ترکان خاتون (همسر علاءالدین تکش): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۵:
چنگیز خان هنگامیکه از واقعهٔ اترار مطلع گردید از خوارزمشاه درخواست نمود تا مسبب این واقعه یعنی غایرخان را به او سپارد و خسارات وارده را جبران نماید. سلطان محمد مایل به استرداد غایرخان نبود زیرا بیشتر لشکریان و غالب سرکردگان لشکر او از خویشان غایرخان بودند و همچنین مادر سلطان محمد، ترکان خاتون، که در کارها نفوذ داشت نیز به قدرت [[ترکان قنقلی]] پشت گرم بود و چنین شد که سلطان محمد نه تنها درخواست چنگیز خان را قبول نکرد بلکه سفیر چنگیزخان که برای ابلاغ این درخواست استرداد غایرخان به پایتخت خوارزمشاهی آمده بود نیز به امر سلطان محمد به قتل رسید و همراهان او با ریش و سبیل بریده به نزد چنگیز بازگردانده شدند. این رفتار جنگ طلبانهٔ محمد خوارزمشاه هجوم چنگیزخان را به آسیای مرکزی تسریع نمود.<ref>{{پک|غفوروف|۱۳۷۷|ک=تاجیکان|ص= ۷۰۱}}</ref>
 
[[چنگیزخان]] که پیش از حمله به ایران از اختلاف ترکان خاتون و سلطان محمد آگاه شده بود، نماینده‌ای نزد ترکان خاتون فرستاد و به وی اطمینان داد که قصد تعرض به سرزمین‌های تحت ادارهٔ او را ندارد و حتی حاضر است حکومت خوارزم و خراسان را به وی واگذار کند، اما ترکان خاتون در سال ۶۱۷ هجری و با شنیدن خبر فرار سلطان محمد، خزاین را برداشت و به همراه [[ناصرالدین نظام‌الملک]] (محمدبن صالح) و زنان و فرزندان سلطان محمد از خوارزم گریخت. او هنگام ترک شهر دستور داد تا دوازده تن از ملوک و شاهزادگان اسیر در خوارزم را به قتل برسانند. وی به [[دژ ایلال|قلعه ایلال]] در مازندران پناه برد. مغولان قلعه را محاصره کردند و سرانجام، پس از چهارماه، ترکان خاتون و محمدبن صالح از قلعه فرود آمدند و تسلیم شدند. مغولان پس از کشتن مردان و همهٔ فرزندان ذکور(پسر) سلطان، ترکان خاتون و زنان دیگر را بین به [[قراقورم]] فرستادند و میان مغولان توزیع شدند. ترکان خاتون تا سال ۶۳۰ هجری که تاریخ وفات وی است، در فقز در مغولستان درگذشت.<ref>{{پک|انصافی|۱۳۸۶|ف=حمله مغول به ایران|ص=۶۶}}</ref><ref>{{پک|میرعابدینی|۱۳۹۱|ف=ترکان خاتون}}</ref>
 
وقتی یکی از افراد وی به ترکان خاتون گفته شد از مغول های متجاوز فرار کند و به جلال الدین اعتماد کن و بگذار او وارث تاج و تخت شود و سپاه را به او بسپار، گفت: