جنبش جنوب ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏جنگ جهانی اول: استفاده مورد نیاز از مطالب قبل
اصلاح و افزایش با توجه به گزینش ویرایش قبل.، ابرابزار
خط ۱:
{{لحن نامناسب}}
'''جنبش جنوب ایران''' عمده مبارزات مردمی جنوب ایران، توسط مبارزان [[دشتی]]، [[دشتستان]] و [[تنگستان]] در [[استان بوشهر|بوشهر]]، بختیاری هابختیاری‌ها در [[خوزستان]] و نیروهای مبارز در [[کازرون]] و [[فارس]] می‌باشد.
جنبش مردم جنوب بخصوص توسط مبارزان تنگستان، دشتی و دشتستان در عهد [[قاجاریان|دوره قاجار]] بویژه عصر [[ناصرالدین شاه|ناصری]] در مقابله با نیروهای مهاجم [[بریتانیا]] با تاثیرگزاری از مساله [[هرات]] شکل یافت. در دوره [[مشروطیت]] نقش مشروطه خواهی و آزادی طلبی داشت و در زمان [[رضاشاه]] در مبارزه با حکومت مرکزی و مقابله با [[پلیس جنوب]] فعال بود.
 
== دوره ناصری ==
از دوره [[فتحعلی شاه]] حکومت مرکزی درصدد تسلط و تحکیم قدرت بر نواحی شرق ایران را داشت و از سویی چون [[کامران میرزا]] از اطاعت دولت مرکزی سرباز می‌زد فتحعلی شاه مجبور به محاصره هرات شد اما آنجا را به تصرف در نیاورد. پس از او [[محمدشاه]] قاجار با لشکری در ۱۲۵۳ قمری هرات را محاصره کرد. در حالیکه [[مکنیل]] سفیر [[انگلیس]] در [[ایران]] با این امر مخالفت کرد و دولت وی با ایران قطع رابطه نمود و اعلام کرد درصورت ادامه محاصره با ایران وارد جنگ خواهد شد. تا اینکه دولت انگلیس نیروی نظامی خود را در سواحل بوشهر پیاده کرد دراین جریان، انگلیس با اعزام پنج فروند کشتی جنگی به عنوان اعتراض، [[جزیره خارک]] را اشغال کرد و تهدید به تصرف سواحل [[خلیج فارس]] و نواحی فارس نمود. سپاه ایران به ناچار در ۱۸ جمادی الثانی ۱۲۵۴ ه. ق (۸ سپتامبر ۱۸۳۸ میلادی) بدون اخذ نتیجه‌ای از محاصره هرات دست برداشت و تمام شرایط انگلیس را پذیرفت. ضعف و بی تدبیری [[میرزا آغاسی]] و عدم آگاهی او از اوضاع آن روز در شکست ایران نقش عمده‌ای داشت.
 
[[ناصرالدین شاه]] در زمان حکومت خود توسط [[حسام السلطنه]] والی [[خراسان]] را با سپاهی هرات را محاصره کرد دولت انگلیس باز هم در اعتراض به اینکار با ایران قطع رابطه کرد و حسام السلطنه پس از ۵ ماه در سال ۱۲۷۳ هرات را کاملا تصرف کرد. دولت انگلیس بار دیگر به لشکرکشی بسوی بوشهر اقدام کرد. نیروهای انگلیسی با متفرق کردن نیروهای ایرانی، ۹ ربیع‌الثانی ۱۲۷۳/ ۷ دسامبر ۱۸۵۶ م. [[هلیله]] در دو [[فرسخ|فرسخی]] بوشهر را گرفتند و دو روز بعد به طرف قلعه [[بهمنی]] در یک فرسخی بوشهر روانه شدند که با مقاومت اولیه مجاهدین به پیشتازی [[باقر خان تنگستانی]] مواجه شدند که بعلت غلبه تجهیزات و نیروها این قلعه بدست انگلیسی‌ها افتاد و [[احمد خان تنگستانی]] با هفتاد نیروی دیگر کشته شدند. مقاومت نیروهای مجاهدین نتوانست مانع تصرف بوشهر شود و شهر بدست نیروهای انگلیسی افتاد.
خط ۱۱:
در این زمان [[آقاخان نوری]] [[صدراعظم]] ناصرالدین شاه، سخت و بدون پرده‌پوشی از انگلیس حمایت می‌کرد و خود، دست‌نشانده و عامل انگلیس بود.
 
