محمد بیرام خان‌خانان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
حذف برچسب بی مورد لحن
جز کمی ویکی سازی
خط ۴:
'''محمد بیرام بدخشانی''' ملقب به '''خان خانان''' (درگذشت [[۹۶۸ (قمری)|۹۶۸ ه‍. ق ]] از امراء و وزرای معروف سلسله [[گورکانیان هند]] و پیشکار و قیم مورد اعتماد [[اکبر شاه|جلال الدین اکبر شاه]] بزرگترین امپراتور گورکانی هند بود که به طور جدی به تشویق شاعران و هنرمندان می‌پرداخت.
 
==تبار==
محمد بیرام پسر «سیف علی بیگ» از طایفه [[بهارلو]] در در حوالی [[غزنه]]<ref name="پارس">بیرم خان بهارلو صدراعظم و سپهسالار امپراطوری تُرک گورکانی هند </ref> یا [[بدخشان]]<ref name="کاوش نامه">محمدکاظم کهدویی </ref> و یا در [[بلخ ]]<ref name="دهخدا">لغت‌نامه دهخدا </ref> متولد شد و از [[اویماق]] [[بهارلو]]ی [[ترکمان]]<ref name="کاوش نامه">محمدکاظم کهدویی </ref> بود. او از نوادگان [[میر علی شکر بیگ بهارلو]] امیر و رئیس مشهور ایل بهارلو بوده است. و نسب او به این ترتیب است: بیرم خان بهارلو ابن سیف علی بیگ ابن جانعلی بیگ ابن پیرعلی بیگ ابن علی شکر بیگ بهارلو.<ref name="پارس">بیرم خان بهارلو صدراعظم و سپهسالار امپراطوری تُرک گورکانی هند </ref>
 
پدر او و پدر بزرگش در خدمت [[ظهیرالدین بابر]] سرسلسله گورکانیان هند بودند<ref name="Thackston-xix">Thackston, Wheeler M. </ref> پدر بیرام خان یعنی «سیف علی بیگ» از سوی بابر حکمران [[غزنه]] بود.<ref name="پارس">بیرم خان بهارلو صدراعظم و سپهسالار امپراطوری تُرک گورکانی هند </ref>

==زندگی==
محمد بیرام پسر «سیف علی بیگ» از طایفه [[بهارلو]] در در حوالی [[غزنه]]<ref name="پارس">بیرم خان بهارلو صدراعظم و سپهسالار امپراطوری تُرک گورکانی هند </ref> یا [[بدخشان]]<ref name="کاوش نامه">محمدکاظم کهدویی </ref> و یا در [[بلخ ]]<ref name="دهخدا">لغت‌نامه دهخدا </ref> متولد شد و در بلخ به تحصیل علم و ادب پرداخت و در این مسیر به کمالاتی رسید. وی در شانزده سالگی به خدمت [[همایون (بابری)|همایون‌]] فرزند بابر درآمد و به سال ۹۳۷ هه‍. ق زمانی که همایون در ۲۴ سالگی به سلطنت رسید وی نزذیکترین دولتمرد و مقربترین رجال دربار او بود و علیرغم کم سن و سال بودنش از عهده مأموریتهای جنگی با پیروزی و سربلندی برمی‌آمد.<ref name="پارس">بیرم خان بهارلو صدراعظم و سپهسالار امپراطوری تُرک گورکانی هند </ref>
 
