یادکرد|فصل= |کتاب=مجموعه آثار، ج ۴|نویسنده=مرتضی مطهری|ناشر=انتشارات صدرا|شهر=تهران|صفحه=|سال=۱۳۸۸ |شابک=}}</ref>
 
پدیده‌های طبیعی، آنچنان ساختار، عملکرد یا ارتباط درونی دقیقی را نشان می‌دهند، که بسیاری، این فرض را که ورای آن‌ها، یک طراحِ خلاق وجود دارد، نتیجه‌ای طبیعی - اگر نه اجتناب ناپذیر به نظر برخی- دانسته‌اند. [[فیلسوف|فلاسفه]] در قرون متمادی سعی کرده‌اند که این شهود کلی را به شکل [[برهان (منطق)|برهان]]ی با ساختار منطقی در بیاورند. به مجموعه این استدلال‌ها، ''برهان نظم'' گفته می‌شود.<ref name="Ratzsch" /> برهان نظم به‌طور خلاصه می‌گوید اگر به پیرامون خود بنگریم، ناگزیر می‌یابیم که چگونه هر چیزی با عملکردش سازگاری و تناسب دارد: هر چیزی گواهی می‌دهد که از سر تدبیر، [[طراحی]] شده‌است. به این ترتیب، قائلین به این برهان، نتیجه می‌گیرند که این مسئله، وجود پروردگار را به اثبات می‌رساند.
به عبارت دیگر، [[جهان]] ما نشان دهندهٔ وجود نوعی انتخاب است، نه اتفاقی کور و [[تصادف|تصادفی]]. مدافعان برهان نظم، این انتخاب‌کننده را [[خدا]] می‌نامند.<ref name=APH1>{{یادکرد |فصل= |کتاب=[[الفبای فلسفه]] |نویسنده=[[نایجل واربرتون]] |ترجمه=[[مسعود علیا]] |ناشر=ققنوس |شهر=تهران |کوشش= |ویرایش= |صفحه=صص ۲۶ تا ۲۹ |سال=۱۳۸۶ |شابک=978-964-311-503-6}}</ref>
 
به نوشته [[دائره المعارف بزرگ اسلامی]] منکران وجود خدا، عمدتاً، نظم موجود را معلول عوامل درون طبیعت قلمداد می‌کنند و غایت را به نهاد طبیعت، نسبت می‌دهند. برخی معتقدند برهان نظم به لحاظ فلسفی از اثبات وجود مبدأی بی‌نیاز از طبیعت، ناتوان است. با این حال، این رهیافت با همه اشکال‌هایی که بر صورت برهانی آن گرفته‌اند، نسبت به دیگر استدلال‌ها، به فهم عموم نزدیک‌تر است و با تجربه‌های دینی مؤمنان نیز، سازگاری بیشتری دارد.<ref>{{پک|محمدجواد انواری|2014|ف=براهین اثبات باری|ک=دائره المعارف بزرگ اسلامی|زبان=en}}</ref>
 
برهان نظم در میان [[علم کلام|متکلمان]] مسلمان رواج بیشتری داشته‌است؛ اما فلاسفۀفلاسفه مسلمان از اندیشه نظم در اثبات ذات خدا کمتر بهره گرفته‌اند، هرچند، شواهد نظم، جهان را در مبحث علم و [[حکمت]] الهی و در بیان آموزه‌هایی چون عنایت و نظام احسن به کار برده‌اند.<ref>{{پک|محمدجواد انواری|2014|ف=براهین اثبات باری|ک=دائره المعارف بزرگ اسلامی|زبان=en}}</ref> [[تفسیر قرآن|مفسرین]]، بسیاری از [[آیه|آیات]] [[قرآن]] را بیان‌کنندهٔ این برهان می‌دانند.<ref name=Ai>{{یادکرد |فصل= |کتاب=[[اندیشه اسلامی (۱)|اندیشهٔ اسلامی (۱)]] |نویسنده=[[جعفر سبحانی]] و [[محمد محمدرضایی]] |ناشر=دفتر نشر معارف |شهر= |کوشش= |ویرایش= |صفحه=صص ۷۳ تا ۷۶ |سال=۱۳۸۷ |شابک=978-964-531-059-0}}</ref><ref>حسین وحید خراسانی: آشنایی با اصول دین-۱۳۸۶- صفحه ۲۱ تا ۳۳</ref>
 
