شاه اسماعیل یکم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 31954667 از 212.175.193.61 (بحث)
برچسب: خنثی‌سازی
خنثی‌سازی ویرایش 31955370 از سینما بدون رنگ (بحث)
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۲۲:
}}
 
'''شاه اسماعیل یکم''' با نام کامل '''اسماعیل بن سلطان حیدر بن شیخ جنید''' ملقب به '''ابوالمظفر بهادرخان حسینی،''' و معروف به '''شاه اسماعیل ختایی''' (به [[ترکی آذربایجانی]]: "Şah İsmayıl Xətai") (زاده ۱۷ ژوئیه ۱۴۸۷ - درگذشته ۲۳ مه ۱۵۲۴) پایه‌گذار و نخستین شاه دولت [[صفویان|صفوی]] بود.<ref>{{پک|Savory|۱۹۹۸|ک=ESMĀʿĪL I ṢAFAWĪ|ج=۸|ص=۶۲۸–۶۳۶}}</ref> حکم‌رانی شاه اسماعیل به دو دلیل نقطه عطفی در [[تاریخ ایران]] است. دلیل نخست اینکه پس از گذشت نهصد سال از نابودی [[شاهنشاهی ساسانیان]]؛ یک فرمانروایی پادشاهی متمرکز ایرانی توانست بر سراسر ایران آن روزگار فرمانروایی نماید. بعد از اسلام، چندین پادشاهی ایرانی مانند [[صفاریان]]، [[سامانیان]]، [[طاهریان]]، [[زیاریان]]، [[آل بویه]] و [[سربداران]] روی کار آمدند، لیکن هیچ‌کدام نتوانستند تمام ایران را زیر پوشش خود قرار دهند و میان تمام نواحی و مناطق [[جغرافیای ایران|جغرافیایی ایران]] در آن دوران یکپارچگی پدیدآورند.<ref>[[تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه]] (صص ۲۱ تا ۳۶)</ref>دلیل دوم، اعلام رسمی مذهب شیعه دوازده امامی بود.<ref>{{پک|Savory|۱۹۹۸|ک=ESMĀʿĪL I ṢAFAWĪ|ج=۸|ص=۶۲۸–۶۳۶}}</ref> شاه اسماعیل شاعری پرکار بود که با ''تخلص'' ختایی شعر می‌سرود وی پس از [[عمادالدین نسیمی]]، [[ادبیات آذربایجانی]] را گسترش داد.<ref>G. Doerfer, "Azeri Turkish", [[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]], viii, Online Edition, [http://www.iranicaonline.org/articles/azerbaijan-viii p. 246.]</ref> علاوه بر [[ترکی آذربایجانی]] به [[زبان فارسی]] نیز شعر می‌سرود که تنها چند نمونه از اشعار فارسی وی به جا مانده‌است.<ref>http://www.iranicaonline.org/articles/esmail-i-safawi#ii</ref>
 
شاه اسماعیل یکم در خلال ۱۰ سال، پس از حرکت از [[لاهیجان]] به [[اردبیل]] رفت و از آن‌جا سراسر ایران را از [[کرمان]] و [[فارس (سرزمین)|فارس]] و [[خراسان بزرگ|خراسان]] تا [[خوزستان]] و [[عراق عرب]] زیر پرچم دولت واحدی درآورد و ملوک‌الطوایفی را از ایران برانداخت و سیاست تمرکز را مستقر ساخت.<ref>شاه عباس کبیر، مریم نژاد اکبری مهربان ص ۱۷ برگرفته از مقالات عباس اقبال آشتیانی مجله یادگار سال چهارم شماره ۲.</ref>
خط ۲۸:
== تبار و خانواده ==
{{اصلی|شجره‌نامه صفویان}}
