سیمرغ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 32696979 از Mohamadmahdirezae (بحث)
برچسب‌ها: خنثی‌سازی ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
←‏پیشینه: ایرانیان هرگز طرف تاریکی را پرستش نمی کردند!
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۲:
|پهلوی]] بر می‌آید، می‌توان دریافت که سیمرغ، مرغی است فراخ‌بال که بر درختی درمان بخش به نام «[[ویسپوبیش]]» یا «هرویسپ تخمک» که در بردارندهٔ تخمهٔ همهٔ گیاهان است، آشیان دارد. در اوستا اشاره شده که این درخت در در دریای «و روکاشا» یا «[[فراخکرت]]» قرار دارد. کلمهٔ سیمرغ در اوستا به صورت «مرغ وسئن» آمده که جزء نخستین آن به معنای «مرغ» است و جزء دوم آن با اندکی دگرگونی در پهلوی به صورت «سین» و در فارسی دری «سی» خوانده شده‌است و به هیچ وجه نمایندهٔ عدد ۳۰ نیست؛ بلکه استعاره ای از تعداد مشخص پرندگان دانا ( از حوادث غیب ) و گاهی معنای آن همان نام «[[شاهین]]» می‌شود. شاید هدف از این واژه (سی) بیان صفت روحانیت آن مرغ بوده‌است.<ref>«سین» در «[[هفت سین]]» [[نوروز]] هم، بار معنایی مشابه دارد و می‌توان از آن تعبیر به «مقدس» کرد.</ref>
 
سیمرغ پس از [[اسلام]] هم در حماسه‌های پهلوانی هم در آثار عرفانی حضور می‌یابد. سیمرغ در شاهنامهٔ [[فردوسی]] دو چهرهٔ متفاوت یزدانی (در داستان [[زال]]) و اهریمنی (در [[هفت خوان اسفندیار]]) دارد. زیرا همهٔ موجودات ماوراء طبیعت نزد [[ثنویان]] (دوگانه پرستانپنداران) دوقلوی متضاد هستند. [[سیمرغ اهریمنی]] بیشتر یک مرغ اژدهاست، فاقد استعدادهای قدسی [[سیمرغ یزدانی]] است و به دست اسفندیار در خوان پنجمش کشته می‌شود. البته عده‌ای این تضاد را برآمده از اختلافات دینی اسفندیار با خاندان رستم می‌دانند. اسفندیار از پیروان دین زردشت است و رستم به عقاید پیشازردشتی ایمان دارد. تقریباً هرآنچه پیش از زردشت اهورایی است، در دین زردشتی، اهریمنی محسوب می‌شود. سیمرغی هم که همیشه به یاری خاندان رستم می‌آید، در خوان پنجم، با هیبتی اهریمنی، مانع اسفندیار و گسترش دین او می‌شود. ناگفته نماند سیمرغ، در دین بهی پسازرتشتی، دوباره وجه مثبت و اهورایی خود را به دست می‌آورد.
 
سیمرغ مظهر «خرد» تمام و بی نقص است که پاسخ تمام پرسش‌ها را در خود دارد، و اسفندیار [[فره ایزدی]] دارد و رسالت انتشار مذهب بر دوش اوست که در مسیر تعالی خود سیمرغ را از میان برمی‌دارد. اسفندیار با وجودی که فرهٔ ایزدی دارد و مرتکب گناهی نمی‌شود ولی شخصیت نیکی در شاهنامه ندارد چنان‌که با حیله پس از هفت خوان راهنمای خود را می‌کشد، در قیاس با رستم که وفای به عهد می‌کند و راهنمای خود در هفت خوان را به پادشاهی مازندران می‌رساند.