انقلاب سفید: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Reborn User (بحث | مشارکتها) ←پیشینه: زدن برچسب مدرک |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰:
[[پرونده:Mrplandreform1.jpg|thumb|left| محمدرضا پهلوی سند مالکیت زمینهای تقسیم شده را به کشاورزان میدهد]]
پیش از اصلاحات ارضی ۵۰ درصد از زمینهای کشاورزی در دست مالکان بزرگ بود. ۲۰ درصد متعلق به اوقاف و در دست روحانیون بود و ۱۰ درصد زمینهای دولتی و یا متعلق به محمدرضا پهلوی بود، ۲۰ درصد نیز به کشاورزان تعلق داشت. پیش از اصلاحات ارضی به دستور محمدرضا پهلوی ۱۸۰۰۰ روستا را در فهرستی در آوردند که آن زمینها میبایستی بین روستاییان تقسیم شود.<ref>Farah Diba Pahlavi: Erinnerungen. Bergisch-Gladbach, 2004, p. ۱۳۵</ref>
محمدرضا پهلوی سالیان دراز از لزوم اصلاحات ارضی در ایران میگفت ولی در برابر فشار مالکان بزرگ و روحانیون مجبور بود که اصلاحات ارضی را به عقب بیاندازد.
در سال [[۱۳۳۸]] خورشیدی برابر با [[۱۹۵۹ (میلادی)|۱۹۵۹]] [[محمدرضا پهلوی]] پادشاه ایران متقاعد شد که دست به اصلاحات اجتماعی - اقتصادی بزند بر این اساس از دکتر [[منوچهر اقبال]] نخستوزیر وقت خواست که پیشنویس لایحه [[اصلاحات ارضی]] را برای ارائه به مجلس آماده کند. طبیعتاً تصویب چنین قانونی با مخالفت مالکان و روحانیون رو به رو میشد اما از آنجا که حکومت، مجلس را تحت کنترل داشت، تنها راه نجات مالکان، تجدید نظر در لایحه و تغییر آن به ترتیبی بود که اجرایش را ناممکن سازد.
در اوایل سال [[۱۳۳۹]] برابر با [[۱۹۶۰ (میلادی)|۱۹۶۰]] نسخه اصلاح شده [[اصلاحات ارضی]] از تصویب مجلس - که اکثریت آن را مالکان تشکیل میدادند - گذشت. به همین جهت قانون مزبور منافع مالکان را تأمین کرد. بنابر این قانون، هر مالک میتوانست تا ۴۰۰ هکتار زمین آبی یا ۸۰۰ هکتار زمین دیم را برای خود نگاه دارد. در مجموع، مجلس راههایی را پیشبینی کرد که حتیالامکان مانع از تحقق واقعی اصلاحات ارضی شد و به جانبداری از منافع مالکان پرداخت.
خط ۲۴:
[[۲۸ تیر]] [[۱۳۴۱]] برابر با [[۱۹ ژوئیه]] [[۱۹۶۲ (میلادی)|۱۹۶۲]] دکتر امینی استعفا میدهد و [[اسدالله علم]] به نخست وزیری منصوب میشود.
محمدرضا پهلوی به نخست وزیر خود [[اسدالله علم]] گفت که ما این اصلاحات را میتوانیم زمانی به اجرا در آوریم اگر و تنها اگر اکثریت مردم موافق آن باشند. بدین دلیل با یک رفراندوم میتوانیم اصلاحات ارضی را پیش ببریم.[[۹ ژانویه]] [[۱۹۶۳ (میلادی)|۱۹۶۳]] محمدرضا پهلوی کنگره ملی کشاورزان را با سخنان خود میگشاید. ۴۲۰۰ نماینده تعاونیها و کشاورزان در این کنگره حضور دارند. [[محمد رضا پهلوی]] از شش اصل اصلاحات سخن میگوید که به آرای مردم برای تصویب گذاشته میشود و با غریو شادی حاضران در کنگره رو به رو میشود. [[محمد رضا پهلوی]] میگوید ''«هیچ عملی بیش از کارهایی که امروز انجام میدهیم از جمله آزاد ساختن رعیت اسیر و بدبخت ایران از زنجیر اسارت و مالک کردن ۱۵ میلیون جمعیت این کشور در زمینی که در آن کار میکنند مورد پسند خدا و ائمه اطهار نخواهد بود. هیچ چیز خداپسندانهتر از عدالت اجتماعی و رفع ظلم نیست»''. ایراد این سخنان در [[قم]] اتفاقی نیست چون روحانیون نیز به دلیل زمینهای اوقاف در زمره ملاکین بزرگ قرار دارند و در نتیجه مخالف سر سخت اصلاحات محمدرضا پهلوی هستند.
