ازلیان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: بکلی⟸به‌کلی، بهاپی⟸بهائی، بهاپیان⟸بهاییان، میرزاآقاخان⟸میرزا آقاخان، شمااز⟸شما از
خط ۱۱:
[[پرونده:Sediqeh Dowlatabadi 3.jpg|150px|چپ|بندانگشتی|[[صدیقه دولت‌آبادی]]، پایه‌گذار [[انجمن مخدرات وطن]] و منتشر کنندهٔ نشریهٔ فارسی برای زنان به نام [[زبان زنان]] و فرزند دیگر یکی از پیشوایان بابیه (ازلیه) یعنی میرزا [[هادی دولت‌آبادی]]]]
 
'''ازلی''' نام گروهی از پیروان [[سید علی محمد باب]] است که پس از وی [[میرزا یحیی نوری|صبح ازل]] را جانشین وی دانستند.<ref name="جنبش بابیان">[http://www.peiknet.com/1385/hafteh/10khord/69/page/35babieh.htm جنبش بابیان]</ref><ref>{{cite journal|last=Cole|first=Juan|authorlink=Juan Cole|year=۲۰۰۲|title=Baha'u'llah's Surah of God: Text, Translation, Commentary|url=http://www.h-net.org/~bahai/trans/vol6/surall.htm|journal=Translations of Shaykhi, Babi and Baha'i Texts|volume=Vol. 6|issue=No. 1}}</ref><ref>{{cite book|url=http://www.h-net.org/~bahai/diglib/books/K-O/N/Succeseur/Succeseur.htm|title=Qui est le succeseur du Bab?|last=Nicolas|first=A.L.M|publisher=Librairie d'Amerique et d'Orient|year=۱۹۳۳|location=Paris|page=۱۵}}</ref> پس از تیرباران [[سید علی‌محمد باب]] در سال ۱۸۵۰، پیروانش که به [[بابیه|بابی]]، مشهور بودند، بر پایهٔ گفتهٔ باب در [[کتاب بیان]]، در پی موعود آیین بابی – که در کتاب بیان با عنوان «[[من یظهره الله]]» از او شده‌است – می‌گشتند.<ref name="Iranica2">{{یادکرد|فصل=|نویسندگان سایر بخش‌ها=|ژورنال=|کوشش=|ترجمه=|ویرایش=|تاریخ=|سال=|ناشر=|زبان=en|شابک=|صفحه=|کتاب=|شهر=|نویسنده=MacEoin, {{چر}}D. M.|عنوان = BAYĀN | پیوند = http://www.iranicaonline.org/newsite/index.isc?Article=http://www.iranicaonline.org/newsite/articles/unicode/v3f8/v3f8a073.html(English)|نشریه=Encyclopedia of Iranica|دوره=|شماره=|شاپا=}} Retrieved on 2009-09-05.</ref> در سال ۱۸۶۳ [[بهاءالله]]، برادر بزرگ‌تر میرزا یحیی نوری، خود را «[[من‌یظهره‌الله]]»، موعود کتاب بیان معرفی کرد؛<ref name="MacEoin, Dennis 1989">MacEoin, Dennis (1989). "Azali Babism". Encyclopædia Iranica.</ref> بیشتر بابیان به او باورمند شده و [[بهائیت|بهائی]] نامیده شدند؛<ref name="Balyuzi 19734">* {{cite book|title=The Báb: The Herald of the Day of Days|last=Balyuzi|first=Hasan|publisher=George Ronald|year=1973|isbn=978-0-85398-054-4|location=Oxford, UK|pages=|language=English}}</ref> با این حال، گروه اندکی که به پیروی از میرزا یحیی نوری (معروف به [[صبح ازل]]) بابی ماندند، ازلی یا یحیایی نام گرفتند.