طبق روایتی دیگر، اروس خدای بسیار جوانتری است و پسر افرودایت و معشوقش [[آرس]] به شماربهشمار میآید. مطابق این روایت اروس در هنر و ادبیات کلاسیک به هیئت مردی نیرومند، زیبا و پهلوان تصویر شدهاست. در دورهٔ کلاسیک او را حامی عشق همجنسگرایانه بین مردان و جوانان نیز تلقی کردهاند.<ref>ضیافت، افلاطون، ترجمه محمد حسن لطفی</ref>در تسپیای (در بویوتا) و در پاریوم (در موسیا) او را خدای باروری میدانستند و میپرستیدند.
در افسانهها از [[پسوخه]] به عنوان همسر وی یاد شدهاست.
خط ۳۶:
== مشخصات ==
در دورههای هلنی، که عشق در هنر و ادبیات جنبههای رمانتیکتری یافت، رفتهرفته اروس را کودک یا نوزاد بالداری، که تیردانی پر از تیر دارد، در نظر گرفتهاند؛ حتی بعضی او را جمع تصور کردهاند و اروتس خواندهاند.خواندهاند؛ زیرا شور و سوداهایی که او مظهر آنها بود، چندگانه به نظر میرسید. رفته رفته این تصور قوت گرفت که تیرهای او سر طلاییاند و اگر به قربانیان اصابت کنند، سبب ایجاد میل آتشین در آنها میشوند؛ بعضی دیگر از جنس سرب هستند و اگر به کسی اصابت کنند، سبب میشوند که عاشق از دلباختهٔ خود روی بگرداند. به این ترتیب اروس هم عشق برمیانگیخت و هم جفا.<ref>فرهنگ اساطیر کلاسیک، گرانت</ref>