در تاریخ [[۶ بهمن]] ۱۳۴۱ همهپرسی در ایران انجام میگیرد که به تایید اصلاحات پیشنهادی میانجامد. ۵۵۹۸۷۱۱ برای انقلاب سفید و ۵۲۱۱۰۸ علیه انقلاب سفید آرای خود را به صندوقها ریختند.<ref>گاهنامه ۳: ۱۳۰۳، ۱۳۰۴؛ روز شمار ۲: ۱۵۰ </ref>
خط ۳۰:
برای نخستین بار در تاریخ ایران زنان نیز به پای صندقهای رای میروند. در تهران ۱۶۴۳۳ و در دیگر شهرستانها ۳۰۰۰۰۰ تن رای آری خود را به صندوقها ریختند.<ref>علامرضا افخمی : جامعه، دولت و جنبش زنان ایران : ۱۳۲۰ - ۱۳۵۷.بتزدا، ۲۰۰۲، ص ۱۲۴ - ۱۳۶ </ref>
اصلاحات ارضی در سه مرحله انجام شد. در مرحله نخست تعیین شد که هیچ مالکی بیش از یک ده نداشته باشد. مازاد زمینها و دهها میباید به کشاورزانی که در آن زمینها به بهرهبرداری مشغول بودند فروخته شود. با فروش سهام کارخانجات دولتی ترتیب
در مرحله دوم صاحبان زمینهای استیجاری میباید یا به تقسیم درآمد حاصل از اجاره بپردازند و یا بر اساس قراردادهای اجاره، زمینها را به کشاورزان بفروشند. به عبارت دیگر مالکان موظف شدند که یا ملک کشاورزی خود را برای سی سال به کشاورزان اجاره نقدی دهند و یا آن را با توافق بدآنها بفروشند. بدین ترتیب حداکثر مالکیت زمینها در دست یک مالک بسیار محدود شد. املاک موقوفه عام نیز بر اساس درآمد آن زمین به اجاره دراز مدت ۹۹ ساله به کشاورزان واگذار گردید. در مورد موقوفات خاص متولیان مجبور به فروش آنها به دولت و تقسیم آن بین کشاورزان شدند.
