6) [[ملاصدرا]] اسناد نور به آسمانها و زمين یعنی وجود هر چيزی معادل است با نوری که با آن, ماهيت و ذات شیء ظهور می يابد. خداوند انوار را از ذات نورانی خود پديد می آورد. اين معنای سادة ايجاد است. ميان ذات مصنوع و ذات صانع نوعی تناسب و سنخيت برقرار است. وجود را نمی توان به ماهيات نسبت داد, بلکه وجود و تحقق را می توان تنها, به وجود محض اسناد کرد. موجودات [يا ماهيات موجود], صرفاً, وجود فرعی اشتقاقی دارند, چونان آينه هايی که فقط, بازتابانندة نور وجودند.
۶7) [[ماتریدی]] در تفسیر این آیه اینگونه آوردهاست که به وسیله خدا؛ آسمان و زمین روشن هستند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=:1425ماتریدی، 463/3}}</ref>
۷8) در تفسیر طبرسی به نقل از ابنعباس، زجاج و مجاهد، نور اداره کننده امور آسمانها و زمین است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طبرسی18:1421}}</ref>
۸9) [[فخر رازی]] مفسر سنی اهل ایران معتقد است چون نور سبب ظهور اشیا است و هدایت هم در این معنا با نور شریک است، لذا در اینجا نیز میتوان نور را بر هدایت اطلاق کرد. پس باید گفت: اللَّهُ نُورُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ، یعنی الله ذُو نُور السَمَواتِ وَ الْارْضِ که در واقع، همان هدایت الهی است که برای اهل آسمان و زمین حاصل میشود؛ در این صورت معنای آیه این است که: الله هَادِی السَمَواتِ وَ الْارْضِ.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فخر رازی، 1420: 23/ 379، فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420ق.}}</ref>
۹10) در ''تفاسیر [[محمد بن ابیحاتم|ابن ابیحاتم]]'' و ''[[ابن کثیر]]'' الله هادی آسمانها و زمین است»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ابن ابیحاتم، عبدالرحمن بن احمد، تفسیر ابن ابیحاتم، ریاض، مکتبة نزار مصطفی الباز، 1419ق.}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ابن کثیر، اسماعیلبن عمر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1419ق.}}</ref>
۱۰11) [[عبدالرحمان سیوطی|''عبدالرحمن سیوطی'']] مفسر سنی بیان میدارد ''که'' مراد از نور، این است که او مدبر آسمانها و زمین است؛ چرا که او با حکمت بالغه و حجت نیّره خود عالم وجود را تدبیر میکند مانند رئیسِ عالِم و دانشمندِ یک شهری را که آن شهر را به خوبی تدبیر میکند، به نورالبلد توصیف میکنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الدرالمنثور فی تفسیرالمأثور، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، 1404ق.}}</ref>
۱۱12) [[مولوی]] شاعر حنفی مذهب ایرانی بر این باور است که خداوند از سر ناچاری استعارهٔ نور را برای خود به کار بردهاست وگرنه برمبنای آیه" لیس کمثله شیء " جای هیچگونه تشبیه و استعاره برای تعریف او نیست.
ورنه لا عین رات چه جای باغ
تا برد بوی آنکه او حیران بوَد
۱۲13)[[مرتضی مطهری]] معتقد است خدا نور تمام جهان است. به این معنی که ذات الهی ذات پیدا و پیدا کننده است، پیداترین پیداها و روشنترین روشنها اوست و هر چیزی که روشن است، از پرتو او روشن است، هر چیزی که پیداست از پرتو او پیداست. به این معنا خدا نور است. خداست آنچه که پیداست به خود و به ذات خود، چیزی او را پیدا نکردهاست. چیزی است که هر چیز دیگر به او پیداست و به نور او پیداست و از فروغ او پیداست.<ref name=":7">{{یادکرد کتاب|عنوان=آشنایی با قرآن 4 (مطهری، مرتضی)، جلد: 1، صفحه: 97}}</ref>
۱۳14) [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] در کتاب مثالهای زیبای قرآن بیان میکند: خداوند همانند نور، منشأ هدایت، تربیت، نیرو، قدرت و از بین برنده موانع است؛ بدین جهت اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ است<ref name=":8">{{یادکرد کتاب|عنوان=مکارم شیرازی، 1383: 2/ 104، مکارم شیرازی، ناصر، مثالهای زیبای قرآن، قم، نسل جوان، 1383.}}</ref>
۱۴15) بر طبق [[دانشنامه عقاید اسلامی|دانشنامه عقاید اسلامی]] خداوند، نور آسمانها و زمین است روشن کننده آنها و فرمان دهنده آنها و راهنمای آنهاست. پس آنها با [کمک] خدا در نیازمندیها و منافعشان راه رامی یابند، همانطور که در روشنایی و درخشندگی، راه را پیدا میکنند.<ref name=":9">{{یادکرد کتاب|عنوان=دانشنامه عقاید اسلامی نویسنده: محمدی ریشهری، محمد جلد: 7 صفحه: 305}}</ref>
=== مرجع ضمیر و مراد از نور در «مثل نوره» ===
|