برهان نظم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
املاو+حذف ادعای بدون منبع
ویرایش کلی متن: مطالب پراکنده به دو قسمت شد: شرح برهان نظم و نقد برهان نظم، مطالب تکراری و نادرست حذف شد
برچسب: حذف حجم زیادی از مطالب منبع‌دار
خط ۱۹:
از مهم‌ترین کسانی که پس از او در این زمینه کار کردند، می‌توان به [[ایمانوئل کانت]]، [[ایان باربور]] و بارتینک اشاره نمود. در میان [[دانشمند|دانشمندان]] معاصر، [[ریچارد داوکینز]] صاحب اثر [[ساعت ساز نابینا]]، از سرسخت‌ترین مخالفان برهان به‌شمار می‌آید.<ref>{{یادکرد وب |url=http://www.simonyi.ox.ac.uk/dawkins/WorldOfDawkins-archive/Dawkins/Work/Books/blind.shtml |title=The Blind Watchmaker |accessdate=۱۳ مارس ۲۰۱۰ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20080415140851/http://www.simonyi.ox.ac.uk/dawkins/WorldOfDawkins-archive/Dawkins/Work/Books/blind.shtml |archivedate=۱۵ آوریل ۲۰۰۸ |dead-url=yes }}</ref>
 
== شرح برهان نظم ==
== مشروح ==
[[نظم]] در برابر آشفتگی و [[هرج‌ومرج]] به کار می‌رود و مقصود از آن گردآمدن اجزای متفاوت با [[کیفیت]] و [[کمیت]] ویژه‌ای در یک مجموعه‌است به گونه‌ای که همکاری و هماهنگی آن‌ها وصول به [[هدف|هدفی]] معین را در پی داشته باشد.<ref name="ng">{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی۱=Geisler |نام۱=Norman L |عنوان=Systematic theology |ناشر=Bethany House publishers |شابک=9780764206030 |صفحات=12-22}}</ref> برهان نظم به صورت‌های گوناگونی بیان می‌شود که همه‌ی آن‌ها ساختار مشترک زیر را دارند:
=== تعریف نظم ===
[[نظم]] در برابر آشفتگی و [[هرج‌ومرج]] به کار می‌رود، و به باور [[جعفر سبحانی]] مقصود از آن گردآمدن اجزای متفاوت با [[کیفیت]] و [[کمیت]] ویژه‌ای در یک مجموعه‌است به گونه‌ای که همکاری و هماهنگی آن‌ها وصول به [[هدف|هدفی]] معین را در پی داشته باشد.<ref name=Ai /> عبدالله جوادی آملی نظم را به سه دسته تقسیم می‌کند: نظم ارتباط دهندهٔ علت فاعلی با معلول، نظم ارتباط دهندهٔ [[علت غایی]] با معلول، نظم ارتباط دهندهٔ معلول و اجزای داخلی یک شی.<ref>{{یادکرد |فصل=مقدمه |کتاب=[[تبیین براهین اثبات خدا]] |نویسنده=[[عبدالله جوادی آملی]] |ناشر=مرکز نشر اسراء |شهر=قم |کوشش=[[حمید پارسانیا]] |ویرایش=[[سید محمود صادقی]] |صفحه=۲۵ |سال=۱۳۸۸ |شابک=964-5984-08-4}}</ref>
 
=== تقریر مشترک برهان ===
پس از تعریف نظم، برهان نظم قابل طرح است. این برهان به صورت‌های گوناگونی بیان می‌شود که همه‌ی آن‌ها ساختار مشترک زیر را دارند:
 
الف: جهان منظم است یا در جهان پدیده‌های منظم وجود دارد.
سطر ۳۰ ⟵ ۲۶:
ب: هر نظمی از ناظمی [[حکمت|حکیم]] و با [[عقل|شعور]] ناشی می‌شود.
 
نتیجه: جهان بر اثر طرح پدید آمده‌است.<ref name=Aing />
 
=== تقریرهای گوناگون برهان ===
[[پرونده:Sanzio 01 Plato Aristotle.jpg|بندانگشتی|چپ|120px|[[ارسطو]] و [[افلاطون]]، براهینی فلسفی بر پایهٔ طراحی و غایت مندی در عالم پایه‌ریزی کردند.]]
[[پرونده:AverroesColor.jpg|بندانگشتی|چپ|180px|[[ابن رشد]]، فیلسوف مسلمان [[آندلس|آندلسی]]، براهین غایی را بر پایه آرای ارسطو گسترش داد و به انتقال این آرا به اروپاییان [[قرون وسطا]] کمک شایانی کرد.]]
جعفر سبحانی تقریرهای برهان نظم را به سه دسته تقسیم می‌کند:<ref>جعفر سبحانی، الالهیّات، مؤسسه امام صادق (ع)، ج1، ص۳۳</ref>
۱. برهان غایی یا هدفمندی ۲. برهان هماهنگی در کل جهان ۳. برهان نظم از موارد جزئی.<ref name=Ai />
 