== مشروطیت و استبداد صغیر ==
=== دیدگاه اول ===
در سال ۱۳۲۴ ق. /۱۹۰۶ م. فرمان [[مشروطیت]] توسط [[مظفرالدین شاه]] پذیرفته و صادر گردید که مورد استقبال آزادی خواهان بلوکات و نواحی ایالت فارس و بنادر جنوب قرار نیز واقع گردید. در دوره [[محمدعلی شاه]] که حکومت مرکزی با آزادی خواهی مردم به مبارزه پرداخت رهبری آزادی خواهان در بوشهر بر عهده [[سید مرتضی مجتهداهرمی|سید مرتضی اهرمی (علم الهدی)]] بود وی بدنبال فتوای علما از جمله استاد خود [[آخوند خراسانی]] و با توصیه و مشورت آیت‌الله [[سید عبدالحسین لاری]] و ملا علی تنگستانی و دیگر علما و تجار بوشهر و استمداد از حکام محلی از جمله [[خالوحسین بردخونی]]، رئیس عبدالحسین دشتی و [[رئیسعلی دلواری]] با همراهی قوای [[دشتی]]، [[دشتستان]] و [[تنگستان]] در سال (۱۳۲۷ ه. ق/ ۱۹۰۹ میلادی) اقدام به خارج کردن نیروهای طرفدار محمدعلی شاه از بندر بوشهر نمود و امورات آن را بدست گرفت. دولت انگلیس که مخالف آزادی خواهان بود نیز به بهانه دفاع از خارجی‌ها و جهت حفظ منافع خود در بوشهر نیروی نظامی پیاده کرد نه ماه شهر بوشهر در اختیار آزادی خواهان بود. دو ماه پس از موفقیت وی دولت مرکزی [[احمدخان دریابیگی]] را جهت سرکوب سید و آزادی خواهان به حکمرانی کل بنادر جنوب تعیین گردید که وی با تحریک پراکنده کردن نیروهای مشروطه خواه نمود و شهر دوباره به کنترل نیروهای محمدعلی شاه قرار گرفت. سید به کنسولگری انگلیس برده شد و بدنبال حساسیت مبارزان منطقه از جمله رئیسعلی دلواری جهت تسخیر [[بوشهر]] و آزادی سید، دریابیگی وی را بدستور محمدعلی شاه با کشتی به [[نجف]] تبعید نمود.<ref>تاریخ تحولات سیاسی - اجتماعی دشتی، حبیب الله سعیدی نیا، نشر موعود اسلام، بوشهر (۱۳۸۳)، ص۱۲۳ - ۱۲۷.</ref><ref>[http://www.aftab.ir/articles/politics/plitical_history/c1c1193222682_morteza_ahromi_p1.php تحلیلی بر عملکرد مشروطه خواهان بوشهر] سایت آفتاب</ref>
 
=== دیدگاه دوم ===
در رابطه با '''تبعید سید مرتضی اهرمی با موافقت نجف''' چنین میخوانیممی‌خوانیم:
 
"بعد از دستگیری سید مرتضی، دریابگی راجع به رفتار او تلگرافی به نجف فرستاد و خواستار راهنمائی گردید. لذا در روز چهاردهم پاسخی دریافت کرد دایر براین‌که سید مرتضی باید گوشمالی و اخراج گردد."<ref>مشروطیت جنوب ایران به گزارش بالیوز بریتانیا در بوشهر ۱۹۱۵-۱۹۰۵ م. / ۱۳۳۳-۱۳۲۳ ه. ق، ا وضاع و احوال سیاسی - اقتصادی بوشهر در سال ۱۹۰۸ میلادی به روایت روزانه «بالیوز» انگلیس در بوشهر. قسمت صد و پانزدهم، ۲۰ ژوئن ۱۹۰۹، زنگنه، حسن؛ بنیاد ایران شناسی-شعبه بوشهر، ۲۰ اسفند ۱۳۸۶</ref><ref>سری مقالات: اوضاع و احوال سیاسی ـ اقتصادی بوشهر به روایت روزانه ”بالیوز“ انگلیس در بوشهر، ترجمه حسن زنگنه، هفته نامه نصیر بوشهر</ref>
 
'''علیمحمد حکمت بوشهری''' در کتاب خود به نام «گوشه ایگوشه‌ای از انقلاب مشروطیت در جنوب» می‌نویسد:
 
« من مدافع دریابیگی نیستم، به سوابق خوب و بد او هم کاری ندارم ولی دریابیگی هرکه بود و هرچه بود کسی نبود که دست التماس‏ به سوی امثال سید خرقانی دراز کند. او یکبار بعد از حکومت مرحوم عماد نظام و بار دیگر پس از عزل میرزا رضا قلی خان سالار اعظم به حکمرانی بوشهر رسید و در هربار دست به کارهای خوب و بدی زد که در این‏جا از موضوع بحث ما خارج است... تصرف بوشهر و تمام دوائر دولتی آن از این نظر بسیار حائز اهمیت بود که در صورت ادامه آن و تجزیه بوشهر از آن روی که نیروهای مسلح و ضعیف دولت وقت‏ توانائی مقابله با سلحشوران انقلابی نداشتند، اقتصاد سایر قسمت‏های دیگر کشور را نیز دچار رکود و فلج می‏کرد و این چیزی بود که سرانجام آن جز کناره‏گیری شاه مستبد چیز دیگری نمی‏توانست باشد.
در همین جریان بود که سیاست سیاه چهره کریه خود را آشکار ساخت و مرتضی‏ اهرمی را برانگیخت تا با لجاجت خود پیروزی درخشان«مجاهدین جنوب»را خدشه‏دار کند و چون مهم‏ترین دوائر دولتی آن روز اداره گمرک بود درآمد آن را دیپلماسی محیل‏ انگلیس در قبال قروض خارجی مطمئن‏ترین وثیقه تشخیص داده بود. برای این‏که‏ درآمد آن کاملا محفوظ و از هرگونه دست‏برد مصون بماند مرتضی اهرمی‏ را که گمان خطائی درباره او نمی‏رفت به عنوان«ناظر»و«امین وصول»درآمدها، مأمور حفظ وصولی«گمرک»کردند. ولی سید با«انجمن»و«مجاهدین»طریق خصومت در پیش گرفت. این رفتار باعث شد که فرصت به عوامل استبداد و عاملان بیگانه داده شود تا علیه آزادیخواهان دست به توطئه زنند و موضوع اختلاس وجوه«گمرک»با«بوق‏ و کرنا» بهانه تبلیغ قرار گیرد.»
 
