فرمالیسم (هنر): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
Soroush ahmadipour (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''فرمالیسم هنری''' به عقیده‌ای گفته می‌شود که باور دارد، ارزش یک [[اثر هنری]] تنها و تنها وابسته به فرم آن (چگونگی ساخت و ویژگی‌های دیداری‌اش) است. در هنر دیداری، فرمالیسم بیان می‌کند که تمام چیزهای ارزشمند یک اثر در خودش نهفته‌است و عواملی مانند ظرف تاریخی ساخت اثر، زندگی هنرمند یا هدف هنرمند از ساخت اثر در درجه بعدی اهمیت قرار دارند.
روش نقادى فرمالیستى کلمنت گرینبرگ نظریه‌پرداز و منتقد معاصر تحلیل گردیده است. فرمالیسم به تعبیر گرینبرگ عبارت است از نظریه­اى که ویژگى­هاى فرمىِ اثر را مهم­ترین رکن مقوِّم آن قلمداد کرده و درون­مایه­ى اثر را پیامد تحقق فرم محسوب مى­دارد. بدین اعتبار در نظر وى درون­مایه­ى هر اثر تابعى است از عناصر فرمى. گرینبرگ برداشت خود را با استناد به نقد قوه­ى حکمکانت توجیه نمود. کانت براى هنر عرصه­اى مستقل و متفاوت از حوزه­هاى دیگرى چون علم و اخلاق در نظر گرفت و همین امر سبب ترویج شعار «هنر براى هنر» در هنر فرمالیستى شد. این نگاهِ کانت، بنیاد زیباشناسى گرینبرگ را در عرصه­ى هنر شکل داد و از این رو گرینبرگ نقد فرمالیستى را که به تعبیر او ریشه در مدرنیسم داشت، با تکیه بر ویژگىِ خودآئینى و خودپایندگى صورت­بندى کرد. نکته­ى حائز اهمیت این است که گرینبرگ در نوشته­هاى خود نقد سومکانت را کاربردى نموده و آن‌را به مثابه­ى پایه­ى فلسفى مدرنیسم به طور کلى و فرمالیسم به‌طور اخص تلقى کرده است. در این نوشتار مؤلفه­هاى مهم مرتبط با فرم و فرمالیسم در نقد سومکانت و تأثیر آن بر برداشت گرینبرگ بررسى شده و نوآورى­هاى وى درگستره­ى نقادى هنر و به ویژه نقاشى تحلیل گردیده است. هم‌چنین علت اهمیت یافتن فرم و نفوذ فرمالیسم در حوزه‌ى نقد هنرى معاصر و تأثیر راهبرد گرینبرگ به عنوان پیشاهنگ این فرایند در رهیافت­هاى هنرمندان مدرنیست تبیین شده است.
 
تاریخچه فرمالیسم به سال ۱۹۱۴ بر می‌گردد. سالی که [[ویکتور شکلوفسکی]] در [[روسیه]] رساله‌ای به نام '''رستاخیز واژه''' منتشر کرد که به عنوان نخستین سند ظهور مکتب فرمالیسم شناخته شده‌است.