همراه با بانوگشسپ ۲۵ شخصیت دیگر در ساختن این قصه سهم دارند که نام اکثر آنان در شاهنامه آمدهاست: [[رستم]]، [[فرامرز پسر رستم|فرامرز]]، پادشاه پریان، [[زال]]، [[زواره پسر زال|زواره]]، [[شیده]]، [[پیران ویسه|پیران]]، [[افراسیاب]]، [[تمرتاش]]، [[گرسیوز]]، [[چیپال]]، [[جیپور]]، شاه شاهان، [[کیکاووس|کیکاووس]]، [[فریبرز پسر کاووس|فریبرز]]، [[طوس]]، [[گودرز]]، [[گیو پسر گودرز|گیو]]، [[بهرام پسر گودرز|بهرام]]، [[رهام|رُهام]]، [[اشکش]]، [[گرگین پسر میلاد|گرگین]]، [[فرهاد]]، [[خراد]]، [[برزین]].
== بانو گشسب در طومار شاهنامه ==
نام بانو گشسب در شاهنامه فردوسی نیامدهاست ولی در [[طومار شاهنامه]] به گشسب بانو و کارهای او اشاره زیادی رفتهاست. بانو گشسپ طبق طومارها بعد از فرامرز به دنیا آمد ولی از سهراب بزرگتر بود. اشاره شدهاست که او در لشکر کشی سهراب به ایران با سهراب جنگید و دست او را شکست ولی پیران ویسه وزیر افراسیاب نامهای از رستم جعل کرد و برای بانو گشسپ فرستاد که ای دختر چگونه جرئت کردهای در کاری که به به مردان مربوط است دخالت کنی اگر باز نگردی تو را نخواهم بخشید و چنین بود که بانو گشسپ بازگشت.
نیز گفته شدهاست که بانو گشسپ خواستگاران بسیار داشت و کی کاووس پادشاه ایران و طوس و گیو از جمله خواستگاران او بودند ولی بانو گشسپ شرط کرده بود که فقط با کسی ازدواج خواهد کرد که بتواند در کشتی گرفتن او را شکست دهد اما از آن جا که هیچکس نتوانست این شرط را به جا بیاورد بانو گشسپ سرانجام با خواست پدرش با گیو ازدواج کرد گرچه میگویند که او در شب اول ازدواجش دست و پای گیو را بسته و او را در گوشهای از خانه انداخته بود.
بانو گشسپ به همراه خواهرش زرسپ بانو در جنگ هفت لشکر شرکت داشت. پس از این که بهمن، فرامرز را کشت و زال به کوه نزد سیمرغ رفت؛ گشسپ بانو به دنبال زال به کوه رفت.