سیروس نهاوندی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۴۰:
در ۳ آبان ۱۳۵۱ با نقشه ساواک از بیمارستان ارتش فرار کرد.<ref>حلقه گمشده، سیروس نهاوندی، باقر مرتضوی، چاپ اول زمستان ۱۳۹۳، ص ۱۰۷</ref> او برای عادی جلوه دادن فرارش، با راهنمایی یک پزشک گلوله‌ای به دست چپش شلیک کرد که توسط همان پزشک هم بیرون آورده شد. این کار به همراه تمهیداتی دیگر باعث شد نهاوندی به رغم آن که پیش از بازداشت از [[سازمان انقلابی حزب توده ایران]] فاصله گرفته بود، دوباره بتواند به اعضای آن نزدیک شود. فرار او یک اعاده حیثیت از سازمان انقلابی به حساب می‌آمد به همین دلیل بود که سازمان او را در قامت یک قهرمان پذیرفت و با مقاله‌ای از او با عنوان «تجاربی چند از مبارزه در اسارت» که در ارگان [[سازمان انقلابی حزب توده ایران]] در اروپا منتشر شد، او را به یک قهرمان کامل تبدیل کرد،<ref>ویژه‌نامه تاریخ معاصر {زندگی و فعالیت‌های سیروس نهاوندی} با عنوان «چریکی که صیاد شد» منتشر شده در ماهنامه اندیشه پویا، سال پنجم، شماره ۳۴، اردیبهشت ۱۳۹۵</ref> پس از این هم با همکاری و امکانات ساواک سازمان آزادیبخش خلق‌های ایران را بنیان گذاشت که اولین اعلامیه آن در ۵ اردیبهشت ۱۳۵۲ منتشر شد. نهاوندی موفق شد تعداد زیادی را به این سازمان جذب کند.
 
پس از چندی تعدادی از اعضای سازمان به او مشکوک شدند و قرار شد که این موضوع در جلسه‌ای در شب یلدای ۱۳۵۵ مورد بررسی قرار گیرد. سیروس نهاوندی که طبیعتاً در جلسه شرکت می‌کرد از این موضوع مطلع شده بود. در همان شب و فردای آن روز ساواک به محل جلسه و دیگر مخفیگاه‌های سازمان حمله کرد. در تاریخ ۲ دی ۱۳۵۵ ساواک اعلام کرد که در درگیری‌ها یازده نفر دستگیر و ۸ نفر کشته شده‌اند. کشته شدگان در این درگیری عبارت بودند از: [[پرویز واعظ زاده مرجانی]]، رحیم تشکری، ماهرخ فیال، مینا رشیدی (رفیعی)، جلال دهقان، حسن زکی‌زاده، مسعود صارمی و محمدعلی پاریا.<ref>[[روزنامه اطلاعات]]، ۲ دی ۱۳۵۵ (۲۵۳۵ شاهنشاهی)</ref> در ادامه عملیات ساواک در کل حدود ۳۵۰ نفر از اعضای سازمان به دست ساواک می‌افتندافتادند.
 
سیروس نهاوندی علاوه بر سازمان آزادیبخش خلق‌های ایران، ضربات سختی هم به تشکیلات داخل [[سازمان انقلابی حزب توده ایران]] زد و موجب دستگیری عده‌ای از کادرها و رهبران آن شد. وی که روابط نزدیکی با [[پرویز واعظ‌زاده مرجانی]]، مسئول این سازمان داشت، اطلاعات زیادی از آنها به دست آورده بود به طوری که حتی در جلسات کمیتهٔ رهبری آن نیز شرکت می‌کرد.<ref>بازنگری یک تجربه، عباس تمبرچی، مندرج در کتاب حلقه گمشده، سیروس نهاوندی، باقر مرتضوی، چاپ اول زمستان ۱۳۹۳، ص ۴۴۷</ref>