خط ۴۹:
</ref><ref>Farmanfarmaian in Afkhami,ed.,Idealogy, Process, and Politics in Iran's Development Planning, Interview with Gudarzi, Khodad Farmanfarmaian, and Abdol Majid Majidi, Bethesda, 1999, p. 114-124, 255-266</ref>
<br />
'''۱ - [[اصلاحات ارضی]] و الغای رژیم ارباب و رعیتی:''' عبارت است از تغییرات اساسی در میزان و نحوه مالکیت اراضی به ویژه اراضی کشاورزی و مراتع به منظور افزایش بهره وری عمومی جامعه.اصلاحات ارضی در کشور به کوشش پادشاه ایران [[محمد رضا پهلوی]] و نخستوزیران دکتر [[علی امینی]] و [[اسدالله علم]] به تحقق پیوست و بدین ترتیب تغییر شیوه مالکیت زمینهای [[کشاورزی]] از دست فئودالها یا مالکان بزرگ به خرده مالکی و توزیع دوباره آن بین کشاورزان، با تصویب قانون اصلاحات ارضی و سپس قانون اصلاحی قانون اصلاحات ارضی طی ۳ مرحله انجام گرفت.<ref>Gholam Reza Afkhami: The Life and Times of the Shah. University of California Press , ۲۰۰۹, p. ۲۳۰ </ref>
<br />
'''۲ - [[جنگلهای ایران|ملی کردن جنگلها و مراتع]]:''' جنگلهای ایران که آنها را معادن طلای سبز لقب دادهاند و مراتع کشور ملی شد و با این نزدیک یه ۱۲۰ میلیون هکتار جنگلهای و مراتع کشور برای بهرهبرداری ملی در اختیار دولت قرار گرفت. در پهنهای نزدیک یه ۲۸۰۰۰ هکتار جنگلهای مصنوعی ایجاد شد. بیش از ۵۰۰۰ هکتار فضای سبز دور شهرهای بزرگ و یا پارکهای جنگلی بیشماری در منطقههای گوناگون کشور بوجود آمد. برنامههای گستردهای در باره زنده کردن دوباره منابع جنگلی و حفاظت خاک و مهار کردن شنهای روان و جلوگیری از پرشدن مخزنهای سدها، جلوگیری از پیشرفت کویر و واپس راندن آن از راه نهال کاری کویری در ایران پیاده شد.<ref>محمد رضا پهلوی: به سوی تمدن بزرگ، چاپ سوم، کتاب و انتشارات پارس، لس انجلس، ۲۰۰۷ ص ۱۰۷ -۱۰۸ </ref>
<br />
'''۳ - تبدیل [[خصوصیسازی کارخانههای دولتی ایران|کارخانههای دولتی به شرکتهای سهامی]] و فروش سهام آن جهت تضمین اصلاحات ارضی:''' با اجرای این اصل به جز صنایع مادر و ملی شده همانند راهآهن، نیرو، اسلحهسازی و غیره که در مالکیت دولت برجای ماند، ۵۵ کارخانه قند، نیشکر، پارجه بافی، چوب، سیمان، مواد غذایی، پنبه، ابریشمبافی و غیره که به شرکتهای سهامی واگردان شدند و شرکت سهامی کارخانههای ایران را تشکیل دادند که سهام آن از سوی بانک کشاورزی به فروش رفت. این کار یا [[خصوصیسازی کارخانههای دولتی ایران]] سبب شد که همه مردم با درآمد متوسط و کم بتوانند آنرا خریداری کنند و بخش بزرگی از کارخانههای دولتی به مردم فروخته شد.<ref>محمد رضا پهلوی: به سوی تمدن بزرگ، کتاب و انتشارات پارس، چاپ سوم، لس انجلس، سپتامبر ۲۰۰۷</ref>
<br />
