ابوذر غفاری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵:
 
== شرکت در جنگ ها ==
ابوذر در جنگ های بسیاری حضور داشت. در غزوه غابه گزارش شده که شتران پیامبر را به چراگاه برده است. در غزوه بنی المصطلق و نیز عمره پیامبر جانشین محمد در مدینه بود. در جریان فتح مکه ابوذر پرچم سپاهیان 300 نفری بنی غفار را در اختیار داشت. در غزوه حنین نیز گزارش شده که حضور داشته است. در غزوه تبوک پس از طی قسمتی از مسیر بخاطر مرگ شترش از کاروان بازمانده. عده ای وی را به تخلف متهم کردند. اما ابوذر بارش را در حالی که به دوش گرفته بود با پای پیاده به آنها پیوست. محمد او را تحسین کرده و با اعضای خاندان خود همانند خواند و سرانجامش را پیش بینی کرد.<ref name=":1">{{یادکرد وب|نویسنده=ناصر گذشته|تاریخ=21 خرداد 1399|وبگاه=مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی|نشانی=https://www.cgie.org.ir/fa/article/226492/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B0%D8%B1-%D8%BA%D9%81%D8%A7%D8%B1%DB%8C|عنوان=ابوذر غفاری}}</ref>
 
در مسند احمد آمده ابوذر در زمان خلافت عمر در فتح مصر شرکت کرد اما بخاطر روایتی از پیامبر که فتح مصر را پیش بینی کرده بوده و سپس سفارش کرده بود در شرایطی خاص از انجا خارج شوند، از مصر خارج می شود.<ref name=":1" />
 
وی همچنین به در سال 23 هجری قمری در نبرد عمّوریّه به فرماندهی معاویه شرکت می کند و در سال 27 یا 28 هجری قمری در نبرد قبرس شرکت میکنند سپس تا سال 30 هجری قمری با سپاهیان خود در مرز روم می ماند تا در نبردهای مسلمانان شرکت کند و در این ایام گاه به بیت المقدس سفر می کرد.<ref name=":1" />
 
== در عصر خلفا ==
پس از رحلت محمد وی از بیعت با ابوبکر خودداری کرد، اما سرانجام با اکراه بیعت کرد. او از یاران نزدیک علی بود و در مراسم تشییع فاطمه شرکت داشت.<ref name=":1" />
 
ابوذر به اسراف و هدر دادن بیت المال حساس بود، در زمان عثمان با استفاده از مصونیتی که بخاطر همصحبتی با پیامبر داشت بی پروا نهی از منکر می کرد و به ثروت اندوزی ها، اسراف ها و گماردان خویشان در امور مهم عثمان در مدینه و کارگزار او معاویه در دمشق اعتراضات گسترده ای کرد.<ref name=":1" /> وقتی معاویه کاخ سبز را در دمشق می سازد به وی اعتراض میکند که اگر این خانه را از مال خدا ساخته ای خیانت است و اگر از مال خود ساخته ای اسراف است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سیمای ابوذر غفاری، محمدرضا حاج شریفی، نشر مرتضی، صفحه۲۷۰}}</ref> وی در برابر کاخ معاویه فریاد می‌زد و او را به خیانت در بیت‌المال یا اسراف متهم می‌کرد و کارهای او را مخالف با قرآن و سنت است.<ref name=":1" />
 
عثمان عاملان خود را پیش ابوذر می فرستد و از وی میخواهد که به رفتارش (که احتمالا خواندن قران و تفسیرش بود) پایان دهد. اما ابوذر نمیپذیرد و میگوید رضای خدا را بر انزجار عثمان ترجیح میدهد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، داراحیاء اتراث العربی، ج۸، ص۲۵۶}}</ref>
 