== پیشینه ==
[[پرونده:St-thomas-aquinas.jpg|بندانگشتی|چپ|200px|[[براهین پنجگانه|پنجمین برهان]] [[توماس آکویناس]] در اثبات خدا، بر اساس نظم بنا شده‌است.]]
سابقهٔسابقه‌ی برهان نظم در آثار [[فلسفه|فلسفی]] به [[یونان باستان]] و کتاب «[[تیمائوس (افلاطون)|تیمائوس]]» [[افلاطون]] بازمی‌گردد. در [[سده]]‌های میانه به اشاراتی از [[سنت آگوستین]] به این برهان برمی‌خوریم. همچنین آخرین برهان از [[براهین پنجگانه|براهین پنجگانهٔ]] [[توماس آکویناس]] ([[۱۲۷۴ (میلادی)|۱۲۷۴]]-[[۱۲۲۵ (میلادی)|۱۲۲۵]] میلادی) همین برهان نظم است.<ref>هالینگ دیل، تاریخ فلسفه غرب، صفحه ۱۵۹ و ۱۶۰.</ref> در دوران اخیر یکی از معروف‌ترین تقریرهای برهان را در [[کتاب]] «الهیات طبیعی» اثر [[ویلیام پیلی]] ([[۱۸۰۵ (میلادی)|۱۸۰۵]]-[[۱۷۴۳ (میلادی)|۱۷۴۳]]) می‌یابیم.<ref>{{یادکرد|کتاب=علم و دین|نویسنده=ایان باربور|ترجمه=بهاءالدین خرمشاهی|ناشر=مرکز نشر دانشگاهی|شهر=تهران|صفحه=صفحه ۱۰۴ تا ۱۱۱|سال=|شابک=}}</ref> از دیگر [[فیلسوف|فلاسفه‌ای]] که پس از پیلی به دفاع از این برهان پرداختند، می‌توان ف.ر. تنانت ([[۱۹۵۷ (میلادی)|۱۹۵۷]]-[[۱۸۶۶ (میلادی)|۱۸۶۶]]) و سوئیس برن را نام برد. در [[۱۹۸۶ (میلادی)|۱۹۸۶]] جان بروو و [[فرانک تیپلر]]، تقریری نو از برهان ارائه دادند.{{مدرک}}
 
در میان فیلسوفان و متکلمین [[مسلمان]]، [[ابوبکر باقلانی]]، [[ابویوسف کندی]]، [[ابن رشد]]، [[ابوحامد غزالی|ابوحامد غزّالی]]، [[فخر رازی]]، [[عضدالدین ایجی]]، [[تفتازانی]]، [[فیاض لاهیجی|عبدالرزّاق لاهیجی]] و [[خواجه نصیر طوسی]] به بیان برهان نظم پرداختند. در میان معاصران نیز [[مرتضی مطهری]]، [[جعفر سبحانی]] و [[جوادی آملی]] بسط دهندگان آرای پیشین در این خصوص هستند.{{مدرک}}
خط ۱۹:
[[پرونده:David Hume.jpg|بندانگشتی|181px|انتقادات [[دیوید هیوم|هیوم]] بر برهان نظم، در این دو اثر او آمده‌اند: «''مکالماتی دربارهٔ دین طبیعی''» و بخش یازدهم «''تحقیق دربارهٔ فهم آدمی''».<ref>[http://www.ideacenter.org/contentmgr/showdetails.php/id/1147 FAQ: Who designed the designer?]</ref>]]
بر خلاف خود برهان، نقد آن به گذشته‌های دور بازنمی‌گردد. هر چند انکار غایتمندی و نظم انگاری در اندیشه‌های [[اپیکورس]] نیز به چشم می‌خورد،{{مدرک}} اما نخستین انتقاداتی که [در فلسفه غرب] به‌طور جدی به برهان نظم وارد شده‌اند، غالباً حاصل کار [[دیوید هیوم]] ([[۱۷۷۶ (میلادی)|۱۷۷۶]]-[[۱۷۱۱ (میلادی)|۱۷۱۱]]) هستند.<ref name="پیشین، الفبای فلسفه، ص ۲۸">پیشین، الفبای فلسفه، ص ۲۸</ref>
از مهم‌ترین کسانی که پس از او در این زمینه کار کردند، می‌توان به [[ایمانوئل کانت]]، [[ایان باربور]] و بارتینک اشاره نمود. در میان [[دانشمند|دانشمندان]] معاصر، [[ریچارد داوکینز]] صاحب اثر [[ساعت‌سازساعت ساز نابینا]]، از سرسخت‌ترین مخالفان برهان به‌شمار می‌آید.<ref>{{یادکرد وب |url=http://www.simonyi.ox.ac.uk/dawkins/WorldOfDawkins-archive/Dawkins/Work/Books/blind.shtml |title=The Blind Watchmaker |accessdate=۱۳ مارس ۲۰۱۰ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20080415140851/http://www.simonyi.ox.ac.uk/dawkins/WorldOfDawkins-archive/Dawkins/Work/Books/blind.shtml |archivedate=۱۵ آوریل ۲۰۰۸ |dead-url=yes }}</ref>
 
