== زندگی ==
نام اوگتای از ۲کلمهٔ '''اوک''' به معنای تیر و '''تای''' به معنای همتا و همانند تشکیل شده و در واقع به معنای مانند تیر قوی و منحصر به فرد. مادر وی یسونجین محبوبترین زن چنگیز و بانوی اول مغولستان بود. اوگتای خواهران بسیار زیادی داشتهاست ولی تعداد برادران او ۶۰ نفر بودهاست. در میان خواهران وی چهارنفر از شهرت برخوردار بودند: ۱) بوراقچین، ۲) توراکته، ۳) موکا، ۴) جاجین بناکتی.<ref name=":1">{{یادکرد کتاب|عنوان=مغولان و حکومت ایلخانی در ایران|نام خانوادگی=بیانی|نام=شیرین|ناشر=سمت|سال=1384|شابک=|مکان=تهران|صفحات=186}}</ref>
اوگتای هفت پسر داشته که توراکنه ما در پنج پسر بزرگتر بودهاست.
۷) ملک<ref name=":0"/>
اوگتای قاآن پادشاهی عاقل و عادل و جوانمرد بود. وی بیشتر وقت خود را به شرابخواری و خوشگذرانی میگذراند و چنگیزخان همیشه وی را نصیحت میکردهاست. چنگیزخان که از اوضاع و احوال فرزندان خود مطلع بود هرکدام را مسئول کاری کرد.<ref name=":0"/> وی مسئلهٔ جانشینی اوگتای را در زمان حیات خود روشن کرد و این مسئله را با سایر فرزندان خود و بزرگان مغول در میان گذاشت و آنها نیز از فرمان او تبعیت کردند. تولی،[[تولی خان]]، که بزرگتر از اوگتای بود با وجود اینکه اوگتای از جانب پدر رسماً به مقام قاآنی انتخاب شده بود بهطور غیررسمی تا تعیین اوگتای از طرف [[قوریلتای]] با کمک سه نفر از مشاوران پدرش به مدت دو سال بهطور غیررسمی فرمانروایی کرد.
سرانجام دو سال و نیم بعد از مرگ چنگیزخان یعنی در بهار سال ۶۲۶ در کنار نهر کرولن در نتیجهٔ قوریتیایقوریلتیای که تشکیل شد اوگتای بهطور رسمی به مقام قاآنی انتخاب شد. اوگتای در ابتدا با قبول این مقام مخالف بود به اصرار برادران و برادرزادگان خود این تکلیف را که وصیت پدر خویش بود را پذیرفت و به مقام قاآنی رسید.
کسی که بیشتر از بقیهٔ افراد در زمان چنگیز به جانشینی اوگتای اصرار داشت شخصی به نام یلوچوت سای مشاوری چینی چنگیز بود وی قصد داشت شخصی عادل و سلیم و بیآزار به مقام خانی برسد که بتواند خرابیهای عهد چنگیز را جبران کند به همین دلیل به اوگتای که بیشتر به عیش و عشرت و خوشگذرانی مایل بود تا کشت و کشتار و خرابی و ویرانی توجه داشت که سرانجام نیز به مقصود خود رسید و اوگتای نیز او را حاکم ولایت چینی متعلق به مغول و مستوفی خود کرد.<ref name=":0"/>
وی بعد از اینکه بر تخت خانی نشست نخست با عقل و درایتی که داشت [[یاسا]]<nowiki/>ها را بر قاعدهٔ دورهٔ چنگیزخان مقرر کرد و لشکری گران با فرماندهی برادران خود به مناطق مختلف فرستاد. تا رنج و وی تمامی جریمه او افرادی که مرتکب خطایی شده بودند را بخشید و گفت اگر کسی گستاخی کند و مرتکب کار خطایی شود مکافات و جریمهٔ آن فراخود گناه او به او میرسد. در ایران اوضاع بسیار آشوب بود. سلطان جلال الدینجلالالدین هنوز مقاومت میکرد. وی '''چراطاغون نویان''' را به همراه جمعی از امرا و سی هزار سوار به دفع او روانه کرد.
ولیچراطاغون نویان با کمکهایی که پس از امرا و حکام [[ترکستان]] و حکام مغولی خوارزم گرفت و نیز تعداد خشرهایی که در خراسان به دست آورد تعداد نفرات اردوی او به ۹۰۰ هزار نفر رسید! {{نیازمند منبع}} که از راه اسفراین بو وی خود را به صفحات غربی ایران رسانیدند و در آن موقع سلطان جلال الدین خوارزمشاه در (خوی) به سر میبرد. پایان کار سلطان جلال الدین بعد از چند برخورد با مغولان فرار به کوههای میاخارتین و قتل او به دست یکی از اکراد بود.
