کردهای خراسان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
افزودن مطلب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
فرهنگ کردهای خراسان با کردهای کردستان تفاوت فاحش دارد و منبعی ارائه داده نشده بود. در دانشنامه ایرانیکا جمعیت کردهای خراسان را نیم میلیون نفر ذکر کرده نه یک میلیون! کرد بودن ابومسلم خراسانی منبع معتبر ندارد!
خط ۱۰:
[[پرونده:Kurdish Areas Sorani.png|بندانگشتی|300px|چپ|پراکنش اقوام کرد در خاورمیانه. بالا سمت راست پراکنش کردهای خراسان را نشان می‌دهد.]]
 
'''کُردهایِ خُراسان''' بخشی از [[مردم کرد]] ایران‌اند که پراکنش آنان در منطقه [[خراسان|شمال خراسان]] است که این منطقه با نام کردخانه و یا خُراسانِ کُردیهِ<ref>دکتر محمد حسین پاپلی یزدی کوچ نشینی در شمال خراسان ص 80(در مورد حوزه سکونتی کردهای خراسان به عنوان کردستان یاد کرده)</ref><ref>[http://sid.ir/fa/VEWSSID/J_pdf/32513870602.pdf تاریخ مختصر اعراب جنوب خراسان (عربخانه)]</ref> شناخته می‌شود. زبان مردم این منطقه [[کردی شمالی|کردی کرمانجی]] و دین آنان اسلام ([[شیعه]]) است.<ref>[https://www.kojaro.com/2016/10/29/122951/kurdish-tribes-khorasan/ The tribes of Khorasan Kurds]</ref><ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://www.pen-kurd.org/englizi/varia/The-Kurds-in-Khorasan.pdf |عنوان=The Kurds in Khorasan, North-east of Iran |بازبینی=13 مه 2011 |archive-date=7 نوامبر 2017 |archive-url=https://web.archive.org/web/20171107062013/http://www.pen-kurd.org/englizi/varia/The-Kurds-in-Khorasan.pdf }}</ref>
 
فرهنگ کردهای خراسان با تفاوت‌های جرئی همانند فرهنگ کردی مردم [[سرزمین کردستان]] است. جمعیتشان با استناد به [[دانشنامه ایرانیکا]] «یکنیم میلیون» نفر است<ref>{{cite news|url=http://www.iranicaonline.org/articles/iran-v1-peoples-survey|title=IRAN v. PEOPLES OF IRAN (1) A General Survey|publisher=[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]]|date=March 29, 2012|accessdate=18 October 2013}}</ref>؛ و برخی از آمارهای شخصی تا دو میلیون نفر برآورد می‌شود.<ref>The Kurds of Khorasan'Abbas-'Ali Madih Iran & the Caucasus Vol. 11, No. 1 (2007), pp.11-31</ref><ref>The Kurds: A Concise History And Fact Book First -by Mehrdad Izady</ref> کردهای خراسان از ترکیب [[کردستان ایران]]، [[کردهای سوریه]]، [[کردهای قفقاز]]، [[کردهای ترکیه|کرد های ترکیه]]، [[کردها در عراق|کردهای شمال عراق]] و شهر های [[ماکو]]، [[مهاباد]] و [[پیرانشهر]] تشکیل شده‌اند و کردهای [[افغانستان]]، [[پاکستان]] و [[هندوستان]] هم از خراسان به آن ولایت رفته‌اند.<ref>Avaşin kurdên xorasan/instiya kurdî-stockholm-heg.5-1997.p:46</ref><ref>برزویی، مجتبی: اوضاع سیاسی کردستان از سال ۱۲۵۸ تا ۱۳۲۵ شمسی، نشر فکر نو، ۱۳۷۸، ص ۱۴۷</ref><ref>جاناتان، رندل، با این رسوایی چه … ص ۳۱</ref> ادبیات شفاهی این مردم به علت نداشتن رسم‌الخط کرمانجی خراسان در معرض آسیب است.<ref>[http://www.akademiyakurdi.org/ فرهنگستان زبان کردی]</ref>
 
