کاربر:جهان بینش140/صفحه تمرین ۳: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جهان بینش140 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جهان بینش140 (بحث | مشارکتها) افزودن کمی به محتوا |
||
خط ۱:
== بیّنه ==
'''بیّنه''' نود و هشتمین سوره قرآن، از سورههای مدنی آن و دارای ۸ آیه است. برطبق ترتیب نزول مبنی بر روایت ابنعباس، یکصدمین سوره قرآن، پیش از «سوره طلاق» و پس از «سوره حشر» نازل شدهاست.<ref>معرفت، محمدهادی؛ علوم قرآنی، ص 79؛ قم، موسسه فرهنگی تمهید؛ چاپ پانزدهم(۱۳۹۲ ش) شابک:۳-۰۶۳-۳۳۰-۹۶۴.</ref> سوره بینه به معرفی دو دسته از کفار اشاره دارد.
== نامها ==
خط ۱۹:
سوره بینه مشتمل بر ۹۴ کلمه و ۳۹۹ حرف است.<ref name=":1"/> <ref>امین، نصرت بیگم؛ مخزن العرفان در تفسیر قرآن؛ ج ۱۵؛ ص۲۱۰؛ اصفهان، گلبهار (بی تا).</ref> این سوره شامل ۸ آیه میباشد. اگر چه دررابطه با تعداد آیات، یک مورد اختلافی در تفاسیر اهل سنت مشاهده میشود. بدین صورت که قراء اهل بصره تعداد آیات سوره را ۹ آیه به حساب میآورند. آنان در آیه پنجم بر «مخلصین له الدین» وقف میکنند و این بر خلاف قرائت مشهور سایر قراء است که پایان این آیه را «دین القیمه» دانستهاند. در نتیجه عدد آیات سوره در نزد سایر قراء ۸ آیه است.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=تفسیراحسنالحدیث - قرشی، سید علیاکبر - کتابخانه مدرسه فقاهت|نشانی=https://lib.eshia.ir/10523/12/305|وبگاه=lib.eshia.ir|بازبینی=2021-09-16|کد زبان=fa}}</ref>
سیوطی مفسر سنی مذهب، معتقد است که بین این سوره و سوره قبل از آن (قدر) ارتباط تعلیلی برقرار است؛ سوره قدر به نزول قرآن اشاره دارد و سوره بینه به علت نزول آن میپردازد.<ref name=":0"/> طبرسی مفسر شیعه مذهب،نیز معتقد است که در سوره قدر به حجت بودن قرآن اشاره میشود و نزول سوره بینه، بیانگر این نکته است که خداوند هرگز مردم را بدون حجت و راهنما رها نمیکند.<ref>طبرسی، فضل بن حسن؛ ترجمه مجمع البیان؛ علی بیستونی؛ ج ۲۷ ؛ ص ۲۰۸ ؛ مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی؛بی تا.</ref> همچنین سیوطی و آلوسی و مراغی ازمفسران اهل سنت، بر این مطلب اتفاق نظر دارند که سوره بینه با سوره زلزال (سوره بعدی) نیز ارتباط معنایی دارد. به این ترتیب که مفاهیم سوره بینه به دستهبندی افراد به نیکان و بدان و فرجام کار آنان توجه ویژهای دارد و سوره زلزال ضمن بیان زلزله عظیم و افشاگری زمین _ از علائم ظهور قیامت _ به تحقق یافتن همان وعده و وعیدهای خداوند در جهان آخرت تأکید کردهاست.<ref name=":1"/>
== تفسیر ==
نزول این سوره بیانگر اتمام حجت خداوند به واسطه رسالت جهانی محمد بر اهل کتاب و مشرکین است. طباطبایی مفسر شیعی، معتقد است که
=== آیه اول ===
