زخم کاری: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه |
←قسمتها: اشتباهات اصلاح شد, دستور زبان اصلاح شد برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید |
||
خط ۳۹:
{| class="wikitable"
|+
! colspan="2" |
|-
|'''قسمت ۱'''
|مالکی از مدیران شرکتی موفق است که توسط نعمت ریزآبادی اداره میشود. ریزآبادی، مالکی را مأمور میکند تا برای قرارداد مهم نفتی با نروژیها وارد مذاکره شود. نروژیها بعد از عقد قرارداد میخواهند مبلغ قرارداد که چندین میلیون دلار است را به حساب شرکت واریز کنند؛ ولی مالکی به جای اینکه مبلغ قرارداد را به حساب شرکت واریز کند به حساب شخصی خودش واریز میکند و از نعمت
|-
|''' قسمت ۲ '''
|نعمت ریزآبادی از مالکی میخواهد به مناسبت عقد قرارداد با نروژیها
|-
|''' قسمت ۳ '''
|
|-
|''' قسمت ۴ '''
|مالک از اینکه توانسته
|-
|''' قسمت ۵ '''
خط ۵۷:
|-
|''' قسمت ۶ '''
|سمیرا
|-
|''' قسمت ۷ '''
|مالک در دفتر کیش اسنادی را به منصوره نشان میدهد و به منصوره پیشنهاد میدهد به خاطر اتفاقاتی که برای ناصر پیش آمده، او و ناصر از ایران بروند و از منصوره میخواهد وکالت تام شرکت را به او بدهد تا شرکت را از این اوضاع نابسامان نجات دهد و منصوره نیز وکالت تام را به مالکی میدهد. مالکی در همان شب
|-
|''' قسمت ۸ '''
|مالکی وارد شرکت میشود و مورد استقبال کارکنان قرار میگیرد. او به رؤیایی که داشته دست پیدا کرده و بر مسند قدرت نشسته. میثم چند روزی است به دنبال مائده میگردد و با او تماس میگیرد ولی مائده جوابش را نمیدهد. سمیرا به همراه هانیه راهی شمال میشوند تا
|-
|''' قسمت ۹ '''
|با اتفاقاتی که میافتد مالک احساس خطر میکند. در کنار
|-
|''' قسمت ۱۰ '''
|اولین
|-
|''' قسمت ۱۱ '''
|زندانی شدن میثم در دبی بحران
|-
|''' قسمت ۱۲ '''
|پس از آتشسوزی عمدی در انبار لاستیک شرکت، بحرانی دیگر آغاز شده که گریبان مالک و
|-
|'''قسمت ۱۳'''
|مالکی پنهانی در حال تدارک امور مربوط به انتقال اسناد و داراییها به میثم است. با رازی که سمیرا از ارتباطش با حاج عمو در عمارت برملا کرده
|-
|'''قسمت ۱۴'''
|با مرگ مائده نزاع بین خانوادههای مالکی و ریزآبادی به بالاترین حد خود میرسد. منصوره درصدد است هر چه زودتر مقدمات ورود ناصر و میرلوحی را به ایران محیا کند. سمیرا با ادعایی که دربارهٔ پسرش کردهاست موجب فرورفتن
|-
|'''قسمت ۱۵ (پایان)'''
|با مرگ مغزی هانیه و وضعیت روحی سمیرا و از طرفی تأثیر مرگ مائده بر میثم
|-
|}
|