پارادوکس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
AshkanShekarchi (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: برگردانده‌شده ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
ویرایش‌های دارای حسن نیت AshkanShekarchi (بحث) برگردانی شد: سره نویسی (توینکل)
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۱:
[[File:LargeTribarGotschuchenAustria.JPG|thumb|مجسمه‌ای چوبی از [[مثلث پنروز]] در اتریش، این مثلث یک [[اشیای غیرممکن|شیء غیرممکن است.]]]]
'''ناسازنماپارادوکس'''، '''متناقض‌نما''' یا '''پارادوکسناسازنما''' به هر گزاره یا نتیجه‌ای گفته می‌شود که با گزاره‌هایِ قبلیِ گفته شده در همان نظریه یا دستگاه نظری، یا با یکی از باورهای قوی پیش‌زمینه، شهود عقلی یا باور عمومی ناسازدر تناقض باشد. اگر ناسازنماپارادوکس به معنایِ تناقض با یکی از گزاره‌هایِ همان نظریه‌ای باشد که ناسازنماپارادوکس در آن پدید آمده این امر یک ضعف جدی برایِ آن نظریه محسوب شده‌استشده و آن را بی‌اعتبار می‌کند. اما ناسازنما‌هایِپارادوکس‌هایِ بسیاری وجود دارند که نه با دستگاهِ نظری‌ای که از آن پدید آمده‌اند، بلکه با باورِ عمومیِ ما در تناقض‌اند. برای این قبیل «ناسازنماپارادوکس»‌ها در واقع این نام دقیقی نیست، مانند جیب پر از خالی.
 
'''ناسازنماپارادوکس''' در [[منطق]] به «حکم» یا احکامی به‌ظاهرظاهراً صحیح.
 
== ناسازنما‌هاپارادوکس‌ها در منطق ==
[[ویلیام کواین]] ناسازنما‌هایپارادوکس‌های منطقی را به چهار دسته تقسیم کرد:
 
=== ناسازنما‌هایپارادوکس‌های حقیقی ===
ناساژنما‌هایپارادوکس‌های حقیقی به ما نتایجی را ارائه می‌دهند که هر چند در وهله نخستاول مهمل، عجیب یا نامنتظرهغیرمنتظره به نظر می‌رسند ولی در واقع صحیح‌اندصحیح هستند و هیچ خلل یا ناهماهنگی در فرضیات یا استدلالات آن‌ها نیستوجود ندارد. از این دسته ناسازنما‌هاپارادوکس‌ها می‌توان به [[مسئله تاریخ تولد|ناسازنماپارادوکس روز تولد]]، [[ناسازنمایپارادوکس جنسیت]] و [[مسئله سه کارت]] اشاره کرد.
 
=== ناسازنما‌هایپارادوکس‌های مجازی ===
ناسازنما‌هایپارادوکس‌های مجازی ناسازنما‌هایی‌اندپارادوکس‌هایی هستند که نه تنها مهمل به نظر می‌رسند بلکه در واقعیت نیز فرضیات یا استدلالات استفاده شده در آن‌ها ناصحیح است. [[پارادوکس اسب‌ها]] یا مسائلی که در پایانانتها نتیجه‌ای مانند ۱ = ۲ می‌دهند از این دسته‌اند.
 
=== تناقض ===
ناسازنما‌هاییپارادوکس‌هایی که در هیچ‌کدام از دسته‌های یادشدهفوق نباشند معمولاً [[تناقض]] استندهستند. این دسته از ناسازنما‌هاپارادوکس‌ها با استفاده از اصول پذیرفتهٔپذیرفته شده منطق ما را به نتایجی می‌رسانند که با هم متناقض‌اندمتناقض هستند. از این دسته ناسازنما‌هاپارادوکس‌ها می‌توان به [[ناسازنماپارادوکس اعدام نامنتظرهغیرمنتظره]] اشاره کرد.
 
بعضی اوقات دسته چهارمی برای ناسازنما‌هاپارادوکس‌ها استفاده شده‌است:
 
=== تناقض صحیح ===
ناسازنماپارادوکسی است که در آن می‌پذیریم که گزاره‌ای در یک لحظه هم صحیح و هم ناصحیح است. در فلسفه بعد از ارسطو چنین حکمی باطل تلقی می‌شود اما در [[منطق ناسازگار]] گاهی از آن استفاده می‌شود.
 
== چند مثال از ناسازنما‌هاپارادوکس‌ها ==
=== ناسازنماپارادوکس خودناتوصیف ===
خود ناتوصیف، کلمه‌ای است که خودش را توصیف نمی‌کند.
 