== پیشینه ==
مردم کردتبار منطقهٔ خراسان بنا به منابع تاریخی نوادگان کردهایی هستند که در زمان [[شاه عباس]] از منطقه شرقی ترکیه به این نواحی برای نگاهداری از مرزهای [[ایران]] کوچ داده شدند<ref>روایت لردکر زن سیاستمدار معروف انگلیسی در رابطه با اقدام شاه عباس در کوچاندن طوایف کرد به خراسان.</ref><ref>دکترکاوه خراسانی در نشریه بیر نبونBîrnebûn چاپ انستیتوی کردی سوئد (درباره کوچاندن کردها به خراسان) ص 34</ref> و بنا به روایتی دیگر شاه عباس آنان را به خاطر تضعیف سرکشی خان‌های کرد و بکار بردن آنان در مقابله با حملات بی‌امان [[ازبکان]]، [[مغول]] و [[ترکمن]] به [[خراسان بزرگ]] کوچاند.<ref>ابولقاسم لاچینی، احوالات و دست خط‌های عباس میرزا، تهران :نشر افشاری ،1326، ص 37.</ref><ref>م. کاردوخ، جنبش‌های کرد از دیرباز تاکنون، ص 306</ref><ref>پاپلی یزدی، دکترمحمدحسین :مقاله مختصری دربارهٔ کوچ نشینان کرد شمال خراسان، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی مشهد (سال شانزدهم، شماره سوم وچهارم، پاییزوزمستان، ۱۳۶۲)</ref><ref>غفاری فرد، عباسقلی:روابط صفویه وازبکان (تهران، دفترمطالعات سیاسی دینی وبین‌المللی، ۱۳۷۶)</ref><ref>افشارسیستانی، ایرج:ایل‌ها، چادرنشینانوطوایف عشایری ایران، ج۲، (تهران، نسل دانش، ۱۳۶۸)</ref><ref>ک. توحدی، حرکت تاریخی کرد به خراسان، انتشارات توس و اسفند، ۱۳۶۶ و ۱۳۷۸</ref><ref>وان برویین سن، مارتین؛ جامعه‌شناسی مردم کرد (آغا، شیخ، دولت) ترجمه ابراهیم یونسی، نشر پانیذ، چاپ اول، تهران ۱۳۷۸</ref><ref>حسنعلی پور، حمید؛ «وجه تسمیه شیروان» فصلنامهٔ خراسان پژوهی، بهار و تابستان ۷۸، مشهد ص ۱۹۶</ref><ref>حسین‌زاده بوانلو، اسماعیل؛ «نقد و بررسی کتاب‌های حرکت کرد به خراسان» شهروند (نشریه)، سال هشتم، شماره ۳۹۴، چ کانادا، ۱۶ بهمن ۱۳۷۷ ص ۸</ref> کردها قبل از زمان صفویه نیز در خراسان سکنی داشته‌اند.<ref>مسعودی در التنبیه والاشراف، خراسان را درکنار سایر مناطق یکی از سکونت گاه‌های کردها معرفی می‌کند. نشر کتاب 1349 ص 78ترجمه ابولقاسم پاینده، تهران</ref> کُرد بودن [[ابومسلم خراسانی]]<ref>در خصوص کرد بودن ابومسلم خراسانی ” کتاب تاریخ سیستان” تصحیح ملک الشعرا بهار – انتشارات اساطیر- اشارات بسیاری دارد. ونیز اینکه بعد از قتل ابومسلم فرزندش فاطمه به کردستان گریخته ودر آنجا ازدواج نموده، و بابک خرمدین از نواده‌های ابومسلم خراسانی به شمار می‌آید. در خصوص این موضوع نیز هم در تاریخ طبری، هم در کتاب سیاست نامه خواجه نظام الملک مطالبی نقل شده است.</ref><ref>انصاف پور، غلامرضا؛ تاریخ سیاسی و جغرافیایی مردم کرد، نشر ارمغان، چ اول، تهران ،۱۳۷۹ص ۱۳۵</ref> خاطرات دعبل خزائی در راه عبور و رسیدن به مرو و برخورد او با کُردی‌های علوی، خاطرات تیمور درکتاب [[منم تیمور جهانگشا]]، که در مسیر [[قوچان]] به گروهی برمی‌خورد؛ که می‌گویند: ما کُردیم و همزمان با دورهٔ تیمور، کلاویخو نیز در سفرنامهٔ خود اشاره به وجود کردها در خراسان می‌نماید.<ref>رنجبر، سکینه؛ «دلایل حرکت تاریخی کرد از غرب به خراسان»، ده نگی کرمانج (مجله) سال اول، شماره اول، دانشگاه مشهد، ۱۳۸۱، ص ۸</ref> پس دلیل بر وجود کردها پیش از زمان صفویه در خراسان است<ref>شادروز امانی نویسنده کتاب مزداران شمال خراسان</ref><ref>دکتر یوسف متولی در این خصوص مقالهٔ با عنوان (تأملی پیرامون علل و چگونگی مهاجرت کردها به خراسان)</ref><ref>در تاریخ بیهقی اثر :ابوالفضل بیهقی، در خصوص کردهای خراسان در دوران غزنوی مطالبی نقل شده است ونیز اینکه این کردها در سباهسپاه سلطان مسعود غزنوی نیز حضور داشته‌اند اشاراتی وجود دارد.</ref><ref>علامه حبیبی مورخ افغانی مؤلف کتاب تاریخ افغانستان</ref><ref>سفرنامه ابن حوقل یا صوره الارض ـ تاریخ افغانستان قبل از اسلام، مسالک و ممالک،</ref><ref>Yazar-araştırmacı Mehmet Bayrak, yeni kitabı “Kürt ve Alevi Tarihinde Horasan</ref><ref>طبق گفته ابن خلکان که رشید یاسمی نیزآن را آورده معلوم می‌شود که کردها حتی پیش از ورود اسلام یا همزمان با ورود اسلام به ایران در مناطق مرو (خراسان) ساکن بوده‌اند.</ref><ref>دکتر یوسف متولی حقیقی استاد گروه تاریخ دانشگاه نیز درشماره 23 فصلنامه تاریخ تمدن آورده است: "باین که بسیاری از تاریخ نویسان و محققان، سابقه حضور کردها را درخراسان به زمان صفویه رسانده‌اند اما شواهدی دردست است که مساله حضورآنان را در روزگار پیش از صفویه تایید می‌کند. "</ref><ref>در سفرنامه کلاویخو (صفحه 188)</ref><ref>مرحوم رشید یاسمی در مورد حضورکردها در خراسان در اوایل ورود اسلام به ایران</ref><ref>کتاب قاضی تنوخی اززبان دعبل بن علی الخزاعی را که به نام "شاعرآل محمد" معروف است.</ref><ref>مجدالاسلام کرمانی، تاریخ انقلاب مشروطیت، جلد1، بی جا،1351، ص 204</ref><ref>گلاویخو، سفیر اسپانیا در دربار گورکانی، که در 26 ژ1404میلادی در اطراف نیشابور بوده است، از دیدار با یک گروه چهار صد نفری کرد گزارشی داده است (سفرنامه کلاویخو، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران :ترجمه و نشر کتاب 1337، ص 188)</ref>
 