<ref name="جنبش بابیان"/> ازلیان با پنهان کردن هویت دینی خود، عملاً در جامعه اسلامی حل شدند.<ref name=":182">{{یادکرد کتاب|نشانی=https://books.google.com/books?id=omo3DwAAQBAJ&printsec=frontcover&dq=iran+a+modern+history&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwjPoLu1rNHcAhUHjq0KHX4KB28Q6AEILzAB#v=onepage&q=assimilated&f=false|عنوان=Iran: A Modern History|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Yale University Press|سال=2017|شابک=0300112548|مکان=|صفحات=330|زبان=English}}</ref> با این حال، ازلیان برخلاف رویه بهاپیانبهاییان مبنی بر عدم دخالت در سیاست، اعتقاد و علاقه شدیدی به فعالیت‌های سیاسی داشته و بسیاری از شخصیت‌های برجسته ازلی در کسوت روشنفکر، ادیب، پژوهشگر و اصلاح‌گر دینی ظاهر شدند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دوره دو جلدی اندیشه اصلاح دین در ایران مقدمه ای تاریخی (جلد اول: دوره قاجار)|نویسنده=نبوی رضوی، سید مقداد|زبان=فا|شناسه=978-600-8514-30-5|ناشر=شیرازه کتاب ما|سال=بهمن ۱۳۸۹}}</ref>
 
== آموزه‌های باب ==
خط ۲۳:
مَن یُظهِرُهُ الله (به معنی: ''کسی که خدا او را ظاهر خواهد ساخت'') به باور [[بابیان]] و [[بهائیان]]، فردی است که بنا به [[کتاب بیان]] فرستاده [[خدا]] است و خداوند بعد از [[سید علی محمد شیرازی]] او را به [[پیامبری]] برخواهد گزید تا راهنمای بشر و نجاتگر عالم باشد. به اعتقاد [[بهائیان]]، مَن یُظهِرُهُ الله، همان [[بهاءالله]]، شارع [[دیانت بهائی]] است.<ref>«دین بهایی آیین فراگیر جهانی»، نوشتهٔ ویلیام هاچر و دوگلاس مارتین، صفحهٔ ۴۵</ref>
[[پرونده:AzaliinQ.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|گروهی از مؤمنین ازلی در قبرس. فخرتاج و قمرتاج دولت‌آبادی در میان بازماندگان میرزا یحیی صبح ازل در قبرس (حدود سال ۱۳۲۸ ش)- در این تصویر میرزا عبدالعلی ازل (فرزند صبح ازل) و همسرش در وسط نشسته‌اند. در ردیف پشت، از سمت چپ، نفر نخست: فخرتاج دولت‌آبادی، نفر چهارم: جلال ازل (پسر میرزا عبدالعلی ازل)، نفر پنجم: عصمت‌خانم (دختر میرزا بدیع‌الله فرزند بهاءالله، و همسر جلال ازل)، نفر ششم: محمّد رشاد: نوهٔ شیخ احمد روحی و نفر هفتم: قمرتاج دولت‌آبادی ایستاده‌اند. این دو خواهر حدود ده‌سال پس از درگذشت برادرشان، حاج میرزا یحیی دولت‌آبادی (جانشین صبح ازل در مقام شهید بیان)، به قبرس رفتند تا از بازماندگان صبح ازل آگاهی یابند. ایشان در آن مسافرت به بازسازی آرامگاه صبح ازل پرداختند و توانستند اسناد مهمی از مجموعهٔ شخصی او (مانند «لوح وصایت» و «لوح مکتب‌خانهٔ من یظهره الله») را به ایران بیاورند. برخی از آن اسناد حدود شش‌سال بعد در کتاب قسمتی از الواح خط نقطهٔ اولی و آقا سیّد حسین کاتب آورده شد.]]