== مشروح ==
=== تعریف نظم ===
[[نظم]] در برابر آشفتگی و [[هرج‌ومرج]] به کار می‌رود، و به باور [[جعفر سبحانی]] مقصود از آن گردآمدن اجزای متفاوت با [[کیفیت]] و [[کمیت]] ویژه‌ای در یک مجموعه‌است به گونه‌ای که [[همکاری]] و هماهنگی آن‌ها وصول به [[هدف|هدفی]] معین را در پی داشته باشد.<ref name=Ai /> عبدالله جوادی آملی نظم را به سه دسته تقسیم می‌کند: نظم ارتباط دهندهٔ علت فاعلی با معلول، نظم ارتباط دهندهٔ [[علت غایی]] با معلول، نظم ارتباط دهندهٔ معلول و اجزای داخلی یک شی.<ref>{{یادکرد |فصل=مقدمه |کتاب=[[تبیین براهین اثبات خدا]] |نویسنده=[[عبدالله جوادی آملی]] |ناشر=مرکز نشر اسراء |شهر=قم |کوشش=[[حمید پارسانیا]] |ویرایش=[[سید محمود صادقی]] |صفحه=۲۵ |سال=۱۳۸۸ |شابک=964-5984-08-4}}</ref>
 
=== تقریر مشترک برهان ===
پس از تعریف نظم، برهان نظم قابل طرح است. این برهان به صورت‌های گوناگونی بیان می‌شود که همهٔهمه‌ی آن‌ها ساختار مشترک زیر را دارند:
 
الف: جهان منظم است یا در جهان پدیده‌های منظم وجود دارد.
خط ۳۲:
ب: هر نظمی از ناظمی [[حکمت|حکیم]] و با [[عقل|شعور]] ناشی می‌شود.
 
نتیجه: جهان بر اثر طرح پدید آمده‌است.<ref name=Ai />
 
=== تقریرهای گوناگون برهان ===
خط ۳۸:
[[پرونده:AverroesColor.jpg|بندانگشتی|چپ|180px|[[ابن رشد]]، فیلسوف مسلمان [[آندلس|آندلسی]]، براهین غایی را بر پایه آرای ارسطو گسترش داد و به انتقال این آرا به اروپاییان [[قرون وسطا]] کمک شایانی کرد.]]
جعفر سبحانی تقریرهای برهان نظم را به سه دسته تقسیم می‌کند:<ref>جعفر سبحانی، الالهیّات، مؤسسه امام صادق (ع)، ج1، ص۳۳</ref>
۱. برهان غایی یا هدفمندی ۲. برهان هماهنگی در کل جهان ۳. برهان نظم از موارد جزئی.<ref name=Ai />
 
=== برهان غایی ===
خط ۴۹:
 
=== برهان هماهنگی در کل جهان ===
این تقریر از برهان نظم بر هماهنگی و نظم کل عالم تأکید دارد تا ناظم حکیم را برای کل عالم ثابت کند.<ref>همان، صص ۷۸–۷۹</ref> مرتضی مطهری در این باره چنین توضیح می‌دهد:{{نقل قول|عالم را که ما می‌گوییم هدف دارد، یعنی عالم این هدفداری را روی یک قانون کلی و روی یک مسیر کلی انجام می‌دهد. قوانین هدفداری هم در عالم کلی است، جزئی و شخصی نیست که ما روی جزئی و شخصی بخواهیم بحث کنیم که چه جور هست، چه جور نیست.<sup>*</sup><ref name=motahari4 /><ref>مطالعه بیش‌تر دراین‌باره: {{یادکرد |فصل=تصادف و نظام علیت غایی |عنوان = توحید | پیوند = http://www.motahari.org/asaar/books/35/index.htm |نویسنده=مرتضی مطهری |ناشر=صدرا |شهر=تهران |صفحه=ص ۸۲ |سال=۱۳۷۳ |شابک=}}</ref>}}
 
=== برهان نظم از موارد جزئی ===
[[پرونده:WilliamPaley.jpg|بندانگشتی|چپ|180px|خدای ساعت‌سازساعت ساز [[ویلیام پیلی]]، یکی از مشهورترین تقریرهای برهان]]
مدافعین این تقریر می‌گویند هنگامی که به موجودات عالم می‌نگریم، [[سازماندهی]] و [[برنامه‌ریزی]] دقیقی [[احساس]] می‌کنیم. چنین نظمی تصادفی و خود به خود رخ نمی‌دهد؛ بنابراین ورای چنین موجودات منظمی باید ناظم حکیم و علیمی وجود داشته باشد که از سرحکمت و آگاهی آن‌ها را پدیدآورده باشد.<ref name=APH1 />
 