'''۴ - [[سهیم کردن کارگران در سود کارخانهها]]:''' بر اساس این اصل، کارگران و کارفرمایان به وسیله سندیکاهای خود، و بر پایه قراردادهای جمعی کارگران، بدون دخالت دولت در سود خالص واحدهای صنعتی شریک میشوند. در سال [[۱۳۵۶]] پانصد و سی هزار (۵۳۰۰۰۰) کارگر بخش خصوصی و دولتی توانستند سودی برابر با دوازده میلیارد ریال به دست بیاورند که برای هر یک به معنای یک تا دو ماه دستمزد اضافه آنان بود. کارگران ایرانی با سهم ۲۰٪ از سود کارخانهها سهیم شدند. در سیر این پیشرفتها ''بانک رفاه کارگران'' با دادن وام با بهره چهار در صد به کارگران در ایجاد تعاونیها کمک مینماید. قوانین کارگری سه سیاست اشتغال، مزد و بهرهوری را دنبال میکند.<ref>محمد رضا پهلوی : به سوی تمدن بزرگ، کتاب و انتشارات پارس، لس انجلس، ۲۰۰۷، ص. ۱۱۵ - ۱۱۸</ref>
<br />
'''۵ - [[اصلاح قانون انتخابات ایران]] به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان:''' بر اساس ماده ۱۰ قانون انتخابات پیش از انقلاب شاه و مردم، زنان در ردیف دیوانگان و ورشکستگان به تقصیر و گدایان و محکومین دادگستری بودند و از هر گونه حقوق سیاسی محروم بودند. اصل چهارم به همراهی زنجیرهای از اصلاحات که به [[آزادی زنان ایران]] شناخته شد با [[کشف حجاب]] در روز [[۱۷ دی]] ماه [[۱۳۱۴]] با فرمان [[رضا شاه]] آغاز شد . رضا شاه در این روز همراه با ملکه پهلوی و دو دخترش شمس و اشرف بدون حجاب به دانشسرای تربیت معلم میروند. پس از آن در تاریخ [[۶ بهمن]] [[۱۳۴۱]] قانون انتخابات عوض شد و یکی از دست آوردهای آن شرکت زنان در انتخابات در شرایط حقوقی مساوی با مردان بود. زنان چون مردان توانستند در تعیین سرنوشت خودشان برای نخستین بار نقش مهمی بازی کنند و [[حق رای زنان|حق رای]] به دست آورند. در پی حق انتخابات [[۲۷ فروردین]] [[۱۳۴۲]] [[قانون حمایت خانواده]] تصویب شد. این قانون طلاق یک طرفه را لغو میکند، به چند همسری به سختی پروانه می دهد و زنها حق درخواست طلاق میگیرند. برای سرپرستی کودک نیز مادر به حساب میآید، کودک پس از طلاق یا درگذشت پدر به مادر سپرده میشود. دستآوردهای دیگری نیز در قوانین انتخابات و تدوین قانون به وجود آمد وآن تشکیل انجمنهای استان و شهرستان، انجمنهای شهر و ده و قانون نظام صنفی و ایجاد شوراهای آموزش و بهداری که مستقیم یا غیر مستقیم حاصل شد.<ref>محمد رضا پهلوی: به سوی تمدن بزرگ، انتشارات پارس، چاپ سوم، لس انجلس، ۲۰۰۷، ص. ۱۲۵ - ۱۲۶</ref>
<br />
'''۶ -ایجاد [[سپاه دانش]]:''' برای سواد آموزی و اشاعه فرهنگ در روستاهادر سال [[۱۳۴۱]] تصویب و در سال [[۱۳۴۲]] در نخست وزیری [[اسدالله علم]] کار خود را آغاز کرد. سپاهیان دانش توانستند تا سال [[۱۳۵۷]] بیست و هشت دوره از پسران و هجده دوره از دختران در این سپاه خدمت کنند که شماره آنها به بیش از یک صد هزار تن رسید. بسیاری از این دختران و پسران پس از پایان دوره سپاهی گری به استخدام وزارت آموزش و پرورش در آمدند و کارآموزگاری را ادامه دادند. برخی دیگر در راه بری [[خانه انصاف]] به خدمت دولت در آمدند. بر اساس آمار سال [[۱۳۵۶]] سازمان برنامه و بودجه مرکز آمار ایران تنها در روستاهای کشور در درازای پانزده سال، شمار دانش آموزان مدرسههای سپاه دانش ٪۶۹۲ در سد افزایش یافت هم چنین در درازای پنج سال نخست ۵۱۰۰۰۰ پسر و ۱۲۸۰۰۰ دختر و هم چنین ۲۵۰۰۰۰ مرد سالمند و ۱۲۰۰۰ زن سالمند را خواندن و نوشتن آموختند.<ref>محمد رضا پهلوی: پاسخ به تاریخ.انتشارات مرد امروز ۱۹۸۰ ص ۱۱۶ </ref>