== جغرافیا ==
این منطقه در شمال خراسان در ایران قرار گرفته و ساکنان آن بیشتر [[کرد|اقوام کُرد]] است. این اقوام شامل حدود ۲۲ ایل یا طوایف مهم کُردیکردی است. اکنون این منطقه با توجه به تقسیمات سیاسی ایران جزئی از استان‌های [[خراسان شمالی]]، [[خراسان رضوی]] و [[استان گلستان|گلستان]] به حساب می‌آید. شهرهای حاشیه [[اترک|رودخانه اترک]] به ترتیب [[قوچان]]، [[فاروج]]، [[شیروان]]، [[بجنورد]] و [[آشخانه]] و در دیگر قسمت ها [[درگز]]، [[اسفراین]]، [[کلات]] و [[چناران]] دارای اکثریت اقوام کرد می باشند. شهرهای [[مشهد]]، [[نیشابور]]، [[سبزوار]]، [[داورزن]]، [[جوین]]، [[جغتای]] و [[خوشاب]] و روستای [[کردآباد (علی‌آباد)| کردآباد]] در [[استان گلستان|گلستان]] دارای اقلیت کرد می‌باشند. بیشترین جمعیت کردنشین در شهرهای [[بجنورد]]، [[قوچان]]، [[شیروان]]، [[فاروج]] و [[اسفراین]] می‌باشند.
 
