آستانه حسی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
اربابی دوم (بحث | مشارکتها) |
اربابی دوم (بحث | مشارکتها) ←آستانه مطلق: تصحیح مطلب~~~~ |
||
خط ۲۰:
آستانهٔ مطلق در اصل ضعیفترین محرک محسوس را گویند. اما در عمل چون حس یک محرک، مانند شنیدن یک صدا، میتواند دچار خطا شود، محسوس بودن بهعنوان حس محرک، بهصورت محسوس بودن در نیمی از موارد تعریف شدهاست.
یک محرک حسی، مانند نور، صدا، طعم، بو، زبری و غیره تنها زمانی توسط دستگاه عصبی قابل کشف است که دارای شدت خاصی باشد. برای مثال اگر درجهٔ حرارت اتاقی را تنها ۱ درجه افزایش دهند؛ معلوم نیست که شخص تحت آزمایش، متوجه این تغییر بشود. توجه شخص تحت آزمایش به تغییرات محیطی وابسته به مجموعهای از عوامل است. هم عوامل مادی و هم عوامل ذهنی در محسوس بودن یک محرک تأثیر میگذارند. برای مثال اگر درجهٔ حرارت اتاقی را ۵ درجه افزایش دهند، احتمال کشف این تغییر بهمراتب بیشتر است. اما درجهٔ حرارت قبلی اتاق نیز روی این احتمال مؤثر است. کشف تفاوت ۱۰ و ۱۵ درجه معمولاً از تفاوت ۲۰ تا ۲۵ درجه آسانتر است. در ضمن قضاوت حسی افراد از نظر میزان حساسیت جسمی و نیز تجربه، متفاوت است. بهعلاوه شرایط آزمایشی نیز میتواند روی قضاوت شخص تأثیر بگذارد. برای مثال اگر از شخصی بخواهند تغییری که در درجهٔ حرارت اتاق حس میکند را گزارش دهد، طبیعتاً توجه این شخص به موضوع جلب خواهد شد. در یک وضعیت شرطبندی، دقت شخص شدیداً تحت تأثیر ذهنیتِ برد و باخت قرار خواهد داشت؛ بنابراین برای به حداقل رساندن چنین عوامل متغییری، راهکار ۵۰٪ منظور شدهاست؛ یعنی برای مثال صدایی محسوس محسوب میشود که
اولین مطالعات سیستماتیک برای تعیین آستانههای حسی توسط ارنست هاینریش وبر، پزشک و پیشگام روانشناسی تجربی در [[دانشگاه لایپزیگ]] انجام شد. آزمایشهای وی برای تعیین آستانههای مطلق و تغییرات محسوس انجام شده بود. ارنست هاینریش وبر توانست آستانه مطلق و حس تغییر را از نظر آماری تعریف کند که منجر به ایجاد قوانین وبر فچنر و مفهوم «حداقل تفاوت محسوس» در توصیف آستانهٔ حسی شد.
|