<br />
برنامههای شش اصل انقلاب قابل اجرا و منطبق با باورها، سنتها و نیازهای ایرانیان و ضرورتهای اقتصادی و اجتماعی زمان بود. سپس به تدریج که اقتصاد ملی توسعه یافت و جامعه ایران تحول پیدا کرد و بنا بر نیازها و مقتضیات جدید شش اصل نخستین با افزودن سیزده اصل دیگر تکمیل گردید: <br />
'''۷ - ایجاد [[سپاه بهداشت]]:''' در درازای نخست وزیری [[اسدالله علم]] اصل هفتم به تحقق پیوست. مردان و زنان سپاهی بهداشت وظیفه توزیع عادلانه پزشک و خدمات پزشکی را در کشور به عهده داشتند. دختران و پسران ایران دیپلمه، لیسانسیه، فوق لیسانس و آنهایی که دارای درجه دکترا چه در رشتههای پزشکی و یا رشتههای دیگر بودند و خدمت زیر پرچم را میبایستی انجام دهند، پس از یک دوره کارآموزی چهار ماهه بین این سه [[سپاه دانش]]، [[سپاه بهداشت]] و [[سپاه ترویج و آبادانی]] تقسیم میشوند.<ref>محمد رضا پهلوی: پاسخ به تاریخ.انتشارات مرد امروز ۱۹۸۰ ص ۱۱۹ -۱۲۰</ref>
<br />
'''۸ - ایجاد [[سپاه ترویج و آبادانی]]:''' ایجاد سپاه در سال [[۱۳۴۳]] تصویب و دوران نخست وزیری [[حسنعلی منصور]] به تحقق پیوست. این سپاه از کارشناسان علمی و فنی جوان کشور، چون مهندسان رشتههای کشاورزی، ساختمانی، راهسازی، برق و مکانیک، و سایر دانش آموختگان رشتههای فنی و مهندسی است که بخشی از خدمت زیر پرچم خود را در روستاهای کشور میگذرانند و کوشش آنها برای بالا بردن سطح زندگی روستاییان، آشناکردن آنها با روشهای نوین کشاورزی، یاری به افزایش تولیدات دامی و کشاورزی، گسترش و بهبود صنایع روستایی، راهنمایی روستاییان در باره آبادانی و نوسازی روستاها میباشد.<ref>محمد رضا پهلوی: به سوی [[تمدن بزرگ]]، کتاب و انتشارات پارس، چاپ سوم، ۲۰۰۷، ص. ۱۴۷ - ۱۴۹ </ref>
<br />
'''۹ - ایجاد [[خانه انصاف|خانههای انصاف]] و [[خانه انصاف|شوراهای داوری]]:''' به دادگاههای روستایی گفته میشد که در دوران نخستوزیری [[اسدالله علم]] در چهارچوب [[انقلاب شاه و مردم]] بنیان گذارده شد. خانههای انصاف و شوراهای داوری چهرهای نوین از عدالت را به مردم کشور نشان داد. با بنیان شدن خانههای انصاف به جای این که فرد روستایی برای گرفتن حق خود راهی شهرهای دور و نزدیک شود دستگاه قضایی به سراغ او رفت. خانههای انصاف عدالت را به رایگان در اختیار روستانشینان قرار دادند و بدآنها این شانس را داد که در کارهای قضایی خود شریک باشند. [[سپاه دانش]] مامور خدمت در هر روستا و محل، منشی خانههای انصاف بود. بر اساس مدل خانههای انصاف، شوراهای داوری در دوران نخست وزیری [[امیرعباس هویدا]] از سال [[۱۳۴۵]] آغاز بکار کرد بدین معنا که برای رسیدگی به دعواهای کوچک و محلی دادگاههای برگزیده شده به وسیله اهالی هر محله و شهر تشکیل شد.<ref>محمد رضا پهلوی : پاسخ به تاریخ، انتشارات مرد امروز، ۱۳۶۴، ص. ۱۴۲ - ۱۴۵</ref>
