کنستانس انطاکیه: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏ابتدای زندگی: ویراستاری جزئی
جز ←‏ازدواج نخست: ویراستاری جزئی
خط ۵۱:
 
=== ازدواج نخست ===
ریموند پواتیه در آوریل ۱۱۳۶ به انطاکیه رسید.{{sfn|Runciman|1989|p=۱۹۹}} [[رالف دامفرانت|پاتریارک لاتین اورشلیم، رالف دامفرانت]]، آلیس را متقاعد کرد که حضور ریموند در شهر برای این است که وی برای ازدواج با آلیساو آمده نه دختر نه ساله‌اش.{{sfn|Runciman|1989|pp=۱۹۹–۲۰۰}} با این حالحال، کنستانس از کاخ ربوده شد و رالف دامفرانت ازدواج وی با ریموند را در کلیسای جامع تأیید و تقدیس کرد.{{sfn|Runciman|1989|p=۲۰۰}} پس از ازدواج، ریموند به‌عنوان حاکم شاهزاده‌نشین منصوب شد و آلیس نیز پس از به [[لاذقیه]] رفت.{{sfn|Runciman|1989|p=۲۰۰}}
 
راجر دوم در ابتدای سال ۱۱۴۷ پیشنهادی به [[لوئی هفتم]] مبنیپیشنهاد بر انتقالداد صلیبیون به اراضی مقدس طی [[جنگ صلیبی دوم]] رابه داداراضی مقدس منتقل شوند.{{sfn|Norwich|1992|pp=۴۸۴–۴۸۶}} با آگاهی از دعوی راجر بر سر شاهزاده‌نشین انطاکیه، لوئی هفتم و همسرش [[الینور آکوتین]] (دختر عموی ریموند پواتیه) پیشنهاد وی را رد کردند.{{sfn|Norwich|1992|p=۴۸۶}} لوئی به همراه دیگر صلیبیون در مارس ۱۱۴۸ به انطاکیه رسیدند.{{sfn|Runciman|1989|p=۲۷۸}} طولی نکشید که شایعاتی در مورد رابطه عاشقانه ریموند و الینور در میان صلیبیون پخش شد.{{sfn|Barber|2012|p=۱۸۸}} در این زمان صلیبیون درصدد ترغیب لوئی برای لشکرکشی به سمت [[حلب]]، پایتخت [[نورالدین زنگی]]، بودند اما لوئی با این درخواست مخالفت کرد و الینور را مجبور کرد که به همراه وی عازم اورشلیم شود.{{sfn|Runciman|1989|p=۲۷۸}}
 
=== بیوگی ===
ریموند در [[نبرد اناب|نبرد ایناب]] در طیخلال لشکرکشی علیه نورالدین زنگی در ۹ ژوئن ۱۱۴۹ کشته شد. طبق گفته [[ویلیام صوری]] از آنجایی که ۴ فرزند وی و کنستانس هنوز زیر سن قانونی بودند، کسی نبود که امور شاهزاده‌نشین را برعهده بگیرد.بگیرد؛{{sfn|Hodgson|2007|pp=۱۸۲–۱۸۳}} درحال اینآن زمانکه نورالدین زنگی به پادشاهی اورشلیم و دولت‌های صلیبی یورش برده بود و اراضی شاهزاده‌نشین انطاکیه در شرق [[رود عاصی]] را متصرف شده بود.{{sfn|Baldwin|1969|p=۵۳۳}} [[آیمری لیموژ]]، پاتریارک لاتین انطاکیه، در این زمان مسئولیت امور شاهزاده‌نشین را برعهده گرفته بود اما اشراف حاکمیت شخصی غیرمذهبی و سیاسی را ترجیح می‌دادند.{{sfn|Baldwin|1969|p=533}}{{sfn|Runciman|1989|pp=۳۳۰–۳۳۱}} پس از مرگ ریموند، [[بالدوین سوم]]، پسر عموی کنستانس، به‌سرعت به انطاکیه رفت و اداره امور را برعهده گرفت{{sfn|Baldwin|1969|p=533}}{{sfn|Runciman|1989|p=۳۳۱}} و پس از آن با نورالدین قراداد آتش‌بسیآتش‌بس منعقد کرد.{{sfn|Baldwin|1969|p=۵۳۳}}
 