« من مدافع دریابیگی نیستم، به سوابق خوب و بد او هم کاری ندارم ولی دریابیگی هرکه بود و هرچه بود کسی نبود که دست التماس‏ به سوی امثال سید خرقانی دراز کند. او یکبار بعد از حکومت مرحوم عماد نظام و بار دیگر پس از عزل میرزا رضا قلی خان سالار اعظم به حکمرانی بوشهر رسید و در هربار دست به کارهای خوب و بدی زد که در این‏جا از موضوع بحث ما خارج است... تصرف بوشهر و تمام دوائر دولتی آن از این نظر بسیار حائز اهمیت بود که در صورت ادامه آن و تجزیه بوشهر از آن روی که نیروهای مسلح و ضعیف دولت وقت‏ توانائی مقابله با سلحشوران انقلابی نداشتند، اقتصاد سایر قسمت‏های دیگر کشور را نیز دچار رکود و فلج می‏کرد و این چیزی بود که سرانجام آن جز کناره‏گیری شاه مستبد چیز دیگری نمی‏توانست باشد.
در همین جریان بود که سیاست سیاه چهره کریه خود را آشکار ساخت و مرتضی‏ اهرمی را برانگیخت تا با لجاجت خود پیروزی درخشان«مجاهدین جنوب»را خدشه‏دار کند و چون مهم‏ترین دوائر دولتی آن روز اداره گمرک بود درآمد آن را دیپلماسی محیل‏ انگلیس در قبال قروض خارجی مطمئن‏ترین وثیقه تشخیص داده بود. برای این‏که‏ درآمد آن کاملا محفوظ و از هرگونه دست‏برد مصون بماند مرتضی اهرمی‏ را که گمان خطائی درباره او نمی‏رفت به عنوان«ناظر»و«امین وصول»درآمدها، مأمور حفظ وصولی«گمرک»کردند. ولی سید با«انجمن»و«مجاهدین»طریق خصومت در پیش گرفت. این رفتار باعث شد که فرصت به عوامل استبداد و عاملان بیگانه داده شود تا علیه آزادیخواهان دست به توطئه زنند و موضوع اختلاس وجوه«گمرک»با«بوق‏ و کرنا» بهانه تبلیغ قرار گیرد.»
 
سپس می‌آورد:
سطر ۳۴ ⟵ ۳۳:
«دریابیگی هوشیارانه سید اهرمی را در فشار گذاشت. سید هم به خیال رسیدن کمک‏ در خانه خود متحصن و حصاری شد و به وسیله نامه از دلواریها و دشتستانیها خواستار کمک گردید. دریابیگی ناچار دستور داد خانه او را به توپ بسته و او را از تحصن خارج‏ و دستگیر سازند. پس از ویرانی خانه از صدمت توپ، مردم که اتلاف وجوه گمرک را مغایر حیثیت انقلابی خود می‏دانستند سید را در میان گرفته و شخصی به نام«سید غریب» با دار و دسته‏اش او را در کوچه و بازار گردانیدند. هنگامی که مأمورین«انجمن» برای نجات او آمدند و از دست مردم عصبانی که عده اوباش و اراذل هم قاطی آنها شده بودند نجاتش دادند، به جای این‏ که اوامر زعماء را اطاعت و خود را در اختیار انجمن قرار دهد از دست نجات‏دهندگان فرار کرد و به زیر بیرق کنسولگری انگلیس‏ گریخت و آن‏جا«بست» نشست.»<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/SearchResultArticle?txt=%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C%DA%AF%DB%8C&avd=0&AID=185366&num=5 نمایش صفحات نتایج<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
 
در رابطه با '''نظر سید مرتضی اهرمی در مقطعی در مورد بالیوزگری انگلیس''' و برخی نوشته هاینوشته‌های او به بالیوز چنین میخوانیممی‌خوانیم:
 
