دستگاه عصبی محیطی شامل ۳۱ جفت [[عصب نخاعی]]،دوازده جفت [[عصب مغزی]](به غیر از بویایی و بینایی) و [[دستگاه عصبی خودکار]] است.
== نحوه تشکیل اعصاب محیطی ==
ریشههای اعصاب خارج شده از نخاع،با هم [[شبکه عصبی (کالبدشناسی)|شبکههای عصبی]] را تشکیل میدهند و از این شبکه ها(مثلا شبکه [[شبکه بازویی|بازویی]]، [[شبکه کمری|کمری]]،[[شبکه خاجی|خاجی]] یا ساکرال)تنههای اعصاب محیطی اعضاء و اندامها به وجود میآیند<ref>عشایری،محمد.ص ۱۱۸</ref>.
== انواع تار در یک عصب محیطی ==
یک عصب محیطی ممکن است دارای فیبرهای حسی یا حرکتی و یا حسی-حرکتی باشد.
به طورکلی اجزای یک عصب محیطی عبارتنداز:
* رشتهها یا فیبرهای حرکتی که به عضلات می روندمیروند
* رشتهها یا فیبرهای حسی
* فیبرهای خودکار که خود حرکتی محسوب می شوندمیشوند(مثلا رشتههای سمپاتیک اعصاب محیطی [[اندام فوقانی]] یا [[اندام تحتانی]])
== اجزای یک رشته یا فیبر عصبی محیطی ==
اپی نوریوم خارجیترین لایه یک عصب محیطی بوده که از جنس بافت همبند سست عروقی است.این غلاف در داخل عصب محیطی از میان فاسیکول ها(دستههای عصبی)نیز عبور میکند.
=== پری نوریوم ===
دومین غلاف از خارج به داخل یک عصب محیطی بوده که فاسیکول ها(دسته جات عصبی) را احاطه می کندمیکند.پری نوریوم در ترمیم اعصاب محیطی نقش زیادی دارد.هر [[فاسیکول عصبی]](دسته عصبی)،خود حاوی رشتههای عصبی حسی و حرکتی است.فاسیکولهای اعصاب محیطی [[اندام فوقانی]] و [[اندام تحتانی]]،حاوی رشتههای عصبی سمپاتیک نیز هستند.تعداد و اندازه این دسته ها(فاسیکول هافاسیکولها)در هر عصب محیطی و همچنین در نقاط مختلف آن با هم متفاوت است<ref>عشایری،محمد.ص 118</ref>.
در جراحیهای ترمیمی میکروسکوپی اعصاب محیطی،توجه خاصی به این قسمت از غلاف عصب محیطی می گرددمیگردد.آسیب غلاف پری نوریوم،یک عامل مهم ایجاد اختلال در جریان عصبی رشتههای داخل هر فاسیکول است.
=== اندونوریوم ===
== آسیب عصب محیطی ==
عوامل مختلفی می توانندمیتوانند منجربه ضایعه یک عصب محیطی گردند،که برخی از این عوامل عبارتنداز:
* بریدگی
* له شدگی
* کشش عصب محیطی
* گیر افتادن(به دام افتادن)عصب در نواحی خاص
* [[فتق دیسک بین مهره ایمهرهای]]
* گاهی به هنگام شکستگی استخوانها و دررفتگی مفاصل
* بیماری ها(مثلا [[سندرم گیلن باره]]،[[سندرم پس از فلج اطفال]]،[[دیابت]] و...)
* گاهی به علت عوارض دارویی
== انواع یا شدت ضایعه عصب محیطی ==
آسیب یک عصب محیطی ممکن است به طور مجزا،تارهای عصبی حسی،حرکتی و سمپاتیکی را درگیر کند و یا شامل ترکیبی از از آنها باشد.صدمه به رشتههای حسی،منجربه اختلال حس نواحی خاص مربوط به آن عصب می گرددمیگردد و ضایعه رشتههای حرکتی،اختلال عملکرد عضله یا عضلات مرتبط با آنها را به همراه خواهد داشت.آسیب رشتههای سمپاتیک،باعث اختلال فعالیت عروق و غدد عرق در اندامهای فوقانی و تحتانی آن ناحیه می گردندمیگردند.عدم ترشح عرق و پوسته پوسته پوست،از علایم آسیب رشتههای سمپاتیک عصب محیطی است.قطع کامل عصب محیطی، باعث ایجاد مشکلات حسی-حرکتی و سمپاتیکی خواهد شد.