[[ابن رشد]] به طرح تقریری ویژه از برهان نظم با عنوان «دلیل عنایت» پرداخته‌است که به عقیدة وی مضمون آن برگرفته از تعالیم قرآن است. این برهان مبتنی بر دو مقدمه است: ۱. همة موجودات جهان با هستی انسان سازگارند و اجزاء گوناگون طبیعت از آسمان و زمین و اعضای بدن در خدمت نوع بشرند. ۲. این‌گونه سازگاری نمی‌تواند ناشی از اتفاق باشد، بلکه از جانب فاعلی است که آن را اراده و تقدیر کرده‌است. ویژگی برهان ابن رشد تأکید او بر اصل غائیت یا هدف‌دار بودن است که در کلیت آن با مفهوم نظم پیوندی نزدیک دارد.<ref>{{پک|محمدجواد انواری|2014|ف=براهین اثبات باری|ک=دائره المعارف بزرگ اسلامی|زبان=en}}</ref> در دورهٔ معاصر، تنانت در کتاب ''کلام فلسفی''<ref name="جان هیک، وجود خدا-۱۳۸۷-ص ۱۲۸">جان هیک، وجود خدا-۱۳۸۷-ص ۱۲۸</ref> به گسترش و تعمیق مفهوم نظم غایی پرداختند. در برهان نظم منظور نظم غایی است و به همین دلیل به آن برهان غایی یا برهان هدفمندی (Teleogical argument) نیز گفته می‌شود. مدافعین برهان نظم می‌گویند که ما مشاهده می‌کنیم پدیده‌های منظمی همواره به سوی غایتی در حرکت‌اند، در حالی که خود این پدیده‌ها فاقد [[علم]] و [[آگاهی]] برای این حرکت هستند؛ بنابراین باید موجودی آگاه و مدبر آن‌ها را به سوی غایتشان هدایت کند.<ref>همان، صص ۷۶–۷۷</ref> برهان نظم بر هماهنگی و نظم کل عالم تأکید دارد تا ناظم حکیم را برای کل عالم ثابت کند.<ref>همان، صص ۷۸–۷۹</ref>
=== برهان غایی ===
[[ابن رشد]] به طرح تقریری ویژه از برهان نظم با عنوان «دلیل عنایت» پرداخته‌است که به عقیدة وی مضمون آن برگرفته از تعالیم قرآن است. این برهان مبتنی بر دو مقدمه است: ۱. همة موجودات جهان با هستی انسان سازگارند و اجزاء گوناگون طبیعت از آسمان و زمین و اعضای بدن در خدمت نوع بشرند. ۲. این‌گونه سازگاری نمی‌تواند ناشی از اتفاق باشد، بلکه از جانب فاعلی است که آن را اراده و تقدیر کرده‌است.
ویژگی برهان ابن رشد تأکید او بر اصل غائیت یا هدف‌دار بودن است که در کلیت آن با مفهوم نظم پیوندی نزدیک دارد.<ref>{{پک|محمدجواد انواری|2014|ف=براهین اثبات باری|ک=دائره المعارف بزرگ اسلامی|زبان=en}}</ref>
 
در دورهٔ معاصر، تنانت در کتاب ''کلام فلسفی''<ref name="جان هیک، وجود خدا-۱۳۸۷-ص ۱۲۸">جان هیک، وجود خدا-۱۳۸۷-ص ۱۲۸</ref> و سپس مطهری در کتاب ''توحید'' به گسترش و تعمیق مفهوم نظم غایی پرداختند.
 
در این تقریر از برهان، منظور از نظم، نظم غایی است و به همین دلیل به آن برهان غایی یا برهان هدفمندی {{به انگلیسی|Teleogical argument}} گفته می‌شود. مدافعین برهان غایی می‌گویند که ما مشاهده می‌کنیم پدیده‌های منظمی همواره به سوی غایتی در حرکت‌اند، در حالی که خود این پدیده‌ها فاقد [[علم]] و [[آگاهی]] برای این حرکت هستند؛ بنابراین باید موجودی آگاه و مدبر آن‌ها را به سوی غایتشان هدایت کند.<ref>همان، صص ۷۶–۷۷</ref>
 
=== برهان هماهنگی در کل جهان ===
این تقریر از برهان نظم بر هماهنگی و نظم کل عالم تأکید دارد تا ناظم حکیم را برای کل عالم ثابت کند.<ref>همان، صص ۷۸–۷۹</ref> مرتضی مطهری در این باره چنین توضیح می‌دهد:{{نقل قول|عالم را که ما می‌گوییم هدف دارد، یعنی عالم این هدفداری را روی یک قانون کلی و روی یک مسیر کلی انجام می‌دهد. قوانین هدفداری هم در عالم کلی است، جزئی و شخصی نیست که ما روی جزئی و شخصی بخواهیم بحث کنیم که چه جور هست، چه جور نیست.<sup>*</sup><ref name=motahari4 /><ref>مطالعه بیش‌تر دراین‌باره: {{یادکرد |فصل=تصادف و نظام علیت غایی |عنوان = توحید | پیوند = http://www.motahari.org/asaar/books/35/index.htm |نویسنده=مرتضی مطهری |ناشر=صدرا |شهر=تهران |صفحه=ص ۸۲ |سال=۱۳۷۳ |شابک=}}</ref>}}
 
=== برهان نظم از موارد جزئی ===
[[پرونده:WilliamPaley.jpg|بندانگشتی|چپ|180px|خدای ساعت ساز [[ویلیام پیلی]]، یکی از مشهورترین تقریرهای برهان]]
مدافعین این تقریر می‌گویند هنگامی که به موجودات عالم می‌نگریم، [[سازماندهی]] و [[برنامه‌ریزی]] دقیقی [[احساس]] می‌کنیم. چنین نظمی تصادفی و خود به خود رخ نمی‌دهد؛ بنابراین ورای چنین موجودات منظمی باید ناظم حکیم و علیمی وجود داشته باشد که از سرحکمت و آگاهی آن‌ها را پدیدآورده باشد.<ref name=APH1 />
 
