گرفتن یک دزد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب: دارای ادبیات عامیانه
خط ۳۱:
رابی ابتدای امر، با آنها رابطه ای دوستانه برقرار می کند. فرانسیس نیز در ابتدا بسیار سر به زیر و متواضع ظاهر می شود، اما آخرین شب قبل از [[بازنشستگی]] اش در یک اتاق، رابی را می بوسد و با او [[معاشقه]] می کند. روز بعد ، فرانسیس رابی را برای شنا در دریا دعوت می کند و این دقیقاً همان جایی است که رابی به دنبال دانیل می دود.
او علیرغم حسادت های دانیل در مورد علاقه اش به فرانسیس ،فاصلۀ خود از مرد جهانگرد ثروتمند آمریکایی را حفظ می کند. فرانسس در یک [[پیک نیک]] روبی را به ویلائی می برد و از او می خواد که گربه را مورد ضرب و شتم قرار دهد، اما در همین میان، فرانسیس تظاهر می کند که او هویت واقعی رابی را می داند. او ابتدا این موضوع را نمی پذیرد، اما عصر همان روز که رابی را برای تماشای نمایش آتش بازی به اتاقش دعوت کرده است،این کار را قبول می کند و در نهایت دوباره وارد [[معاشقه]] می شوند.
صبح روز بعد ، جسی متوجه می شود که جواهراتش دزدیده شده اند. فرانسیس رابی را متهم می کند که او را وسیله ای قرار داده تا خواس مادرش را پرت کند و در نهایت به جواهراتش دستبرد بزند. او[[ پلیس]] تماس می گیرد، اما وقتی [[پلیس]] به اتاق جسی می رسد، رابی ناپدید شده است.
 
== منابع ==