[[ویلیام پیلی]] در کتاب «الهیات طبیعی» از همین تقریر دفاع می‌کند. برای نمونه پیلی دربارهٔ ساختار [[چشم]] به شیوه‌هایی اشاره کرده که در آن‌ها اجزای مختلف چشم برای بینایی به روش پیچیده‌ای با هم همکاری می‌کنند. او [[استدلال]] می‌کند که فقط در صورت فرض یک ناظم و مدبر فراطبیعی است که سازگاری اجزاء در جهت هدف معین قابل توجیه‌است.<ref name="پیشین، الفبای فلسفه، ص ۲۸" />
 
[[پرونده:Marienmünster Dießen Chorbogen Uhr.jpg|بندانگشتی|راست|170px|ساعتی در یک کلیسای اروپا]] پیلی چشم را با [[ساعت]] [[قیاس|مقایسه]] کرده و چنین دلیل می‌آورد که اگر شخصی در یک [[جزیره]] دور افتاده زندگی کند و ساعتی بیابد، این فرض را که ساعت را موجود هوشمندی ساخته‌است تصدیق می‌کند. به همین دلیل [[انسان]] حق دارد با بررسی چشم خود، این نتیجه را بگیرد که آن را موجود هوشمندی ساخته‌است. یعنی همان گونه که اجزای ساعت برای نشان دادن وقت هماهنگ شده‌اند و می‌فهمیم که این هماهنگی حاصل فعالیت [[خلاقیت|خلاق]] یک سازنده‌است، در موارد طبیعی سازگاری نیز (که منشأ آن‌ها روشن نیست) تنها راهی که آن‌ها را معقول می‌سازد، این است که فرض کنیم از ناظم با شعوری ناشی شده‌اند. از آن جا که ما هیچ ناظم و طراحی را نمی‌بینیم، باید یک ناظم و طراح نامرئی را پشت صحنه فرض کنیم.<ref>پیشین، اندیشهٔ اسلامی، صص ۷۷–۷۸</ref>
خط ۶۸:
این ایده نخستین بار توسط جان بروو و [[فرانک تیپلر]] در کتاب «''اصل کیهانشناختی انسان نگر''» تشریح شد.<ref name="پیشین، الفبای فلسفه، ص ۳۲">پیشین، الفبای فلسفه، ص ۳۲</ref> این تقریر از نظر تاریخی جهت سازگاری با [[نظریه تکامل داروین]] -که تکامل تدریجی را مسئول پیدایش نظم در [[موجودات زنده]] می‌دانست- به وجود آمد. پیشنهاددهندگان این تقریر [[نظریه تکامل]] را پذیرفته ولی استدلال می‌کنند که وقوع تکامل طبیعی نیازمند چیده شدن صحنه و فراهم آمدن شرایط خاصی است.
 
این دسته از استدلال‌ها به دوشاخه تقسیم می‌شوند: دسته اول از استدلال‌ها بر شرایط ''لازم'' برای وقوع حیات تأکید می‌کنند.<ref name="Clayton">Philip Clayton, Zachary R. Simpson, ''The Oxford handbook of religion and science'', p. 199, Oxford University Press</ref> پیشرفت‌های اخیر در [[علم فیزیک]] نشان داده‌است که اگر [[نیروی گرانش]] به میزان یک در <math> 10^{40} </math> از میزان فعلی اش کمتر یا بیشتر بود، جهان نمی‌توانست حیات را در خود بپروراند.<ref name="Ratzsch" /> تنظیم شدگی در مورد بقیه نیروهای اصلی فیزیک (نیروهای [[نیروی هسته‌ای قوی|هسته‌ای قوی]] و [[نیروی هسته‌ای ضعیف|ضعیف]]، نیروهای [[نیروی الکترومغناطیس|الکترومغناطیس]]، و بار الکترون) نیز لازم است.<ref name="Alvin" />
 
روش دوم استدلال بر شرایط ''کافی'' برای وقوع تکامل و جهت‌گیری آن تأکید می‌ورزند، و استدلال می‌کنند که با فراهم شدن شرایط خاص فرایند تکاملی همواره به سمت مشخصی می‌رود.<ref name="Clayton" /> استدلال‌های بیوشیمیایی در این گروه جای می‌گیرند. این استدلال‌ها بر تناسب نامعمول محیط شیمیایی جهت پیدایی حیات تأکید می‌ورزند. وارد و برونلی از دیدگاه [[زمین‌شناسی]] ادعا کردند که شرایط سیاره‌ای لازم برای به وجود آمدن حیات هوشمند بسیار نایاب است.<ref name="Clayton" />
 
در علوم تجربی نشان داده شده‌است که اگر برای مثال فاصلهٔ [[خورشید]] از [[زمین]] از حد فعلی کم‌تر یا بیشتر بود، امکان حیات میسر نمی‌شد.<ref name="پیشین، الفبای فلسفه، ص ۳۲" />
 
== دیدگاه مدافعان برهان در خصوص محدودیت کاربرد آن ==
خط ۸۹:
 
