جنبش مشروطه ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏انقلاب: اصلاح یادکرد
خط ۲۵۵:
 
== جریان مشروعه‌خواهی ==
در دهه‌های پیش از پیروزی جنبش مشروطه، علما و روحانیان برجسته دارای اختلاف نظر شدید در مورد مفهوم «[[آزادی]]» بودند. مخالفان مشروطه آن را به مفهوم بی‌قیدی و بی‌دینی می‌انگاشتند و با آن مخالفت می‌کردند. در مقابل، روحانیانی بودند که با ارائه تفسیری نو از مبانی شرعی، اسلام را با حکومت قانون و آزادی‌های فردی سازگار می‌دانستند. از نخستین روحانیان مسلمانی که از همان آغاز، به صورت نظری به دفاع از بنیان‌های فکری مشروطه‌طلبی برخاستند، ملا عبدالرسول کاشانی بود که با نگارش و انتشار رساله‌ای با نام ''[[رساله انصافیه]]'' از این ایده دفاع کرد که آزادی‌خواهی، ضرورتاً با اسلام در تعارض نیست و آنچه در تعارض این دو گفته می‌شود، ناشی از دریافت سنتی از احکام شرع است.<ref>{{پک|طباطبایی|۱۳۹۲|ک=تاملی دربارهٔ ایران|ف=نظریه مشروطه‌خواهی اهل دیانت|ص=۴۳۲–۴۳۱}}</ref> تا قبل از پیروزی انقلاب مشروطه، در حوزه نظری جدالی بین طرفداران نظام حاکمیتی سنتی و تحول‌خواهان وجود داشت. با تأسیس مجلس شورای ملی و تصویب قانون اساسی، بحث‌های جدیدی بین این دو گروه درگرفت. خطری که رایج و عملی شدن مفاهیم جدید، نظام سنتی را تهدید می‌کرد، بیش از پیش بر طرفداران آن آشکار می‌شد. رویارویی نظری علمای مشروطه‌خواه و مخالف مشروطه (که به مشروعه‌خواهان معروف شدند) از پیش از انقلاب شروع شده بود. شیخ فضل‌الله نوری، مهمترین و مشهورترین نماینده این جریان فکری است، که عاقبت جان خود را نیز در این راه از دست داد.<ref>{{پک|طباطبایی|۱۳۹۲|ک=تاملی دربارهٔ ایران|ف= نظریه مشروعه‌خواهی اهل دیانت|ص=۳۷۴–۳۷۳}}</ref> این گروه از روحانیان که آفاری از آنان تحت عنوان علمای سنت‌گرا یاد می‌کند، در مراحل پایانی انقلاب مشروطه به آن پیوستند و خواهان یک قانون اساسی بودند که تنها در بر گیرندۀ قانون اسلام شیعه و احکام علمای دین باشد.
 
نخستین بار در اوایل سلطنت محمدعلی شاه، [[مهدی‌قلی هدایت|مخبرالسلطنه]]، وزیر معارف پیشنهاد کرد که به جای مشروطه، از لفظ «مشروعه» استفاده شود. انتظار این بود که روحانیان مجلس با این پیشنهاد همراستا شوند و سایر نمایندگان شهامت مخالفت با آن را پیدا نکنند. اما اینطور نشد و مجلس با آن مخالفت کرد. در اعتراض، تعدادی از روحانیان تهران در [[حرم شاه عبدالعظیم|حرم عبدالعظیم]] بست نشستند، اما حرکت آنان با اقبال مردم همراه نشد و بی‌نتیجه پایان یافت.<ref>{{پک|یزدانی|۱۳۹۶|ک=کودتاهای ایران|ف=فصل دوم|ص=۷۱}}</ref> در حاشیه این بست‌نشینی، شیخ فضل‌الله با انتشار لایحه‌ها و رساله‌هایی، دیدگاه‌های خود را منتشر کرد و [[فتوا|فتواهایی]] مبتنی بر حرام بودن مشروطه صادر نمود.<ref>{{پک|طباطبایی|۱۳۹۲|ک=تاملی دربارهٔ ایران|ف= نظریه مشروعه‌خواهی اهل دیانت|ص=۴۰۵}}</ref> در سال ۱۲۸۶، تعدادی از علمای تهران و در راس آنها شیخ فضل‌الله در نامه‌ای به محمدعلی شاه، نوشتند که مجلسی که با الگوبرداری از قوانین پارلمان‌های اروپایی تشکیل شده‌است، با قواعد اسلامی منافات دارد و ممکن‌الجمع نیست.<ref>{{پک|طباطبایی|۱۳۹۲|ک=تاملی دربارهٔ ایران|ف=نظریه مشروعه‌خواهی اهل دیانت|ص=۴۰۸}}</ref>