"در همین اثنا سید مرتضی هم‌ـ که اکنون با قطع نیازمندی‌هایش‌ـ مواضع‌اش متزلزل گردیده نامه‌ای به بالیوز نوشته و از او خواسته باور کند که او تمامی تفنگچی‌های تحت امرش را اخراج کرده و تنها تعداد بسیار اندکی برای نیاز خود، نگه داشته استداشته‌است. ..... بی هیچ تردید در روز پانزدهم سید به یکی دیگر از سران تنگستان نامه فرستاده و تذکر داده که نارضائی‌های کنونی فقط پیروزی نهائی استبداد خواهد شد و بالیوز هم به هیچ وجه مخالف آرمان ناسیونالیست‌ها نیست و هر کسی غیر از این گوید، دروغ محض است. او نامه‌اش را با این درخواست از رئیس تنگستانی به پایان رسانده که از بالیوزگری بیمی به دل راه نداده بلکه برای همکاری با او (باسید) جهت اشغال بوشهر برای آرمان ناسیونالیست، به بوشهر برگردند: او نامه‌های دیگری هم با همین لحن به رؤسای مختلف فرستاده که پیش از این به کمک او آمده اما با پیاده شدنِ تفنگدارانِ دریائی انگلستان از ناوهای جنگی «فاکس» و «اسفینکس»، شهر را ترک کرده بودند."<ref>مشروطیت جنوب ایران به گزارش بالیوز بریتانیا در بوشهر ۱۹۱۵-۱۹۰۵ م. / ۱۳۳۳-۱۳۲۳ ه. ق، ا وضاع و احوال سیاسی - اقتصادی بوشهر در سال ۱۹۰۸ میلادی به روایت روزانه «بالیوز» انگلیس در بوشهر. قسمت نود و سوم، ۱۰ تا ۲۵ آوریل ۱۹۰۹، زنگنه، حسن؛ بنیاد ایران شناسی-شعبه بوشهر، ۲۰ اسفند ۱۳۸۶ </ref><ref>سری مقالات: اوضاع و احوال سیاسی ـ اقتصادی بوشهر به روایت روزانه ”بالیوز“ انگلیس در بوشهر، ترجمه حسن زنگنه، هفته نامه نصیر بوشهر</ref>
 
'''بالیوز انگلیس''' در مورد سید مرتضی اهرمی و دریابیگی و چرایی نگه داری تفنگچیان خود در بوشهر چنین میگویدمی‌گوید:
 
"اوضاع شهر و شبه جزیره بوشهر رو به بهبود نهاده و تیراندازی در شب هاشب‌ها تا حدودی پایان یافته استیافته‌است اما اگر تفنگداران انگلیسی شهر را ترک می کردندمی‌کردند اوضاع به فوریت به هرج و مرج می گرائید زیرا اولاً سید مرتضی هنوز عنصری خطرناک است و در ثانی ورودِ قریب الوقوع دریابگی – به خاطر تامین منافع شاه – مانع از آن می گرددمی‌گردد که اوضاع – از سوی مردم – به شرایط عادی برگردد. به همین دلیل بازار در روز به طور کامل یا جزئی، تعطیل می باشدمی‌باشد."<ref>مشروطیت جنوب ایران به گزارش بالیوز بریتانیا در بوشهر ۱۹۱۵-۱۹۰۵ م. / ۱۳۳۳-۱۳۲۳ ه. ق، ا وضاع و احوال سیاسی - اقتصادی بوشهر در سال ۱۹۰۸ میلادی به روایت روزانه «بالیوز» انگلیس در بوشهر. قسمت هشتاد و نهم، ۱۸ آوریل ۱۹۰۹، زنگنه، حسن؛ بنیاد ایران شناسی-شعبه بوشهر، ۲۰ اسفند ۱۳۸۶ </ref><ref>سری مقالات: اوضاع و احوال سیاسی ـ اقتصادی بوشهر به روایت روزانه ”بالیوز“ انگلیس در بوشهر، ترجمه حسن زنگنه، هفته نامه نصیر بوشهر</ref>
'''بالیوز انگلیس''' در مورد سید مرتضی اهرمی و دریابیگی و چرایی نگه داری تفنگچیان خود در بوشهر چنین میگوید:
 
== جنگ جهانی اول ==
"اوضاع شهر و شبه جزیره بوشهر رو به بهبود نهاده و تیراندازی در شب ها تا حدودی پایان یافته است اما اگر تفنگداران انگلیسی شهر را ترک می کردند اوضاع به فوریت به هرج و مرج می گرائید زیرا اولاً سید مرتضی هنوز عنصری خطرناک است و در ثانی ورودِ قریب الوقوع دریابگی – به خاطر تامین منافع شاه – مانع از آن می گردد که اوضاع – از سوی مردم – به شرایط عادی برگردد. به همین دلیل بازار در روز به طور کامل یا جزئی، تعطیل می باشد."<ref>مشروطیت جنوب ایران به گزارش بالیوز بریتانیا در بوشهر ۱۹۱۵-۱۹۰۵ م. / ۱۳۳۳-۱۳۲۳ ه.ق، ا وضاع و احوال سیاسی - اقتصادی بوشهر در سال ۱۹۰۸ میلادی به روایت روزانه «بالیوز» انگلیس در بوشهر. قسمت هشتاد و نهم، ۱۸ آوریل ۱۹۰۹، زنگنه، حسن؛ بنیاد ایران شناسی-شعبه بوشهر، ۲۰ اسفند ۱۳۸۶ </ref><ref>سری مقالات: اوضاع و احوال سیاسی ـ اقتصادی بوشهر به روایت روزانه ”بالیوز“ انگلیس در بوشهر، ترجمه حسن زنگنه، هفته نامه نصیر بوشهر</ref>
 