=== نقد برهان هماهنگی در کل جهان ===
[[هیوم]] در این باره در کتاب ''مکالماتی دربارهٔ دین طبیعی'' از زبان شخصیت ''فیلو'' بیان کرد که باید تصدیق نمود که برای ما، از نگاه محدودی که داریم، غیرممکن است بتوانیم بگوییم آیا این نظام، در مقایسه با نظام‌های ممکن و حتی واقعی دیگر، حاوی هر گونه خطای چشمگیری هست یا خیر؟ به تصریح او، آیا یک نفر کشاورز و دهقان، اگر منظومهٔ [[انه‌اید]] بر وی خوانده می‌شد، می‌توانست آن شعر را کاملاً عاری از خطا و اشتباه بداند؟ او که هیچ سروده دیگری را به عمر خویش ندیده بود.<ref name="جان هیک، وجود خدا-۱۳۸۷-ص ۱۲۸" />
 
پاسخ :
 
این جهان دارای قوانین منظم و حساب شده‌ایشده ای است . این قوانین معیار کمی دارند و قایل اندازگیری هستند ... به عنوان مثال به‌طوربه طور قطع به یقین سرعت چرخش سیارهٔسیاره ی A از سیارهٔسیاره ی B بیشتر است (مقدار کمی ) ...
 
ولی مقادیر کیفی - مقادیر مد نظر هیوم - از فرد به فردی متفاوت است و قابل اندازگیری نیست و نمی‌تواننمیتوان از آن به عنوان معیاری برای نظم جهان استفاده کرد .
 
=== ناظم الهی بیش از سایرین نیازمند ناظم است ===
خط ۱۰۳:
 
=== نقد فرض دوم تقریر مشترک ===
فرض دوم تقریر مشترک برهان از این قرار است: «هر نظمی از ناظمی حکیم و با شعور ناشی می‌شود.» در پاسخ به اینکه این فرض چرا درست است، مدافعین برهان نظم دو توضیح متفاوت داده‌اند: یکی برپایهٔ تمثیل<ref name=APH1 /> و دیگری بر پایهٔ بداهت عقلی.<ref name=Ai />
 
=== ضعف تمثیل ===
{{همچنین|تمثیل}}
منظور از تمثیل آن است که چون ما ساعت را به عنوان شیئی منظم دیدیم و دانستیم که ناظمی دارد، باید در مورد چشم هم چنین باشد. برهان یاد شده بر این رأی استوار است که شیئی همچون ساعت که نشانه‌های طرح و تدبیر در آن پیداست، از پاره‌ای جهات به شیئی طبیعی نظیر چشم شباهت بسیار دارد. در این سبک استدلال که به آن استدلال تمثیلی می‌گویند، فرض اینست که اگر دو چیز از برخی جهات مشابه باشند به احتمال زیاد از سایر جهات نیز مشابهند.<ref name=APH1 />
 
[[دیوید هیوم|هیوم]] می‌گوید که این تمثیل بسیار سست و ضعیف است؛ و تمثیل تجربی، تنها میان دو پدیدهٔ تجربی اعتبار دارد، نه میان یک پدیدهٔ تجربی و یک پدیدهٔ غیر تجربی؛ ما با تجربه آموخته‌ایم که مصنوعات انسان نتیجهٔ طرح و تدبیرند، اما چنین تجربه‌ای از مجموعه‌های طبیعی نداریم.<ref name=APH1 />
 
به عبارت ساده‌تر، این برهان فرض را بر آن می‌گذارد که میان اشیای طبیعی (مثل چشم) و اشیای مصنوعی (مثل ساعت)، شباهت حائز اهمیت و معناداری هست و این در حالیست که مشخص نیست که چشم آدمی از هر وجه مهمی شبیه ساعت باشد. در حالی که اساس استدلال تمثیلی بر این فرض است که میان طرفین تمثیل شباهت چشمگیری هست. اگر این شباهت کمرنگ یا ضعیف باشد، نتایجی هم که بر بنیاد این مقایسه گرفته می‌شود، به همان نسبت سست و ضعیف خواهد بود.<ref name=APH1 /> به‌طور خلاصه هیوم ایده نیاز اشیای منظم طبیعی به طراح و خالق مدبر را نه پیوندی منطقی؛ بلکه صرفاً تعمیمی نا به جا از روابط میان انسان و مصنوعاتش می‌دانست.
 
