'''ایرانشهر'''[[پرونده:Naqsh کهi ازRustam. آنInvestiture در روزگار کنونی هَمچَم با نامهایd'Ardashir 2.JPG|250px|بندانگشتی|چپ|[[ ایرانسنگنگاره بزرگ]]، [[ایرانویج]]اهورامزدا و [[ایرانویجه]]اردشیر یابابکان|اردشیر [[تمدنبابکان ایرانشهری]](سمت چپ) و یااورمزد فرهنگ(سمت ایراوشهریراست) نیزدر یادنقش میشودرستم]].]]'''ایرانشهر''' (''ērānšahr'')، برآمده از واژهٔ [[زبان فارسی میانه|پارسیگِ]] ''ērān'' ('''[[ایران]]''')، نامِ شاهنشاهیِ ایران بود به روزگارِ ساسانیان . که تا مدتی پس از اسلام نامِ سرزمین ایران بود<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی۲=مریم تاجبخش|نام خانوادگی۳=بزرگمهر لقمان|نویسنده=رهام اشه|کد زبان=fa|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=http://www.loghman.org/1015-2/|عنوان=ایران و ایرانشهر (Ērān ud Ērānšahr)}}</ref> . این پرمانهواژه (مفهوم)معنای «سرزمین آریاییها» را میدهد؛ اما در مفهوم، در دورانِ پادشاهی ساسانیان، پس از مدتی، معنای فراقومیِ سرزمینِ ایرانیان را میدهدبه خود گرفتهاست.<ref name=":0">{{یادکرد وب|عنوان=ایرانیت و سرزمین مقدس ایرانشهر|نشانی=http://damavand.news/?p=11304|وبگاه=دماوند|تاریخ=۱۳۹۶-۱۰-۰۹T03:42:42+00:00|بازبینی=2020-10-27|کد زبان=fa-IR}}</ref> ایرانشهر در روزگاردوران ساسانیان به واحدی جغرافیایی- مفهومیمفهومی، دگرگونفرهنگی تبدیل میشود؛ بر پایهاساس نوشتارهامتون و کتیبههای بازمانده،باقیمانده، در این سرزمین، با مرزهای نمایاندهمشخص، شده،افرادِ کسان گوناگونیمختلف از ادیانِ گوناگون،مختلف، فراتر از باورهای مذهبی و قومی، خود را شهروند «ایرانشهر» دانستهاند. همچنین پرمانه ایرانشهر برپایه های سرزمین ایرانی و پادشاهی و فرمانروایی ایرانی و ارزشهای همچون دادگری و خرد ایرانی و فلسفه ایرانی و دستگاه اخلاقی و رفتاری ایرانی پایه گذاری شده است<ref name=":0" /><ref>{{یادکرد وب|عنوان=ŠAHRESTĀNĪHĀ Ī ĒRĀNŠAHR – Encyclopaedia Iranica|نشانی=https://iranicaonline.org/articles/sahrestaniha-i-eransahr|وبگاه=iranicaonline.org|بازبینی=2020-10-27}}</ref><ref name=":1">{{یادکرد وب|عنوان=تورج دریایی: منش ایرانشهری چیست؟|نشانی=http://shahnamehpajohan.ir/ تورج%d8%aa%d9%88%d8%b1%d8%ac- دریایی%d8%af%d8%b1%db%8c%d8%a7%db%8c%db%8c- منش%d9%85%d9%86%d8%b4- ایرانشهری%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%d8%b4%d9%87%d8%b1%db%8c- چیست؟%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/|وبگاه=باشگاه شاهنامه پژوهان|تاریخ=2020-02-05|بازبینی=2020-10-27|کد زبان=fa-IR|نام=باشگاه شاهنامه|نام خانوادگی=پژوهان}}</ref> از این رو، از نظر برخی پژوهشگران، پرمانهمفهومِ ایرانشهر به صورت تاریخی، کثرتِ مردمانِ مختلف را در خود جای داده است. همچنین این مفهوم را همان مفهوم «ایرانیت» یا دسته ایمجموعهای از ارزشهای فرهنگی، همچون [[نوروز]] استمیدانند که در یک ترادادسنتِ و سنت دیرپایطولانیِ تاریخی و دینیمذهبی توانستهتوانسته در دورههای گوناگونمختلف، بدستتوسط مردمانِ گوناگونکثیرِ این واحد جغرافیایی، ادامهتداوم پیدا کند.<ref name=":0" /><ref>{{یادکرد وب|عنوان= ایرانشهرايرانشهر توهم و اغراق نیستنيست|نشانی=http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/157172/|وبگاه=روزنامه اعتماد|بازبینی=2020-10-27}}</ref><ref name=":1" />[[پرونده:ArdachirVictory01.JPG|بندانگشتی|چپ|250px|نقش رستم از زاویهای دیگر.]] ▼
[[پرونده:Naqsh i Rustam. Investiture d'Ardashir 2.JPG|250px|بندانگشتی|چپ|[[سنگنگاره اهورامزدا و اردشیر بابکان|اردشیر بابکان (سمت چپ) و اورمزد (سمت راست) در نقش رستم]].]]