==جنگ جهانی اول==
[[پرونده:Reis ali delvari.jpg|thumb|250px|تندیس رئیس علی دلواری]]
در آغاز [[جنگ جهانی اول]]، علیرغم اعلام بی طرفی دولت مرکزی ایران، قوای روس از شمال و نیروهای انگلستان از جنوب، ایران را در معرض هجوم قرار دادند و کشتی‌های جنگی انگلستان در ۲۸ رمضان سال ۱۳۳۳ ه. ق برابر با ۸ اوت ۱۹۱۵/ ۱۷ مرداد ۱۲۹۴ به قصد تصرف بوشهر و نواحی آن در مقابل آن لنگر انداختند. و خارک، بوشهر، برازجان، و ... را بلافاصله به اشغال خود در آوردند.
در همین زمان علماء و مجتهدین مقیم «[[نجف]]» و «[[کربلا]]» از جمله آیت الله شیرازی طی فتواهای جداگانه‌ای علیه [[بریتانیا]] اعلام جهاد کردند. رئیس علی دلواری در راس قوای تنگستانی با همراهی [[خالوحسین بردخونی]] در راس قوای دشتی، [[شیخ حسین خان چاه کوتاهی]] و [[زایرخضرخان اهرمی]] بر علیه اشغالگران به نبرد پرداختند. در ۳ شوال/ ۱۳ اوت انگلیسی‌ها عملیات حمله به [[دلوار]] را آغاز کردند. نیروهای تنگستانی و دشتی دست به شبیخون علیه انگلیسی‌ها زدند و تلفات به آنان وارد آوردند. و آنها را مجبور به عقب نشینی کردند. در ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ خورشیدی، شب ۲۳ شوال ۱۳۳۳. ق (۳ سپتامبر ۱۹۱۵) رئیسعلی دلواری در یک حملهٔ شبانه که به مواضع دشمن (انگلیسی‌ها) در منطقه «[[تنگک صفر]]» توسط یکی از خودی‌های خائن از پشت موردهدف گلوله قرار گرفت و شهید شد.
 
پس از کشته شدن رئیسعلی دلواری برای آزادی بوشهر جنگ در منطقهٔ «[[کوه‌کزی]]» نزدیکی بوشهر، ادامه یافت. در جنگ کوه‌کزی مجاهدان از جمله زائر خضرخان، شیخ حسین خان چاهکوتاهی و خالوحسین از خود شجاعت و دلاوری فراوانی نشان داند. در این جنگ و گریز هرچند ابتدا همراه با عقب نشینی نیروهای مهاجم انگلیسی بود اما عاقبت مجاهدان مجبور به عقب نشینی شدند. عبدالحسین فرزند شیخ حسین خان کشته شد و خالوحسین در حال نبرد از ناحیه ران و بازو به شدت مجروح شد. در این حال فشنگ‌های خالوحسین نیز به اتمام رسید و او توسط انگلیسی هاانگلیسی‌ها دستگیر شد. بلافاصله پس از جنگ [[کوه کزی]] شایعه کشته شدن خالوحسین در جنگ، در سرتاسر جنوب و حتی روزنامه‌های [[شیراز]] و [[تهران]] انتشار یافت. روزنامه «[[روزنامه رعد|رعد]]» به سردبیری «[[سید ضیاءالدین طباطبائی]]»، نیز در ستون اخبار داخلی کشور با استناد به تلگراف‌های رسیده از برازجان به [[وزارت داخله]]، خبر کشته شدن [[خالوحسین دشتی|خالو]] را منتشر کرد. امااین خبر زود تکذیب شد. انگلیسی‌ها پس از محاکمه خالوحسین او را به بوشهر بردند و سوار کشتی نظامی کردند و به شهر «[[بصره]]» انتقال دادند.
به دنبال بازداشت [[لیسترمان|دکتر لیسترمان]] [[کنسول|قنسول]] [[آلمان]] در بوشهر و بازداشت و تبعید ۱۴ نفر از احرار بوشهر و اسارت خالوحسین، مجاهدین «[[حزب دموکرات فارس]]» به رهبری «[[اورعلیقان خان پسیان]]» در روز دوم محرم ۱۳۳۴ ق. (۱۰ نوامبر ۱۹۱۵ م.) کودتایی در شیراز ترتیب داده و در اولین اقدام «[[فردیک اکنورد]]» کنسول بریتانیا در [[فارس]] همراه چند نفر زن و مردانگلیسی را اسیر کردند که نزد شیخ‌حسین‌خان و زایر خضرخان به اهرم فرستاده شدند. انگلیسی‌ها از شنیدن این خبر آشفته شدند و خود را مهیای حمله به اهرم کردند (اسراء در اهرم بودند) ولی بعد از مدتی مذاکراتی بین انگلیسی‌ها و سران تنگستان برای آزادی به طور رسمی آغاز شد. مبادلهٔ نهایی اسراء (۲۰ اگوست ۱۹۱۶ میلادی) به انجام رسید. خالوحسین با کمال میمد در [[خور خان]] از کشتی پیاده و مورد استقبال سران دشتی و روحانیون محلی و مردم قرار گرفتند و به وطن برگشتند. و در شوال ۱۳۳۴ صلحنامه‌ای بر سر موارد توافقی به امضا رسید.
 