از اساسی‌ترین آموزه‌های سید علی محمد باب این نکته است که نتیجه و ثمره آیین او باید شناخت و ایمان به «مَن یُظهره الله» باشد.<ref name=":162"/> باب به کرّات در آثار خود به ظهور «مَن یُظهره الله» اشاره می‌کند<ref>BÁBISM By Edward G. Browne.p۳۳۸</ref> و از پیروان خود می‌خواهد که شناخت و ایمان خود را به تصدیق هیچ‌کس حتی خود باب و هیجده حوّاری اولیه وی (حروق حی) مشروط نکنند و موعود را از آثار و صفات خود او بشناسند و نه از اشاره و دلالت دیگران.<ref name=":30">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Báb|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=290-291|زبان=English}}</ref> باب حتی پیروانش را برحذر می‌دارد که مبادا مانند ادیان قبل که با استدلال به کتاب آسمانی خود از پیامبر بعدی محروم شدند با استدلال به آثار باب از ایمان به «مَن یُظهره الله» محروم شوند،<ref name=":30"/><ref name=":022">{{یادکرد کتاب|نشانی=http://reference.bahai.org/fa/t/se/GPB/gpb-106.html|عنوان=قرن بدیع|نام خانوادگی=ربانی|نام=شوقی|ناشر=موسسه معارف بهائی|سال=۱۱۹۲|شابک=|مکان=کانادا|صفحات=۹۱}}</ref> مقام موعود به گفته باب بالاتر از آنست که حتی آثار خود باب لیاقت اشاره به وی را داشته باشد.<ref name=":30"/> باب در آثارش از نزدیکی ظهور موعود می‌گوید و برای زمان ظهور او به سال نه و سال نوزده اشاره می‌کند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=۳۴۸–۳۵۷|زبان=English}}</ref> اندکی پس از یک دهه از آغاز دعوت باب در سال ۱۸۴۴، یعنی چند سال پس از اعدام وی در سال ۱۸۵۰، بیش از ۲۵ نفر ادعای من یظهره‌اللهی کردند.<ref name="autogenerated2">محمود صدری، استاد دانشگاه تگزاس، به نقل از دانشنامه جهان اسلام، مدخل بهائیت</ref><ref name="autogenerated3">Smith, Peter (۲۰۰۰). «He whom God shall make Manifest". A concise encyclopedia of the Bahá'í Faith. Oxford: Oneworld Publications. pp. 180–181. {{ISBN|1-85168-184-1|en}}.</ref> دنیس مکین نام بیست نفر از مدعیان را فهرست کرده‌است.<ref name="IranicaDivisions">Denis MacEoin, "Divisions and Authority Claims in Babism (1850-1866)," Studia Iranica 18:1 (1989), p. 94-101</ref>[[میرزا اسدالله خویی]] دیّان یکی از اولین کسانی بود که چنین ادعایی کرد و قبل از این که طرفداران قابل توجهی کسب کند در بغداد احتمالاً با توطئه صبح ازل به قتل رسید.<ref>Smith, Peter (2000). "Dayyan". A concise encyclopedia of the Bahá'í Faith. Oxford: Oneworld Publications. pp. 118. {{ISBN|1-85168-184-1|en}}.</ref> نوزده سال بعد از دعوت باب، بهاءالله در سال ۱۸۶۳ در جمع یارانش و بعدتر در سال ۱۸۶۶ به صورت عمومی تر ادعای من یظهره اللهی کرد<ref name="autogenerated3"/> و عموم بابیان به وی ایمان آوردند.<ref name="Balyuzi 19734"/><ref name=":143">{{یادکرد کتاب|عنوان=Iran: A Modern History|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Yale University Press|سال=2017|شابک=0300112548|مکان=|صفحات=246|زبان=English}}</ref> گروه اندکی که به طرفداری از میرزا یحیی ازل بابی باقی ماندند ازلی نام گرفتند. البته شخص بهاءلله در نوشته‌ها و نیز گفتگویی که با میرزاآقاخانمیرزا آقاخان کرمانی داشت، از پیروان میرزا یحیی با عنوان اهل بیان یاد می‌کند و ازلیان، عنوانی بود که برای نخستین بار از سوی عباس افندی برای اشاره به ایشان بکار رفت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کارنامه و تاثیر دگراندیشلن ازلی در ایران: جدال حافظه با فراموشی|زبان=فارسی|نویسنده=بختیاری، منوچهر|ناشر=فروغ}}</ref> ازلیان ظهور [[من یظهره الله]] را در فاصله ای خیلی دور پیش‌بینی می‌کردند و معتقد بودند ظهور موعود زودتر از دست کم ۲۰۰۰ سال از ظهور باب و قبل از مورد قبول گرفتن دین باب در بسیاری از کشورها رخ نخواهد داد.