جد پدری شاه اسماعیل یکم به [[شیخ صفی‌الدین اردبیلی]] منسوب می‌شود.<ref name=":0">{{یادکرد وب|نام خانوادگی=electricpulp.com|کد زبان=en|نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/ebn-bazzaz|عنوان=(This official version contains textual changes designed to obscure the Kurdish origins of the Safavid family and to vindicate their claim to descent from the Imams.)EBN BAZZĀZ – Encyclopaedia Iranica|بازبینی=2017-08-16|نویسنده=|تاریخ=|وبگاه=}}</ref><ref>{{یادکرد وب|نویسنده=آذر اکبرزاده ابراهیمی|کد زبان=|تاریخ=بهار 1395|وبگاه=پرتال جامع علوم انسانی|نشانی=http://www.ensani.ir/fa/content/364353/default.aspx|نشریه=پژوهش زبان و ادبیات فارسی|شماره=40|عنوان=بازشناخت نادره زنان در «صفوة الصفا»|بازبینی=2017-09-02}}</ref> بنا بر منبعی از نسخه خطی کتاب [[صفوةالصفاواسیلی بارتلد]] نگاشتهمعتقد [[ابناست بزازصفویان اردبیلی]] که یکیبیشتر از شاگردانهویت [[شیخفارسی صفی‌الدین اردبیلی]] (جد اعلی شاه اسماعیل صفوی) بوده،هویت [[شیخمردمان صفی‌الدین اردبیلیترک|جد اعلیترکی]] [[دودمانداشته صفویه]] تبار [[مردمان کرد|کُرد]]اند. داشته‌است،<ref>[http://wwwW.iranicaonline.org/articles/ebn-bazzaz EBN BAZZĀZBarthold, DARVĪŠ TAWAKKOLĪ b. Esmāʿīl b. Ḥājī ArdabīlīSoçineniya, author of the Ṣafwat al-ṣafāʾ, a biography of Shaikh Ṣafī-al-Dīn Esḥāq Ardabīlī (dC. 935/1334)II, founderbölüm of the Safavid order of Sufis and the eponym of the Safavid dynasty. Ebn Bazzāz was a disciple of Shaikh Ṣadr-al-Dīn Ardabīlī (d. 794/1391-92)I, the son and successor of Shaikh Ṣafī-al-Dīn. The workMoskova, also entitled al-Mawāheb al-sanīya fī manāqeb al-Ṣafawīya1963, deals mainly with Shaikh Ṣafī-al-Dīn’s miracles and sayings and contains little of a biographical nature (see Browne, Lits. Hist748. Persia IV, pp. 38-39, for a list of its contents). Ebn Bazzāz completed this voluminous work (over 800 folios) around 759/1358, only twenty-four years after the death of Shaikh Ṣafī-al-Dīn. It is written in a straightforward style, without much rhetorical embellishment. Ideologically-motivated alterations were already present in a manuscript dated 914/1508, during the reign of Shah Esmāʿīl I (Aya Sofya 2123; Togan). Shah Ṭahmāsb (930-84/1524-76) ordered Mīr Abu’l-Fatḥ Ḥosaynī to produce a revised edition of the Ṣafwat al-ṣafāʾ. This official version contains textual changes designed to obscure the Kurdish origins of the Safavid family and to vindicate their claim to descent from the Imams], (Roger Savory), “EBN BAZZĀZ,” Encyclopædia Iranica, online edition</ref> نسخهدر اصلیتاریخ ایننگاری کتابتلاش بعدهاشده دوباره ویرایش شده‌استاست که اصالتنیاکان کُردی صفویانصفوی را تغییربا دادهریشه وهای آن‌ها را بهغیر [[امامانمردمان شیعهترک|ترکی]] منسوبپیوند می‌کند،<refدهند name=":0"/>و همچنینادعا بهشود نقلکه ازفیروزشاه کتاب(جد ''سلسلهبزرگ النسبصفویان) صفویه''از نوشتهعربستان ابدالجنوبی زاهدی،(یمن)، نسب صفی‌الدین اردبیلی به [[موسی کاظم]] هفتمین پیشوای شیعیان و نهایتاً به [[علی بن ابی‌طالب]] می‌رسد.<ref>{{پک|میراحمدی|۱۳۶۳|ک=دینW.Hinz. وUzun دولتHasan درve عصرŞeyh صفوی|ص=Cüneyd. ۳۹}}</ref><ref>{{پک|منجمAnkara, یزدی|۱۳۶۶|ک=تاریخ1992, عباسیs. یا روزنامه ملاجلال|ص=5, ۷}}109</ref>