== مردم ==
[[استان خراسان شمالی|در استان خراسان شمالی]] حدود ۴۶ درصد<ref>شماره کتابشناسی ملی:۲۸۷۹۷۳۹ طرح بررسی و سنجش شاخص‌های فرهنگ عمومی کشور (شاخص‌های غیرثبتی){گزارش}:استان خراسان شمالی/به سفارش شورای فرهنگ عمومی کشور؛ مدیر طرح و مسئول سیاست گذاری:منصور واعظی؛ اجرا:شرکت پژوهشگران خبره پارس -شابک:۲-۴۷-۶۶۲۷-۶۰۰-۹۷۸ *وضعیت نشر:تهران-موسسه انتشارات کتاب نشر ۱۳۹۱ *وضعیت ظاهری:۳۰۲ ص:جدول (بخش رنگی)، نمودار (بخش رنگی)</ref> و در [[استان خراسان رضوی]] ۴ درصد از جمعیت را کردها تشکیل می‌دهند که بزرگترین [[گروه قومی]] این استان‌اند. اینان [[شیعه|شیعه مذهب]] هستند. حدوداً ۲۲ قبیله مهم و ۱۲۲ گروه از این قومیت در [[خراسان]] ساکن‌اند. کردهای خراسان از شاخه [[کرمانجها|کورمانجها]] هستند و به [[کرمانجی|زبان کردی کرمانجی]] سخن می‌گویند. یکی از عمده ویژگی‌های قوم کرمانج [[استان خراسان شمالی|خراسان شمالی]] که افراد این قوم را از دیگر اقوام ممتاز می‌کرده پوشش مردان و زنان این قوم بوده‌است که اکنون تنها به عنوان زینت به کار برده می‌شود. تنها بعضاً این پوشش اصیل کرمانجی در میان زنان عشایر، آن هم زنان مسن‌تر، دیده می‌شود و گاه نیز اهالی خطه خراسان شمالی در مجالس جشن و شادی اقدام به پوشیدن لباس‌های کرمانجی می‌کنند.
 
* [[ایل های زیر مجموعه زعفرانلو شامل سیوکانلو و قراچورلو و همچنین مراد خان|ایل مرادخانی]] که به (حسین‌زاده) شهرت دارند و بزرگ‌ترین ایل در [[شیروان]] هستند
* [[ایل توپکانلو|ایل توپی‌ها]] در [[شیروان]]، [[قوچان]]، [[فاروج]]، [[مشهد]]، [[سبزوار|سبزوار و جوین]]
* [[ایل عمارلو]] در [[نیشابور]]
خط ۳۸:
 