شاپور، در سنگنبشتهٔ سهزبانهاش در [[کعبه زرتشت|کعبهٔ زردشت]]، یا چارکنج زرتشت خویش را «فرمانروای ایرانشهر» شناساند.<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی۲=مریم تاجبخش|نام خانوادگی۳=بزرگمهر لقمان|نویسنده=رهام اشه|کد زبان=fa|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=http://www.loghman.org/1015-2/|عنوان=ایران و ایرانشهر (Ērān ud Ērānšahr)}}</ref>{{سخ}}آنچه از بررسی گواه هایمدارک تاریخی و باستانشناسی ایران به دست میآید، این است که نامعنوان [[شاهنشاهی ساسانی|پادشاهان ساسانی]] و نام کشور و گستره ی قلمرو فرمانروایی ایشان با ویژه نامهاالقاب و نامهای پیش از ایشان دگرمانیتفاوت دارد. واژه ایران، آریان و آریانوس در سنگنوشته هایکتیبههای ساسانی و پاژنامهاالقاب و نامهای کسانیاشخاصی مانند ایراندخت، ایرانگشسب، ایران خرد و نام سمتهای اداری مانند ایران سپهبَد، برای نخستیناولین بار در زمان ساسانیان دیده میشود. کاربرد گسترده نام ایران در پاژنامهایالقاب گوناگونمختلف اداری و دیوانی فرمانرواییحکومت تازهجدید و سازمانهایتشکیلات آن از همان آغازابتدای بنیانگذاری پادشاهیسلسله ساسانی پدیدهای ویژه است. در سنگنوشته هایکتیبههای شاهان ساسانی پس از نام،عنوان، ایران و انیران (یعنی ایران و غیرایران) دیده میشود. این واژهها در برابر واژههای آریایی و غیرآریایی است، که در نوشته هایمتون هخامنشی به چشم میخورد.<ref>{{پک|سرفراز|چایچی امیرخیز|سعیدی|1393|ک=شهر باستانی بیشاپور|ص=54-55}}</ref> ▼
▲'''ایرانشهر''' که از آن در روزگار کنونی هَمچَم با نامهای [[ایران بزرگ]]، [[ایرانویج]] و [[ایرانویجه]] یا [[تمدن ایرانشهری]] و یا فرهنگ ایراوشهری نیز یاد میشود (''ērānšahr'')، برآمده از واژهٔ [[زبان فارسی میانه|پارسیگِ]] ''ērān'' ('''[[ایران]]''')، نامِ شاهنشاهیِ ایران بود به روزگارِ ساسانیان.<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی۲=مریم تاجبخش|نام خانوادگی۳=بزرگمهر لقمان|نویسنده=رهام اشه|کد زبان=fa|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=http://www.loghman.org/1015-2/|عنوان=ایران و ایرانشهر (Ērān ud Ērānšahr)}}</ref> این پرمانه (مفهوم) معنای سرزمینِ ایرانیان را میدهد.<ref name=":0">{{یادکرد وب|عنوان=ایرانیت و مقدس ایرانشهر|نشانی=http://damavand.news/?p=11304|وبگاه=دماوند|تاریخ=۱۳۹۶-۱۰-۰۹T03:42:42+00:00|بازبینی=2020-10-27|کد زبان=fa-IR}}</ref> ایرانشهر در روزگار ساسانیان به واحدی جغرافیایی-مفهومی دگرگون میشود؛ بر پایه نوشتارها و کتیبههای بازمانده، در این سرزمین، با مرزهای نمایانده شده، کسان گوناگونی از ادیانِ گوناگون، فراتر از باورهای مذهبی و قومی، خود را شهروند «ایرانشهر» دانستهاند. همچنین پرمانه ایرانشهر برپایه های سرزمین ایرانی و پادشاهی و فرمانروایی ایرانی و ارزشهای همچون دادگری و خرد ایرانی و فلسفه ایرانی و دستگاه اخلاقی و رفتاری ایرانی پایه گذاری شده است<ref name=":0"/><ref>{{یادکرد وب|عنوان=ŠAHRESTĀNĪHĀ Ī ĒRĀNŠAHR – Encyclopaedia Iranica|نشانی=https://iranicaonline.org/articles/sahrestaniha-i-eransahr|وبگاه=iranicaonline.org|بازبینی=2020-10-27}}</ref><ref name=":1">{{یادکرد وب|عنوان=تورج دریایی: منش ایرانشهری چیست؟