<br />
'''۱۰ - [[ملی کردن آبهای کشور]]:''' اصل دیگری برای نگاهبانی ثروت طبیعی ایران یا اصل دهم [[انقلاب شاه و مردم]] ملیکردن آبهای کشور روی زمینی و زیرزمینی در سراسر کشور در امرداد سال [[۱۳۴۷]] و دوره نخستوزیری [[امیرعباس هویدا]] به تصویب رسید و به تحقق پیوست. این اصل برای گسترش منابع آب و جلوگیری از به هدر رفتن آن و پیدا کردن یک سیاست یکسان در استفاده از منابع آب کشور اعلام شد. به موجب این اصل [[محمد رضا پهلوی]] تمامی آبهای کشور دریاچهها، رودخانهها، نهرها، جوی بارها، درهها، برکهها، چشمهها، آبهای معدنی و آبهای زیرزمینی را به عنوان ثروت ملی اعلام کرد. حفظ و حراست منابع و ذخاير آبهای زیرزمینی و نظارت در كليه امور مربوط به آن به وزارت آب و برق محول شد.<ref>محمد رضا پهلوی : به سوی تمدن بزرگ، چاپ سوم، کتاب و انتشارات پارس، لس انجلس ، ۲۰۰۷، ص. ۱۱۰ </ref>
<br />
'''۱۱ - نوسازی شهرها و روستاها با کمک [[سپاه ترویج و آبادانی]]
۱۲ - انقلاب اداری و[[کنفرانس آموزشی رامسر|انقلاب آموزشی]]: این اصل بر پایه گسترش کمیت آموزش با تغییرات بنیادی در کیفیت آموزش اداری وآموزشی پایه ریزی شد. درامرداد ماه [[۱۳۴۷]] خورشیدی این اصل نخستین بار در [[کنفرانس آموزشی رامسر]] زیر نظر مستقیم [[محمد رضا پهلوی]] و نخستوزیر [[امیرعباس هویدا]] بررسی شد. دوازده اصل منشور [[کنفرانس آموزشی رامسر]] با توجه به نیازهای اقتصادی و اجتماعی کشور برنامهریزی شد. بر اساس این منشور تامین نیروی انسانی با دانش و متخصص در رشتههای گوناگون صنعت فرهنگ و غیره میباید با بن مایههای ایرانی و ارزشهای ایرانی پرورش یابند. اعلام انقلاب اداری و آموزشی که بر اساس گسترش کامل سواد و تخصص در ایران پایه گذاری شد. آمار مرکز آمار ایران، سازمان برنامه و بودجه نشان می دهد که در درازای انقلاب سفید شمار رشتههای تحصیلی از هفتاد و پنج رشته (۷۵) به پانسد و پنجاه و دو رشته (۵۵۲) افزایش یافت. در سال [[۱۳۵۵]] بیست و دو در سد کل جمعیت کشور زیر پوشش سطحهای گوناگون آموزش قرار گرفتند<ref>محمد رضا پهلوی: به سوی تمدن بزرگ، کتاب و انتشارات پارس، چاپ سوم، لس انجلس، ۲۰۰۷ ص ۱۳۱ - ۱۳۴ </ref>
<br />
'''۱۳ - [[سهام کارگران|فروش سهام به کارگران واحدهای بزرگ صنعتی]] یا [[سهام کارگران|قانون گسترش مالکیت واحدهای تولیدی]]:''' در تابستان [[۱۳۵۴]] خورشیدی اصل سیزدهم انقلاب شاه و مردم یا گسترش مالکیت واحدهای صنعتی و تولیدی به تصویب رسید و زیر نظارت نخستوزیر [[امیرعباس هویدا]] به تحقق پیوست. واحدهای صنعتی و تولیدی خصوصی و دولتی که از گشایش آنها پنج سال میگذشت میباید وضع خود را به شرکت سهامی عام تبدیل کنند و تا برابر با ۴۹٪ از سهام واحدهای خصوصی را نخست به کارگران و کارمندان همان واحد و سپس به