==دلایل عمده انتقال کردها ازغرب ایران به خراسان==
# پی آمد [[جنگ چالدران]]؛ به دنبال پیروزی [[امپراتوری عثمانی|عثمانی ها]] در [[جنگ چالدران]]، آنها رفتار بی رحمانه ایرحمانه‌ای با کُردها پیش گرفتند. به دنبال این رفتار و قتل عام‌ها،قتل‌عام‌ها، مهاجرت کردها به مناطق داخلی ایران فزونی گرفت و گروه زیادی از طوایف به این مناطق کوچانده یا کوچانیده شدند.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=روشنی زعفرانلو، قدرت‌الله، «طوایف کرد خراسان»، اشراقی‌نامه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، قزوین، 1381 ش. ص 142}}</ref> [[شاه تهماسب یکم|شاه طهماسب یکم]]، منصب امیر الامرایی تمام کُردهای درون ایران و حکومت مناطقی از ایران را به [[خلیل خان بیگ|رئیس خلیل خان بیگ]]، [[طایفه سیاه‌منصور|طایفه سیاه منصور]] سپرد. جمعیت زیاد این کُردها و دام های آنها از یک سو، و محدود بودن مراتع برای آنها باعث بوجود آمدن مشکلات زیادی برای آنها و بومی های آن مناطق شد.<ref name=":0" /> از این رو بدلیل آنکه خلیل خان بیگ توانایی کنترل مناطق زیر فرمانش را نداشت، [[شاه تهماسب یکم|شاه طهماسب اول]] ناگزیر دستور انتقال برخی از آنها را به [[خراسان]] داد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ش‍رف‍ن‍ام‍ه‌: ت‍اری‍خ‌ م‍ف‍ص‍ل‌ ک‍ردس‍ت‍ان‌/ ت‍ال‍ی‍ف‌ ام‍ی‍رش‍رف‌ خ‍ان‌ ب‍دل‍ی‍س‍ی‌؛ ب‍ا م‍ق‍دم‍ه‌ و ت‍ع‍ل‍ی‍ق‍ات‌ و ف‍ه‍ارس‌ ب‍ق‍ل‍م‌ م‍ح‍م‍د ع‍ب‍اس‍ی‌. ‏مشخصات نشر, : ت‍ه‍ران‌: ع‍ل‍م‍ی‌‏‫، ۱۳۴۳، ص 426}}</ref> منشی اسکندر بیک نیز، همین روایت را تقریبا تایید میکند.<ref>منشی اسکندر بیک:عالم آرای عباسی، تصحیح دکترمحمداسماعیل رضوانی،</ref>
# مسائل مذهبی؛ یکی ازعوامل حضور اکراد در خراسان، نزاع دائمی بود که برخی از آنان درباب مذهب با یکدیگرداشتند. بنابراین پادشاه ایران گروهی از ایشان را از کردستان دورکرده، از سر حد [[امپراتوری عثمانی|عثمانی]] آن‌ها را به [[استان مازندران|مازندران]] و بعد به صفحات سرحدیه [[ترکستان]] در شمال شرقی [[خراسان]] فرستاد.
# دفاع ازمرزاز مرز و مقابله باشرارت دشمنان شرقی؛ برخی شرق شناسان و ایران شناسانی که از مناطق شمالی خراسان گذر نموده‌اند بااشاره مختصر به تاریخ کردها بر این نظر متفقند که [[شاه عباس یکم|شاه عباس]] برای صیانت ازمرزهای شمالی خراسان اکراد را به این مناطق کوچ داد.
# حمایت ازعشایر؛از عشایر؛ عدم مراقبت صحیح دولت از این گروه که در نواحی مرزی [[روسیه]] و [[امپراتوری عثمانی|عثمانی]] ساکن بودند موجب می‌شد گاهی اوقات این عشایرکه ازسرحدداری خسته می‌شدند، به آن سوی مرزهای ایران هجوم برده و مبادرت به دستبرد نمایند. عکس این اتفاق نیز محتمل بودو لذا حکومت مرکزی برای حمایت ازعشایر وپاسخگویی به شکایات مرزنشینان، اقدام به جابجایی برخی از این کوچندگان کرد.<ref>کتاب تاریخ کرد در جغرافیای خراسان .نوشتع علیرضا سپاهی ص 43</ref><ref>میرنیا، سیدعلی:پژوهشی درشناخت ایل هاوطایفه‌های عشایری خراسان (تهران، نسل دانش، ۱۳۶۹)</ref><ref>پاپلی یزدی، دکترمحمدحسین :مقاله مختصری درباره کوچ نشینان کردشمال خراسان، مجله دانشکده ادبیات وعلوم انسانی دکتر علی شریعتی مشهد (سال شانزدهم، شماره سوم وچهارم، پاییزوزمستان، ۱۳۶۲)</ref>
 
== فرمانروایان کرد خراسان از زمان شاه اسماعیل صفوی تا رضاشاه پهلوی ==
خط ۶۵:
 
== آداب و رسوم عروسی ==
[[پرونده:دختر کرمانج.jpg|بندانگشتی|پوشش محلی خراسانی دختر کرمانج در [[شیروان]]]]عروسی کردهای خراسان امروز فراتر از عروسی‌های رایج است و عملاً به جشن بزرگ و همایش فرهنگی در منطقه تبدیل شده‌است. حضور جمعیت از شهرهای مختلف، هنرنمایی هنرمندان گوناگون، تجلیل از سرآمدان موسیقی وفرهنگ منطقه در برخی عروسی‌ها حضور زنان با لباس زیبا و رنگارنگ محلی، شعر خوانی شاعران محلی و توجه ویژه به استفاده از نمادهای بومی _محلی-محلی در تزیین جایگاه و محیط عروسی و بهره‌گیری از سنت‌های نیک شه واش (شادباش) و دیگر آیین‌های عروسی سبب شده‌است که هر عروسی به یک جنگ بزرگ فرهنگی و هنری منطقه تبدیل شود و [[سی دی]] این عروسی‌ها در کوتاهترین زمان و در سطح وسیعی مورد استفاده خانواده‌ها قرار گیرد و گاه یک عروسی سنتب فراتر از یک شهر و استان مورد استقبال قرار گرفته‌است.
در قدیم عروسی‌های کردی سه شبانه روز و بنا به برخی نظرها و نوشته‌ها از جمله کتاب ارزشمند <رامشگران شمال خراسان> هفت شبانه روز به طول می‌انجامیده.
به علت تغییر شرایط زندگی بیشتر عروسی‌های کردی در یک شبانه روز برگزار می‌شوند.<ref>کتاب دیارودیار و دوتار اسماعیل حسین پور ص 138</ref><ref>ر ک به؛ علی عاقل … عروسی کردهای خراسان، ماهنامه مهاباد، ش 66 ص 63</ref><ref>آمد تیگرس، نامزدی و عروسی در فرهنگ کرمانجی کردها، ص 27</ref>
 