|نشانی=http://shahnamehpajohan.ir/تورج-دریایی-منش-ایرانشهری-چیست؟/|وبگاه=باشگاه شاهنامه پژوهان|تاریخ=2020-02-05|بازبینی=2020-10-27|کد زبان=fa-IR|نام=باشگاه شاهنامه|نام خانوادگی=پژوهان}}</ref> از این رو، از نظر برخی پژوهشگران، پرمانه ایرانشهر همان مفهوم «ایرانیت» یا دسته ای از ارزشهای فرهنگی، همچون [[نوروز]] است که در یک تراداد و سنت دیرپای تاریخی و دینی توانسته در دورههای گوناگون بدست مردمانِ گوناگون این واحد جغرافیایی، ادامه پیدا کند.<ref name=":0"/><ref>{{یادکرد وب|عنوان=ایرانشهر توهم و اغراق نیست|نشانی=http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/157172/|وبگاه=روزنامه اعتماد|بازبینی=2020-10-27}}</ref><ref name=":1"/>[[پرونده:ArdachirVictory01.JPG|بندانگشتی|چپ|250px|نقش رستم از زاویهای دیگر.]]
▲شاپور، در سنگنبشتهٔ سهزبانهاش در [[کعبه زرتشت|کعبهٔ زردشت]]، یا چارکنج زرتشت خویش را «فرمانروای ایرانشهر» شناساند.<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی۲=مریم تاجبخش|نام خانوادگی۳=بزرگمهر لقمان|نویسنده=رهام اشه|کد زبان=fa|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=http://www.loghman.org/1015-2/|عنوان=ایران و ایرانشهر (Ērān ud Ērānšahr)}}</ref>{{سخ}}آنچه از بررسی گواه های تاریخی و باستانشناسی ایران به دست میآید، این است که نام [[شاهنشاهی ساسانی|پادشاهان ساسانی]] و نام کشور و گستره ی فرمانروایی ایشان با ویژه نامها و نامهای پیش از ایشان دگرمانی دارد. واژه ایران، آریان و آریانوس در سنگنوشته های ساسانی و پاژنامها و نامهای کسانی مانند ایراندخت، ایرانگشسب، ایران خرد و نام سمتهای اداری مانند ایران سپهبَد، برای نخستین بار در زمان ساسانیان دیده میشود. کاربرد گسترده نام ایران در پاژنامهای گوناگون اداری و دیوانی فرمانروایی تازه و سازمانهای آن از همان آغاز بنیانگذاری پادشاهی ساسانی پدیدهای ویژه است. در سنگنوشته های شاهان ساسانی پس از نام، ایران و انیران (یعنی ایران و غیرایران) دیده میشود. این واژهها در برابر واژههای آریایی و غیرآریایی است، که در نوشته های هخامنشی به چشم میخورد.<ref>{{پک|سرفراز|چایچی امیرخیز|سعیدی|1393|ک=شهر باستانی بیشاپور|ص=54-55}}</ref>
== پیشینه ایران ==
نخستین مردمان ایرانی، کسانی بودند که به [[زبانهای ایرانی باستان]] (اوستایی، مادی، پارسی، سکایی، پارتی، سُغدی و زبانهای گروههای کوچک دیگر) سخن میگفتند و گروه گروه، به فلات ایران سرازیر شدند.برپایه گفته های نبیگ اوستا ایرانیان یا همان ایرها پس از سرد شدن ایرانویچ ک سرزمین پیشین ایرها بود در نه هزارسال پیش پا در گستره کنونی ایران نهادند و نام ایرانویج را بر سرزمین خود نهادند.ایرانیان در آغازابتدا به آسیای میانهمرکزی و ترکمنستان امروزی و سپسبعد به خود فلات. سه گروه از آنها، که همانیعنی ماد و پارت و پارس، در دوران باستان، شاهنشاهیحکومت شاهنشاهی برپا کردند.<ref>{{پک|دریایی|1392b|ک=ساسانیان|ص=۱۳}}</ref>