<ref name=":11">Hierarchy, Authority and Eschatology in Early Bábí Thought by Denis MacEoin published in In Iran: Studies in Bábí and Bahá'í History vol. 3,p۱۲۹٬۱۳۰</ref> با این وجود ازلیان در پی تبلیغ و جهانگیرکردن آئین بابی بر نیامدند و با تقیه و پنهان کردن هویت دینی خود عملاً در جامعه اسلامی حل شدند.<ref name=":182"/> البته در سال‌های اخیر، جامعه ازلی مجدداً فعالیت خود را شروع کرده و در نخستین گام با راه اندازی وبگاه Bayanic.com بسیاری از کتب، نوشته‌ها، ادعیه و نامه‌های چهره‌های برجسته بیانی (باب، صبح ازل و قدوس) را بارگذاری کرده‌اند.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=The Religion of Bayan|نشانی=http://bayanic.com/index.php|وبگاه=bayanic.com|بازبینی=2021-03-08}}</ref>
 
== میرزا یحیی نوری ملقب به صبح ازل ==
[[میرزا یحیی نوری]] معروف به [[صبح ازل]]، ''وحید'' و ''ثمره'' در سال ۱۲۴۷ قمری مطابق ۱۸۳۱میلادی در تهران محله عرب‌ها چشم به جهان گشود.<ref name="ReferenceA">{{یادکرد کتاب|عنوان=تارخ ظهورالحق|نام خانوادگی=فاضل مازندرانی|نام=اسدالله|جلد=۵|صفحه=۴۹۲|زبان=پارسی|فصل=تصویر از نسخه خطی|پیوند نویسنده=اسدالله فاضل مازندرانی}}</ref> مادرش هنگام تولد وی درگذشت و پرستاری از این طفل از همان بدو ولادت بنابر دستور پدر به خدیجه خانم مادر [[میرزا حسینعلی نوری]] محول گردید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نقطةالکاف|نام خانوادگی=کاشانی|نام=میرزاجانی|نام۲=Edward G|ناشر=E.J. BRILL|سال=۱۹۱۰|نام خانوادگی ویراستار=PERSAN|نام ویراستار=MS. SUPPL.|پیوند ویراستار=MS. SUPPL. PERSAN|مکان=لیدن هلند|صفحه=۲۳۹|صفحات=۲۹۷|زبان=پارسی|فصل=شرح حال جناب ازل|پیوند نویسنده=میرزاجانی کاشانی|نام نویسنده سرمقاله=Browne|پیوند نویسنده۲=ادوارد براون}}</ref> وی یکی از شخصیت‌های مشهور در میان بابیان و بهائیان است. در سال ۱۲۶۳ به سبب تکاپوهای زیادی که برادرش، بهاءالله، در گسترش آیین باب داشت، با آن اعتقاد آشنا شد و به جمع پیروان باب پیوست.<ref name="ReferenceA"/>
[[پرونده:Babvesayat.jpg|بندانگشتی|تصویر صفحه نخست لوح وصایت باب به صبح ازل]]
باب در آثارش به نزدیکی ظهور مَن یُظهِرُهُ الله، کسی که نتیجه و ثمره آئین بابی باید شناخت و ایمان به او باشد، اشاره می‌کند.<ref name=":162"/> وی همچنین از بابیان می‌خواهد که در شناسایی و ایمان خود کاملاً مستقل عمل کنند و موعود را به خود او بشناسند و نگذارند افراد دیگر، حتی خود باب و حروف حیّ، یا آثار باب مانع شناسایی آنان شوند.<ref name=":022"/> از اینرو در آئین بابی وصیّ (جانشین) و مفسّر آثار به آن مفهوم که در سایر ادیان هست وجود ندارد و جانشینی که باب تعیین نمود در واقع رهبر اسمی جامعه بابی بعد از وی بود.<ref name=":6">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=۳۴۸–۳۵۷|زبان=English}}</ref> البته ازلیان با اشاره به متن صریح لوح وصایت باب و شماری از توقیعات دیگر که در آن باب، صبح ازل را ''مرآت'' خود می‌خواند، این نظریه بهاپیانبهاییان را به چالش می‌کشند. باب در بسیاری از توقیعات و نامه‌های خود نه تنها صبح ازل را مرآت خود می‌خواند بلکه جمله عرفانی مربوط به وحدت دو نفس یعنی ''انا انت و انت انا'' (من تو هستم و تو منی) را در مورد وی بکار می‌برد.