== اعتراض و تبعید ==
بنابر نقل [[ابن ابی الحدید]]، در پی بخشش مبالغ [[بیت المال]] به [[مروان بن حکم]]، [[زید بن ثابت]] و دیگران توسط عثمان، ابوذر در کوچه و خیابان فریاد می‌زد و اعتراض می‌کرد تا اینکه عثمان، او را از [[مدینه]] اخراج و به [[شام]] تبعید کرد.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، دار إحیاء<span title="الکت" class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-الکتب" id="tool-.D8.A7.D9.84.DA.A9.D8.AA.D8.A8" style="background-color: rgb(255, 200, 145);"> الکتب </span>العربیة، ۱۳۷۸ق، ج۸، ص۲۵۶.</ref> اما اعتراض‌های او به کارهای معاویه در شام موجب شد که معاویه او را به مدینه بازگرداند.<ref>امین عاملی، اعیان الشیعة، دار<span title="تعارف" class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-التعارف" id="tool-.D8.A7.D9.84.D8.AA.D8.B9.D8.A7.D8.B1.D9.81" style="background-color: rgb(255, 200, 145);"> التعارف،</span> ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۲۳۷.</ref> وی پس از آن در مدینه زندگی می‌کرد و بخاطر اعتراض به حکومت اشرافی، [[عثمان]] او را به صحرای بی آب و علف [[ربذه]] تبعید کرد و در غربت و در سال ۳۱ یا ۳۲ هجری/۳–۶۵۲ میلادی در آن جا درگذشت.<ref name="EI"/>
 
== ویژگی‌ها ==
سطر ۳۶ ⟵ ۴۷:
{{نقل قول|[[جبرئیل]] در صورت [[دحیه کلبی]] نزد پیامبر بود که ابوذر بر ایشان بگذشت و سلام نگفت. جبرئیل گفت: این ابوذر است، اگر سلامی می‌داد پاسخ او را می‌دادیم، گفت: جبرئیل! مگر می‌شناسی‌اش؟ گفت: سوگند به آن کس که تو را به راستی به پیغمبری برانگیخت که او در ملوک هفت آسمان معروف تر است تا در زمین. پرسید: چگونه خود را به این مقام رسانده؟ گفت: با پارسائی‌اش در برابر اموال نابود شوندهٔ جهان. این گزارش را زمخشری نیز در باب ۲۳ از ربیع الابرار یاد کرده‌است.}}
 
در کتاب فضائل و سیره [[چهارده معصوم]] در آثار استاد [[حسن‌زاده آملی]] آمده‌است:<ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=فضائل%20و%20سیره%20چهارده%20معصوم%20(%20علیهم%20السلام%20)%20در%20آثار%20استاد%20حسن%20زاده%20آملی&option=com_mtree&task=readonline&link_id=4536&page=34&chkhashk=F8AF7A5A3A&lang=fa فضائل و سیره چهارده معصوم در آثار استاد حسن‌زاده آملی، عباس عزیزی، ۱۳۸۱، ص ۳۴]</ref><ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=داستان%20های%20اصول%20کافی&option=com_mtree&task=readonline&link_id=4462&page=46&chkhashk=775E0EC08C&lang=fa داستان‌های اصول کافی، محمد بن یعقوب<span class="CheckDictation-marked CheckDictation-marked-شیخ" id="tool-.D8.B4.DB.8C.D8.AE" style="background-color: rgb(145, 145, 255);"> شیخ </span>کلینی، ص ۴۶]</ref>
{{نقل قول|روزی ابوذر بر پیغمبر گذشت، [[جبرئیل]] به صورت [[دحیه کلبی]] در خدمت آن حضرت به خلوت نشسته و سخنی در میان داشت. بگذشت. جبرئیل گفت: یا رسول‌الله! ابوذر بر ما گذشت و سلام نکرد؛ اگر سلام می‌کرد، ما او را جواب سلام می‌گفتیم، به درستی که او را دعایی هست که در میان اهل آسمانها معروف است؛ و چون من عروج کنم، از وی سؤال کن. چون جبرئیل برفت، ابوذر بیامد. حضرت فرمود که: ای ابوذر! چرا بر ما سلام نکردی؟ ابوذر گفت، چنین یافتم که دحیه کلبی در حضورت بود و برای امری او را به خلوت طلبیده‌ای، نخواستم کلام شما را قطع کنم. حضرت فرمود که: جبرئیل بود و چنین گفت. ابوذر بسیار نادم شد. حضرت فرمود که: چه دعاست که خدا را به آن می‌خوانی که جبرئیل خبر داد که در آسمانها معروف است؟ گفت: این دعا را می‌خوانم: «اللهم انی اسالک الایمان بک و التصدیق بنبیک و العافیه من جمیع البلاء و الشکر علی العافیه و الغنی عن شرار الناس».}}