در تابستان ۱۱۵۰ بالدوین بار دیگر به انطاکیه بازگشت. وی درصدد بود که کنستانس را برای ازدواج مجدد ترغیب کند. به همین خاطر گزینه‌هایی رورا برای وی در نظر گرفته بود اما کنستانس گزینه‌های وی را رد کرد.{{sfn|Runciman|1989|p=۳۳۱}} کنستانس با ترغیب بالدوین در ابتدای سال ۱۱۵۲ سفری برای ملاقات با وی و دو عمه‌اش، [[ملیساند اورشلیم|ملیساند]] و [[هودیرنا اورشلیم|هودیرنا]]، به [[طرابلس (لبنان)|تریپولی]] برودسفر کرد.{{sfn|Runciman|1989|p=۳۳۳}} عمه‌های وی تلاش کردند که وی را برای ازدواج مجدد با گزینه‌های مطرح‌شده ترغیب کنند اما کنستانس بدون آن که قولی در این زمینه بدهد، به انطاکیه بازگشت.{{sfn|Runciman|1989|p=333}}{{sfn|Hodgson|2007|p=187}}{{sfn|Barber|2012|p=۲۰۸}} براساس گفتهٔ ویلیام صوری، آیمری، پاتریارک انطاکیه، کنستانس را ترغیب به مخالفت برای ازدواج مجدد کرده بود چرا که بدین شکل می‌توانست خود حکومت و اداره شاهزاده‌نشین در دست داشته باشد.{{sfn|Barber|2012|p=208}}{{sfn|Runciman|1989|p=331 (note 1)}} امپراتور بیزانس، مانوئل یکم، نیز [[ژان راجریوس]] را برای ازدواج با کنستانس پیشنهاد کرد{{sfn|Runciman|1989|p=332}}{{sfn|Barber|2012|p=۲۰۸}} اما کنستانس به دلیل سن وی، از ازدواج با وی امتناع کرد.{{sfn|Runciman|1989|p=۳۳۲}}
 
[[استیون رانسیمان]] در این رابطه اشاره دارد کهدکه دلیل مخالفت وی با گزینه‌های بالدوین و مانوئل اینرا بوده‌است کهملاقات وی در این زمان با [[رینالد شاتیون]]، شوالیه‌ای فرانسوی، ملاقاتعنوان کرده بودکرده‌است.{{sfn|Runciman|1989|p=۳۴۵}} بابه وجود اینکهگفتۀ ویلیام صوری، رینالد را «یک شوالیه عادی» توصیف کرده بود،بود اما کنستانس تصمیم گرفت که با وی ازدواج کند.{{sfn|Barber|2012|p=۲۰۶}} نامزدی آنها بنا به تصمیم کنستانس مخفی ماند تا وی بتواند موافقت بالدوین را برای ازدواج بگیرد.{{sfn|Baldwin|1969|p=۵۴۰}}
 
=== ازدواج دوم ===
باپس تأییداز این که بالدوین این ازدواج توسطرا تأیید بالدوین،کرد، کنستانس و رینالد در ابتدای سال ۱۱۵۳ ازدواج کردند.{{sfn|Baldwin|1969|p=۵۴۰}} رینالد پس از آن کنترل امور را در دست گرفت.{{sfn|Runciman|1989|p=۳۴۵}} با این حال چندان محبوب نبود چرا که از نظر افرادش وی فردی تازه‌کار بود.{{sfn|Runciman|1989|p=۳۴۵}} تلاش و اقدامات وی برای افزایش بودجه منجر به بروز اختلافاتیاختلافات میانبین ویاو باو آیمری، پاتریارک انطاکیه،انطاکیه و امپراتورمانوئل بیزانس،یکم، مانوئلامپراتور یکم،بیزانس شد.{{sfn|Baldwin|1969|p=۵۴۰}} مانوئل یکم رینالد را مجبور کرد که در بهار سال ۱۱۵۹ با وی بیعت کند.{{sfn|Baldwin|1969|pp=۵۴۳–۵۴۴}} رینالد در نوامبر ۱۱۶۰ یا ۱۱۶۱ در هنگام غارت توسط مجدالدین اسیر و زندانی شد.{{sfn|Barber|2012|p=206}}{{sfn|Runciman|1989|p=۳۵۷}}
 
پس از اسارت رینالد، کنستانس آمادگی خود را برای برعهده‌گرفتن امور انطاکیه اعلاناعلام کرد اما اشراف انطاکیه همچون گذشته، حکم مرد را ترجیح می‌دادند.{{sfn|Runciman|1989|p=۳۵۸}} بالدوین پس از آگاهی از این امر، به‌سرعت خود را انطاکیه رساند و پسر ۱۵ ساله وی، [[بوهموند سوم انطاکیه|بوهموند سوم]]، را به‌عنوان حاکم قانونی انطاکیه اعلان کرد و آیمری را نیز به‌عنوان مسئول امور اداری شاهزاده‌نشین انتخاب کرد.{{sfn|Runciman|1989|p=۳۵۸}} کنستانس که مخالف این تصمیمات بود، مخالفت و شکایت خود را از بالدوین به امپراتور بیزانس، مانوئل یکم، برد.{{sfn|Runciman|1989|p=۳۵۹}}
 
