نبرد زنجیر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳:
 
== جنگ زنجیر ==
در سال [[۶۳۳ (میلادی)|۶۳۳ میلادی]]، [[خالد بن ولید]] بطرف شمال حرکت کرده، وارد نقطه‌ای شد که در نزدیکی [[خلیج فارس]] و [[کویت]] امروزه واقع و در آن زمان سرحد ایران شناخته شده و موسوم به ''حفیر'' بود. <ref>پیرنیا، ص ۳۵۸ </ref> درین زمان مرزبان این نواحی یکی از اسواران بود نامش ''هرمزدهرمز''. این هرمزدهرمز در سمت بیابان با رهزنان عرب سروکار داشت و در جانب دریا با دزدان دریایی که از [[دریایاقیانوس هند]] به حدود [[خلیج فارس]] می‌آمدند. هرمز چون از آمدن خالد آگاه شد از [[تیسفون]] کمک خواست و خود با لشکری که داشت به جانب حفیر و به جلوگیری خالد رفت. <ref> زرین کوب ص ۲۹۷ </ref> در اینجا خالد به ''هرمزدهرمز'' سرحددار محل تکلیف کرد که یا اسلام را قبول کند یا جزیه دهد. جنگ مابین ایرانیان و مسلمین درگرفت و ''هرمز''، خالد را به ''جنگ مردومرد'' یعنی مبارزهٔ دو سردار طلبیده، بدست وی کشته شد بعد اعراب بر ایرانیان تاختند و فاتح شدند. این جنگ را '''جنگ زنجیر''' نامیده‌اند زیرا بطوریکه اعراب نوشته‌اند پای بعضی از سربازان ایرانی را زنجیر کرده بودند که فرار نکنند.<ref>پیرنیا، ص ۳۵۸ </ref> اگر در واقع زنجیری در کار بوده است، احتمالاً نوعی آرایش جنگی بوده‌است که برای اعراب بکلی تازگی داشته است. <ref> زرین کوب ص ۲۹۸ </ref> خالد ایرانیان را تعقیب کرد ولی به قشون ایرانی کمک رسید و کار خالد مشکل شد. در این احوال او به جنگ تدافعی پرداخت ولی دیری نگذشت که به او نیز کمکی رسید و جنگ سختی روی داد که باز مسلمین فاتح شدند. بعد خالد ساحل [[فرات]] را گرفت و به [[فیراز]] که شهر [[روم]]ی و در طرف راست رود مزبور واقع بود، رسید. در اینجا جنگی مابین قوای رومی و سپاهیان ایرانی که به رومیان کمک می‌کردند از یک طرف و خالد ولید از طرف دیگر درگرفت و باز مسلمین فاتح شدند. پس<ref>پیرنیا، ازص آن۳۵۸ خالدو برای۳۵۹</ref> سرداریاین قشونجنگ اسلامیرا در'''جنگ جاهایزنجیر''' دیگریا احضار'''ذات شدالسلاسل''' ونامیده‌اند اززیرا حدودبطوریکه ایراناعراب رفتنوشته‌اند وپای [[مثنیبعضی بناز حارثهسربازان شیبانی]]ایرانی را بجایزنجیر خودکرده گذاشت.بودند که فرار نکنند.<ref>پیرنیا، ص ۳۵۸ و ۳۵۹</ref>البته این احتمال می‌رود که اگر در واقع زنجیری در کار بوده‌است، نوعی آرایش جنگی بوده‌است که برای اعراب بکلی تازگی داشته‌است. <ref> زرین کوب ص ۲۹۸ </ref>
 
== پانویس ==