انگلیسیها پس از آن در فکر سرکوبی مبارزان جنوب بود.
دولت مرکزی با همدستی انگلیس [[پلیس جنوب ایران]] را به بهانه خلع سلاح جنوب جهت سرکوب مقاومت جنوب به فرماندهی [[پرسی سایکس]] ژنرال انگلیسی، در سال ۱۹۱۶ میلادی تشکیل داد. سایکس به جنوب ایران آمد و با یک سپاه ۱۱هزار نفری هندی، ایرانی و افسرهای انگلیسی مامور سرکوب مبارزان و مقاومت مردم جنوب شد. او مقر فرماندهی خود را شهر [[شیراز]] قرار داد و با همکاری [[عبدالحسین فرمانفرما]] و دیگر متنفذین هواخواه انگلیس به سرکوبی نهضت جنوب پرداخت.<ref>لوائح و سوانح (اسنادی از جنبش روحانیت جنوب ایران در جنگ جهانی اول)، [[سید عبدالله بلادی بوشهری|سید عبدالله مجتهد بلادی بوشهری]]، بوشهر: مرکز بوشهر شناسی (۱۳۷۱)، ص۱۶۶.</ref> خوانین منطقه در برابر سیاست دولت رضاشاه مبنی بر خلع سلاح جنوب ایران و ایلات و عشایر ایستادگی کردند و بسال ۱۳۰۸ شمسی دست به نبرد مسلحانه با نیروهای ارتش دولت مرکزی زدند. افراد زیادی از یزرگان نهضت جنوب به این وسیله از بین رفتند و یا خلع ید شدند.
 
در ۱۳۳۶ در جریان بازگشایی جاده شیراز و طرح احداث راه‌آهن در منطقه، شیخ حسین خان و زایر خضر و محمد برازجانی، که از اهداف انگلیسیها در کشیدن راه‌آهن اطلاع داشتند، استقلال ایران را در خطر دیدند و در نامه‌ای از کنسولگری انگلیس خواستند تا پاسخ دهد که احداث راه‌آهن طبق معاهده با دولت ایران بوده‌است یا خیر و چون انگلیسیها پاسخی ندادند، مجاهدان به قصد نبرد با آنان در چُغادک مستقر شدند ولی، بر اثر خیانت عده‌ای از همراهان خویش، ناچار به عقب‌نشینی شدند. انگلیسیها پس از تصرف چغادک، چاه‌کوتاه را نیز تصرف کردند و شیخ حسین‌خان را، که به چاه‌کوتاه پناه برده بود، وادار به عقب‌نشینی کردند وی ناچار به قلعه فاریاب در منطقه بلوک پناهنده شد. انگلیسیها، پس از تصرف چاه‌کوتاه، ضابطی آن را به شیخ‌عبداللّه چاه‌کوتاهی، برادر شیخ‌حسین، سپردند.
 
انگلیسیها چند ماه شیخ‌حسین را تعقیب و با هواپیما مواضعش را بمباران می‌کردند. در آن زمان، به‌جز معدودی تفنگچی کسی با وی نمانده بود.
پس از کشته شدن رئیسعلی دلواری برای آزادی بوشهر جنگ در منطقهٔ «[[کوه‌کزی]]» نزدیکی بوشهر، ادامه یافت. در جنگ کوه‌کزی مجاهدان از جمله زائر خضرخان، شیخ حسین خان چاهکوتاهی و خالوحسین از خود شجاعت و دلاوری فراوانی نشان داند. در این جنگ و گریز هرچند ابتدا همراه با عقب نشینی نیروهای مهاجم انگلیسی بود اما عاقبت مجاهدان مجبور به عقب نشینی شدند. عبدالحسین فرزند شیخ حسین خان کشته شد و خالوحسین در حال نبرد از ناحیه ران و بازو به شدت مجروح شد. در این حال فشنگ‌های خالوحسین نیز به اتمام رسید و او توسط انگلیسی ها دستگیر شد. بلافاصله پس از جنگ [[کوه کزی]] شایعه کشته شدن خالوحسین در جنگ، در سرتاسر جنوب و حتی روزنامه‌های [[شیراز]] و [[تهران]] انتشار یافت. روزنامه «[[روزنامه رعد|رعد]]» به سردبیری «[[سید ضیاءالدین طباطبائی]]»، نیز در ستون اخبار داخلی کشور با استناد به تلگراف‌های رسیده از برازجان به [[وزارت داخله]]، خبر کشته شدن [[خالوحسین دشتی|خالو]] را منتشر کرد.امااین خبر زود تکذیب شد. انگلیسی‌ها پس از محاکمه خالوحسین او را به بوشهر بردند و سوار کشتی نظامی کردند و به شهر «[[بصره]]» انتقال دادند.
سرانجام شیخ‌حسین‌خان، خسته از این همه جنگ و گریز، در شعبان ۱۳۳۸ به اتفاق چند تن از یارانش برای ارسال تلگرام و کسب تکلیف از مرکز، به باغی در نزدیکی چاه‌کوتاه رفت در آنجا تفنگچیان انگلیسی و پلیس جنوب وی و همراهانش را محاصره و به آنها حمله کردند. شیخ‌حسین‌خان پس از مدتی مقاومت از پای در آمد. تمام همراهان شیخ حسین، از جمله پسرش شیخ‌خزعل، در این درگیری کشته شدند.
به دنبال بازداشت [[لیسترمان|دکتر لیسترمان]] [[کنسول|قنسول]] [[آلمان]] در بوشهر و بازداشت و تبعید ۱۴ نفر از احرار بوشهر و اسارت خالوحسین، مجاهدین «[[حزب دموکرات فارس]]» به رهبری «[[اورعلیقان خان پسیان]]» در روز دوم محرم ۱۳۳۴ ق. (۱۰ نوامبر ۱۹۱۵ م.) کودتایی در شیراز ترتیب داده و در اولین اقدام «[[فردیک اکنورد]]» کنسول بریتانیا در [[فارس]] همراه چند نفر زن و مردانگلیسی را اسیر کردند. انگلیسی‌ها از شنیدن این خبر آشفته شدند و خود را مهیای حمله به اهرم کردند (اسراء در اهرم بودند) ولی بعد از مدتی مذاکراتی بین انگلیسی‌ها و سران تنگستان برای آزادی به طور رسمی آغاز شد. مبادلهٔ نهایی اسراء (۲۰ اگوست ۱۹۱۶ میلادی) به انجام رسید. خالوحسین با کمال میمد در [[خور خان]] از کشتی پیاده و مورد استقبال سران دشتی و روحانیون محلی و مردم قرار گرفتند و به وطن برگشتند.
 