دیگر مردم بفروشند. واحدهای صنعتی بخش عمومی نیز متعهد شدند تا ۹۹٪ سهام خود را به فروش بگذارند و بدین ترتیب مالکیت واحدهای تولیدی و صنعتی از راه [[سهام کارگران]] بین همگان پخش شود و همه مردم در گسترش اقتصاد ملی شریک شوند. "در اجرای این اصل تا سال [[۱۳۵۵]] سد و پنجاه و سه واحد تولیدی کشور در اختیار بیش از ۱۶۳۰۰۰ کارگر و کشاورز قرار گرفته و در سال [[۱۳۵۷]] آمار نشان میدهد که روی هم ۳۲۰ واحد بزرگ تولیدی ۴۹٪ در سد سهام خود را به کارگران و سایر مردم کشور فروختهاند. در سیستم کارگری و کارخانهداری ایران در چهار چوب این اصل کارگر هم مالک است و هم برای خودش کار میکند. وقتی کسی کارگر مالک باشد به بیشتر تضادها و انگیزههای سیاسی استعماری پروانه نمیدهد که پای بگیرد".<ref>محمد رضا پهلوی : پاسخ به تاریخ، انتشارات مرد امروز، ۱۳۶۴، ص. ۱۳۷ - ۱۳۸</ref><ref>محمد رضا پهلوی : به سوی تمدن بزرگ، کتاب و انتشارات پارس، لسانجلس، ۲۰۰۷، ص. ۱۱۹</ref>.
<br />
'''۱۴ - مبارزه با تورم و گران فروشی و دفاع از منافع مصرف کنندگان''' <br />
'''۱۵ - [[آموزش رایگان]] و اجباری در هشت سال اول تحصیل:''' بر اساس این اصل آموزش در نهادهای آموزشی کشور چون نهادهای زیر رایگان اعلام شد: دانشگاهها، دبیرستانها، دبستانها، دانشآموزان روزانه و شبانه، دانشآموزان کلاسهای مبارزه با بیسوادی، دانشآموزان کلاسهای سوادآموزی حرفهای مدارس فنی و حرفهای دانشگاهها، دورههای آموزشی بزرگسالان، اداره آموزش ایلنشینان، مدرسههای ایران در خارج از کشور. بر طبق این اصل دانشآموزان و دانشجویان در برابر تعهد خدمت به دولت میتوانستند از آموزش رایگان کامل بهره گیرند. آمار سازمان برنامه و بودجه در سال [[۱۳۵۶]] شمار دانشجویان در دانشگاهها و مدارس عالی نزدیک به ۲۰۰۰۰۰ تن و در خارج از کشور ۱۰۰۰۰۰ تن بود. شمار بسیاری از دانشجویان خارج از کشور بورسیه دولت بودند. دانشجویان داخل کشور از کمک هزینه تحصیلی استفاده میکردند. برای دانشجویانی که در شهرزادگاه خود به دانشگاه میرفتند ماهانه ۳۵۰ تومان و برای دانشجویانی که محل دانشگاه آنان با زادگاهاشان تفاوت داشت ۵۵۰ تومان کمک هزینه تحصیلی داده شد.<ref>محمد رضا پهلوی: به سوی تمدن بزرگ، کتاب و انتشارات پارس، چاپ سوم، لس انجلس، ۲۰۰۷، ص ۱۳۶ -۱۳۷</ref>
<br />
'''۱۶ - [[تغذیه رایگان]] برای کودکان خردسال در مدرسهها و تغذیه رایگان شیرخوارگان تا دو سالگی با مادران:''' تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدرسهها و تغذیه رایگان برای شیرخوارگان تا دو سالگی با مادران در سال [[۱۳۵۵]] اعلام شد که بر اساس آن دانشآموزان کشور از تغذیه رایگان برخوردار شدند. با دادن یک وعده غذای روزانه در ساعات درس بامدادی که در آن شیر، بیسکویت و میوه که میزان کالری آن با دقت حساب شده بود در سال تحصیلی [[۱۳۵۵]] بیش از ۶ میلیون دانش آموز از آن بهره بردند. شیرخوارگان و مادرانشان نیز از تغذیه رایگان بهرهمند شدند که پیشبرد و اجرای آن بر عهده [[جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران]]، [[سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی]] و [[بنگاه حمایت مادران و نوزادان]] بود. مسول اجرای بخش نخستین وزارت آموزش و پرورش بود.