واحدی نیشابوری مفسر سنی، این آیه را از لحاظ نظم و تفسیر یکی از سختترین آیات قرآن دانسته ولی برای آن توضیحی بیان نکردهاست.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=التفسیر البسیط - الواحدی - کتابخانه مدرسه فقاهت|نشانی=http://lib.efatwa.ir/47017/24/208|وبگاه=lib.efatwa.ir|بازبینی=2021-09-16|کد زبان=fa}}</ref><ref name=":5">{{یادکرد وب|عنوان=تفسیر روح المعانی - الألوسی، شهاب الدین - کتابخانه مدرسه فقاهت|نشانی=https://lib.eshia.ir/41932/15/426|وبگاه=lib.eshia.ir|بازبینی=2021-09-17|کد زبان=fa}}</ref> در ابتدای این سوره خداوند به وضعیت و ادعای اهل کتاب (یهود و نصاری) و مشرکین پیش از ظهور اسلام اشاره دارد. به اعتقاد فخر رازی منظور از بینه پیامبر اسلام است. اما مقصود خداوند از منفکین چیست؟ و اینکه اهل کتاب و مشرکین تا پیش از آمدن بینه از چه چیزی جدا نمیشدند؟ به بررسی چندین احتمال میپردازد. او در احتمال اولش منظور خدا از منفکین را در این آیه کفر دانستهاست؛ یعنی آنان از دین خودشان دست بردار نبودند و این کفر نیز تا آمدن پیامبر ادامه داشتهاست. همچنین به نظر او در آیه اول خداوند از حال کفار و مشرکین خبر میدهد و در آیه چهارم به این واقعیت اشاره صریح میکند که آنان بعد از آمدن دلیل روشن و آشکار به سویشان و بر خلاف آنچه ادعا داشتند، باز هم ایمان نیاوردند و با پیامبر اسلام به دشمنی و مخالفت پرداختند. برداشت دیگر او از منفکین این است که اهل کتاب پیوسته از مناقب و فضائل و بشارتهای آمدن پیامبر موعود سخن میگفتند و در انتظار آمدنش به سر میبردند ولی هنگامی که محمد رسالت خویش را اعلام کرد؛ عدهای از آنها از او روی برگرداندند و گروهی هم به او ایمان آوردند. احتمال دیگری که او از معنای منفکین در ارتباط با آیه اول و چهارم عنوان میکند این است که پیش از آمدن حجت و بینّه خدا، اهل کتاب هیچ تردیدی درکفرشان و باقی ماندن در آیین خویش نداشتند اما وقتی که با پیامبری محمد و معجزه او _قرآن_ روبرو شدند، در اینکه بر دین و عقاید سابقشان باقی بمانند یا دین دیگری را برگزینند به حیرت و شک افتادند.<ref name=":6">{{یادکرد وب|عنوان=تفسیر الرازی - الرازی، فخر الدین - کتابخانه مدرسه فقاهت|نشانی=https://lib.eshia.ir/15387/32/39|وبگاه=lib.eshia.ir|بازبینی=2021-09-16|کد زبان=fa}}</ref>
برطبق گزارش مفسران «مِنْ» در عبارت «لم یکن الذین کفروا من اهل الکتاب و المشرکین» مِن بیانیه است و اشاره دارد به اینکه منظور از کفار دو دسته آنهاست، یکی اهل کتاب که بر آیین یهودیت و مسیحیت بودند و گروه دیگر مشرکینی که برای خدا شریک قائل بودند و بتها را میپرستیدند.<ref>امین، نصرت بیگم؛ مخزن العرفان در تفسیر قرآن؛ ج ۱۵؛ صص ۲۱۲ و ۲۱۳؛ اصفهان، گلبهار (بی تا).</ref><ref>{{یادکرد وب|عنوان=التحرير والتنوير - ابن عاشور - کتابخانه مدرسه فقاهت|نشانی=https://lib.eshia.ir/41675/30/475|وبگاه=lib.eshia.ir|بازبینی=2021-09-21|کد زبان=fa}}</ref><ref name=":10" />