[[ویلیام پیلی]] در کتاب «الهیات طبیعی» ازبرهان همیننظم تقریررا دفاعشرح می‌کندمی دهد. برای نمونه پیلی دربارهٔ ساختار [[چشم]] به شیوه‌هایی اشاره کرده که در آن‌ها اجزای مختلف چشم برای بینایی به روش پیچیده‌ای با هم همکاری می‌کنند. او [[استدلال]] می‌کند که فقط در صورت فرض یک ناظم و مدبر فراطبیعی است که سازگاری اجزاء در جهت هدف معین قابل توجیه‌است.<ref name="پیشین، الفبای فلسفه، ص ۲۸" />
[[پرونده:Marienmünster Dießen Chorbogen Uhr.jpg|بندانگشتی|راست|170px|ساعتی در یک کلیسای اروپا]] پیلی چشم را با [[ساعت]] [[قیاس|مقایسه]] کرده و چنین دلیل می‌آورد که اگر شخصی در یک [[جزیره]] دور افتاده زندگی کند و ساعتی بیابد، این فرض را که ساعت را موجود هوشمندی ساخته‌است تصدیق می‌کند. به همین دلیل [[انسان]] حق دارد با بررسی چشم خود، این نتیجه را بگیرد که آن را موجود هوشمندی ساخته‌است. یعنی همان گونه که اجزای ساعت برای نشان دادن وقت هماهنگ شده‌اند و می‌فهمیم که این هماهنگی حاصل فعالیت [[خلاقیت|خلاق]] یک سازنده‌است، در موارد طبیعی سازگاری نیز (که منشأ آن‌ها روشن نیست) تنها راهی که آن‌ها را معقول می‌سازد، این است که فرض کنیم از ناظم با شعوری ناشی شده‌اند. از آن جا که ما هیچ ناظم و طراحی را نمی‌بینیم، باید یک ناظم و طراح نامرئی را پشت صحنه فرض کنیم.<ref>پیشین، اندیشهٔ اسلامی، صص ۷۷–۷۸</ref> در منابع اسلامی نیز استدلال‌های مشابهی می‌یابیم<ref>حسین وحید خراسانی، آشنایی با اصول دین-۱۳۸۶- صص ۲۱–۲۲</ref>
 
[[پرونده:Marienmünster Dießen Chorbogen Uhr.jpg|بندانگشتی|راست|170px|ساعتی در یک کلیسای اروپا]] پیلی چشم را با [[ساعت]] [[قیاس|مقایسه]] کرده و چنین دلیل می‌آورد که اگر شخصی در یک [[جزیره]] دور افتاده زندگی کند و ساعتی بیابد، این فرض را که ساعت را موجود هوشمندی ساخته‌است تصدیق می‌کند. به همین دلیل [[انسان]] حق دارد با بررسی چشم خود، این نتیجه را بگیرد که آن را موجود هوشمندی ساخته‌است. یعنی همان گونه که اجزای ساعت برای نشان دادن وقت هماهنگ شده‌اند و می‌فهمیم که این هماهنگی حاصل فعالیت [[خلاقیت|خلاق]] یک سازنده‌است، در موارد طبیعی سازگاری نیز (که منشأ آن‌ها روشن نیست) تنها راهی که آن‌ها را معقول می‌سازد، این است که فرض کنیم از ناظم با شعوری ناشی شده‌اند. از آن جا که ما هیچ ناظم و طراحی را نمی‌بینیم، باید یک ناظم و طراح نامرئی را پشت صحنه فرض کنیم.<ref>پیشین، اندیشهٔ اسلامی، صص ۷۷–۷۸</ref>
 
در منابع اسلامی نیز استدلال‌های مشابهی می‌یابیم؛ از جمله این نمونه از [[حسین وحید خراسانی]]: {{نقل قول|اگر در [[بیابان|بیابانی]] ورقی پیدا شود که [[حرف|حروف]] [[الفبا]] بر آن به ترتیب از [[الف]] تا [[ی|یاء]] [[نوشتن|نوشته]] شده باشد، ضمیر هر انسانی شهادت می‌دهد که نقش حروف و ترتیب آن‌ها، اثر ادراک و فهم است و اگر تألیف کلمه را از آن حروف، و تألیف کلام را از [[کلمه|کلمات]] ببیند، به نسبت دقت تألیف و ترکیب، به دانش و بینش [[نویسنده]]، [[ایمان]] می‌آورد، و از نظم و دقت گفته و نوشته بر علم و حکمت گوینده و نویسنده استدلال می‌کند. آیا ترکیب یک [[گیاه]] از عناصر اولیهٔ آن، از [[جمله]] بندی یک سطر کتاب که دلیل غیرقابل انکار بر علم نویسنده‌است کمتر است؟!}}<ref>حسین وحید خراسانی، آشنایی با اصول دین-۱۳۸۶- صص ۲۱–۲۲</ref>
 
==== برهانتنظیم‌ تنظیم‌شدگیدقیق (Fine tuning) ====
{{اصلی|نظریه جهان تنظیم‌شده|اصل انسان‌نگر}}
 
یکی از تقریرهای نوین برهان نظم از موارد جزئی،نظم، ''برهان از تنظیم‌شدگی جهان'' یا ''اصل انسان‌نگر'' {{به انگلیسی|Anthropic principle or Argument from fine-tunning}} است.این ایده نخستین بار توسط جان بروو و [[فرانک تیپلر]] در کتاب «''اصل کیهانشناختی انسان نگر''» تشریح شد.<ref name="پیشین، الفبای فلسفه، ص ۳۲">پیشین، الفبای فلسفه، ص ۳۲</ref> این تقریر از نظر تاریخی جهت سازگاری با [[نظریه تکامل داروین]] -که تکامل تدریجی را مسئول پیدایش نظم در [[موجودات زنده]] می‌دانست- به وجود آمد. پیشنهاددهندگان این تقریر [[نظریه تکامل]] را پذیرفته ولی استدلال می‌کنند که وقوع تکامل طبیعی نیازمند چیده شدن صحنه و فراهم آمدن شرایط خاصی است.
 
این ایده نخستین بار توسط جان بروو و [[فرانک تیپلر]] در کتاب «''اصل کیهانشناختی انسان نگر''» تشریح شد.<ref name="پیشین، الفبای فلسفه، ص ۳۲">پیشین، الفبای فلسفه، ص ۳۲</ref> این تقریر از نظر تاریخی جهت سازگاری با [[نظریه تکامل داروین]] -که تکامل تدریجی را مسئول پیدایش نظم در [[موجودات زنده]] می‌دانست- به وجود آمد. پیشنهاددهندگان این تقریر [[نظریه تکامل]] را پذیرفته ولی استدلال می‌کنند که وقوع تکامل طبیعی نیازمند چیده شدن صحنه و فراهم آمدن شرایط خاصی است.
 