اگتایاوگتای قاآن فردی زیرک و هشیار بود در صورت لزوم فردی دست و دلباز بود و در جای خود سختگیر و بیرحم دلی آنچه صفت مشخصهٔ وی بود توجه وی به اسلام بود وی در تمام دوران سلطنت خویش روش سازش را برای به مسلمانان در بیشتر گرفت و برای آنآنان ارجحیت خاصی نسبت به دیگر اقوام و مذاهب قائل بود. به همین دلیل اوگتای وی در جهت گسترش سیاست اسلاماسلامدوستی دوستی خودخود، فرمانهایی در زمینهٔ انجام فرائض دینی صادر کرد از جمله آزاد بودن [[مسلمان|مسلمانان]] در ساختن مساجد و مدارس و ابنیهٔ خیر،خیریه و همچنین نزدیک صدهزار دینار زر سرخ و دو هزار جامعهجامه برای مشایخ و [[روحانی|روحانیون]] دیگر فرستاد. در زمان اوگتای حکومت ایالات مسلمان همزمان در اختیار [[محمود یلواج]] باقی ماند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ایران از حملهٔ مغول تا پایان تیموریان|نام خانوادگی=ولایتی|نام=علی اکبر|ناشر=امیرکبیر|سال=1392|شابک=|مکان=تهران|صفحات=239}}</ref>
چنگیزخان هر کدام از پسرانش را به امری مخصوص اختیار کرده بود. بزرگترینبزرگترینشان توشی'''[[جوچی]]''' در کار صید و کارشکار که نزدیک ایشان کاری شگرف و پسندیده است؛ و '''[[جغتای]]''' را که از او فروتر بود در تنفیذ یاسا و سیاست و التزام آن و مؤاخذت و عقاب بر ترک آن گزیده و '''[[اوگتای]]''' را به عقل ورای و تدبیر ملک اختیار کرده و '''[[تولی]]''' را به ترتیب و ولیت جیوش جنود ترجیح نهاده.<ref name=":0"/>
در روزگار پدر همراه او و دیگر برادران در جنگ با قبیلههای [[مغول]]، در لشکرکشی به [[چین شمالی]] و [[ایران]] شرکت داشت و در فتح اشرار[[اترار]] [[خوارزم]] نیز حضور داشت. وی کوکتای و سوبدای را به سوی قبچاق و بلغارهای[[بلغار]]های ولگا و [[اروپای شرقی]] و گروهی از فرماندهان را به سوی چین شمالی، [[تبت]]، [[سرزمین کره|کره]] و [[منچوری]] فرستاد؛ و خود در سال ۶۲۷. ق همراه توسجوچی برادر بزرگتر خود به چین شمالی لشکرکشی کرد. که این لشکرکشی تا ۶۳۱. ق ادامه یافت.
در زمان اوگتای اوضاع برخی نقاط بخصوصبه خصوص [[خراسان]] آشفته بود. اوگتای برای سرکوبی مخالفان چراماغون و طایربهادر را مأمور کرد. طایر سعی کرد که حکومت خراسان را از سلطهٔ چینمتور قراقتایی به درآورد. سرانجام اوگتای چراماغون و طایر را از دخالت در کارها منع کرد و حکومت چینمتور را به رسمیت شناخت. وی در سال (۶۳۲. ق/ ۱۲۳۵. م) شهر قرار[[قرا قروم]] را در ساحل رود اروخون بنا نهاد و در آن شهر چینیها و مسلمانان هر یک کاخی به شیوهٔ معماری خویشتن برای او ساختند و باغهای زیبایی در آن شهر و اطراف آن ایجاد کردند و نخستین بار در آن شهر به کشاورزی پرداخته شد. وی دستور داد تا در سرتاسر [[امپراطوریامپراتوری مغول]] توقفگاههای،توقفگاههای سواران زبده و اسبهای تازهنفس نگهداری شود و مأموران، سفیران و بازرگانان به آسانی و به سرعت بتوانند رفتوآمد نمایند. هر یک از بزرگان، امیران، و حاکمان وظیفه یافتند تا در تدارک آن سازمان بکوشند. قاآن همچنین فرمان داد تا [[شهر هرات]] را که پس از لشکرکشی مغول جز ویرانهای از آن برجای نمانده بود آباد کنند و در (۶۳۶. ق/۱۲۳۹. ۱۲۳۹مم) فرمان داد که ۲۰۰ خانوار از مردم هرات که کوچ کرده بودندبودند، بازگردانده شوند. در ۶۳۷. ق به فرمان او به شهر [[هرات]] آب رسانده شد. اوگتای قاآن پس از بازگشت از چینچین، دیگر در هیچ لشکرکشی شرکت نکرد و همواره به شکار و خوش گذرانیخوشگذرانی مشغول بود و برخی از مورخان افراط وی را در این کار سبب مرگ زودرس او دانستهاند.<ref name=":1"/>
زمانی که [[اترار]] مورد هجوم مغول قرار گرفت لشکری از ارتش مغول تشکیل شده از هزار سوار تحت فرماندهی با فرمانهایی برای از بین بردن هرگونه تهدید از طرف جنوب و عزیمت به طرف [[ماوراءالنهر]]، به طرف جنوب رهسپار شد. بربه لشکر جوچی نیز دستور داده شد که به دنبال لشکر جبر رود و پس از آن جدا شود و به طرف پادگانهای خوارزمگاهخوارزمشاه در [[فجند]] یورش برد.<ref name=":1"/>
== شجرهنامه ==
|