حاج نعمتالله يكبار حدود۲۵حدود ۲۵ سالگی با تجربهای معنوی مواجه ميشود اما به آن توجهی نمیكند، و به زندگی خود به روال معمول آن ادامه میدهد. در حدود سن۲۸ سالگی، تجربهی عمیق معنوی ديگری سبب تحول درونیاش میشود. او به شدت بيمار میشود و در حالی كه سايرين او را مرده میپنداشتند، در واقعهای خود را در عالم بعد میبيند. در آن عالم، میبيند كه چگونه طرز زندگانیاش دگرگون میشود. <ref>لیلی انور، ملکجان نعمتی ص ۲۶</ref> از آن به بعد، زندگیاش در مسيری تازه قرار میگيرد. بعد از این واقعه از فعالیتهای دنیوی کناره ميگيرد و جامهی درویشان بر تن میكند و تا پایان عمر به روزه و ریاضت و سلوک عارفانه، و همچنین تعلیم و تربیت حقجویان ميپردازد. حاج نعمتالله گرچه در قید انتشار عقاید و الهاماتش نبود ولی با این وجود در آغاز تحول روحیاش، چند درویش جذب شخصیت او شدند و بدین ترتیب اولین حلقهی یاران تشکیل شد و این حلقه کمکم وسعت یافت به طوری که بعد از مدت کوتاهی قطب معنوی هزاران مرید در آن ناحیه شد و همچنین افراد بسیاری در محل زادگاهش او را قدیس میشماردند.<ref>[[دانشنامهٔ ایرانیکا]] ممبرادو، حاجنعمتالله جیحونآبادی </ref> <ref>[[ژان دورینگ]]، [[روح نغمات]] ص ۲۲و ۲۴</ref>
در كتاب شاهنامه حقيقت به طور كامل شرح ميدهد كه بعد از اين تجربهي معنوي حتي همسرش را آزاد گذاشت كه او را ترك كند، زيرا نميخواست روش تازهي زندگياش را بر او تحميل كند، و او را از زندگي مرفه پيشين محروم كند. اما همسرش سكينه خانم ترجيح داد كه در كنار حاج نعمتالله باقي بماند و در مسير تازهي زندگاني او را همراهي و حمايت كند و در رياضات و گوشهگيري از دنيا با او شريك شود. <ref> ملكجان نعمتي، ليلي انور ص ۲۶</ref>