این دسته از استدلال‌ها به دوشاخه تقسیم می‌شوند: دسته اول از استدلال‌ها بر شرایط ''لازم'' برای وقوع حیات تأکید می‌کنند.<ref name="Clayton">Philip Clayton, Zachary R. Simpson, ''The Oxford handbook of religion and science'', p. 199, Oxford University Press</ref> پیشرفت‌های اخیر در [[علم فیزیک]] نشان داده‌است که اگر [[نیروی گرانش]] به میزان یک در <math> 10^{40} </math> از میزان فعلی اش کمتر یا بیشتر بود، جهان نمی‌توانست حیات را در خود بپروراند.<ref name="Ratzsch" /> تنظیم شدگی در مورد بقیه نیروهای اصلی فیزیک (نیروهای [[نیروی هسته‌ای قوی|هسته‌ای قوی]] و [[نیروی هسته‌ای ضعیف|ضعیف]]، نیروهای [[نیروی الکترومغناطیس|الکترومغناطیس]]، و بار الکترون) نیز لازم است.<ref name="Alvin" />
سطر ۷۲ ⟵ ۵۰:
در علوم تجربی نشان داده شده‌است که اگر برای مثال فاصلهٔ [[خورشید]] از [[زمین]] از حد فعلی کم‌تر یا بیشتر بود، امکان حیات میسر نمی‌شد.<ref name="پیشین، الفبای فلسفه، ص ۳۲" />
 
در برهان نظم، نظریه تکامل جانداران تناقضی ایجاد نمی کند زیرا ناظم الهی می تواند برای خلق جهان و موجودات پیچیده‌تر طرح بلند مدتی برگزیده‌باشد، یعنی خدا خالق سازوکار خود تکامل بوده‌است.<ref name=APH1 /> علاوه بر این تکامل تدریجی پیدایش اولین موجودات تک سلولی با مکانیزم‌های لازمه درون آنها را توجیه نمی کند. همچنین تکامل هیچ توضیحی در مورد نظم ظاهری در دنیای غیرزنده فراهم نمی‌کند.<ref>{{یادکرد |کتاب=اندیشهٔ اسلامی (۱) |نویسنده=پیشین |صفحه=صص ۷۹ تا ۸۱}}</ref>
== دیدگاه مدافعان برهان در خصوص محدودیت کاربرد آن ==
<ref name="Alvin">PLANTINGA, ALVIN (1998). ''God, arguments for the existence of'', Section 5, Teleological arguments, Routledge Encyclopedia of Philosophy</ref>
برخی مدافعان برهان نظم از جمله اغلب [[فلاسفه مسلمان]] معتقدند این برهان به لحاظ فلسفی از اثبات وجود مبدأی بی‌نیاز از طبیعت قاصر است؛ لذا برهان نظم را می‌توان مکمل برهانهایی چون وجوب و امکان دانست و از آن برای شناخت صفات خدا چون علم و [[حکمت]] الهی بهره گرفت و نه اثبات ذات وی.<ref>{{پک|محمدجواد انواری|2014|ف=براهین اثبات باری|ک=دائره المعارف بزرگ اسلامی|زبان=en}}</ref>
 
براین اساس مطهری رسالت برهان نظم را در حدی می‌دانست که ما را تا مرز [[ماوراءالطبیعه]] سوق دهد.<ref>{{یادکرد|فصل= |کتاب=علل گرایش به مادیگرایی |نویسنده=مرتضی مطهری|ترجمه= |ناشر=انتشارات صدرا |شهر=تهران |کوشش= |ویرایش= |صفحه=۱۵۴ |سال=۱۳۸۸ |شابک=}}</ref>
 
== نقد برهان نظم ==
{{اصلی|بوئینگ ۷۴۷ غایی|برهان طراحی ضعیف}}
=== نقد برهان تنظیم‌شدگی ===
 
;اصل آنتروپیک؛ ایراد مبتنی بر [[بخت آزمایی]]
[[پرونده:Thai lottery.jpg|بندانگشتی|نمونهٔ بلیت بخت آزمایی ملی [[تایلند]] در سال [[۲۰۰۴ (میلادی)|۲۰۰۴]]. احتمال برد در چنین لاتاری‌هایی بیش از ۱ از چند میلیون نیست؛ اما آیا برنده شدن فقط با فرض انجام تقلب ممکن است؟]]
 
فرض کنیم فاصلهٔ زمین از خورشید از میزان فعلی کمتر یا بیشتر بود؛ در این صورت امکان [[پیدایش حیات]] در زمین از میان می‌رفت و این امکان در سیاره [[بهرام (سیاره)|بهرام]] (مریخ) یا [[ناهید (سیاره)|ناهید]] (زهره) مهیا می‌گشت. یعنی تعجبی ندارد که ما در جهانی به سر می‌بریم که در آن شرایط دقیقاً برای پیدایش موجوداتی از نوع ما مناسب بوده‌است؛ ''زیرا به هیچ وجه محتمل نبود که ما در جای دیگری پدید آییم''.<ref name=APH2>{{یادکرد |فصل= |کتاب=[[الفبای فلسفه]] |نویسنده=[[نایجل واربرتون]] |ترجمه=[[مسعود علیا]] |ناشر=ققنوس |شهر=تهران |کوشش= |ویرایش= |صفحه=صص ۳۰–۳۳ |سال=۱۳۸۶ |شابک=978-964-311-503-6}}</ref><ref>گراهام پریست: منطق-۱۳۸۷-صفحه ۱۳۳ تا ۱۳۸</ref>
 