ن. فخر در کتاب برهان علیت چهار نقد به برهان نظم وارد می‌کند:
 
# ١-در برهان نظم، تکیه بر شباهت تمثیلی بین نظم دست ساختهٔساختۀ بشر و نظم‌های موجود در طبیعت است. اگر اولی در زمانی کوتاه ولی دومی در زمانی طولانی شکل گرفته باشد، داشتن خالقی دانا و هدفمند، تنها نظریه جهت تعلیل نظم موجود نخواهد بود و مثلاً نظریهٔنظریۀ [[فرگشت]] تدریجی نیز می‌تواند نظم را تبیین نماید؛نماید. لذا برهان نظم که بر [[تمثیل]] استوار است، یکی از بنیان‌هایش را که همان شباهت کامل دو موضوع است از دست می‌دهد و دیگر لزومی به جاری کردن یک حکم بر هر دو موضوع نیست.
# آنچه دربارهٔ طبیعت، ''نظم'' نامیده می‌شود، می‌تواند ''تعادل'' نامیده شود. وقتی یک جرم آسمانی در دام [[جاذبه زمین|جاذبهٔ زمین]] می‌افتد و میلیاردها سال به دور آن می‌چرخد، آنچنانکه می‌توان از نظمِ چرخش آن برای محاسبهٔ زمان استفاده کرد، آنچه واقع شده، نظمِ دست‌ساخته نیست، بلکه یک تعادل است که می‌تواند گاهی میلیون‌ها سال و گاهی به مدت کوتاهتر ادامه داشته باشد.
 
# ٢-آنچه دربارهٔدربارۀ طبیعت،طبیعت٬ ''نظم'' نامیده می‌شود، می‌تواند ''تعادل'' نامیده شود. وقتی یک جرم آسمانی در دام [[جاذبه زمین|جاذبهٔجاذبۀ زمین]] می‌افتد و میلیاردها سال به دور آن می‌چرخد، آنچنانکه می‌توان از نظمِ چرخش آن برای محاسبهٔمحاسبۀ زمان استفاده کرد، آنچه واقع شده، نظمِ دست‌ساخته نیست، بلکه یک تعادل است که می‌تواند گاهی میلیون‌ها سال و گاهی به مدت کوتاهتر ادامه داشته باشد.
 
همان قوانین فیزیک که تعادل‌های قبلی را ایجاد کردند، همان‌ها باعث از بین رفتن آن تعادل‌ها و موجودات قبلی شدند و تعادل‌های فعلی نیز کاملاً آسیب پذیرند و می‌توانند جایشان را به تعادل‌های جدید، بین موجوداتِ سازگارترِ جدید بدهند.
 
۳٣-برهان نظم بر هدفمندی نظم جهان تکیه می‌کند اما دستگاهِ جهان، هیچ‌گاه نشان نداده که منظور دقیقش از فرآوریِ آنچه به آن داده می‌شود، کدامیک از محصولاتش است. اگر برهان نتواند در مقدمه اش به‌طور روشن بیان نماید که کدامیک از پدیده‌هایی که پی‌درپی به وجود می‌آیند و از بین می‌روند هدف نظم موجود است، یکی دیگر از بنیان‌هایش را که همان غایتمندی هستی جهانِ منظم است، از دست می‌دهد. تن‌ها چیزی که همواره بوده و هرگز متوقف نشده، اجرای قوانین فیزیک بوده و هر «"تعادل»" یا «"نظمی»" هم که محصولِ این قوانین بوده‌است، پایدار نبوده تا بتوان به آن عنوانِ «"غایت خلقت»" یا «"هدف آفرینش»" داد و از این بابت مطمئن بود.
 
۴٤- شگفت زده شدن، یک برهان نیست، بلکه یک حالت روانیِ ناشی از عدمِ احاطهٔاحاطۀ علمی و محاسباتی به امکانِ آنچه روی داده‌استداده است می‌باشد؟ این‌که از وجود چشم، کلیه، کبد، مغزِ نسبتاً هوشمندِ انسان و امثال این‌ها شگفت زده می‌شویم، برهان حساب نمی‌شود. هرگاه با محاسبات منطقی نشان دهیم به وجود آمدنِ همهٔهمۀ این‌ها جز توسط خالفی هوشمند و هدفمند غیرممکن است، آنگاه وجود این‌ها یک برهان برای اثبات خالقی دانا حساب خواهد شد. <ref>[http://www.mediafire.com/file/yf4594xzb08c4vx/Borhan-Eleeyat-Noon-Fakhr(2)%282%29.pdf ن.فخر، برهان علیت-۱۳۹۵-ص۱۵-۲۴]</ref>
 
=== فرگشت ===
[[پرونده:The Blind Watchmaker.JPG|بندانگشتی|چپ|تصویر روی جلد کتاب «[[ساعت‌سازساعت ساز نابینا]]»]]
[[پرونده:Richard Dawkins (2009).jpg|بندانگشتی|چپ|[[ریچارد داوکینز|داوکینز]]، مفهوم بوئینگ ۷۴۷ غایی را در «[[توهم خدا]]» مطرح کرد.]]
{{اصلی|بوئینگ ۷۴۷ غایی}}
مدافعان برهان نظم می‌گویند برای نظم یک شی منظم دو حالت ممکن است: یا آنکه به‌طور تصادفی پدیدار شده باشد؛ یا آنکه از ناظمی حکیم و با شعور است.
 
