اسامة بن زید: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
تا حدودی تمیزکاری
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''اسامه بن زید''' نام کامل: (''ابومحمد اسامه بن زید بن حارثه کلبی'') از یاران پیامبر مسلمانان،اسلام، [[محمد]] بن عبدالله، بود. پدرشان غلام آزادشده و فرزند خوانده [[پیامبر اسلام]] بود که در [[غزوه موته]] کشته شد. مادرش '''''ام ایمن'''''نام داشت. پیش از هجرت و در [[مکه]] به دنیا آمد.او نیز مانند پدرش بسیار مورد علاقه پیامبراسلام بود و پیامبر پیش از رحلت او را، که بیست سال بیشتر نداشت، به فرماندهی سپاهی برای جنگ با [[روم]] به شام فرستاد.
 
== زندگینامه==
== دوست فرزند دوست ==
پدر اسامه زید غلام آزادشده و فرزند خوانده [[پیامبر اسلام]] بود که در [[غزوه موته]] کشته شد. مادرش ام ایمن نام داشت. پیش از هجرت و در [[مکه]] به دنیا آمد. او نیز مانند پدرش بسیار مورد علاقه پیامبر اسلام بود و پیامبر او را، که بیست سال بیشتر نداشت، به فرماندهی سپاهی برای جنگ با [[روم]] به شام فرستاد.
پیامبر مسلمانان به او و پدرش علاقه زیادی داشت. روزی پیامبر اسلام از جنگ بدر بازمیگشت که دید اسامه مشغول بازی با گروهی از بچه‌هااست پس او را درآغوش کشید و گفت: آفرین بر دوستم!. احتمالاً پیامبر اسلام در بسیاری جاهاعلاقه خویش را به اسامه ابراز کرد به طوری که وی به:'''دوست زاده دوست'''ملقب شد.
 
پیامبر مسلمانان به او و پدرش علاقه زیادی داشت. روزی پیامبر اسلام از جنگ بدر بازمیگشت که دید اسامه مشغول بازی با گروهی از بچه‌هااست پس او را درآغوش کشید و گفت: آفرین بر دوستم!. احتمالاً پیامبر اسلام در بسیاری جاهاعلاقه خویش را به اسامه ابراز کرد به طوری که وی به: '''دوست زاده دوست''' ملقب شد.
 
== ماجرای سپاه اسامه ==
پیامبراسلامپیامبر اسلام در اواخر عمر سپاهی را به فرماندهی اسامه بن زید، که در آن زمان جوانی نورس بود، برای جهاد با امپراطوری روم آماده کرد و گفت: در شام به منطقه ابنی در بلقای شام برو به جایی که پدرت در آن کشته شد حرکت کن من تو را به فرماندهی این سپاه منصوب کردم، صبحگاه به سوی نیروهای مستقر در ابنی یورش ببر، آنان را نابود کن، سپاه را به سرعت پیش ران تا اخبار دشمن را زودتر به دست آوری اگر خداوند تو را پیروز ساخت در آن سرزمین کمتر توقف کن همراه خود، راهنمائی ببر، جاسوسان و پیشقراولان را جلوتر بفرست تا اوضاع دشمن را گزارش دهند اما سپاهیان همواره به جوانی اسامه اعتراض داشتند و به بهانه بیماری پیامبر مسلمین از گرویدن به سپاه وی خودداری کردند و پس از مرگ پیامبر هم براعتراض خویش باقی ماندند. [[ابوبکر]] پس از رسیدن به خلافت، سپاه اسامه را تجهیز کرد. اسامه با این لشگر به شام رفت و بعد از به چنگ آوردن غنایمی به مدینه بازگشت.
 
== درگذشت ==