شدت ضایعه یک عصب محیطی از نظرسدن<ref>Seddon</ref> به سه گروه تقسم میشود که شامل موارد زیر است:
* [[نوروتمزیس]]<ref>Neurotmesis</ref>
=== نوروپراکسی ===
هرگاه فشار وارده به عصب محیطی منجربه اختلال موقتی در هدایت جریان عصبی گردد،نوروپراکسی اطلاق می شودمیشود.در این حالت به دلیل خفیف بودن آسیب،برگشت رشتههای عصبی عصب محیطی،خود به خود و به طور کامل خواهد بود.مدت زمان برگشت با توجه به میزان فشار وارده به عصب محیطی،متغیر بوده و در حدود چندین ساعت الی چند ماه خواهد بود.مدت زمان برگشت خود به خودی و کامل فیبرهای عصبی،به طور متوسط طی 6 الی 8 هفته صورت می گیردمیگیرد.
=== آکسونوتمزیس ===
اگر آکسونها و پوشش میلین آنها دچار ضایعه گردند،ولی بافتهای پیوندی(غلاف هاغلافها) و [[سلول شوان|سلولهای شوان]] سالم باقی بمانند،آسیب عصب محیطی از نوع آکسونوتمزیس است.چون پیوستگی آکسونی ازبین می رود،میرود،[[دژنرسانس والرین]](Wallerian degeneration) اتفاق می افتدمیافتد<ref>[http://www.medstudents.com.br/neuroc/neuroc4.htm Classification of Nerve Injuries - MEDSTUDENTS - Neurosurgery<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>.اولین بار والر(Waller) پدیده آسیب آکسونی را تفسیر کرده بود و به همین جهت بنام دژنرسانس والرین معروف است.به هنگام آسیب آکسونی،قسمت انتهایی(دیستال) آکسون به مرور ازبین می رودمیرود و اگر آکسون حاوی میلین نیز باشد،تخریب آن را هم به همراه دارد،اما سلولهای شوان باقی مانده و تکثیر می گردندمیگردند.به تدریج ماکروفاژها محل را ترک می کنندمیکنند و غلاف آندونوریوم،بسیاری از سلولهای شوان را در خود جای می دهدمیدهد.
قسمت فوقانی(پروگزیمال) آکسون آسیب دیده با ایجاد جوانه ایجوانهای به رشد خود در مسیر غلاف ادامه می دهدمیدهد.سرعت رشد آکسون در تنه اعصاب محیطی،سریع تر از شاخههای کوچکتر همان عصب محیطی به هنگام آسیب است.در انسان،ترمیم با سرعت 5 میلی متر در روز در تنههای عصبی بزرگتر و با سرعت 2 میلی متر در روز در شاخههای ظریفتر ادامه می یابدمییابد<ref>میناگر،علیرضا و وثوق آزاد، ژاک.ص 42</ref>.در آکسونوتمزیس،بهبودی عصبی خود به خودی بوده و معمولاً نیازی به عمل جراحی ندارد.
=== نوروتمزیس ===
در این حالت،تنه عصب محیطی به طور کامل قطع شده و علاوه بر آکسون،غلافهای عصبی نیز پاره می شوندمیشوند.بریدگی ها،نیروهایبریدگیها،نیروهای کششی و ضربات شدید می توانندمیتوانند باعث پارگی یک عصب محیطی گردند.بنابراین،فقدان عملکرد حسی،حرکتی و اتونوم(خودکار) وجود دارد.در نوروتمزیس،به علت عدم بهبودی خود به خودی عصب محیطی،به عمل جراحی نیاز است.
== پانویس ==
|