مدافعین برهان می‌گویند نادرستی حالت اول و درستی حالت دوم بدیهی است، در حالی که [[مقدمه‌ای بر نظریه تکامل|فرگشت]] می‌گوید حالت سومی ممکن است<ref name=APH1 />؛ که در آن نظم اشیاء به‌طور طبیعی و بدون ناظم و بدون تصادف (البته در تشکیل اولین موجود زنده به صورت تصادفی) ایجاد شده‌است؛ و مخالفان برهان نظم یافته‌های علمی را موید آرای فلسفی هیوم در این باره می‌دانند.
 
در پاسخ به این که چرا جانوران و گیاهان تا این پایه با عملکردهایشان به خوبی سازگاری و تناسب دارند، وجود خدای همچون ساعت‌ساز، یگانه علت ممکن نیست. تکامل، احتمال دیگری را پیش می‌کشد که در واقعیت نیز مشاهده شده‌است. [[بقای اصلح]] نشان می‌دهد که چگونه آن جانوران و گیاهانی که بهتر از دیگران با محیط انطباق بیابند، زنده می‌مانند و خصوصیاتشان را از طریق [[ژن]]‌ها به نسل‌های بعدی منتقل می‌سازند و به تدریج با افزایش فراوانی ژن‌ها فراوانی آن خصوصیات هم در نسل‌های بعدی افزایش میابد.<ref name=APH1 />
 
==== دیدگاه مدافعان برهان ====
{{اصلی|طراحی هوشمند|نظریه تکامل#تکامل و ادیان}}
;کفایت فرایند [[انتخاب طبیعی]]
اگر چه فرایند [[انتخاب طبیعی]] در ایجاد نظم و پیچیدگی موجودات زنده نقش داشته، اما شواهد کمی وجود دارد که فرایند انتخاب طبیعی به تنهایی می‌تواند ''تمامی'' پیچیدگی‌های موجودات زنده را فراهم کرده باشد، زیرا ما هنوز قادر نیستیم که عملکرد آن‌ها را مثلاً در تولید [[پرندگان]] و [[پستانداران]] از [[خزندگان]] ترسیم کنیم، و حتی اگر ما فیلمی داشتیم که مسیر تاریخچه حیوانی را به نمایش می‌گذارد، چیزی در این فیلم نبود که نشان دهد که جهش‌های ژنتیکی در واقع ارکست شده و هدایت شده توسط خدا نیستند (البته در صورت مشاهده عدم بقا و حذف نمونه‌ها و مخلوقات ناقص و غیر سازگار کثیر به شرط رسیدن به نمونه سازگار، عدم نیاز به خالق طراح قابل تصور است).<ref name="Alvin">PLANTINGA, ALVIN (1998). ''God, arguments for the existence of'', Section 5, Teleological arguments, Routledge Encyclopedia of Philosophy</ref>
 
;محدودیت تکامل
نظریه تکامل حداکثر می‌تواند توضیحی برای تکامل ساختاری موجودات زنده از یکدیگر فراهم کند، و نه پیدایش اولین موجودات تک سلولی با مکانیزم‌های لازمه درون آنها. همچنین تکامل هیچ توضیحی در مورد نظم ظاهری در دنیای غیرزنده فراهم نمی‌کند.<ref name="Alvin" />
 
;تکامل با نظریهٔ وجود ناظم الهی سازگار است:
تکامل الزاماً مبطل نظریهٔ ناظم الهی نیست، زیرا طرفداران نظریهٔ ناظم الهی می‌توانند بگویند که ناظم الهی برای خلق جهان و موجودات پیچیده‌تر طرح بلند مدتی برگزیده‌است.<ref>{{یادکرد |کتاب=اندیشهٔ اسلامی (۱) |نویسنده=پیشین |صفحه=صص ۷۹ تا ۸۱}}</ref> به عبارت دیگر مدافعان برهان به ما می‌گویند که خدا خالق سازوکار ''خود'' تکامل بوده‌است.<ref name=APH1 /> پیشنهاد دهندگان [[برهان نظم#برهان تنظیم‌شدگی|برهان تنظیم‌شدگی]] تقریری از نظریه برهان نظم را با فرض پذیرش کامل نظریه تکامل پیشنهاد کرده‌اند.
 