مانوئل هیأتی شامل برادرزادهٔ خود، [[آلکسیوس برینوس کومننوس]] و [[ژان کاماتروس]] را عازم انطاکیه کرد تا مذاکراتی در باب ازدواج وی با دختر کنستانس، [[ماریا انطاکیه|ماریا]]، انجام دهند.{{sfn|Runciman|1989|p=۳۶۰}} پس از توافق، قرارداد ازدواج منعقد شد و امپراتوری بیزانس، کنستانس را به‌عنوان حاکم انطاکیه تأیید کردند.{{sfn|Runciman|1989|p=۳۶۰}} بالدوین که برای ملاقات با نمایندگان امپراتوری بیزانس به انطاکیه آمده بود، به این قرارداد اعتراض نکرد.{{sfn|Runciman|1989|p=۳۶۰}}
 
پسر کنستانس، بوهموند، در سال ۱۱۶۱ به سن قانونی رسید.{{sfn|Baldwin|1969|p=547}}{{sfn|Runciman|1989|p=۳۶۴}} کنستانس برای تحکیم موقعیت خود در برابر پسرش، کنستانس از فرماندار بیزانسی کیلیکیه، [[کنستانتین کالامانوس]] کمک خواست.{{sfn|Runciman|1989|pp=۳۶۴–۳۶۵}} با این حال بارون‌های انطاکیه با [[توروس دوم، شاهزاده کیلیکیه]]، متحد شدهشدند و کنستانس را مجبور به ترک انطاکیه کردند.{{sfn|Barber|2012|p=۲۱۵}} پس از حذف کنستانس، بوهموند کنترل امور را در دست گرفت.{{sfn|Barber|2012|p=۲۱۵}} طولی نگذشت که کنستانس پس از این ماجرا احتمالاً در [[لاذقیه]] یا [[جبیل]] درگذشت.{{sfn|Runciman|1989|p=365 (note 1)}}
 
== خانواده ==
خط ۹۸:
|14= ۱۴. [[گابریل ملیتن]]
}}
همسر نخست کنستانس، [[ریموند پواتیه]]، پسر دوم [[ویلیام نهم، دوک آکوتین]] و همسر دومش، [[فیلیپا تولوز]] بود.{{sfn|Meade|1991|pp=8, 22}}{{sfn|Dunbabin|2000|p=۳۸۴}} وی در سال ۱۱۱۴ متولد شد{{sfn|Meade|1991|pp=۱۸, ۲۲}} و طبق گفته ویلیام صوری وقتی ریموند در نبرد کشته شد، کنستانس دو پسر و دو دختر که هنوز زیر سن قانونی بودند، از وی داشت.{{sfn|Runciman|1989|p=330}}{{sfn|Hodgson|2007|p=۱۸۳}} پسر بزرگ آنها، [[بوهموند سوم انطاکیه|بوهموند]] بود که در هنگام مرگ پدرش ۵ سال بیشتر نداشت.{{sfn|Hodgson|2007|p=۱۸۳}} وی در سال ۱۱۶۳ پس از رسیدن به سن قانونی، حکومت انطاکیه بدست آورد. دختر بزرگ وی، [[ماریا انطاکیه|ماریا]]، که در اواخر دهه ۱۱۴۰ متولد شده بود، به واسطه زیبایی‌اش مشهور بود.بود،{{sfn|Garland|1999|p=۲۰۱}} وی در سال ۱۱۶۱ طی توافق و قراردادی با [[مانوئل یکم، امپراتور بیزانس|مانوئل یکم]]، امپراتوری بیزانس ازدواج کرد.{{sfn|Garland|1999|p=۲۰۱}} دختر کوچکتر کنستانس، [[فیلیپا انطاکیه|فیلیپا]] بود که در اواخر دهه ۱۱۶۰ با [[هامفری دوم تورون]] ازدواج کرد.{{sfn|Runciman|1989|p=۳۷۸}}
 
با این حال، مشخص نیست که پدر پسر دوم کنستانس، [[بالدوین انطاکیه|بالدوین]]، پسر دوم کنستانس ریموند پواتیه بوده‌است یا [[رینالد شاتیون]].{{sfn|Hamilton|2000|pp=xviii, 40–41}}{{sfn|Runciman|1989|p=365, Appendix III (Genealogical tree No. 2.)}} بالدوین در ۱۷ سپتامبر ۱۱۷۶ در [[نبرد میریوکیفالون]] — که فرمانده دسته‌ای از سواره‌نظام بود — کشته شد.{{sfn|Runciman|1989|p=۴۱۳}} با این حال، این موضوع مشخص است که رینالد پدر [[آگنس انطاکیه|آگنس]] بوده که بعدها به‌عنوان همسر [[بلای سوم|بلای سوم مجارستان]] انتخاب شده‌استشد.{{sfn|Runciman|1989|p=365 (note 2)}} دختر دوم رینالد و کنستانس، آلیس، نیز در سال ۱۲۰۴ همسر سوم [[آزو چهارم استه]] شد.{{sfn|Chiappini|2001|p=۳۱}}
 
== پانویس ==