مادها، نخستین گروهی بودند که توانستند نیرو و فرمانرواییقدرت خود را در گستره ی خاکفلات ایران استاری و تثبیت و با شکست دادن آشوریان میانرودان شمالی و بخشهایی از آناتولی را در سدهقرن هفتم پ.م. فتح گشوده و زیر فرمان خود درآورندکنند. این آغاز فرایندی بود که خشکیهای میانبین دریای مدیترانه و شاخابخلیج پارسفارس را یکپارچه کرد، به گونهای که دادوستد از شبهقاره هند به پهنه یحوزه دریای مدیترانه کشیدهتسری شدیافت. شاهنشاهی پارسی هخامنشی در ۵۵۰ پ. م، زیرتحت فرمانروایی یکی از برجستهترین رهبران کشوردارسیاسی و ارتشینظامیِ یک پارسی به نام کوروش، توانست پادشاهی ماد و سراسرتمام میانرودن را به شاهنشاهی خود بیفزاید. در زمان پادشاهی داریوش بزرگ، سومین شاه هخامنشی، سه فرهنگتمدن بزرگ رودخانهای دوران باستان، کیعنی همان فرهنگحوزه رود نیل، میانرودان و جلگه سند بود راسند، زیرتحت یک نیرویقدرت کشورداریسیاسی یگانهواحد به هم پیوست کرد،پیوستند. برای نخستین بار در تاریخ، شاهنشاهیای پدیدارشکل گشتگرفت که از سند تا نیل گسترانیده بود و سازمانیشبکهای از راهها، سیستم پولی متمرکز و سازمانهایتشکیلات استانیایالتی داشت که با سامانه دیوانی ونظام اداری کارآمدفعال و گسترده اداره و گردانده میشد. ِ<ref>{{پک|دریایی|1392b|ک=ساسانیان|ص=۱۳}}</ref>
با فراآمدن اسکندر، ایران ارجاهمیت و پایداریاش را نگهداریحفظ کرد. پیر بریان، فرمانرواییحکومت اسکندر را ادامهاستمرار و اوج فرمانروایی پارسی هخامنشی میداند. با مرگ اسکندر، سومین پادشاهیسلسله ایران باستان، سلوکیان به فرمانرواییقدرت رسید. به شاهنشاهی سلوکیان در سدهقرن سوم پیش از میلاد، از دو نگرمنظر میتوان نگریست. یکی امپریالیست پنداشتن سلوکیان بر پایه اساس این باورتحلیل که مانند جانشینان اروپایی هجده سدهقرن سپس تر ازبعد خود آمدند و فرمانرواییحکومت چپاولگرانهاستثماریشان را در آسیا، پابرجامستقر کردند و دیگر این نگاه که سلوکیان گرچه ریشهاصل و تبارنسب یونانی داشتند، نیرویی بودند که تمدن یونانی-ایرانی را پایه گذاشتند و گذارسیر تاریخ ایران را ادامه دادند. همان گونههمانطور که در بارهمورد هخامنشیان گفته شد، باید به یادداشت که شیوهنحوه اندیشه،تفکر، آرمانها، سازمانهاتشکیلات و آماجهایهدفهای هر شاهنشاهی و «نه زبان آن» شناسانگرمعرف آن شاهنشاهی است. به این معنا، به آسانی میتوان از این نظریه پدافنددفاع کرد که سلوکیان، سومین پادشاهیسلسله ایران باستان بودند. با سستضعیف شدن پایه های فرمانرواییحکومت سلوکیان بر ایران، فرمانرواییسلسله چهارم یعنی اشکانیان به پادشاهیقدرت رسید. این بار از کرانهحاشیههای های شمالخاوری،شمالشرقی، مردمی ایرانی توانستند پادشاهینظام کمابیشنسبتاً متمرکزی و یکپارچه را برپا کنند که کمابیشتقریباً پنج سدهقرن (۲۴۷ پ.م. تا ۲۲۴ م) دوام یافت. اشکانیان سنت یونانی-ایرانی را در هم آمیختند و اجازه دادند مردمان گوناگون، یونانی یا ایرانی با گرایشهای مذهبی متفاوت، کنار یکدیگر زندگی کنند.<ref>{{پک|دریایی|1392b|ک=ساسانیان|ص=۱۳–۱۴}}</ref>
