[[پرونده:Kushanshas-Hepthalites 565ad.jpg|بندانگشتی|راست|پادشاهی [[هیاطله]] در ۵۶۵ پس از میلاد]]
تاریخنویسان دورهٔروزگار سکندر، کابل را به نام «ارتوسپانه» (Artospana) که همان «اردهستانه» (Urddhastana) سانسکریت است در تاریخ یونانی قیدنوشته نموده که پسانها (بعدها) در سدهٔ دوم میلادی این شهر را به نام «کابورا» (Kabura) یا قلبدل پاراپامیزاد نوشتهاند. در دورانروزگار [[شاهنشاهی کوشان]] بزرگ هنوز هم کابل به نام کاوفو شناخته میشده، که آهسته آهسته به [[کابورا]] مسمادگر گردید تا آن زمان که کابل شاهان از آن به نام کابلستان یاد کردند. کابلستان برای چندین سده پیش و پس از دورهیروزگار مسیح، از بامیان و قندهار در غربباختر تا کوتل بولان و تمامسراسر نیمروز یا جنوب را در بر میگرفت، که این خطهٔپهنه ی وسیعگسترده به ده علاقهداریسامان تقسیمبخش بوده و شهرهای کابل، غزنی، بامیان، ننگرهار، سوات، پیشاور، اپوکین، بنو و بولر در بر میگرفتهاست.
از تاریخ [[یونان]] چنین برداشت میشود که [[ارتوسپانه]] یا کابل مرکزیپایگاه عمدهبنیادین و اصلی در منطقهمیان سرزمینهای دیگر بوده، که پسان در دورهیروزگار تسلطچیرگی یونان، هرات که اسکندریهٔ افغان بود جای آن را اشغال کرد که پسانها (بعدها) شاهزادگان هندوساک آن را بار دیگر احیازنده کردند. تا آنکه در عصرروزگار [[زنبیلکشاه]] و [[زنبورکشاه]]، لشکر عرب پس از فتحگشودن برقآسایزود روم باستان (ترکیهٔ امروزی) و ایران به دروازههای این شهر کوبی، شاهان و کابلیان برای دفاع،پدافند، دیوار بزرگی به نام شیردروازه در درازای کوه آسمایی یا آسهماهی بنا کردند که حکایتهایداستانهای آن تا امروز سینهبهسینه حفظازبر گردیده. تاریخ مصر به وضوحآشکاری مینویسد که لشکر اسلام پس از فتح نیم جهان در شیردروازههای کابلستان به مرتبهٔ بیستوسه بار شکست مطلقآزگار دید تا آنکه بهبا مرورگذر زمان کابلیان خود ناچار به دین [[اسلام]] گرویدند.