در زمان پهلوی اول (آغاز حکومت: ۱۳۰۴خ «۱۳۴۳ق/۱۹۲۵م») نیز این سیاست ادامه داشت، خوانین منطقه در برابر سیاست دولت رضاشاه مبنی بر خلع سلاح جنوب ایران و ایلات و عشایر ایستادگی کردند و بسال ۱۳۰۸ شمسی دست به نبرد مسلحانه با نیروهای ارتش دولت مرکزی زدند. افراد زیادی از یزرگان نهضت جنوب به این وسیله از بین رفتند و یا خلع ید شدند. از جمله خالوحسین که با آنها درگیر بود به این بهانه دستگیر و به شیراز تبعید و زندانی گردید.
==پهلوی اول==
دولت مرکزی با همدستی انگلیس [[پلیس جنوب ایران]] را به بهانه خلع سلاح جنوب جهت سرکوب مقاومت جنوب به فرماندهی [[پرسی سایکس]] ژنرال انگلیسی، در سال ۱۹۱۶ میلادی تشکیل داد. سایکس به جنوب ایران آمد و با یک سپاه ۱۱هزار نفری هندی، ایرانی و افسرهای انگلیسی مامور سرکوب مبارزان و مقاومت مردم جنوب شد. او مقر فرماندهی خود را شهر [[شیراز]] قرار داد و با همکاری [[عبدالحسین فرمانفرما]] و دیگر متنفذین هواخواه انگلیس به سرکوبی نهضت جنوب پرداخت.<ref>لوائح و سوانح (اسنادی از جنبش روحانیت جنوب ایران در جنگ جهانی اول)، [[سید عبدالله بلادی بوشهری|سید عبدالله مجتهد بلادی بوشهری]]، بوشهر: مرکز بوشهر شناسی (۱۳۷۱)، ص۱۶۶.</ref> خوانین منطقه در برابر سیاست دولت رضاشاه مبنی بر خلع سلاح جنوب ایران و ایلات و عشایر ایستادگی کردند و بسال ۱۳۰۸ شمسی دست به نبرد مسلحانه با نیروهای ارتش دولت مرکزی زدند. افراد زیادی از یزرگان نهضت جنوب به این وسیله از بین رفتند و یا خلع ید شدند.
 
== موضوعات و سیر تاریخی جنبش جنوب ==
'''سیر تاریخ موضوعی جنبش جنوب ایران از قرار زیر است:'''<ref>[http://www.ketabname.com/main2/identity/?serial=3617 کتابنامه، نهضت روحانیون ایران، (۵ مجلد)]</ref>
 
نهضت روحانیون فارس و قیام دلیران تنگستانی
 
بازتاب حکم جهاد مراجع روحانی: شیخ جعفر محلاتی و شیخ محمدحسین برازجانی معروف به مجاهد
 
برازجان بوشهر تنگستان دلوار چاه کوتاه
 
نخستین هجوم انگلیس به بوشهر
 
دومین هجوم قوای انگلیس به بوشهر
 
تلگراف قنسول انگلیس به شیخ محمدحسین برازجانی
 
جواب تلگراف قنسول انگلیس
 
رئیسعلی دلواری
 
نامه رئیسعلی دلواری
 
حکم جهاد شیخ محمد حسین برازجانی
 
میرزا علی کازرونی
 
سید عبدالله بلادی بهبهانی
 
سرهنگ احمد اخگر
 
ضیاء الواعظین شیرازی
 
رئیسعلی دلواری و نبرد با انگلیسها
 
اشغال بوشهر توسط قوای انگلیس
 
دفاع [[شیخ حسین خان چاهکوتاهی]](سالار اسلام) از چاه کوتاه و دشتستان و تنگستان به همراه [[زایر خضرخان اهرمی]] (امیر اسلام)
 