(۲۴۷ پ.م. تا ۲۲۴ م) پابرجایی یافت. اشکانیان تراداد و سنت یونانی-ایرانی را در هم آمیختند و پروانه دادند مردمان گوناگون، یونانی یا ایرانی با گرایشهای دینی گوناگون، کنار یکدیگر زندگی کنند.<ref>{{پک|دریایی|1392b|ک=ساسانیان|ص=۱۳–۱۴}}</ref>
دین جهان ایرانی، زرتشتی بود که خود را به دیسه هایشکلهای گوناگون به گسترهمنصه پدیداریظهور گذاشت، اما ادیان پویای دیگری نیز بودند که ایرانیان گرایش بسیاری بهجذب آنها شدند. از دوره هخامنشیان، یهودیان، چه در هگمتانه، چه بابل و چه اورشلیم، در ایران زندگی و با پادشاهیحکومت پارسی همکاری کرده بودند. در دوره اشکانیان، افسران یهودی-پارسی در سپاه ایران کارخدمت میکردند و در تبلیغات و اگاهسازی های روایی یافته،متداول، شاهان ایرانی را فریادرس ویاریگرناجی خود و رومیان را دشمن ستمگر بهقلمداد شمار میآوردندمیکردند. مسیحیان نیز از سدهقرن نخستاول میلادی، به سبب و شووند آزار و اذیت رومیان، به ایران پناه آوردند. اما در سدهقرن سوم و چهارم میلادی، به انگیزنسبب رسمیت یافتن دین مسیحیت در امپراتوری روم، شاهان ساسانی به پایندانی و وفاداری مسیحیان بدگمانشک شدند،کردند، ولی در سدهقرن پنجم، شاهان ساسانی، مسیحیت ایرانی را به رسمیت شناختند. بوداییگری و تا اندازه ایحد بسیار کمتری مذهب هندو، در کرانه هایحاشیههای خاوریشرقی جهان ایرانی جایپایی یافت. بوداهای بامیان گواه باشیدنحضور جامعه پویای بودایی در خاورشرق ایران است. باید منداییها را که در میانرودان میزیستند و تا امروز در آنجا زندگی میکردند و نیز مانویان را هم یاد کنیم که یکی از شاهان ساسانی در سدهقرن سوم، باورهیعقاید دینیشان را تا اندازهحدود بسیاریزیادی پذیرفت.<ref>{{پک|دریایی|1392b|ک=ساسانیان|ص=۱۴}}</ref>
پنجمین پادشاهیسلسله ایران باستان، شاهنشاهی ساسانی است. ساسانیان در سامان پذیریشکلگیری ایده و آرمان ایران در جایگاهحکم یک ملت و سامانهسیستم باوریاعتقادی آن و ارزشهای معنوی، زبان و ادبیات جهانی ایرانی کنشنقش کارامدیمؤثری داشتند. ساسانیان بودند که مفهوم مرزی سرزمینی را پدیدآوردند که ایرانشهر یا «کشورقلمرو ایرانیان» نامیده میشد و حتی پس از سرنگونیسقوط شاهنشاهیحکومت ساسانی، این اندیشهتفکر به گونه یک اندیشه جدای از دین وشکل غیردینی پابرجا ماند.<ref>{{پک|دریایی|1392b|ک=ساسانیان|ص=۱۵}}</ref>
پادشاهیسلسله سامانی، غزنوی، مغولی، صفوی، قاجار و پهلوی، کمابیشاغلب از همین اندیشه که تا زمان کنونی برجای ماندهاست، یاری جستهاند. این دید تاریخی-ترادادیسنتی ایرانیان در حماسه بزرگ پارسی، شاهنامه، نیز پیش کشیدهمطرح شدهاست. شاهنامه در بنیان،اصل، به دیسه یشکل رویدادنامه شاهی، خداینامه، در دوره ساسانیان سروده شد. اگر موبدان زرتشتی دوره ساسانی، اوستا و بیست و یک نسک یا همان فصل (نیایش سپنتایمقدس دینسنت زرتشتی) را به نوشته درنمیآوردند، آیین زرتشتی به گونه ایشکلی که امروز میشناسیم، برجای نمیماند. ساسانیان بودند که نیرومندانه،قدرتمندانه، سنت و