[[هیوم]] در این باره در کتاب ''مکالماتی دربارهٔ دین طبیعی'' از زبان شخصیت ''فیلو'' بیان کرد که باید تصدیق نمود که برای ما، از نگاه محدودی که داریم، غیرممکن است بتوانیم بگوییم آیا این نظام، در مقایسه با نظام‌های ممکن و حتی واقعی دیگر، حاوی هر گونه خطای چشمگیری هست یا خیر؟ به تصریح او، اگر یک نفر که هیچ سروده ای را به عمر خویش ندیده است، کتاب شعری بر وی خوانده شود، نمی‌تواند آن شعر را کاملاً عاری از خطا و اشتباه بداند.<ref name="جان هیک، وجود خدا-۱۳۸۷-ص ۱۲۸" />
طرفداران [[اصل انسان نگر]] و برهان تنظیم‌شدگی فرض را بر این می‌گذارند که وقتی چیزی نامحتمل رخ می‌دهد، لزوماً باید تبیینی پذیرفتنی تر از این وجود داشته باشد که بگوییم آن چیز به‌طور طبیعی حاصل شده‌است. ما می‌توانیم حضور خود را در این گوشهٔ عالم بدون توسل به علل فوق طبیعی تبیین کنیم. تعجبی ندارد که ما در جهانی به سر می‌بریم که در آن شرایط دقیقاً برای پیدایش موجوداتی از نوع ما مناسب بوده‌است؛ ''زیرا به هیچ وجه محتمل نبود که ما در جای دیگری پدید آییم''.<ref name=APH2>{{یادکرد |فصل= |کتاب=[[الفبای فلسفه]] |نویسنده=[[نایجل واربرتون]] |ترجمه=[[مسعود علیا]] |ناشر=ققنوس |شهر=تهران |کوشش= |ویرایش= |صفحه=صص ۳۰–۳۳ |سال=۱۳۸۶ |شابک=978-964-311-503-6}}</ref><ref>گراهام پریست: منطق-۱۳۸۷-صفحه ۱۳۳ تا ۱۳۸</ref>
 
=== نقد برهان هماهنگی در کل جهان ===
[[هیوم]] در این باره در کتاب ''مکالماتی دربارهٔ دین طبیعی'' از زبان شخصیت ''فیلو'' بیان کرد که باید تصدیق نمود که برای ما، از نگاه محدودی که داریم، غیرممکن است بتوانیم بگوییم آیا این نظام، در مقایسه با نظام‌های ممکن و حتی واقعی دیگر، حاوی هر گونه خطای چشمگیری هست یا خیر؟ به تصریح او، آیا یک نفر کشاورز و دهقان، اگر منظومهٔ [[انه‌اید]] بر وی خوانده می‌شد، می‌توانست آن شعر را کاملاً عاری از خطا و اشتباه بداند؟ او که هیچ سروده دیگری را به عمر خویش ندیده بود.<ref name="جان هیک، وجود خدا-۱۳۸۷-ص ۱۲۸" />
 
=== ناظم الهی بیش از سایرین نیازمند ناظم است ===
به تصریح [[ریچارد داوکینز]]، این برهان بدیهی می‌انگارد که هرچه نظم مجموعه‌ای بیشتر باشد، می‌فهمیم که ناظم آن مجموعه هم پیچیده‌تر و عالم‌تر بوده‌است. کسی که توانسته باشد تمام جهان را نظم ببخشد، خودش باید لااقل به همان اندازه پیچیده و هدفمند باشد؛ و باز نیازمند ناظمی اعلم می‌شود.<ref>{{یادکرد|فصل=فصل چهارم:چرا به احتمال قریب به یقین خدایی وجود ندارد؟|کتاب=[[پندار خدا]]|نویسنده=ریچارد داوکینز|ترجمه=ا. فرزام|ناشر=|شهر=توزیع در [[اینترنت]]|کوشش=|ویرایش=|صفحه=|سال=۲۰۰۷ میلادی|شابک=0-618-68000-4}}</ref>
 
عده ای مقایسه نظم جهان و نظم ابزارهای ساخته دست بشر را نادرست می دانند. یعنی نمی توان گفت که چون ما ساعت را به عنوان شیئی منظم دیدیم و دانستیم که ناظمی دارد، باید در مورد چشم هم چنین باشد. برهان یاد شده بر این رأی استوار است که شیئی همچون ساعت که نشانه‌های طرح و تدبیر در آن پیداست، از پاره‌ای جهات به شیئی طبیعی نظیر چشم شباهت بسیار دارد. در این سبک استدلال که به آن استدلال تمثیلی می‌گویند، فرض اینست که اگر دو چیز از برخی جهات مشابه باشند به احتمال زیاد از سایر جهات نیز مشابهند.<ref name=APH1 />
=== نقد فرض دوم تقریر مشترک ===
فرض دوم تقریر مشترک برهان از این قرار است: «هر نظمی از ناظمی حکیم و با شعور ناشی می‌شود.» در پاسخ به اینکه این فرض چرا درست است، مدافعین برهان نظم دو توضیح متفاوت داده‌اند: یکی برپایهٔ تمثیل<ref name=APH1 /> و دیگری بر پایهٔ بداهت عقلی.<ref name=Ai />
 
=== ضعف تمثیل ===
{{همچنین|تمثیل}}
منظور از تمثیل آن است که چون ما ساعت را به عنوان شیئی منظم دیدیم و دانستیم که ناظمی دارد، باید در مورد چشم هم چنین باشد. برهان یاد شده بر این رأی استوار است که شیئی همچون ساعت که نشانه‌های طرح و تدبیر در آن پیداست، از پاره‌ای جهات به شیئی طبیعی نظیر چشم شباهت بسیار دارد. در این سبک استدلال که به آن استدلال تمثیلی می‌گویند، فرض اینست که اگر دو چیز از برخی جهات مشابه باشند به احتمال زیاد از سایر جهات نیز مشابهند.<ref name=APH1 />
 
[[دیوید هیوم|هیوم]] می‌گوید که این تمثیل بسیار سست و ضعیف است؛ و تمثیل تجربی، تنها میان دو پدیدهٔ تجربی اعتبار دارد، نه میان یک پدیدهٔ تجربی و یک پدیدهٔ غیر تجربی؛ ما با تجربه آموخته‌ایم که مصنوعات انسان نتیجهٔ طرح و تدبیرند، اما چنین تجربه‌ای از مجموعه‌های طبیعی نداریم.<ref name=APH1 />
سطر ۱۱۵ ⟵ ۸۲:
٤- شگفت زده شدن، یک برهان نیست، بلکه یک حالت روانیِ ناشی از عدمِ احاطۀ علمی و محاسباتی به امکانِ آنچه روی داده است می‌باشد؟ این‌که از وجود چشم، کلیه، کبد، مغزِ نسبتاً هوشمندِ انسان و امثال این‌ها شگفت زده می‌شویم، برهان حساب نمی‌شود. هرگاه با محاسبات منطقی نشان دهیم به وجود آمدنِ همۀ این‌ها جز توسط خالفی هوشمند و هدفمند غیرممکن است، آنگاه وجود این‌ها یک برهان برای اثبات خالقی دانا حساب خواهد شد. <ref>[http://www.mediafire.com/file/yf4594xzb08c4vx/Borhan-Eleeyat-Noon-Fakhr%282%29.pdf ن.فخر، برهان علیت-۱۳۹۵-ص۱۵-۲۴]</ref>
 
