او سالها رئیس فدراسیون اسکی و کوه نوردی بود و همچنین در طول سالهای فعالیتش از حوزهٔ انتخاباتی تهران به نمایندگی مجلس سنای دوره پنجم و ششم برگزیده شد.
معاملات و تجارت فیلیکس آقایان
فیلیکس یکی از نزدیکان و دوستان "محمدرضا شاه" بود. در در اکثر اوغات فراغت شاه حضور داشت. او فردی فوقالعاده باهوش و پرحافظه بود و فوقالعاده به خود مسلط و از هیچ چیز و هیچ خبری تکان نمیخورد، آنطوری که فردوست گفته است: «دکتر آقایان بزرگترین سوء استفادهچی قرن به شمار میرفت و با ارقام درشت سر و کار داشت و کمتر از ۱۰ میلیون تومان برایش جالب نبود. در زمان جنگ با یک سپهبد آمریکایی که فرمانده لجستیکی ارتش آمریکا در ایران بود، کنار آمد و آن سپهبد با همدستی چند گروهبان آمریکایی هر چه در انبار اضافه آمد، با آقایان معامله کرد و به این صوریت دهها هزار لاستیک اتومبیل، صدها هزار بطری ویسکی و میلیونها قوطی کمپوت و مواد غذایی معامله کرد. هم آن سپهبد استفاده فوقالعاده برد و هم آقایان میلیاردها تومان به جیب زد
فردوست، ج۱، ص۲۶۳، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.
جزء ردههای بالا
فیلیکس در تشیکلات اجتماعی سری آمریکا در بالاترین ردهها دست داشت. او در رژیم گذشته پهلوی نشانهای درجه سه همایون و تاجگذاری نیز دریافت کرده بود. در سال ۱۳۲۸ به دنبال جمع آوری مدارک و اسناد در خصوص مسئله نفت بود و به این بهانه که میخواهد کتابی در این زمنیه تالیف کند، اخبار و اطلاعات و اسناد را در اختیار رابطین سفارت انگلیس قرار دهد.
یکی از اسناد ساواک که در کتاب خاندان پهلوی به روایت اسناد ساواک موجود میباشد، در مورد فیلیکس بدین شرح میباشد: «مجله آمریکایی ساگا در نوامبر ۱۹۷۳ ماجرای دستگیری اشرف پهلوی را در نوامبر ۱۹۶۱ شرح داد. . و از جمله نوشت: در سال ۱۹۶۱ در ایران حدود ۱۸/۶ تن تریاک کشف شد و دولت ایران که طبق معاهده بین المللی ۱۹۶۱ موظف بود میزان تریاک مکشوفه را به کمیسیون ویژه سازمان ملل گزارش دهد، میزان تریاک مکشوفه را فقط نیم تن گزارش داد. کمیسیون ویژه سازمان ملل در اینباره از نماینده ایران توضیح خواست؛ ولی پاسخی دریافت نداشت. محمودرضا برادر ناتنی شاه در یکی از کلوپهای شبانه تهران پرده از راز تریاکهای مکشوفه برداشت و گفت که مواد مخدری که توسط ژاندارمری و شهربانی کشف میشود، پس از مدتی به مقر اشرف پهلوی حمل میگردد و سپس در داخل یا خارج کشور به فروش میرسد که محمودرضا پهلوی به دلیل این افشاگری مورد غضب مافیای ایران قرار گرفت و به دستور فیلیکس اقایان، سرلشگر کوچک پاسدار (افسر مستقل شده از ارتش به ژاندارمری که مدتها فرماندهی نواحی ژاندارمی گیلان و باختران را به عهده داشت)، او را در یک کاباره تهران به شدت کتک زد».
فردوست در خاطراتش اینگونه میگوید: «دکتر فیلیکس آقایان بزرگترین قاچاقچی ایرانی مواد مخدر و یک از مهمترین قاچاقچیان بینالمللی بود و او در حد عجیبی از مسایل ایران و سیاست بینالمللی و تشکیلات خفیه سیا و «اف، بی، ای» و مافیا اطلاع داشت، زیرا در ردههای بالای این سازمان بهترین رفقا را به ضرب پولهای کلان به دست آورده بود» و خلاصه آنکه او در قاچاق مواد مخدر روی دست "اشرف" زده بود. و رو به هیچ فردی نمیداد، برادر کوچتر او هم جز هیات رییسه توزیع مواد مخدر در آمریکای مرکزی و جنوبی بود
فیلیکس آقایان و برادر کوچک او از سران مافیای موادمخدر جهان بودند و اشرف از نفوذ و اقتدار جهانی آنان برای ایجاد تسهیل در کار تولید و توزیع موادمخدر در سطح جهان سود برد.
دکتر جهانشاه صالح نیز از افرادی بود که اشرف را در امر قاچاق موادمخدر یاری می کرد.
در یکی از گزارش های ساواک درباره همکاری وی با اشرف پهلوی آمده است:
«یکی از بازپرسان دادسرای تهران به طور خصوصی به یکی از دوستان خود اظهار داشته والا حضرت اشرف پهلوی بزرگترین باند قاچاقچیان تریاک و موادمخدر ایران را سرپرستی می کنند و آقای دکتر جهانشاه صالح وزیر سابق بهداری نیز با مشارالیها همکاری ومعاونت دارند و به همین جهت دستگاههای قضایی و انتظامی قادر به تعقیب شدید قاچاقچیان ودستگیر مؤثرترین آنها نمی باشند».