مردم بلوچ: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Fatemehr8620 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Fatemehr8620 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: متن دارای ویکیمتن نامتناظر ویرایشگر دیداری |
||
خط ۷۰:
یکی از دلایل دیگری که محققان باوردارند این قوم قبل از حمله [[اعراب]] به ایران حضور داشتهاند [[شاهنامه]] [[فردوسی]] است. در شاهنامه آنها مبارزانی هستند که به همراهی سپاه سیاوش برای نبرد با افراسیاب به توران حمله میکنند و نام ایشان همراه دیگر اقوام ایرانی همچون قوم دیلم [[استان گیلان|گیلان]] [[پارس]] پهلو و مبارزان دشت سروچ دیده میشود و پرچم ایشان هم نقش پلنگ دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فرهنگ نامههای شاهنامه مجلد اول|نام خانوادگی=رستگاری فسایی|نام=منصور.|ناشر=پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=صفحه ۹۸}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=شاهنامه براساس چاپ مسکوبه کوشش سعید حمیدیان|نام خانوادگی=فردوسی|نام=ابوالقاسم|ناشر=نشر قطره|سال=۱۳۷۵|شابک=|مکان=|صفحات=صقحه ۳۵۷}}</ref> به دلیل همین ارتباط با نام گیلان برخی پژوهشگران از جملع لونگ ورث دامس و اسپونر بلوچ و کوچ رو ا جزو [[گیلان]] میشمارند که از نواحی ساحلی خزر به [[کرمان]] و مکران آمدهاند. دلیل دیگری که این نظریه را تقویت میکند تشابه و هم خانواده بودن [[زبان بلوچی|زبان بلوچ]] است که در طبقهبندی زبانهای شمالی وغربی [[زبانهای ایرانی]] قرار میگیرد.
ابن حوقل مینویسد: در این جبال هفت طایفه هستند و آنان از نژاد و قبیله اکراد بهشمار میآیند.<ref>ابن حوقل ابوالقاسم محمد بغدادی صوره الارض-ترجمه: جعفر شعار. تهران انتشارات بنیاد فرهنگ کتاب چاپ اول1345 - صفحه75</ref> ابن خلکان بهطور غیرمستقیم به [[مردم کرد|کرد]] بودن ایشان اشاره دارد و میگوید:معزالدوله در جنگ با اکراد در [[کرمان]] دست چپ خود را از دست دارد.<ref>سید سجادی، منصور: بی تا 107 تاریخ قوم کوچ- نشریه ذخایر انقلاب. به نقل از این خلکان 1986)</ref> یاقوت مینویسد بلوص نام تیره ای مانند کردان هستند در سرزمینی گسترده میان فارس و کرمان که بلوچستان بدیشان شناخته میشود و مردمی سخت کوش و در دامنههای کوههای قفص زندگی میکنند. قفصها هم مردمی نیرومند هستند که به جز از بلوچ از هیچکس نمیهراسند.
انصاری دمشقی مینویسد: دیگر از سرزمینهای کرمتن کوههای هفتگانه قفص هستند. در کوههای بارز که یکی از ان هفت کوه است گروههای بی شماری از کردان در آنها جای گزیدهاند.
خط ۷۸:
لرد کرزن برپایه برآیند پژوهش زبان شناسان زبان بلوچها را از شاخه ایرانی زبانهای هندواروپایی دانسته که با زبان ایرانی میانه و پارتی خویشاوند است. خویشاوندی با زبانهای شمال باختری ایران میتواند راهی یافتن خاستگاه آنان باشد.<ref>گیلان0خاستگاه قوم کوچ وبلوچ گذری برتاریخ بلوچستان، زاهدان دانشگاه سیستان وبلوچستان افشین پرتو، 107-1387)</ref><ref>بلوچستان و تمدن دیرینه آن. ایرج افشار سیستانی</ref>
به نقل از عبدالله ناصری از فضلای معاصر ایران مینویسد: «[[زبان بلوچی|زبان بلوچ]] تا حدودی زیادی به لهجه کردی شباهت دارد. [[زبانهای کردی|زبان کردی]] برای بلوچها تا اندازهٔ زیاد مفهوم است و بسیاری لغات کردی و بلوچی یکی است. شباهت زیاد زبان و لباس بلوچها و کردها که هردو قوم مانند پارت لباس میپوشند و… به خصوص شلوار کردها و بلوچها که عیناً لباس پارتی است چنین تصوری را به وجود میآورد که مردم کرد و بلوچ هر دو قوم واحدی بودند که به لحاظی از هم جدا شدند.<ref>بلوچها از مازنداران تا بلوچستان-نویسنده:محییالدین مهدی ص ۱۳۱</ref>
اوژن اوین فرانسوی میگوید ساکنان سلسله جبال غربی و جنوبی کردها لرها و بلوچها نمونههایی از نژاد خالص ایرانی هستند که کاملاً دست نخورده ماندهاند. (اربابی۶۱:۱۳۸۷) کلنل دیمز از طریق علمی بررسی میکند و میگوید جمجمه بلوچ از نوع پهن سران ایرانی است حال آنکه [[مردم عرب|عرب]] و هندی از نوع دراز سران است و اگر خصوصیات مغزی و جسمی بلوچ را در نظر بگیریم باید او را نژاد ایرانی و مانند سایر مردم فلات ایران بدانیم.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بلوچستان و تمدن دیرینه ان|نام خانوادگی=افشار سیستانی|نام=ایرج|ناشر=انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی|سال=۱۳۷۱|شابک=|مکان=تهران|صفحات=۳۵۴}}</ref>