طبرسی مفسر شیعی، در ''مجمع البیان'' در معنای کلمه «بینّه» آوردهاست: حجت و دلیل آشکاری که به وسیله آن حق را از باطل تشخیص دهند. در اینجا با توجه به مفهوم آیه دلالت بر پیامبر اسلام دارد.<ref name=":8">طبرسی، فضل بن الحسن؛ مجمع البیان؛ ج ۲۷، ص ۲۱۱، تهران، انتشارات فراهانی؛ چاپ دوم(۱۳۵۹).</ref> همو در معنای انفکاک (منفکّین) میگوید: جدایی و انفصالی که از اتصالی سخت و شدید بوده باشد. و بیشترین استفاده از این لغت در حال نفی است. مانند اینکه گفته میشود مَاانْفَّکَ یعنی به خاطر شدت نزدیکی و اتصال جدا نشد.<ref name=":8"/><ref name=":9">طوسی، محمد بن حسن؛ تفسیر التبیان؛ تحقیق احمد قصیر العاملی ؛ ج ۱۰ ؛ ص۳۸۸؛ النجف الاشرف، مکتبة الامین؛ بی تا. </ref>
خط ۳۴:
از نظر اغلب مفسران عبارت «رسول من الله» بدل از بینّه است.<ref name=":5"/><ref name=":6"/><ref name=":4"/><ref>بهرام پور، ابوالفضل؛ نسیم حیات؛ ج۳۰؛ ص ۱۹۲؛ قم، انتشارات هجرت؛ چاپ سیزدهم (۱۳۸۱)؛ شابک:۶-۲۲-۵۸۷۵-۹۶۴.</ref><ref>محمود بن عمر، زمخشری؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل؛ ج ۴؛ ص ۷۸۲؛ بیروت دارالکتاب العربی(۱۴۰۷ ق).</ref> برای مصداق رسول در آیه سه احتمال را شمردهاند. منظور شخص محمد است که فرستادهای از جانب خداوند است، یا مراد از رسول معجزه او (قرآن) است و در احتمال سوم منظور جبرئیل میباشد که قرآن را بر پیامبر میخواند.<ref name=":4">کاشانی، ملا فتحالله؛ منهج الصادقین؛ ج ۱۰؛ ص ۳۱۱؛ تهران، انتشارات اسلامیه؛ چاپ پنجم(۱۳۷۸)؛ شابک:۳-۰۶۴-۴۸۱-۹۶۴.</ref>
مهمترین بخش آیه دوم، عبارت «یَتْلُوا صُحُفًا مُطَهَّرَةً» هست که صاحبنظران حوزه تفسیر قرآن اقوال مختلفی را در کتابهایشان گزارش کردهاند و هر یک به دنبال معنا و مفهومی قابل قبول برای این عبارت بودهاند. به طوریکه ۹ دیدگاه گوناگون در اینباره ارائه گردیدهاست.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=بررسی تطبیقی تفاسیر "صحفا مطهره" در آیه دوم سوره بینه|نشانی=http://ensani.ir/fa/article/422021/بررسی-تطبیقی-تفاسیر-صحفا-مطهره-در-آیه-دوم-سوره-بینه|وبگاه=پرتال جامع علوم انسانی|بازبینی=2021-09-17|کد زبان=fa}}</ref> تفاسیری که معنای لغوی «صُحُف» را گزارش کردهاند مقصود از آن را کتاب به معنای عام گفتهاند؛ بدون آنکه کتاب خاصی را در نظر داشته باشند. کلمه «مطهّره» را هم به معنی دور از باطل، دور از شرک، مطهر و پاک از پلیدی و کفر تفسیر نمودهاند.<ref>سید قطب، ابراهیم حسین الشاربی؛ فی ظلال القرآن؛ ج ۶؛ ص ۳۹۴۸؛ بیروت، دارالشروق؛ چاپ ۱۷ -(۱۴۱۲ق).</ref><ref>طبرسی، فضل بن حسن؛ تفسیر جوامع الجامع؛ ج ۴؛ ص ۵۲۱؛ قم مرکز مدیریت حوزه علمیه قم؛ (۱۴۱۲ ق).