<ref>محمد رضا پهلوی: به سوی تمدن بزرگ، کتاب و انتشارات پارس، چاپ سوم، لسانجلس، ۲۰۰۷، ص ۱۳۷</ref><ref>محمد رضا پهلوی: پاسخ به تاریخ، انتشارات مردامروز، ۱۳۶۴، ص ۱۵۰ -۱۵۲ </ref>
<br />
'''۱۷ - پوشش [[بیمه اجتماعی|بیمههای اجتماعی]] برای همه ایرانیان:''' این اصل در دوره نخستوزیری [[امیر عباس هویدا]] در ایران پیاده شد و بر پایه بیمه همگانی و تامین دوره بازنشستگی برای همه مردم ایران به ویژه روستاییان ایران استوار است. بیمههای اجتماعی و سازمانهای تعاونی دو پایه اساسی برای برآوردن نیازمندیهای اجتماع ایران است. هدف اصل هفدهم این است که هر ایرانی در همه دورههای زندگی خود زیر پوشش بیمههای اجتماعی باشد و در درازای زندگی خود تامین باشد و هیچگاه نیازمند نگردد. . قانون بیمه و تامین اجتماعی بیمههای حوادث، بیماریها، پیری، از کارافتادگی، نقص عضو، بیمه دستمزد روزهای بیماری، کمک ازدواج را شامل میشود و پیشرفتهترین قانون در گیتی است. بازنشستگی تا سد در سد آخرین حقوق و بیمه درمانی بدون محدویتی درباره بیماران و درازای درمان و هزینه آن و اگر درمان بیماری در ایران امکان نداشته باشد بیمه اجتماعی هزینه فرستادن بیمه شده را به خارج از کشور بر عهده میگیرد. پروژه شبکه اورژانس در سطح شهرها و روستاها به اجرا گذاشته شد و از آنجا که نمیشد که در هر روستا یک بیمارستان مجهز ساخت ترتیبی داده شد که بیمار را با هلیکوپتر در کوتاهترین زمان به نزدیکترین بیمارستان رساند. برای دسترسی به دارو نیز پروژه دارو به اجرا در آمد.<ref>محمد رضا پهلوی: به سوی [[تمدن بزرگ]]، کتاب وانتشارات پارس، چاپ سوم، لس انجلس، ۲۰۰۷، ص. ۱۷۵ - ۱۸۰</ref>
<br />
'''۱۸ - مبارزه با معاملات سوداگرانه زمینها واموال غیرمنقول''' به منظور جلوگیری از افزایش بهای خانهها و آپارتمانهای مسکونی <br />
'''۱۹ - مبارزه با فساد، رشوهگرفتن و رشوهدادن:''' بر اساس این اصل همه تلاش و کوشش صاحبان مقامات دولتی می باید در راه مصالح و منافع جامعه بکار رود. روسای دولت و همه کارکنان دولتی در زمان تصدی مشاغل و مقامات قدرت خود را بی طرفانه باید بکار برند و با انصراف از منافع شخصی خود را کاملا در خدمت رسالت اجتماعی و ملی خویش قرار دهند. بدین روی استفاده از هر عضو شایسته جامعه بدون تفاوت و تبعیض برای خدمت در شغلهای گوناگون و سازمانهای دولتی ضروری است. در مورد مقامات درجه اول دولتی باید دارایی خود را اعلام کنند تا نتوانند ثروتاندوزی کنند و سرانجام وقت ایشان باید در خدمت به مملکت وقف شود<ref>محمد رضا پهلوی: [[به سوی تمدن بزرگ]]، کتاب وانتشارات پارس، چاپ سوم، لس انجلس، ۲۰۰۷، ص. ۱۷۱-۱۷۳</ref>
== برنامههای عمرانی کشور ==
|