در بررسی ترس بیمارگونهیبیمارگونهٔ یک پسر پنجساله (۱۹۰۹) که بررسی ترسشدید «هانس کوچولو» از اسبها بود،فرویدبود، فروید نشان داد که ارتباط بین ترسهای هانس از اسبها و پدر خود، از عوامل خارجی یعنی تولد خواهر او و عوامل داخلی یعنی میل کودک خردسال برای جایگزینی پدرش به عنوان همدم مادر، و حس عذاب وجدان از لذتبردن از خودارضایی که برای کودکی در این سن طبیعیاست ناشی میشود. علاوه بر آن اذعان او در میل به همخوابگی با مادرش به عنوان دلیلی برای اثبات تمایل جنسیاش به مادر در نظر گرفته شد. هانس یک دگرجنس خواه بود. ولی هانس نمیتوانست ترسش از اسب را به ترس از پدرش ارتباط بدهد. فروید به عنوان روانکاوش ثبت کرد که «ما باید خیلی چیزها به هانس میگفتیم که خودش نمیتوانست به زبان بیاورد» و باید «به او افکاری ارائه میدادیم که خودش تا کنون هیچ نشانی از دارا بودن آنها بروز نداده استندادهاست».<ref>Frank Cioffi (2005) "Sigmund Freud" entry ''The Oxford Guide to Philosophy'' Oxford University Press:New York pp. 323–324</ref>.
== ارتباط با خودشیفتگی ==
در ارتباط با [[خودشیفتگی]]، عقدهیعقدهٔ ادیپ به عنوان رأس تقلای شخص حین رشد برای رسیدن به موفقیت یا عشق در نظر گرفته میشود.<ref>Pederson, Trevor (2015). ''The Economics of Libido: Psychic Bisexuality, the Superego, and the Centrality of the Oedipus Complex''. karnac.</ref>. در اثر به نام مشکل اقتصادی خودشیفتگی (۱۹۲۴) فروید مینویسد که «در عقدهیعقدهٔ ادیپ اعتبار شخصیتی والدین در سوپرایگو به پسزمینه رانده میشود و تصویری که از خود باقی میگذارند به تاثیراتیتأثیراتی که از معلمها و اشخاصی که بر شخص تسلط دارند متصل میشود». فروید در اثر خود با عنوان: تاملیتأملی چند بر روانشناسی بچهمدرسهایها (۱۹۱۴) مینویسد: «همآکنون ما میتوانیم رابطهمان با معلمهای مدرسهمان را بهتر متوجه شویم. این افراد، خیلیهایشان خودشان پدر نبودند ولی برای ما جایگزینی برای والد شدند. برای همین بود که حتی با اینکه خیلیهایشان خودشان کمسن و سال بودند، به نظر ما خیلی پخته و به طرز دستنایافتی بالغ به نظر میرسیدند. ما توقعات و احترامی را که نسبت به پدر همهچیزدان خود در کودکی داشتیم را به آنها منتقل کردیم و شروع کردیم با آنها مانند پدری که در خانه داشتیم رفتار کنیم. ما با آنها با همان دوسوگرایی که در خانه تجربه میکردیم مواجه شدیم و به کمک آن با آنها همانگونه که با پدرانمان درگیر بودیم، دست و پنجه نرم کردیم.»
عقدهیعقدهٔ ادیپ از جنبهیجنبهٔ خودشیفتگی، بیان میدارد که یک فرد میتواند توان اینکه یک جانشین والدی را در درون خود بدون دوسوگرایی بپذیرد از دست بدهد. هنگامی که شخص با جانشینان والدی خود وارد یک رابطهیرابطهٔ دوسوگرایانه شود، وارد یک عقدهیعقدهٔ اختگی سهضلعی میشود. در عقدهیعقدهٔ اختگی، فرد رقیب جانشینان والدی میشود که این نقطهینقطهٔ پسرفت میشود. در یادداشتهای روانکاوی خودنگاری یک مورد پارانویا (دیمنشیا پارانویید) (۱۹۱۱)، فروید مینویسد که سرخوردگی از یک زن، یا بدبیاریبدبیاری در رابطه با مردان دیگر از دلایل پسرفت یا بوجودآمدن نشانگان بیماری هستند. حالت سهضلعی میتواند با یک رقیب احساسی نسبت به یک زن، یا یک رقیب کاری از جهت آنکه نشان دهد که از دیگری کارامدتر است بهوجود آید.<ref>Pederson, Trevor (2015). ''The Economics of Libido: Psychic Bisexuality, the Superego, and the Centrality of the Oedipus Complex''. Karnac.</ref>.