=== فرگشت ===
[[پرونده:The Blind Watchmaker.JPG|بندانگشتی|چپ|تصویر روی جلد کتاب «[[ساعت ساز نابینا]]»]]
[[پرونده:Richard Dawkins (2009).jpg|بندانگشتی|چپ|[[ریچارد داوکینز|داوکینز]]، مفهوم بوئینگ ۷۴۷ غایی را در «[[توهم خدا]]» مطرح کرد.]]
نظریه تکامل داروین می‌گوید که نظم موجودات زنده به‌طور طبیعی و بدون ناظم و بطور تصادفی ایجاد شده است. از نظر تکامل در پاسخ به این که چرا جانوران و گیاهان تا این پایه با عملکردهایشان به خوبی سازگاری و تناسب دارند، وجود خدای همچون ساعت‌ساز، یگانه علت ممکن نیست. تکامل، احتمال دیگری را پیش می‌کشد که در واقعیت نیز مشاهده شده‌است. [[بقای اصلح]] نشان می‌دهد که چگونه آن جانوران و گیاهانی که بهتر از دیگران با محیط انطباق بیابند، زنده می‌مانند و خصوصیاتشان را از طریق [[ژن]]‌ها به نسل‌های بعدی منتقل می‌سازند و به تدریج با افزایش فراوانی ژن‌ها فراوانی آن خصوصیات هم در نسل‌های بعدی افزایش میابد. با وجود آن که تکامل الزاماً نظریهٔ ناظم الهی را رد نمی‌کند، اما حالت دیگری را پیش می‌کشد و دیگر نمی‌توان گفت هر نظمی ناظمی دارد. ما مطمئنیم که برخی نظم‌ها ناظم‌هایی دارند، همچون ساعت که ناظمی به نام [[ساعت ساز]] دارد؛ اما با توجه به تکامل، نمی‌توان این امر را به کل جهان تعمیم داد.<ref name=APH2 /><ref name=APH1 />
{{اصلی|بوئینگ ۷۴۷ غایی}}
مدافعان برهان نظم می‌گویند برای نظم یک شی منظم دو حالت ممکن است: یا آنکه به‌طور تصادفی پدیدار شده باشد؛ یا آنکه از ناظمی حکیم و با شعور است.
 
عده ای نیز وجود نظم را رد کرده اند:
مدافعین برهان می‌گویند نادرستی حالت اول و درستی حالت دوم بدیهی است، در حالی که [[مقدمه‌ای بر نظریه تکامل|فرگشت]] می‌گوید حالت سومی ممکن است<ref name=APH1 />؛ که در آن نظم اشیاء به‌طور طبیعی و بدون ناظم و بدون تصادف (البته در تشکیل اولین موجود زنده به صورت تصادفی) ایجاد شده‌است؛ و مخالفان برهان نظم یافته‌های علمی را موید آرای فلسفی هیوم در این باره می‌دانند.
 
در پاسخ به این که چرا جانوران و گیاهان تا این پایه با عملکردهایشان به خوبی سازگاری و تناسب دارند، وجود خدای همچون ساعت‌ساز، یگانه علت ممکن نیست. تکامل، احتمال دیگری را پیش می‌کشد که در واقعیت نیز مشاهده شده‌است. [[بقای اصلح]] نشان می‌دهد که چگونه آن جانوران و گیاهانی که بهتر از دیگران با محیط انطباق بیابند، زنده می‌مانند و خصوصیاتشان را از طریق [[ژن]]‌ها به نسل‌های بعدی منتقل می‌سازند و به تدریج با افزایش فراوانی ژن‌ها فراوانی آن خصوصیات هم در نسل‌های بعدی افزایش میابد.<ref name=APH1 />
 
==== دیدگاه مدافعان برهان ====
{{اصلی|طراحی هوشمند|نظریه تکامل#تکامل و ادیان}}
;کفایت فرایند [[انتخاب طبیعی]]
اگر چه فرایند [[انتخاب طبیعی]] در ایجاد نظم و پیچیدگی موجودات زنده نقش داشته، اما شواهد کمی وجود دارد که فرایند انتخاب طبیعی به تنهایی می‌تواند ''تمامی'' پیچیدگی‌های موجودات زنده را فراهم کرده باشد، زیرا ما هنوز قادر نیستیم که عملکرد آن‌ها را مثلاً در تولید [[پرندگان]] و [[پستانداران]] از [[خزندگان]] ترسیم کنیم، و حتی اگر ما فیلمی داشتیم که مسیر تاریخچه حیوانی را به نمایش می‌گذارد، چیزی در این فیلم نبود که نشان دهد که جهش‌های ژنتیکی در واقع ارکست شده و هدایت شده توسط خدا نیستند(البته در صورت مشاهده عدم بقا و حذف نمونه‌ها و مخلوقات ناقص و غیر سازگار کثیر به شرط رسیدن به نمونه سازگار، عدم نیاز به خالق طراح قابل تصور است).<ref name="Alvin">PLANTINGA, ALVIN (1998). ''God, arguments for the existence of'', Section 5, Teleological arguments, Routledge Encyclopedia of Philosophy</ref>
 
;محدودیت تکامل
نظریه تکامل حداکثر می‌تواند توضیحی برای تکامل ساختاری موجودات زنده از یکدیگر فراهم کند، و نه پیدایش اولین موجودات تک سلولی با مکانیزم‌های لازمه درون آنها. همچنین تکامل هیچ توضیحی در مورد نظم ظاهری در دنیای غیرزنده فراهم نمی‌کند.<ref name="Alvin" />
 