</ref><ref name=":12">مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه؛ ج ۲۷؛ ص ۱۹۹؛ تهران، دارالکتب الاسلامیه چاپ ۱۰- (۱۳۷۱ ش).</ref> ثعلبی، مقاتل، زمخشری، نووی و سید قطب سنی مذهب، طبرسی و مکارم شیرازی شیعی، جزو مفسرانِ این دسته از تفاسیر لغوی هستند.<ref>مقاتل بن سلیمان؛ تفسیر مقاتل بن سلیمان؛ ج ۴؛ ص ۷۷۹؛ بیروت، دار احیاء التراث العربی (۱۴۲۳ ق).</ref><ref>ثعلبی، احمد بن محمد؛ الکشف و البیان؛ به تحقیق ابی محمد بن عاشور؛ ج ۱۰؛ ص ۲۶۰و ۲۶۱؛ بیروت، دار احیاء التراث العربی (۱۴۲۲ ق).</ref><ref>زمخشری، محمود بن عمر؛ الکشاف عن غوامض التنزیل؛ ج۴؛ ص ۷۸۲؛ بیروت، دارالکتاب العربی(۱۴۰۷ ق).</ref><ref>نووی، محمد بن عمر؛ مراح لبید لکشف معنی القرآن المجید؛ به تصحیح محمد امین ناوی؛ ج ۲؛ ص۶۵۳؛ بیروت، دار الکتب العلمیه (1417 ق).</ref> گروه دیگری از مفسران به معنای ظاهری الفاظ توجه کرده و ۳ معنا را برای «صحف» در نظر میگیرند. به معنای قرآن مکتوب و ملفوظ که توسط فخر رازی، طبری، سیوطی و ابن ابی حاتم نقل شدهاست.<ref>فخر رازی، محمد بن عمر؛ مفاتیح الغیب؛ ج ۳۲؛ ص ۲۴۰؛ بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ طبعه الثالثه (۱۴۲۰ ق).</ref><ref>طبری، محمد بن جریر؛ جامع البیان عن تاویل آی القرآن؛ محقق احمد محمد شاکر؛ ج ۲۴؛ ص ۵۴۰؛ مؤسسه الرساله؛ طبعه الاولی(۱۴۲۰ ق).</ref><ref>سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر؛ الدر المنثور فی تفسیر بالماثور؛ ج ۸؛ ص ۵۸۸؛ بیروت، دارالفکر.</ref><ref>ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد؛ تفسیر القرآن العظیم؛ به تحقیق السعدمحمد طیب؛ ج ۱۰؛ ص ۳۱۶؛ ریاض، مکتبه نزار مصطفی الباز (۱۴۱۹ ق).</ref>ماتریدی، ماوردی و بانو امین در مخزن العرفان هم منظور از این کلمه را کتابهای آسمانی پیشین دانستهاند.<ref>ماتریدی، محمد بن محمد؛ تاویلات اهل السنه؛ محقق مجدی باسلوم؛ ج۱۰؛ ص ۵۸۹؛ بیروت، دار الکتب العلمیه (1426 ق).</ref><ref>ماوردی، علی بن محمد؛ النکت و العیون (تفسیر الماوردی) ج۶؛ ص ۳۱۶؛ بیروت، دارالکتب العلمیه (بی تا).</ref><ref>امین، نصرت بیگم؛ مخزن العرفان در تفسیر قرآن؛ ج ۱۵؛ صص ۲۱۲ و ۲۱۳؛ اصفهان، گلبهار (بی تا).</ref> سید محمد حسین طباطبایی و علی اکبر قرشی و عباس سید کریمی کلمه صحف را به اجزای قرآن تفسیر کردهاند.<ref>طباطبایی، محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج ۲۰؛ ص۳۳۷، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات(۱۴۱۷ ق).</ref><ref>قرشی، علی اکبر؛ تفسیر احسن الحدیث؛ ج ۱۲؛ ص ۳۱۰؛ تهران، بنیاد بعثت؛ چاپ دوم (۱۳۷۴ ش).</ref><ref>سید کریمی حسینی، عباس؛ تفسیر علیین؛ ص۵۹۹؛ قم، اسوه (1382 ش).</ref> در دیدگاه تفسیری باطنی و عرفانی از قرآن، پنج معنای باطنی گزارش شدهاست که عبارت است از: لوح محفوظ،<ref>طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ ج ۱۰؛ ص ۲۶۷؛ بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات؛ طبعة الاولی (۱۴۱۵ ق).