نبرد رئیسعلی و شکست قوای انگلیس در دلوار
 
اتحاد دلیران تنگستانی برای ادامه جنگ با قوای انگلیس
 
رئیسعلی و سید محمد بهبهانی
 
بسیج نیروهای ملی توسط شیخ محمد حسین برازجانی برای جهاد با قوای انگلیس
 
اقدامات رئیسعلی
 
جنگ دلیران تنگستانی پس از قتل رئیسعلی
 
نبرد دلاورانه [[شیخ حسین خان چاهکوتاهی]](سالار اسلام) و پسران غیور ایشان از جمله شیخ عبدالرسول خان چاه کوتاهی سالار معظم
 
بازتاب خبر قتل رئیسعلی
 
مجلس ختم رئیسعلی دلواری
 
سخنرانی ضیاء الواعظین در مجلس ختم رئیسعلی دلواری
 
نامه احرار و مجاهدان برازجان به یاور علیقلی خان پسیان
 
جواب یاور علیقلی خان پسیان
 
آمادگی مردم شیراز برای حکم جهاد
 
حرکت مجاهدین شیراز به سوی برازجان
 
مجاهدین شیراز در برازجان
 
حکم جهاد شیخ محمد جعفر محلاتی ژاندارمها را به میدان جنگ فرستاد
 
بسیج سایر نیروهای ملی برای نجات بوشهر
 
انگلیسها بوشهر را تخلیه کردند
 
قیام ژاندارمری شیراز بر ضد عمال انگلیس
 
دلیران تنگستانی و جنگ چغادک
 
قرارداد صلح موقت بین دولت انگلیس و دلیران تنگستانی
 
پیمان شکنی انگلیسی‏ها
 
قوای مجاهدین چندیدن بار برای جنگ با انگلیسیها بسیج می‏شوند
 
نامه شیخ محمد حسین برازجانی به علمای فارس
 
جنگ بزرگ مجاهدین با انگلیسها
 
نقشه تقسیم ایران توسط روس و انگلیس اوضاع ایران در آن ایام
 
تاسیس پلیس جنوب
 
قوای نظامی ناصر دیوان کازرونی
 
صولة الدوله قشقائی سردار عشایر
 
جنگهای ناصر دیوان کازرونی با پلیس جنوب و نیروهای انگلیس
 
تحریکات انگلیسها
 
لغو قرارداد صلح از طرف انگلیسها با صولةالدوله و آغاز مخالفت صولةالدوله با آنان
 
پیغام مجتهد شرع
 
سید عبدالحسین لاری و صورت حکم جهادی او
 
اتحاد مجاهدین
 
پیشنهاد صلح انگلیسها و رد آن از طرف صولةالدوله و اولتیماتوم او
 
ایجاد نفاق در میان مجاهدین و نتیجه شوم آن
 
اعدام و تبعید منحرفین از پلیس جنوب
 
شیوع بیماری آنفولانزا
 
عقد قرارداد و پایان جنگ سردار عشایر با انگلیسها
 
قتل عام سایر دلیران تنگستانی
 
== فعالان و مبارزان جنبش جنوب ==
* [[شیخ حسین خان چاهکوتاهی]]
* [[سید عبدالحسین لاری]]
سطر ۱۸۱ ⟵ ۱۸۶:
* [[شیخ محمدحسین برازجانی]]
* [[رئیسعلی دلواری]]
* [[خالوحسین بردخونی]]
* [[زایر خضرخان اهرمی]]
* [[غضنفرالسلطنه برازجانی]]
سطر ۱۹۰ ⟵ ۱۹۵:
* [[صولت‌الدوله|اسماعیل خان صولةالدوله قشقایی]]
 
== جستارهای وابسته ==
* [[محمدعلی شاه]]
* [[ایران در جنگ جهانی اول]]
* [[منطقه دشتی]]
* [[واسموس]]
* [[نبرد جهاد]]
* [[مقیم خلیج فارس]] (سرای بریتانیا در خلیج فارس)
 
== منابع ==
{{پانویس}}
* تاریخ تحولات سیاسی - اجتماعی دشتی، حبیب الله سعیدی نیا، نشر موعود اسلام، بوشهر (۱۳۸۳)، ص۸۷ -۲۰۵.
سطر ۲۰۴ ⟵ ۲۱۰:
* سری مقالات: اوضاع و احوال سیاسی ـ اقتصادی بوشهر به روایت روزانه ”بالیوز“ انگلیس در بوشهر، ترجمه حسن زنگنه، هفته نامه نصیر بوشهر.
 
== پیوند به بیرون ==
* [http://www.nasimjonoub.com/articles/article.asp?id=11090 نقش روحانیت دشتی در مبارزه با استعمار، نوشته محمد فولادی] نسیم جنوب
* [http://www.yadeyar.ir/tangestan.htm مقالات تاریخی، دلیران تنگستان] تارنمای یاد یار (یادنامه برترین ایرانیان)