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=تنبیه النائمین|نویسنده=نبوی رضوی، سید مقداد|ناشر=نشر نگاه معاصر|سال=۱۳۹۴}}</ref> به عبارتی دیگر، در رده دیانت بیانی، با مقام‌های نقطه، مرآت و شهید بیان مواجه هستیم. شایان ذکر است که برخلاف نظریه بهاپیان،بهاییان، باب در چندین لوح به صراحت ریاست جامعه بیانی را به صبح ازل می‌سپارد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://library.princeton.edu/visual_materials/Babi/listing.html|عنوان=وبگاه کتابخانه مجازی دانشگاه پرینستون شامل متون بابی}}</ref>
 
کمی قبل از اعدام سید علی‌محمد باب عبدالکریم قزوینی، یکی از کاتبان باب توجه او را به اهمیت تعیین جانشین جلب نمودند و باب تعداد مشخصی لوح نوشته آن‌ها را به عبدالکریم داد<ref name="Amanat">Amanat, Abbas (1989). Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran. Ithaca: Cornell University Press p.384</ref> تا به دست میرزا یحیی و بهاءالله برساند.<ref name="Amanat"/> باب در لوحی که معمولاً به عنوان [[وصیت‌نامه]] باب از آن یاد می‌شود، میرزا یحیی را به عنوان رهبر بابیان پس از بنیان‌گذار جنبش، تعیین نمود.<ref name=":42">{{cite book|url=http://www.h-net.org/~bahai/diglib/books/K-O/N/Succeseur/Succeseur.htm|title=Qui est le succeseur du Bab?|last=Nicolas|first=A.L.M|publisher=Librairie d'Amerique et d'Orient|year=1933|isbn=|location=Paris|page=15|pages=|language=English}}</ref><ref name="autogenerated1">[Denis MacEoin Reviews Making the Crooked Straight H-Bahai, 2001 http://www.fglaysher.com/bahaicensorship/MacEoinRev.htm#_ftnref16]</ref> در همین لوح به وی دستور داده شده‌است که از [[من یظهره‌الله]] در زمان ظهورش پیروی کند.<ref name="Manuchehri 2004">{{cite journal|last=Manuchehri|first=S.|year=2004|title=The Primal Point’s Will and Testament|url=http://www.h-net.org/~bahai/notes/vol7/BABWILL.htm|journal=Research Notes in Shaykhi, Babi and Baha'i Studies|language=English|volume=Vol. 7|issue=No. 2|access-date=۱۰ فوریه ۲۰۱۲|archive-url=https://web.archive.org/web/20041208211101/http://www.h-net.org/~bahai/notes/vol7/BABWILL.htm|archive-date=۸ دسامبر ۲۰۰۴|dead-url=yes}}</ref> رهبری وی جنجال‌برانگیز بود. وی کمتر در میان بابی‌ها حاضر می‌شد. منوچهری ادعا می‌کند که دلیل در خفا ماندن او بخشی از وصیت‌نامه سید علی محمد شیرازی است که او را به محافظت از خویش توصیه کرده‌بود.<ref>{{cite journal|last=Manuchehri|first=S.|year=۲۰۰۴|title=The Primal Point’s Will and Testament|url=http://www.h-net.org/~bahai/notes/vol7/BABWILL.htm|journal=Research Notes in Shaykhi, Babi and Baha'i Studies|volume=Vol. 7|issue=No. 2|access-date=۱۰ فوریه ۲۰۱۲|archive-url=https://web.archive.org/web/20041208211101/http://www.h-net.org/~bahai/notes/vol7/BABWILL.htm|archive-date=۸ دسامبر ۲۰۰۴|dead-url=yes}}</ref> براون معتقد است رهبری میرزا یحیی در عراق رهبری اسمی بوده و در عمل ساماندهی امور را بهاءالله، برادر ناتنی وی انجام می‌داده.