کردستان <ref>W.Hinz. Uzun Hasan ve Şeyh Cüneyd. Ankara, 1992, s. 5, 109</ref> و حتی از استان فارس به منطقه اردبیل آذربایجان مهاجرت کرده است. <ref>R.Ghirshman, V.Minorsky and R.Sanghvi. Persia – the immortal Kingdom. London, 1971, p. 140</ref> با این حال، با تعمیق تحقیقات در این رابطه، تعدادی زیادی از محققان با شواهد غیر قابل انکار اثبات کردند که نیاکان صفوی تبار [[مردمان ترک|ترکی]] داشته اند. <ref>М.Аббаслы. К вопросу о происхождении Сефевидов // «Известия» АН Азерб.ССР (серия литературы, языка и искусства), 1973, № 2, с. 36-53</ref><ref>О.А.Эфендиев. Азербайджанское государство Сефевидов в X XVI веке. Баку,1981, с. 39-41</ref><ref>В.В.Бартольд. Иран: исторический обзор. Ташкент, 1926, с. 45;</ref><ref>В.В.Бартольд. Сочинения, т. II, ч. I. Москва, 1963, с. 748, 780;</ref><ref>И.П.Петрушевский. Государства Азербайджана в XV веке // ССИА, вып. I, Баку, 1949, с. 205;</ref><ref>О.К.Walsh. The Historiography of Ottoman-Safavid Relations in 16-th and 17-th Centuries // Historians of the Middle East. Oxford Üniversity Press, 1962, p. 204;</ref><ref>R.Nur. Türk Tarihi, V c., İstanbul, 1923, s. 114;</ref><ref>İ.H.Uzunçarşılı. Osmanl Tarihi. II c. Ankara, 1988, s. 225;</ref><ref>N.Musalı. I Şah İsmayılın hakimiyyəti. Bakı, 2011, s. 87-88;</ref><ref>T.H.Nəcəfli. Səfəvi-Osmanlı münasibətləri, Bakı, Turxan, 2015, s.15-34</ref>
 
 
اسماعیل فرزند [[شیخ حیدر (صفویه)|شیخ حیدر]] است و مادرش [[حلیمه (مارتا)|مارتا]] یا ''عالمشاه بیگم''، دختر سلطان [[اوزون حسن|اوزون حسن آق‌قویونلو]] و تئودورا ([[دسپینا خاتون]]) دختر شاه طرابوزان بود.<ref>جعفریان، ۲۸:۱۳۷۸و یوسف جمالی، تاریخ تحولات عصر صفوی، ۱۳۸۵:۴۵۰</ref> تئودورا به این شرط با [[اوزون حسن]] ازدواج کرد که دین خود را نگاه دارد و تا آخر عمر از آزادی دینی برخوردار باشد. به همین دلیل به همراه خود یک کشیش و چند موعظه‌گر و ندیم مسیحی به ایران آورد و در شهر [[دیاربکر|آمِد]] یک کلیسا بنا کرد تا یکشنبه‌ها برای عبادت برود. بعدها و با دست یابی اوزون حسن به بخش بزرگ ایران و پایتخت شدن [[تبریز]]، تئودورا کلیسای باشکوهی در تبریز ساخت و کشیشان و مبلغان مسیحی را به آن جا آورد. در ارزنجان نیز که بیشتر ارمنی بودند دو کلیسا با نام‌های سیمون و یحیی ساخت، البته بنای این کلیساها به [[اوزون حسن]] نسبت داده شد.