== موسیقی کردی خراسان ==
خط ۷۸:
 
== طبقه‌بندی گروه‌های هنری کرد خراسان ==
۱-''''عاشق‌ها'''':نوازندگان اصیل و حرفه‌ای کرد خراسان هستند که این شغل را پدر بر پدر، به میراث برده‌اند و به صورت موروثی و نژادا عاشق نوازنده هستند. سازهای آن‌ها عبارتند از کرنا، سرنا (پیق)، دهل، دوزله (قومشه) و کمانچه. آن‌ها کار نوازندگی و آموزش رقص به جوانان را بر عهده دارند. خوانندگی و سرایندگی، جزو وظایف آن‌ها نیست. اجرای نمایش معروف به «توره» نیز از وظایف آنهاست.
 
۲-''''بخشی‌ها'''':بخشی به کسی گفته می‌شود که نوازنده چیره‌دست دوتار باشد و نیز اشعاری را که می‌خواند خود شخصاً بسراید و آواز خوب بخواند. یعنی شاعر، نوازنده و خواننده باشد. واژه بخشی، از کلمه بخشش و موهبت الهی آمده است و شامل حال چنین افراد برجسته‌ای می‌شود و با معنای ذیل کلمه بخشی، که در فرهنگ مصاحب آمده، ارتباطی ندارد.
خط ۸۷:
 
۵-''''لولوچی‌ها'''':آوازه خوان‌های غیر حرفه‌ای هستند که معمولاً در جوانی یا به مناسبت حال، همراه با تار بخشی‌ها یا ساز عاشق‌ها، یا بدون ساز آواز می‌خوانند. لولوچی‌ها، بابت کار خود، حق گرفتن دستمزد ندارند و مصونیتی هم شامل حال آن‌ها نمی‌شود و باید پاسخگوی آنچه که می‌خوانند، باشند.<ref>توحدی اوغازی (کانیمال)، کلیم‌الله مقام موسیقایی» پاییز و زمستان 1377 – شماره 3</ref><ref>سپاهی لائین ـ علیرضا، عروسی در هزار مسجد، کرمانج (مجله) سال اول، شماره 2، آذرماه 1380، چاپ دانشگاه فردوسی مشهد</ref><ref>طبیبی ـ حشمت الله، جامعه‌شناسی و مردم شناسی ایلات و عشایر، انتشارات دانشگاه تهران، آذرماه 1371.</ref><ref>پاپلی یزدی ـ محمدحسین، کوچ نشینی در شمال خراسان، ترجمه اصغر کریمی، انتشارات استان قدس، 1371.</ref><ref>مجله ادبستان ـ شماره 37 مقاله بهمن بوستان</ref><ref>مصاحبه شفاهی با مرحوم نیازعلی و فرزندش نایبعلی صحرائی در سال 1380</ref><ref>مقاله مروری کوتاه بر زندگانی استاد رحیم خان بخشی بهادری ـ مجله کرمانج دانشگاه فردوسی مشهد.</ref><ref>مصاحبه با استاد هاشم صادقی از مطلعین و محققین پیرامون بخشی‌های سرحد به ویژه محمدرحیم بخشی چپانلو</ref><ref>ناهید امیدی، دیده دل و دست، ص 21_112</ref><ref>اسماعیل حسین پور، کتاب دیار و دوتار، ص 180</ref>
 