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=A Year Amongst the Persians|نام خانوادگی=Browne|نام=Edward|سال=1893|شابک=32044004437067|مکان=London|صفحات=64|زبان=English}}</ref> دنیس مکین بر این نظر است که تعیین میرزا یحیی به عنوان جانشین رسمی باب، تنها برای حفظ بهاءالله از خطر و با پیشنهاد بهاءالله و عبدالکریم قزوینی و موافقت باب بوده‌است.<ref name="autogenerated1"/><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قبله عالم، «اندرزی برای شاهزادگان»|نام خانوادگی=امانت|نام=عباس|ناشر=نشر کارنامه|سال=۱۳۸۳|شابک=|مکان=|صفحات=}}</ref> خطری که بهاءالله را تهدید می‌کرد از جانب امیر کبیر بود.<ref name="ReferenceC">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=349|زبان=English}}</ref> به گفته سعیدی اگر امیر کبیر به نقش کلیدی بهاءالله در جامعه بابی پی می‌برد حتماً او را به قتل می‌رساند.<ref name="ReferenceC"/> این تحلیل اول بار توسط عباس افندی در «مقاله شخصی سیاح» مطرح شد.<ref name=":7">{{Cite journal|last=MAC EOIN|first=D.|date=1989-01-01|title=Divisions and Authority Claims in Babism (1850-1866)|url=http://dx.doi.org/10.2143/si.18.1.2014576|journal=Studia Iranica|volume=18|issue=1|pages=93–129|doi=10.2143/si.18.1.2014576|issn=0221-5004}}</ref> شوقی افندی نیز می‌گوید باب میرزا یحیی را به عنوان «مرجع اسمی» جامعه بابی انتخاب کرده بود و به نقل از «مقاله شخصی سیاح» تحلیلی مشابه تحلیل فوق ارائه می‌دهد.<ref>God passes by,p 28</ref> اما از سویی دیگر، عزیه خانم نوری، خواهر بزرگ بهاءلله و صبح ازل در رساله تنبیه النائمین ملقب به رساله عمه که خطاب به عباس افندی نگاشته شده، با دفاع از ریاست مطلق صبح ازل ادعای عباس افندی مبنی بر نمایشی بودن ریاست صبح ازل را مردود می‌شمارد. وی آرای کنت دوگوبینو در کتاب ادیان و فلسفه‌های آسیای مرکزی را قابل توجه می‌داند؛ زیرا اولا گوبینو کتاب مذکور را در دومین مأموریتش به ایران ۱۲۷۸–۱۲۸۱ هـ ق نگاشته و تا این ایام هیچ نوع مخالفتی با جانشینی صبح ازل در میان جماعت بابیه بروز نکرده بود. ثانیاً: وی نخستین کسی است که دربارهٔ جزئیات وقایع بابیه دست به قلم برده و نوشته او از جمله منابع اساسی به‌شمار می‌رود. گوبینو در کتاب مذکور پس از ذکر وقایع قلعه شیخ طبرسی و اعدام علی محمد شیرازی، دربارهٔ صبح ازل می‌نویسد: «اختیار او به وصایت، بکلیبه‌کلی بی مقدمه بود و فوراً بابیان او را بدین سمت شناختند». توجه گوبینو بر این اساسی که «بکلیبه‌کلی بی مقدمه بود» نشان می‌دهد که بنا به تصریحات کتاب: بیان و الواح و مکاتبات علی محمد شیرازی مسئله ظهور من یظهره الله نه ظهوری قریب‌الوقوع بود و نه مبتنی بر امر وصایت.<ref name=":0"/> هم چنین [[ادوارد براون|ادوارد جی. براون]]، خاورشناس و ایران‌شناس بلندآوازه انگلیسی که از طریق کتاب کنت گوبینو با جنبش بابی آشنا شده و سال‌های بسیاری از زندگی خود را وقف مطالعه تاریخ و آموزه‌های بابی و بهائی نموده بود بر صحت ریاست و جانشینی صبح ازل پس از باب تأکید کرده‌است.