زمانی که همایون در تبعید پانزده ساله در ایران روزگار می‌گذرانید، بیرام خان در رکاب او بود و به استقرار امپراتوری مغول تحت حکومت همایون و اعاده سلطنت او بسیار کوشید. پس از مدتی در [[۹۵۲ (قمری)|۹۵۲ ه‍.ق]] همایون با یاری [[شاه تهماسب صفوی]] به [[قندهار]] لشکر کشید و آنجا را تسخیر کرد و بیرام خان بهارلو را به حکومت آنجا منصوب نمود و پس از آن طی جنگ‌ها و نبردهای متعدد سراسر هند را تسخیر کرده و وارد [[دهلی]] شد.<ref name="پارس">بیرم خان بهارلو صدراعظم و سپهسالار امپراطوری تُرک گورکانی هند </ref> بیرام خان پس از بازگشت به هند مرتبهٔ سپهسالاری یافت.<ref name="vista.ir">ویستا</ref>
سطر ۱۴ ⟵ ۱۸:
وقتی همایون در سال ۱۵۵۶ درگذشت وی اکبر جوان را امپراتور خواند و اسباب جلوس او را بر اریکه سلطنت فراهم آورد. پس از آنکه اکبر در سن ۱۴ سالگی جانشین پدر شد بیرام خان به مدت چهار سال به عنوان نایب‌السلطنه عمل کرد. قابل توجه ترین نبرد او [[نبرد دوم پانیپات]] بود که بین اکبر و «هِمو» پادشاه [[هندو]] در نوامبر [[۱۵۵۶ (میلادی)|۱۵۵۶ م]] در شمال هند در گرفت.<ref name="en.wikipedia.org">ویکی پدیا انگلیسی Bairam Khan </ref>
 
وی در ترغیب و تشویق شاعران و عالمانی که از ایران به هند می‌رفته‌اند گشاده دستگشاده‌دست بود و بدین سبب گروهی از سخنوران در دوران قدرت و شوکت او از ایران به هند رفتند و در دستگاه امارتشحکومتی او به گرمی پذیرفته شدند.<ref name="vista.ir">ویستا</ref>
 
بیرام در قلع و قمع مفسدان و مخالفان اکبر اهتمام بسیار نمود با این وجود روش خشن و مستبدانه او که مخالف مرام [[تساهل و تسامح]] اکبر بود و نفوذ دایه اکبر، عاقبت بین بیرام و اکبر اختلاف پدید آورد. اکبر او را در ۱۵۶۰ معزول کرد و خود زمام امور را بدست گرفت. بیرام به قصد [[حج]] به سمت[[مکه]] رفت اما قبل از عزیمت در [[پاتان]] [[گجرات]]، به دست یک [[افغان]]ی [[پشتون]] که پدرش را پنج سال پیش در جنگی با سپاهیان بیرام از دست داده بود، کشته شد و جسد او را به [[مشهد]] منتقل کردند.<ref name="دهخدا">لغت‌نامه دهخدا </ref><ref name="en.wikipedia.org">ویکی پدیا انگلیسی Bairam Khan </ref>
 
پس از آنکه بیرام خان‌خانان در [[۱۵۶۱ (میلادی)|۱۵۶۱ م]] ناجوانمردانه به‌قتل رسید همسر و فرزندش [[عبدالرحیم خان‌خانان]] که در آن زمان چهارساله بود را به [[احمدآباد]] و از آنجا به [[دهلی]] آوردند و به دربار اکبر سپردند. اکبر شاه، با همسر بیرام خان ازدواج کرد و ناپسری خود عبدالرحیم را تحت حمایت و تربیت خود درآورد.<ref name="en.wiki">ویکی پدیا انگلیسی Abdul Rahim Khan-I-Khana </ref> عبدالرحیم خان‌خانان در دربار اکبر مدارج عالی یافت و در حمایت از هنرمندان گوی سبقت را از پدر ربود.
 
 
== شاعری==
 
بیرام آیین [[تشیع]] داشت و از قریحه شاعری نیز بهره مند بود و به‌نام خود [[تخلص]] می‌کرد. دیوان شعرش در دست است<ref name="دهخدا">لغت‌نامه دهخدا </ref> و اشعاری به [[فارسی]] و [[ترکی]] سروده است.<ref name="en.wikipedia.org">ویکی پدیا انگلیسی Bairam Khan </ref> گذشته از این مجموعه‌ای به‌نام «دخلیّه» از او شهرت داشت که متضمّن تصرّفات او در شعر بعضی از گویندگان به قصد بهتر ساختن لفظ‌ها یا مضمون‌های آنها بود.<ref name="vista.ir">ویستا</ref>