;تکامل با نظریهٔ وجود ناظم الهی سازگار است:
تکامل الزاماً مبطل نظریهٔ ناظم الهی نیست، زیرا طرفداران نظریهٔ ناظم الهی می‌توانند بگویند که ناظم الهی برای خلق جهان و موجودات پیچیده‌تر طرح بلند مدتی برگزیده‌است.<ref>{{یادکرد |کتاب=اندیشهٔ اسلامی (۱) |نویسنده=پیشین |صفحه=صص ۷۹ تا ۸۱}}</ref> به عبارت دیگر مدافعان برهان به ما می‌گویند که خدا خالق سازوکار ''خود'' تکامل بوده‌است.<ref name=APH1 /> پیشنهاد دهندگان [[برهان نظم#برهان تنظیم‌شدگی|برهان تنظیم‌شدگی]] تقریری از نظریه برهان نظم را با فرض پذیرش کامل نظریه تکامل پیشنهاد کرده‌اند.
 
;تلاش جهت دخالت دادن عامل فراطبیعی در نظریه تکامل:
ایدهٔ ناظم الهی اخیراً بار دیگر با شمایلی نوین ارائه شده‌است؛<ref>[http://www.intelligentdesign.org/whatisid.php What is Intelligent Design?]</ref> اما پایهٔ علمی چندان مستحکمی نیافته‌است.<ref>{{چپ‌چین}}
*# List of scientific societies explicitly rejecting intelligent design
*# Kitzmiller v. Dover page 83.
*# The Discovery Institute's A Scientific Dissent From Darwinism petition begun in 2001 has been signed by "over 700 scientists" as of August 20, 2006.
A four day A Scientific Support for Darwinism petition gained 7733 signatories from scientists opposing ID. The AAAS, the largest association of scientists in the U.S. , has 120,000 members, and firmly rejects ID. More than 70,000 Australian scientists and educators condemn teaching of intelligent design in school science classes List of statements from scientific professional organizations on the status intelligent design and other forms of creationism. According to The New York Times "There is no credible scientific challenge to the theory of evolution as an explanation for the complexity and diversity of life on earth". Dean, Cordelia (September 27, 2007). [http://www.nytimes.com/2007/09/27/science/27expelled.html?_r=2&oref=slogin&oref=slogin "Scientists Feel Miscast in Film on Life's Origin"]. New York Times. Retrieved 2007-09-28.
* «Teachernet, Document bank". Creationism teaching guidance. UK Department for Children, Schools and Families. September 18, 2007. [http://www.teachernet.gov.uk/docbank/index.cfm?id=11890]. Retrieved 2007-10-01. "The intelligent design movement claims there are aspects of the natural world that are so intricate and fit for purpose that they cannot have evolved but must have been created by an 'intelligent designer'. Furthermore they assert that this claim is scientifically testable and should therefore be taught in science lessons. Intelligent design lies wholly outside of science. Sometimes examples are quoted that are said to require an 'intelligent designer'. However, many of these have subsequently been shown to have a scientific explanation, for example, the immune system and blood clotting mechanisms.{{سخ}}
Attempts to establish an idea of the 'specified complexity' needed for intelligent design are surrounded by complex mathematics. Despite this, the idea seems to be essentially a modern version of the old idea of the "God-of-the-gaps". Lack of a satisfactory scientific explanation of some phenomena (a 'gap' in scientific knowledge) is claimed to be evidence of an intelligent designer."
* Nature Methods Editorial (2007) «An intelligently designed response" Nat Methods (12): 983 doi:10.1038/nmeth1207-983
* Mark Greener (2007) «Taking on creationism. Which arguments and evidence counter pseudoscience?». EMBO Reports 8 (12): 1107–1109. doi:10.1038/sj.embor.7401131. PMID 18059309
* [http://www.nap.edu/openbook.php?isbn=0309064066&page=25 «Science and Creationism: A View from the National Academy of Sciences»]. National Academy of Sciences. 1999.
* National Science Teachers Association, a professional association of 55,000 science teachers and administrators National Science Teachers Association (August 3, 2005). «National Science Teachers Association Disappointed About Intelligent Design Comments Made by President Bush". Press release. [http://www.nsta.org/about/pressroom.aspx?id=50794] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20170919120015/http://www.nsta.org/about/pressroom.aspx?id=50794 |date=19 سپتامبر 2017 }}. «We stand with the nation's leading scientific organizations and scientists, including Dr. John Marburger, the president's top science advisor, in stating that intelligent design is not science....It is simply not fair to present pseudoscience to students in the science classroom.»
* David Mu (Fall 2005). [http://www.hcs.harvard.edu/~hsr/fall2005/mu.pdf "Trojan Horse or Legitimate Science: Deconstructing the Debate over Intelligent Design"] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20070724203349/http://www.hcs.harvard.edu/~hsr/fall2005/mu.pdf |date=۲۴ ژوئیه ۲۰۰۷ }} (PDF). Harvard Science Review 19 (1).
«for most members of the mainstream scientific community, ID is not a scientific theory, but a creationist pseudoscience.».
* [https://web.archive.org/web/20091007093714/http://www.aaas.org/spp/sfrl/per/per26.pdf "Professional Ethics Report"] (PDF). American Association for the Advancement of Science. 2001.
«Creationists are repackaging their message as the pseudoscience of intelligent design theory.»
* Attie, A. D. ; Sober, E; Numbers, RL; Amasino, RM; Cox, B; Berceau, T; Powell, T; Cox, MM (2006). «Defending science education against intelligent design: a call to action". Journal of Clinical Investigation (American Society for Clinical Investigation) 116 (5): 1134–1138. doi:10.1172/JCI28449. PMID 16670753. & PMC 1451210. [http://www.jci.org/articles/view/28449].
* H. Allen Orr (May 2005). [http://www.newyorker.com/archive/2005/05/30/050530fa_fact "Devolution—Why intelligent design isn't"]. Annals of Science. New Yorker. "Biologists aren't alarmed by intelligent design's arrival in Dover and elsewhere because they have all sworn allegiance to atheistic materialism; they're alarmed because intelligent design is junk science.»
* Robert T. Pennock Tower of Babel: The Evidence Against the New Creationism.
* Mark Bergin (February 25, 2006). [http://www.worldmag.com/articles/11553 «Junk science"]. World Magazine.
Agin, Dan (2006). Junk Science. Macmillan. pp. 210 ff.[http://books.google.com/books?id=kHeQhdNQvrUC&pg=PA210&lpg=PA210&dq=intelligent+design+junk-science&source=web&ots=LMuK4rpEm9&sig=aH-sKYcTiYtC0PX8Cm8TRnYKQBU&hl=en&sa=X&oi=book_result&resnum=6&ct=result]
{{پایان چپ‌چین}}</ref>
 