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=Edward G. Browne - Bahaipedia, an encyclopedia about the Bahá’í Faith|نشانی=https://bahaipedia.org/Edward_G._Browne|وبگاه=bahaipedia.org|بازبینی=2021-03-07|کد زبان=en}}</ref> وی شخصاً با صبح ازل در قبرس و با بهاءلله و شماری از بهاپیانبهاییان سرشناس در فلسطین دیدار کرد. در سال ۱۹۱۰ میلادی، براون موفق به یافتن نسخه منحصر به فردی از کتاب [[نقطةالکاف|نقطه الکاف]] تألیف حاجی میرزا جانی کاشانی از نخستین اصحاب باب شد. این کتاب را بنا بر آرای بسیاری از تاریخ پژوهان می‌توان نخستین تاریخ‌نگاری ظهور باب و آیین بابی دانست. حاجی میرزا جانی کاشانی خود از نخستین گروندگان به باب بود که در جریان ترور ناموفق ناصرالدین شاه در ۱۲۶۸ قمری به قتل رسید و از این رو یادداشت‌های وی مصداق تاریخ‌نگاری مستقیم و بی واسطه جنبش باب به‌شمار می‌آید. ادوارد براون با کمک [[محمد قزوینی|محمدخان قزوینی]] مشهور به علامه قزوینی از سرآمدان فرهنگ و ادب و تاریخ پژوهی زمان خود، کتاب را در شهر لایدن هلند منتشر نمود. علامه قزوینی و ادوارد براون علاوه بر تصحیح و تنظیم کتاب هر یک مقدمه ای نیز بر متن کتاب می‌نگارند. بنا بر نظر خوان کول، تاریخ پژوه و بهائی پژوه برجسته امریکاییُ، مقدمه براون آشکارا نشان از نزدیکی و همراهی قلبی وی با صبح ازل و ترجیح وی بر بهاءلله دارد. در این مقدمه و نوشتارهای بعدی، براون می‌کوشد تا وصایت و ریاست صبح ازل بر جامعه بابی را اثبات کند. علاوه بر این، براون به صراحت از انحراف جامعه بهائی از آموزه‌های باب سخن می‌گوید و به نکوهش فعالیت‌های بهائیان در راستای کم‌اهمیت جلوه دادن و فروکاستن مقام باب و نیز عدم خوانش نوشته‌های باب می‌پردازد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://iranicaonline.org/articles/browne-edward-granville|وبگاه=iranicaonline.org|بازبینی=2021-03-07|نویسنده=Juan Cole|کد زبان=En|تاریخ=December 2012|عنوان=Edward G. Browne}}</ref> اهمیت و تأثیر وسیع این کتاب تا جایی گسترش یافت که عباس افندی را به واکنش واداشت. عباس افندی چنان از متن این کتاب مشوش و خشمگین شده بود که به دستور مستقیم وی، میرزا ابوالفضل گلپایگانی و سید مهدی گلپایگانی کتاب «کشف الغطاء عن حیل الاعداء» را به منظور ابطال و بی‌اعتبار سازی کتاب نقطه الکاف نوشتند و در آن با زیر سؤال بردن اصالت نقطه الکاف، آن را به همدستی و نیرنگ ازلیان و ادوارد براون نسبت دادند. اما در نهایت این کتاب هرگز به میزان اثر گذاری، دقت و اهمیت نقطه الکاف حتی نزدیک نشد. سرانجام در ۱۹۱۷ و پس از فتح فلسطین توسط نیروهای انگلستان، این کتاب این بار به دستور عباس افندی و به منظور جلوگیری از نارضایتی و خشم انگلیسی‌ها نسبت به محتویات کتاب که شدیداً به ادوارد براون چهره درخشان دانشگاهی انگلستان تاخته بود، به سرعت جمع‌آوری شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ نوپدید نبیل زرندی|زبان=فا|نویسنده=محمد محیط طباطبایی|ناشر=مجله گوهر|تاریخ=آذر ۱۳۵۴|ص=704}}</ref>
 
== جدا شدن بهائیان از بابیان (ازلیان) ==
خط ۳۶:
{{همچنین|بهائیان ایرانی|بابیان}}
 
پس از تیرباران شدن [[سید علی‌محمد باب]]، پیروانش که به «بابی»، مشهور بودند و بر پایهٔ گفتهٔ باب در [[کتاب بیان]]، در پی موعود آیین بابی-که در کتاب بیان با عنوان «[[من یظهره الله]]» از آن یاد شده-می‌گشتند.<ref name="Iranica2"/> [[بهاءالله]] در سال ۱۸۶۳ میلادی، خود را «[[من یظهره الله]]» یا همان موعود کتاب بیان خواند.<ref name="ReferenceA2"/> بیشتر بابیان به او باورمند شده و بهائی نامیده شدند؛<ref name="Balyuzi 19734"/><ref name=":143"/> برخی از بابیان، به سنت موجود، وفادار مانده و با پیروی از نابرادری کوچک بهاءالله یعنی میرزا یحیی نوری (معروف به [[صبح ازل]])، ازلی یا بیانی، نام گرفتند؛ شمار ازلی‌ها اکنون اندک است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=The New Believers|نام خانوادگی=Barrett|نام=David|ناشر=Cassell & Co|سال=2001|شابک=0304355925|مکان=London, UK|صفحات=246|زبان=English}}</ref> میرزا یحیی نوری، فعالیت چندانی نشان نداد؛ ولی [[بهاءالله]] کیش [[بهائیت]] را پدیدآورد<ref name="ReferenceA2">سجادی، صادق؛ بابیه، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج11</ref> که به دینی جهانی، تبدیل شده‌است.