پس کلمه «خود ناتوصیف» خود ناتوصیف است اگر و فقط اگر خود ناتوصیف نباشد.{{مدرک}}
ناسازنماپارادوکسی که خودش را نتواند توصیف کند
 
=== ناسازنماپارادوکس دوقلو در نسبیت خاص ===
{{اصلی|ناسازنما‌هایپارادوکس‌های دوقلو}}
صورت ناسازنماپارادوکس[ویرایش]
فرض می‌کنیم الف و ب دو فرد دوقلوی همسان اند که ساعت‌های یکسانی دارند. ب یک سفر فضایی را با سرعت بالا (نزدیک به سرعت نور) شروع می‌کند در حالی که الف در خانه می‌ماند. الف به‌طور دائم ساعت ب را مشاهده می‌کند و می‌بیند که ساعت ب به علت اتساع زمان کند کار می‌کند. بالاخره ب به خانه بر می‌گردد. از آن جا که ساعت ب در این سفر کند کار کرده‌است، الف نتیجه می‌گیرد که ب در پایان این سفر از او جوان‌تر است؛ ولی فرض کنید که بخواهیم این وضعیت را از دیدگاه ب مورد مطالعه قرار دهیم. از آن جا که اتساع زمان فقط به حرکت نسبی بستگی دارد، در طول این سفر ب می‌بیند که ساعت الف کند کار می‌کند، و وقتی که سفر به پایان می‌رسد، ب نتیجه می‌گیرد که الف از او جوان تر است. بدیهی است که هر دو دوقلو نباید درست گفته باشند. آیا یکی از این دوقلوها حقیقتاً جوان‌ترجوان تر است؟
 
راه حل[ویرایش]
نظریهٔ نسبیت خاص فقط برای بررسی دستگاه‌های مرجع لخت (دارای سرعت ثابت) پایه‌ریزی شده‌است. اگر در این سؤال هر دو برادر بدون شتاب، از هم دور شوند، این امکان وجود ندارد که دوباره یک دیگر را ملاقات کنند (با یک دیگر در یک مکان قرار بگیرند). پس یکی از آن‌ها باید سرعتش را تغییر بدهد و شتاب داشته باشد. شتاب داشتن نسبی نیست، یعنی هر کس نمی‌تواند ادعا کند که ساکن است و دیگری شتاب دارد. این فرق اساسی میان سرعت و شتاب، باعث می‌شود که نسبی بودن همه‌چیز در این مثال از بین برود. بدین ترتیب امکان بررسی این سؤال در نسبیت خاص نیست؛ اما با توجه به تحلیل [[نسبیت عام]]، ساعت کسی که شتاب گرفته‌است عقب می‌ماند. یعنی بازهٔ زمانی کوتاه‌تریکوتاه تری را احساس می‌کند و جوان‌ترجوان تر می‌ماند.[۱][۲]
 
=== پارادوکسِ دروغگو ===
{{اصلی|پارادوکس دروغگو}}
 
=== ناسازنماپارادوکسِ تپه شن یا مویِ سر ===
یک دانه شن را در نظر بگیرید. مطمئناً این یک دانه یک تپه شن محسوب نمی‌شود. حالا فرض کنیم تعدادی دانه شن داریم که هنوز آن‌قدر زیاد نشده‌اند که تپه شن به حساب بیایند. اگر به این تعداد فقط یک دانه اضافه کنیم مطمئناً ناگهان یک تپه نخواهیم داشت. آنچه هست هنوز هم تپه شن نیست. پس هیچ تعدادی شن یک تپه شن نیست.
 
خط ۴۵:
 
==== راه حل ====
این معضل به این دلیل پدید می‌آید که قواعدِ شفاف و دقیقِ [[منطق|منطقِ]] [[منطق کهنکلاسیک|کهنکلاسیک]] را به کلماتِ ذاتاً مبهمِ [[زبان طبیعی|زبانِ طبیعی]] اعمال کرده‌ایم. حال یا باید بگوییم زبانِ انسان ایراد دارد و ابهام یک ضعف است، یا اصالت را به زبان داده و بگوییم زبان هرچه هست به همین صورت درست است، این منطقِ کهنکلاسیک است که ایراد دارد. دراین‌صورت باید منطقی بسازیم که در آن گزاره‌ها بتوانند ابهام داشته باشند، یعنی گاهی نه صددرصد صادق و نه صددرصد کاذب باشند، بلکه ارزشی بینابین را اختیار کنند. به این نوع منطق [[منطق‌های چندارزشی|منطقِ چندارزشی]] گفته می‌شود.
 
== جستارهای وابسته ==