</ref> نفوس سماوی،<ref>ابن عربی، محی الدین؛ تفسیر ابن عربی؛ به تحقیق شیخ عبدالوارث محمد علی؛ ج ۲؛ ص ۴۱۹؛ بیروت، دارالکتب العلمیه؛ طبعة الاولی(۱۴۱۵ ق).</ref> قرآنی در آسمان<ref>ابن کثیر، اسماعیل بن عمر؛ تفسیر القرآن العظیم؛ به تحقیق محمد حسین شمس الدین؛ ج ۸؛ ص ۴۳۸؛ بیروت، دارالکتب العلمیه؛ طبعة الاولی (۱۴۲۲ ق).</ref><ref>فیض کاشانی، محسن؛ تفسیر الصافی؛ ج ۵؛ ص ۳۵۴؛ تهران، مکتبه الصدر؛ طبعة الثانیة (۱۴۱۶ ق).</ref>قلب پیامبر اسلام<ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی؛ زادالمسیر فی علم التفسیر؛ تحقیق عبدالرزاق مهدی؛ ج ۴؛ ص ۴۷۵؛ بیروت، دارالکتاب العربی؛ الطبعة الاولی (۱۴۲۲ ق).</ref><ref name=":10">میبدی، ابوالفضل رشید الدین؛ کشف الاسرار و عُدّة الابرار (معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری)؛ ج ۱۰؛ ص ۵۷۰؛ تهران، امیر کبیر؛ چاپ دوم (۱۳۵۷ ش).</ref> و امامان شیعه.<ref>استرآبادی، علی؛ تاویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة؛ محقق حسین استاد ولی؛ ص ۸۰۰؛ قم، مؤسسه نشر الاسلامی(۱۴۰۹ ق).</ref><ref>بحرانی، هاشم بن سلیمان؛ البرهان فی تفسیر القرآن؛ ج ۵؛ ص ۷۱۸؛ قم، مؤسسه البعثه (۱۴۱۵ ق).</ref>
«صُحُف»جمع صَحیفه به معنای اوراق<ref name=":7"/> یا هر چیزی است که بر آن مینویسند.<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن؛ ص ۲۷۵.</ref> چه کاغذ باشد چه غیر از آن مانند لوحهای سنگی یا فلزی و …<ref name=":3"/>
خط ۴۶:
مرجع ضمیر واو فعل «مااُمِرُوا» جمله «الذین کفروا من اهل الکتاب و المشرکین» است که میرساند همچنان اهل کتاب و مشرکان عرب مخاطب آیه هستند. بنا به گزارش طباطبایی این آیه به دستورات آیین جدید (اسلام) که شامل عبادت خدا، اخلاص در دین، میانهروی و حفظ اعتدال، برپاداشتن نماز و پرداخت زکات است، اشاره دارد. نظر او دربارهٔ «یقیموا الصلاة و یؤتوا الزکاة» این است که این جمله از باب ذکر خاص بعد ازعام یا ذکر جزء بعد از کل آمدهاست و نشان میدهد که گوینده به آن توجه خاصتری داشتهاست. چرا که بعد از دستور کلی به عبادت خداوند از دو رکن مهم آن نام میبرد و به هر دو جنبه فردی و اجتماعی عبادات اشاره نمودهاست.<ref name=":3"/> در خصوص این آیه مکارم شیرازی معتقد است که اهل کتاب مورد ملامت و سرزنش قرار گرفتهاند و منظور از «مااُمِرُوا» این است که دستور به توحید و نماز و زکات امر جدیدی نیست و اینها مسائل ثابتی هستند ولی آنان در گذشته وفادار و عامل به این دستورات نبودهاند. او در ادامه معنای دیگری را هم مطرح میکند که با نظر طباطبایی یکسان است و آن را مناسبتر میداند. چرا که در آیه قبل سخن از اختلاف اهل کتاب در پذیرش دین جدید (اسلام) بود و این آیه همچنان ناظر به آن مطلب است.همچنین جمله «وماامروا» جمله حالیه یا استینافیه است و لام در «لیعبدوا» بنا به قول مکارم شیرازی لام غرض است.منظور از آن هم نتیجه ایست که به بندگان برمیگردد نه به خداوند.<ref name=":7"/>