== علت تغییرلباس و رقص کردهای خراسان، بعد از کوچ تاریخی ==
 
تغییر و تحول لباس به علت شرایط اقلیمی و نوع خاص زندگی کردها یعنی چادرنشینی و سردی و گرمی هوا، اشکال گوناگون را به خود گرفته و از رنگ‌های شاد و روشن و دل‌انگیز متأثر از طبیعت بوده‌است. رقص‌ها نیز به علت عدم تحریک کافی در گذشته به ناچار تغییریافت و تحریک آن بیشتر و بیشتر شد. فرهنگ کردها ی خراسان، مثل آبی در حال حرکت و پرش و خیزش است و در طول تاریخ با بهرهگیری از مللی که با آن مواجه بوده و از مرزهای روم گرفته تا ارمنستان و گرجستان و قفقاز و آذربایجان است و خراسان و هندوستان، از زیبایی‌های هر ملتی بهره‌گیری نموده و بر غنای خویش افزوده است. در حالی که موسیقی و هنر کردهای غرب، فاقد این ویژگی‌ها بوده‌است. صدها آهنگ در موسیقی کرمانجی خراسان وجود دارد که هر کدام، فلسفه مخصوص به خود دارند که در کتاب [[تاریخ موسیقی ایران]] به آن پرداخته‌اند.<ref>گفتگویی با استاد کلیم‌الله توحدی استاد گرانقدر و پژوهشگر برجسته کرمانج شمال خراسان (چاپ شده در گاهنامه فرهنگی، اجتماعی، ادبی، هنری سال اول، شماره دوم، آذر ماه 1380)</ref>
 
== پوشاک ==
سطر ۹۶ ⟵ ۹۲:
کردهای خراسان نیز دیرینه دلدادگان و پرچمدار شکوه فرهنگی هستند که به رغم دور بودن از کردستان، مام میهن، توانسته‌اند فرهنگ نیاکان خود را به زیبایی بر دوش بکشند پوشش زن کرمانج خراسان شاخصه‌های منحصربه‌فردی دارد که نوع پارچه، زینت‌ها، نام‌ها و پردازش رنگ از جمله این ویژگی‌ها است. لباس زن کرمانج خراسان شمالی ترکیبی از گراس (goras)، شیلوار، کله (kolle)و نظامی است. بالاتنه که در اصطلاح کرمانجی «گراس» نامیده می‌شود و دامن که در اصطلاح کردی «پارچه» و «شیلوار» نامیده می‌شود، دو قسمت اصلی لباس کرمانجی هستند. بالاتنه لباس، «گراس» نامیده می‌شود که پیراهنی ساده‌است و یقه خاصی ندارد. «کله» پوششی است از جنس پارچه مخمل که بر روی گراس پوشیده می‌شود. برای کله از پارچه مخمل با رنگ‌های تند و گرم مثل قرمز و سبز و بنفش استفاده می‌شود. این لباس با سکه‌های تزیینی که در اصطلاح کرمانجی «دراو» نامیده می‌شود با تعبیه حلقه بر روی سکه، تزیین می‌شود. سکه‌های متعدد بر روی کله، هنگام [[راه رفتن]]، صدایی موزون تولید می‌کند. به حاشیه یقه، جیب‌ها و سر آستین‌های کله، نوارهایی زیگزاگ با رنگ‌های تند، دوخته می‌شود.
زن کرمانج برای پوشش سر از (پشمی) که امروز به روسری موسوم است و شالی مخصوص استفاده می‌کند، این سرپوش‌ها حتی روی چهره زن به جز چشمان را می‌پوشاند.<ref>رشیدی ـ اکرم، آشنایی با جاذبه‌های بجنورد، روزنامه اطلاعات، 26 اردیبهشت 1383</ref><ref>صادقی ـ مرتضی، ماتیکان مانه و سملقان، انتشارات مهردامون، بهمن 1383</ref><ref>کتاب “پوشاک و زیورآلات عشایر کرمانج خراسان” تحقیق و پژوهش خانم “سارا وطن دوست</ref>
 
==آسیب شناسی زبان مادری در میان کردهای خراسان==
# روند پرسرعت جریان مدرنیسم و شهرنشینی{{مدرک}}