;تلاش جهت دخالت دادن عامل فراطبیعی در نظریه تکامل:
سطر ۱۵۴ ⟵ ۱۵۷:
* Mark Greener (2007) «Taking on creationism. Which arguments and evidence counter pseudoscience?». EMBO Reports 8 (12): 1107–1109. doi:10.1038/sj.embor.7401131. PMID 18059309
* [http://www.nap.edu/openbook.php?isbn=0309064066&page=25 «Science and Creationism: A View from the National Academy of Sciences»]. National Academy of Sciences. 1999.
* National Science Teachers Association, a professional association of 55,000 science teachers and administrators National Science Teachers Association (August 3, 2005). «National Science Teachers Association Disappointed About Intelligent Design Comments Made by President Bush". Press release. [http://www.nsta.org/about/pressroom.aspx?id=50794] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20170919120015/http://www.nsta.org/about/pressroom.aspx?id=50794 |date=19 سپتامبر 2017 }}. «We stand with the nation's leading scientific organizations and scientists, including Dr. John Marburger, the president's top science advisor, in stating that intelligent design is not science....It is simply not fair to present pseudoscience to students in the science classroom.»
* David Mu (Fall 2005). [http://www.hcs.harvard.edu/~hsr/fall2005/mu.pdf "Trojan Horse or Legitimate Science: Deconstructing the Debate over Intelligent Design"] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20070724203349/http://www.hcs.harvard.edu/~hsr/fall2005/mu.pdf |date=۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ }} (PDF). Harvard Science Review 19 (1).
«for most members of the mainstream scientific community, ID is not a scientific theory, but a creationist pseudoscience.».
* [https://web.archive.org/web/20091007093714/http://www.aaas.org/spp/sfrl/per/per26.pdf "Professional Ethics Report"] (PDF). American Association for the Advancement of Science. 2001.
سطر ۱۶۷ ⟵ ۱۷۰:
 
==== تکامل: محدودیت‌های نتیجه‌گیری ====
با وجود آن که تکامل الزاماً نظریهٔ ناظم الهی را رد نمی‌کند، اما حالت دیگری را پیش می‌کشد و دیگر نمی‌توان گفت هر نظمی ناظمی دارد. ما مطمئنیم که برخی نظم‌ها ناظم‌هایی دارند، همچون ساعت که ناظمی به نام [[ساعت‌سازساعت ساز]] دارد؛ اما با توجه به تکامل، نمی‌توان این امر را به کل جهان تعمیم داد و فرض دوم برهان با اشکال روبرو می‌شود.<ref name=APH2 />
 
=== خطا در طراحی ===
{{اصلی|برهان طراحی ضعیف}}
{{نقل قول|... می‌توان به طرز موجهی دلیل آورد که در جهان شماری خطا در طراحی وجود دارد. برای نمونه، چشم آدمی به [[نزدیک‌بینی]]، و به [[آب مروارید]] در پیری گرایش دارد … خدایی است، یا خدایانی هستند، نسبتاً ناتوان، یا شاید خدایی است جوان که توانایی‌های خود را محک می‌زند. شاید طراح و مدبر عالم هستی اندکی پس از آفرینش جهان مرده‌است و این امکان را فراهم آورده که عالم هستی از عیار هماهنگی خود بکاهد …<ref name=APH2 />}}این سبک استدلال به برهان طراحی ضعیف {{به انگلیسی|Argument from poor design}} یا برهان بی‌نظمی {{به انگلیسی|Dysteleological Argument}} معروف است.
 
=== نقد مفهوم نظم ===
سطر ۱۸۴ ⟵ ۱۸۷:
هیوم نشان داد که برهان نظم در بهترین حالت می‌تواند ثابت کند که پدیده‌های جهان ساختهٔ دست کسی یا چیزی یا کسانی یا چیزهایی است. یعنی حتی در اثبات [[توحید]] هم ناتوان است. خلاف ممکنات نیست که گروهی آفرینندگان فروپایه تر با همکاری هم طرح این جهان را ریخته باشند.<ref>Hume, David, ''Dialogues Concerning Natural Religion''(1779).</ref> به خصوص اگر از تمثیل استفاده کنیم، با توجه به آن که مصنوعات پیچیدهٔ بشر مانند [[آسمانخراش]]ها و موشک‌های فضایی و نظایر آن، حاصل کار گروه‌هایی از افراد است؛ نمی‌توانیم توحید را نتیجه بگیریم.
 
این برهان همچنین در پاسخ به [[برهان شر|مسئلهٔ شر]] ناکام است؛<ref name=APH2 /> مطلبی که [[جان استوارت میل]] در سال [[۱۸۷۴ (میلادی)|۱۸۷۴]] با نگارش کتاب ''طبیعت و سودمندی'' بدان پرداخت.<ref>جان هیک، وجود خدا-۱۳۸۷-صص ۱۳۸ تا ۱۴۴</ref>
 
افزون بر این، به باور [[ولتر]]، حتی اگر فرض کنیم برهان وجود ناظمی یگانه را اثبات می‌کند، باز هم به معنای اثبات خدای یگانه نیست.<ref name=APH2 /><ref>{{cite book
| author = Voltaire
| authorlink = Voltaire