رابعه عدویه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
یک جملهٔ بی‌معنی حذف شد.
ویژگی پیوندهای پیشنهادی: ۴ پیوند افزوده شد.
خط ۱۰:
|محل_مرگ=احتمالاً بصره
}}
'''رابعه عَدَویّه''' لقب گرفته به ''تاجُ الرجال'' با کنیهٔ '''امُ الخیر''' (۷۱۳ میلادی برابر ۹۵–۹۴ قمری- ۸۰۱ میلادی برابر ۱۸۵–۱۸۴ قمری) بانوی [[تصوف|صوفی]] و [[شعر عربی|شاعر عربی]] در [[سده ۲ (قمری)|سدهٔ دوم هجری]] بود. آن گونه که وی از خدادوستی سروده‌است برمی‌آید که از شوق به خدا و آگاهی بر دریافتن زیبایی ازلی اوست نه از ترس عذاب یا طمع در ثواب او.<ref>{{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = بعلبکی| نام = منیر | پیوند نویسنده = منیر بعلبکی | مقاله = Rabi'ah al-'Adawiyyah |دانشنامه = [[دانشنامه المورد]] | جلد= ۸ | سال =۱۹۸۰ | ناشر = [[دارالعلم للملایین]] | مکان = [[بیروت]] | صفحه = ۱۱۴| زبان = عربی}}</ref>
 
او دختر «اسماعیل عدوی قیسی» بود. نام او را از این جهت رابعه گذاشتند که فرزند چهارم خانواده بود.<ref>[http://www.mibosearch.com/word.aspx?wName=رابعه+عدويه رابعه عدویه در میبو جستجو]{{پیوند مرده|date=دسامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot}}</ref> رابعه یکی از کسانی است که [[عطار نیشابوری|فریدالدین عطار]] در کتاب [[تذکرة الاولیا|تذکره الاولیایش]] از او یاد کرده‌است. رابعه صوفی ای بود ربودهٔ جذبات الهیه و در طریقت جذبه اش بر سلوک غلبه داشت. او طبع شاعری هم داشته و اشعاری در عشق به خدا سروده‌است.
خط ۲۳:
[[عطار نیشابوری]]: «آن مخدره‌ی خدر خاص، آن مستوره‌ی ستر اخلاص، آن سوخته‌ی عشق و اشتیاق، آن شیفته‌ی قرب و احتراق، آن نایب مریم صفیه، آن مقبول رجال، رابعه‌ی عدویّه – رحمها الله تعالی – اگر کسی گوید که ذکر او در صف رجال چرا کردی؟ گوییم خواجه‌ی انبیا- علیه الصلوة والسلام – می‌فرماید که «ان الله لا ینظر الی صورکم»، کار به صورت نیست به نیّت نکوست... چون زن در راه خدای – تعالی – مرد باشد او را زن نتوان گفت.» <ref>[http://ensani.ir/fa/article/261226/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D9%84-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B2 رابعه در گذار از پل مجاز]. [مجله علمی-پژوهشی ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی بهار 1389 شماره 18]</ref>
 
[[قدمعلی سرامی]]: «پیش از رابعه، کسی از حب و محبت الهی سخن نگفته بود. درواقع او نخستین عارفی است که این مضمون را به معنای حقیقی و تام و تمام کلمه و نه صرفاً به لحاظ تعبیر لفظی آن مفهوم که کاربردی زبانی و ظاهری است، در تصوف و [[عرفان اسلامی]] وارد کرد و به علاوه به قولی «جسارت ورزیده، میان مفهوم حب و مفهوم خلّت (صمیمیت و یکرنگی) که هرکه بدان درجت در دوستی حق رسید طاعت از وی برخیزد و حکم تکلیف از او ساقط می‌گردد، وفق داد و بدین‌گونه غوغایی برانگیخت و گشاینده راه دور و دراز و پرخطری شد که حسین‌بن [[حسین منصور حلاج|منصور حلاج]] با پیمودنش بر سر دار رفت.» <ref> باز هم اندر خم یک کوچه‌ایم، [[قدمعلی سرامی]]، انتشارات ترفند، تهران ۱۳۹۹، ص ۱۷۳</ref>