آیینیسنتی ایرانی را همراه با جامعهای استوارمبتنی بر پایه دین و کیش تیرهمذاهب ای،طایفهای، در جاییمکانی به نام ایرانشهر یا ایران، بنیان نهادند. هنگامی که ساسانیان از مسلمانان عرب شکست خوردند، این سنت و تراداد چنان نیرومند بود که بدون اینکه رنگ ببازد، اسلام و فرهنگ ایرانی را نیز زیرتحت هنایشتأثیر خود جایقرار داد. از روزگار پایانیاواخر دوره قاجار و در آغازاوایل دوره پهلوی، این اندیشهتفکر که سرنگونیسقوط شاهنشاهی ساسانی در برابر مسلمانان به چممنزله پایان شکوه و هیمنه و بزرگیعظمت ایران و در واقع آغاز افت و پسرویافول ایران بود، بسیار معمول و روال شد. اما فرهنگها نمیمیرند، یا دستکم، فرهنگ ایرانی نمرد و با اسلام همان کرد که با یونانیمآبی کرده بود. زیرتحت هیمنه و هنایشنفوذ اسلام، ایران توانست در جنبههای و گوشه های فرهنگی، هنری، اندیشهفکری ایوو ادبی جهان اسلامی نیروی پیشبرنده باشد. این بهراستی، توانمندیقابلیت فرهنگ و شهرآیینیتمدن ایرانی است که کامیابموفق شده پیروزمندانفاتحان بیگانه و فرهنگهای متجاوز و تازنده را به سویدر سنت و تراداد خود کشاندهجذب و بدینبه سان،این آیینشکل، سنتی جهانی بیفزاید.<ref>{{پک|دریایی|1392b|ک=ساسانیان|ص=۱۵}}</ref>
== ریشه دینی-ایدئولوژیک ==
== دیدگاه ساسانیان نسبت به تاریخ پیش از خود ==
تورج دریایی، دیدگاه ساسانیان را نسبت به تاریخ پیش از خود، اینگونه بیان میکند:
{{نقل قول| ساسانیان به دوره کیانیان و پیشدادیان که حکومتهایی اسطورهای و مورد توجه در متن مذهبی اوستا بودهاند، رجوع میکنند. ساسانیان با تأکید بر دورههای اسطورهای ذکر شده سعی میکنند جامعه نوینی را در ایران بنیان گذارند. بدینترتیب میتوان گفت که ساسانیان جامعه ایران را دگرگون و متحول کردند و آنچه امروز تحت عنوان ایران میشناسیم و درمقابل چشم میبینیم، تا حد زیادی مدیون بازسازی دوران ساسانی است. اما باید توجه داشته باشیم که در دورههای قبل از ساسانیان نیز رجعت به گذشته وجود داشتهاست. حکومت اشکانیان نیز که عموماً در تحلیل تاریخ نادیده گرفته میشوند در اوایل حکومت خود به رغم تأثیرپذیری از فرهنگ هلنیستی و حملهٔ اسکندر، با رجعت به گذشته و نسبت دادن خود به حکومت هخامنشی بر گذشتهٔ پرافتخار خود تأکید داشتند. بعد از ساسانیان هم شاهد هستیم که حکومتهای بعدی از جمله سلجوقیان و سامانیان و برخی حکام محلی خود را به ساسانیان و حکومتهای قبل از ساسانیان نسبت میدهند.<ref>{{یادکرد وب|نام خانوادگی=دریایی|نام=تورج|عنوان=باستانگرایی ابداع ساسانیان بود|نشانی=http://www.mehrnameh.ir/article/1120/باستانگرایی-ابداع-ساسانیان-بود-انديشه-ايرانشهري-در-گفتگو-با-تورج-دريايي-استاد-تاريخ-ايران-باستان-در-دانشگاه-كاليفرنيا|بازبینی=۲۳ ژوئن ۲۰۱۶|اثر=مهرنامه|تاریخ=؟|ناشر=|نشانی بایگانی=|تاریخ بایگانی=}}{{پیوند مرده|date=اکتبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot }}</ref>||}}
== ایران در متون اسلامی ==
* [[نامهای ایران]]
* [[ایرانویج]]
* [[ایران بزرگ]]
* [[فهرست آثار تمدنی ایران در سایر مناطق جهان]]
== منابع ==
|