==== تکامل: محدودیت‌های نتیجه‌گیری ====
با وجود آن که تکامل الزاماً نظریهٔ ناظم الهی را رد نمی‌کند، اما حالت دیگری را پیش می‌کشد و دیگر نمی‌توان گفت هر نظمی ناظمی دارد. ما مطمئنیم که برخی نظم‌ها ناظم‌هایی دارند، همچون ساعت که ناظمی به نام [[ساعت ساز]] دارد؛ اما با توجه به تکامل، نمی‌توان این امر را به کل جهان تعمیم داد و فرض دوم برهان با اشکال روبرو می‌شود.<ref name=APH2 />
 
=== خطا در طراحی ===
{{اصلی|برهان طراحی ضعیف}}
{{نقل قول|... می‌توان به طرز موجهی دلیل آورد که در جهان شماری خطا در طراحی وجود دارد. برای نمونه، چشم آدمی به [[نزدیک‌بینی]]، و به [[آب مروارید]] در پیری گرایش دارد … خدایی است، یا خدایانی هستند، نسبتاً ناتوان، یا شاید خدایی است جوان که توانایی‌های خود را محک می‌زند. شاید طراح و مدبر عالم هستی اندکی پس از آفرینش جهان مرده‌است و این امکان را فراهم آورده که عالم هستی از عیار هماهنگی خود بکاهد …<ref name=APH2 />}}این سبک استدلال به برهان طراحی ضعیف {{به انگلیسی|Argument from poor design}} یا برهان بی‌نظمی {{به انگلیسی|Dysteleological Argument}} معروف است.
 
=== نقد مفهوم نظم ===
برخی معترضین برهان می‌گویند اصولاً نظم مفهومی ساختگی و نسبی است. به باور طرفداران این نظر اگر از افراد بپرسیم چشم انسان منظم است یا نامنظم، همه بلااستثنا پاسخ خواهند داد منظم است؛ اما اگر این سؤال را در مورد [[زلزله]] یا [[آتشفشان|آتش فشان]] مطرح کنیم چطور؟ زلزله را نامنظم خواهند دانست، این در حالی است که اگر زلزله را از جهت نیروهای درونی زمین بررسی نماییم، زلزله هم منظم است. همچنین اگر چشم را به جای بینایی از لحاظ شنوایی بررسی نماییم، دیگر منظم نخواهد بود.
 
به‌طور خلاصه از یک دید همهٔ پدیده‌ها منظمند و از دیدی دیگر همگی نامنظم هستند. به واقع دیگر نظم یا بی نظمی وجود نخواهد داشت. زیبایی زمانی معنا می‌یابد که زشتی باشد و اگر همه چیز زیبا یا همه چیز زشت باشد دیگر نه زیبایی مفهوم دارد و نه زشتی. علی‌الخصوص که به گفتهٔ این افراد ملاک متقنی برای تعیین میزان منظم بودن اشیاء نداریم.<ref>{{یادکرد |فصل=مقدمه |کتاب=[[تبیین براهین اثبات خدا]] |نویسنده=[[عبدالله جوادی آملی]] |ناشر=مرکز نشر اسراء |شهر=قم |کوشش=[[حمید پارسانیا]] |ویرایش=[[سید محمود صادقی]] |صفحه=۲۳۷ تا ۲۴۴|سال=۱۳۸۸ |شابک=964-5984-08-4}}</ref>
 
=== نقد کلی ===
[[پرونده:François de Voltaire porträtterad av Nicolas de Largillière.jpg|بندانگشتی|چپ|ولتر:اثبات صانع، خدا را ثابت نمی‌کند. خدای ادیان، عادل و خیر اعلی نیز هست.]]
منظور از نقد کلی آن است که حتی اگر همهٔ مفروضات برهان هم صحیح باشند و هیچ‌یک از انتقادات بالا به آن وارد نباشند، باز هم برهان نظم در اثبات [[وجود خدا]] ناتوان است.
 
همچنین هیوم نشانمعتقد داداست که برهان نظم در بهترین حالت می‌تواند ثابت کند که پدیده‌های جهان ساختهٔ دست کسی یا چیزی یا کسانی یا چیزهایی است. یعنی حتی در اثبات [[توحید]] هم ناتوان است. خلاف ممکنات نیست که گروهی آفرینندگان فروپایه تر با همکاری هم طرح این جهان را ریخته باشند.<ref>Hume, David, ''Dialogues Concerning Natural Religion''(1779).</ref> به خصوص اگر از تمثیل استفاده کنیم، با توجه به آن که مصنوعات پیچیدهٔ بشر مانند [[آسمانخراش]]ها و موشک‌های فضایی و نظایر آن، حاصل کار گروه‌هایی از افراد است؛ نمی‌توانیم توحید را نتیجه بگیریم.
 
این برهان همچنین در پاسخ به [[برهان شر|مسئلهٔ شر]] ناکام است؛<ref name=APH2 /> مطلبی که [[جان استوارت میل]] در سال [[۱۸۷۴ (میلادی)|۱۸۷۴]] با نگارش کتاب ''طبیعت و سودمندی'' بدان پرداخت.<ref>جان هیک، وجود خدا-۱۳۸۷-صص ۱۳۸ تا ۱۴۴</ref>