<ref>{{یادکرد وب|تاریخ=2016-11-20|نشانی=https://web.archive.org/web/20161120153112/https://www.britannica.com/topic/religion-Year-In-Review-2010/Worldwide-Adherents-of-All-Religions|عنوان=Religion: Year In Review 2010 - Worldwide Adherents of All Religions {{!}} Britannica.com|بازبینی=2018-08-02}}</ref> البته در آمریکا و در زمان حیات عباس افندی، در سال ۱۹۰۶، یک بهاپیبهائی آمریکایی سوئدی‌تبار با نام [[آگوست استن استرندز]] پس از مطالعه آثار ادوارد جی. براون در مورد تاریخ و اندیشه‌های جریان بابی و انشعاب ازلی/بهائی، با انتشار نامه‌های سرگشاده ای به محفل ملی آمریکا، بهاءلله را پیامبری دروغین خواند و آن‌ها را به تجدید نظر در باور خود و پیوستن به صبح ازل ترغیب کرد. وی در رساله‌ای که از شیکاگو منتشر نمود، به صراحت در صفحه ۲۸ اعلام کرد که مطالعه ''تاریخچه '''بابی''' بعلاوه دستنویس‌های مقدسشان ثابت می‌کند یک دستکاری وحشتناک، تغییر و پس و پیش کردن معانی، توسط بهائیان انجام شده‌است''. بار دیگر (در صفحه ۲۸) می‌نویسد که ''مدارک فراوانی داریم که دستکاری، پس و پیش کردن، تغییر، تحریف و دزدی از'' دستنویس‌های مقدس ''مذهب بابی'' ''را'' بدست ''بهائیان'' ''نشان می‌دهد.'' استن استرندز در سال ۱۹۲۷ و در دوران پیشوائی شوقی افندی، توسط شخص شوقی رسماً از ساختار اداری و تشکیلاتی بهائی به دلیل ''ازلی بودن'' طرد شد.<ref>[[آگوست استنسترندز|Stenstrand'S, August J]]; [[ادوارد براون|Browne, Edward G]] (2006). " what did Stensterand write". In [[محمدعبدالله الاهری|al-Ahari, Muhammad Abdullah]]. ''THE COMPLETE CALL TO THE HEAVEN OF THE BAYAN''. Daltaban Peyrevi. Chicago: Magribine Press. p. 12. [[شماره استاندارد بین‌المللی کتاب|ISBN]]</ref>
 
== آیین بیانی پس از صبح ازل ==
خط ۵۶:
 
در کتاب [http://www.bayanic.com/lib/fwd/asma/Asma-FWD.html الأسماء کلشیئ]
(چهار شأن) در سال ۱۲۶۵ هجری قمری در جواب مؤمنی به اسم رفیع (در ظل اسم رفیع در این کتاب) چنین آمده‌است: ''انما قد ذکرت فی الکتاب من اول سنة البدیع فی البیان'' ترجمه:(در این نامه از مبدأ تاریخ و تقویم پرسیده‌ای) شماازشما از پنجم جمادی اولی سال هفتم ظهور (۱۲۶۶) حساب کنید ''ثم کل واحد شهر تحسبون'' ترجمه: هر نوزده روز را یک ماه حساب کنید. ''و ما یزید انتم من بعد تنقصون'' ترجمه: چند روز اضافه را به سال بعد ببرید. ''کل شهر تسعة عشر یوما و کل سنة تسعةعشر شهرا و کل حول ثلثمأة و ستین ثم واحدا '' ترجمه :هر ماه نوزده روزاست و هر سال نوزده ماه و هر سال ۳۶۱ روز باشد نه زیاده. ''و لا تومرنّ بالقمر فی طلوعه و لا بما انتم بالشمس تحسبون'' ترجمه: به قمری یا شمسی حساب نکنید. ''قد رفعنا عنکم ما انتم فیه تختلفون'' ترجمه: ما آن دو تقویم را برداشتیم به سبب آنچه در آن اختلاف می‌کردید (اختلاف دقایق و کبیسه‌ها که در اسلام باعث شد روزهای احزان و اعیاد مورد اختلاف باشد). ''و من لم یُسمیٰ شیئا بغیر ما قد سمّاه الله فیکون مشرکا'' ترجمه:هر کس در این باره بر خلاف حکم خدا عمل کند مشرک است.
 
=== تقویم دین بیانی ===