در چند سده قبل پای بردههای [[ایرانیان آفریقاییتبار|آفریقایی]] به بلوچستان باز شد. این بردهها را استعمارگران انگلیسی و [[مردم پرتغال|پرتغالی]] با خود به جنوب و شرق ایران آوردند. درآن زمان خرید بردههای آفریقاییتبار توسط حکام بلوچستان به اوج خود رسید این امر تا بدانجا پیش رفت که هماکنون مهاجرین [[ایرانیان آفریقاییتبار|آفریقایی]]<nowiki/>تبار بخش جدایی ناپذیری از طوایف و فرهنگ بلوچ بهشمار میروند اما با ورود این بردهها به [[بلوچستان]] نه تنها آنان موفق نشدند رسوم خود را به اجرا در بیاورند بلکه بیشتر رسوم خویش را منطبق با سنتها و رسوم مردم بلوچستان تنظیم مینمودند و هماکنون در بلوچستان با هویت بلوچ زندگی میکنند.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=انسانشناسی و فرهنگ {{!}} انسانشناسی، علمیترین رشته علوم انسانی و انسانیترین رشته در علوم است.|نشانی=http://anthropology.ir/article/19714.html|وبگاه=anthropology.ir|بازبینی=2019-02-26}}</ref>
پس از مطالعه دقیق ادبیات موضوع و گذشت سالها، منصفانه خواهد بود چنین استنتاج کنیم در عصر حاضر کنونی و با گذشت زمان، در این قوم همچون سایر اقوام اختلاط نژادی صورت گرفته باشد بدین ترتیب که میتوان گفت سرشت و ترکیب امروزه قوم بلوچ ترکیبی ناهمگون از گروههای مختلف نژادی همچون ایرانی (بلوچ)، ایرانی([[مردم کرد|کُرد]])، و مقادیر کمی آفریقایی، [[دراویدی|دروایدی]] و [[عرب]] است؛ امّا عنصر ایرانی بیشترین سهم را در این نهاد و طبع نژادی داراست.<ref name="سلیمان زاده 143–162"/>
خط ۱۰۵:
آستین تبدیل به آستینگ
شاید بتوان گفت این موضوع به ریشه زبان بلوچی برمیگردد که برگرفته از [[زبان پهلوی]] است. از آنجاکه زبان پهلوی با دگرگونیهایی به زبان فارسی نو (امروزی) تبدیل شده و یکی از این دگرگونیها حذف (گ) از برخی کلمات است، میتوان اینگونه بیان کرد [[زبان بلوچی]] خالص باقی مانده و برخلاف زبان فارسی امروزی که گ از برخی کلمات حذف شدهاست. مثالهای دیگر از دگرگونی زبان باستان به فارسی نو اما ثابت ماندن کلمات بلوچی به زبان باستان در زیر آمدهاست:<ref>http://parsianjoman.org/?p=2008</ref>
# دگردیسی واک «ژ» به «ز» و «چ». مانند سوچن
# افتادن واک «گ» و «ک» از پایان واژهها.
خط ۴۳۷:
مکران در عهد باستان جزو سرزمین دولت کیانی بود در زمان سلطنت [[کیخسرو]] قسمتی از سپاهیان این پادشاه را بلوچها تشکیل میدادند آنان سپاهیانی جنگاور و دلیر بودند که درمیدان نبرد هیچگاه پشت به دشمن نمیکردند
[[فردوسی]] در [[شاهنامه]] به قوم بلوچ اشاره میکند و مردان آن قوم را در سپاه کیخسرو به شجاعت و مردانگی ستودهاست
سپاهش زگردان کوچ و بلوچ/ سگالیده جنگ مانند قوچ
خط ۴۶۲:
=== قاجار وقبل از آن ===
پیش
در یک دوره از تاریخ حکومت بلوچستان غربی (ایران) در دست سه گروه ا طوایف محلی شامل:
خط ۴۷۴:
* حکومت بخش جنوب غربی بلوچستان ایران در دست خانهای [[سرباز]] بود که شامل قبیلههای ([[بلیدهای]] - [[بارکزایی (طایفه)|بارکزایی]])و میباشند.
* حکومت بخش شرق تنگه هرمز وغرب دریای مکران که منطقه گیاوان زمین میباشد در دستان قوم «میر» و [[((طاهرزیی))]] درگیاوان بودهاست. {{مدرک}}
اما هنگام به حکومت رسیدن رضاخان ، قوای دولتی حکومت وقت به فرماندهی امان الله جهانبانی در سال ۱۳۰۷ به بلوچستان اعزام ولشکر کشی میکنند و بعد از درگیری با دوست محمد خان (حاکم وقت بلوچستان) ونیروهایش موفق می شوند ؟آنها را شکست دهند. و بعد از آن بلوچستان تحت نظر حکومت مرکزی اداره می شود . امان الله جهانبانی خاطرات خودرا در این مورد در کتابهایی با عنوان عملیات قشون در بلوچستان ُ و سرگذشت بلوچستان ومرزهای آن منتشر کرده است.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=عملیات قشون در بلوچستان (بقلم امیر لشگر امان الله جهانبانی) - كتابخانه بنياد دايرة المعارف اسلامي|نشانی=http://www.lib.ir/book/84973239/%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%82%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%84%D9%88%DA%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/|وبگاه=www.lib.ir|بازبینی=2021-03-31}}</ref>
== فرهنگ و هنر ==
|