خوگیری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸:
 
== مطالعات کلارک روی کِرم نرئیس ==
کِرم نرئیس یک کرم دریایی است که در تونل‌های خوساخته‌اش در کف آب‌های شور زندگی می‌کند. کرم برای تغذیه باید سر و بندهای جلویی بدنش را از تونل بیرون بیاورد. محرک‌هایی چون ارتعاش آب، لمس سر کرم و عبور ناگهانی یک سایه از فراز حیوان، موجب می‌شوند که کرم به سرعت خود را به درون تونل بکشد. سپس کرم ظرف یک دقیقه دوباره از تونل خارج می‌شود و تغذیه را ادامه می‌دهد.<ref name="o">{{یادکرد|فصل=فصل ۸:یادگیری I|کتاب=مقدمه‌ای بر رفتارشناسی|نویسنده=اوبری منینگ|ترجمه=عبدالحسین وهابزاده|ناشر=انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد|چاپ=دوم|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=صفحه ۲۸۵ تا ۲۸۹|سال=۱۳۸۷|شابک=}}</ref>
 
کلارک دریافت که اگر هر یک از این محرک‌ها را در فواصل یک دقیقه تکرار کنند، درصد کرم‌هایی که واکنش‌پذیری دارند کاهش می‌یابد؛ تا جایی که دیگر هیچ‌کدام عکس‌العمل نشان ندهند.<ref name="o">{{یادکرد|فصل=فصل ۸:یادگیری I|کتاب=مقدمه‌ای بر رفتارشناسی|نویسنده=اوبری منینگ|ترجمه=عبدالحسین وهابزاده|ناشر=انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد|چاپ=دوم|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=صفحه ۲۸۵ تا ۲۸۹|سال=۱۳۸۷|شابک=}}</ref>
 
اگر محرک‌ها را با فواصل زمانی نزدیک‌تر اعمال می‌کرد، عادی شدن سریع‌تر حاصل می‌شد. همچنین سرعت عادی شدن به ماهیت محرک مربوطه نیز بستگی داشت. نتیجه‌گیری دیگر کلارک اینکه زایل شدن هر عکس‌العمل مستقل از عکس‌العمل‌های دیگر است؛ بدین معنا که فرآیند عادی شدن تا حدود زیادی محرک-ویژه‌استویژه‌ است.<ref name="o">{{یادکرد|فصل=فصل ۸:یادگیری I|کتاب=مقدمه‌ای بر رفتارشناسی|نویسنده=اوبری منینگ|ترجمه=عبدالحسین وهابزاده|ناشر=انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد|چاپ=دوم|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=صفحه ۲۸۵ تا ۲۸۹|سال=۱۳۸۷|شابک=}}</ref>
 
== تمایز عادی شدن با فرآیندهای غیر یادگیری ==
هر تغییر در رفتار که منجر به کاهش واکنش‌پذیری جانور نسبت به محرک شود، عادی شدن نیست؛ از این جهت برخی فرآیندها که ارتباطی با یادگیری ندارند، ممکن است از آنجا که واکنش‌پذیری جانور را کاهش می‌دهند، با عادی شدن اشتباه شوند.<ref name="o">{{یادکرد|فصل=فصل ۸:یادگیری I|کتاب=مقدمه‌ای بر رفتارشناسی|نویسنده=اوبری منینگ|ترجمه=عبدالحسین وهابزاده|ناشر=انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد|چاپ=دوم|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=صفحه ۲۸۵ تا ۲۸۹|سال=۱۳۸۷|شابک=}}</ref>
 
برای مثال ممکن است کم شدن واکنش به علت تغییرات انگیزشی یا خستگی ماهیچه‌ای باشد؛ یا ممکن است تنها سازشی حسی رخ داده باشد. بسیاری از اندام‌های حسی در برابر تحریکات متوالی نهایتا از واکنش باز می‌ایستند. در اینجا یک سازگاری حسی رخ داده که ارتباطی با یادگیری از نوع عادی شدن ندارد؛ زیرا عادی شدن خصلتی مربوط به سیستم اعصاب مرکزی است نه اندام حسی.<ref name="o">{{یادکرد|فصل=فصل ۸:یادگیری I|کتاب=مقدمه‌ای بر رفتارشناسی|نویسنده=اوبری منینگ|ترجمه=عبدالحسین وهابزاده|ناشر=انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد|چاپ=دوم|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=صفحه ۲۸۵ تا ۲۸۹|سال=۱۳۸۷|شابک=}}</ref>
 
یک اشتباه متداول در این زمینه استفاده از لفظ عادی شدن در مورد احساس انسان نسبت به لباس خویش است. انسان پس از پوشیدن لباس و گذر زمانی کوتاه، دیگر آن را حس نمی‌کند؛ زیرا گیرنده‌های لمسی پوست واکنش‌پذیری خود را از دست می‌دهند و این مسئله ارتباطی به عادی شدن ندارد.<ref name="o">{{یادکرد|فصل=فصل ۸:یادگیری I|کتاب=مقدمه‌ای بر رفتارشناسی|نویسنده=اوبری منینگ|ترجمه=عبدالحسین وهابزاده|ناشر=انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد|چاپ=دوم|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=صفحه ۲۸۵ تا ۲۸۹|سال=۱۳۸۷|شابک=}}</ref>
 
== پانویس ==