«ذلک دین القیمه»: به گزارش مکارم شیرازی مفسر شیعی، دین به مجموعه آیین و شریعت گفته میشود. اشاره به توحید و نماز و زکات هم نشانگر این مطلب است که این موارد اصول ثابت و پابرجای همه دینهای الهی هستند و در فطرت انسان ریشه دارند. سرنوشت انسان با پذیرش توحید تعیین میگردد، با اقامه نماز از خالق خویش شکرگزاری میکند و با پرداخت زکات
=== آیه ششم ===
خط ۵۴:
=== آیه هفتم ===
در این آیه گروه دوم، یعنی آنهایی که ایمان به خداوند و پیامبرش آوردند و به اعمال صالح و نیک پرداختند با عبارت «اولئک خیر البریّه» مورد تکریم و تعظیم خداوند قرار میگیرند. این تعبیر که در ظاهر کلام به صورت مطلق و بدون استثناء بیان شده است؛ مقام بالای آنها را نشان میدهد که حتی از فرشتگان برتر و بالاتر هستند. آیات «و لقد کرمنا بنی آدم» و سجود ملائکه بر انسان نیز موید این موضوع هستند که به ترتیب در آیه ۷۰ سوره اسراء و همچنین آیه ۳۴ سوره بقره آمده اند.<ref name=":11">مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه؛ ج ۲۷ ؛ ص ۲۰۹ ؛ تهران، دارالکتب الاسلامیه؛ چاپ هیجدهم (۱۳۷۷ ش).</ref> ذیل آیه هفتم در منابع فریقین روایاتی گزارش شده است مبنی بر اینکه پیامبر اسلام در معرفی مصداق خیر البریّه علی بن ابیطالب و شیعیان او را نام برده است. از میان دانشمندان معروف اهل سنت که به نقل این روایات پرداختهاند میتوان به خطیب خوارزمی در ''مناقب''؛ ابونعیم اصفهانی در ''کفایه الخصام''، ابن صباغ مالکی در ''فصول المهمه''، شوکانی در ''فتح القدیر''، سلیمان قندوزی در ''ینابیع الموده'' و آلوسی در ''روح المعانی'' اشاره کرد. حاکم حسکانی از دانشمندان اهل سنت در کتاب ''شواهد التنزیل'' به بیش از بیست روایت اشاره میکندکه با اسناد مختلفی ذکر شده است. او روایتی از ابن عباس را گزارش میکند که به هنگام نزول آیه «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک خیر البریه» پیامبر به علی گفت: منظور از آیه تو و شیعیانت هستید که روز قیامت در حالیکه هم خدا از شما راضیست و هم شما از او؛ درعرصه محشر وارد میشوید. همچنین به گفته جابر بن عبدالله انصاری بعد از نزول این آیه هرگاه علی بن ابیطالب میآمد؛ یاران محمد میگفتند بهترین مخلوق خدا بعد از رسولش آمد. مکارم شیرازی این احادیث را از احادیث معروف و مشهور میان مسلمانان میداند و معتقد است که از این روایات معلوم میشود کلمه شیعه از همان زمان محمد و به پیروان خاص علی بن ابیطالب گفته میشده است و در میان یاران و اصحاب او به این نام معروف بودهاند.<ref name=":12" />
=== آیه هشتم ===
|