سیدنی بریستو یکی از ماموران مخفی حرفه‌ای سازمان [[سی‌آی‌ای]] است که وظیفه نفوذ به شبکه‌های مخوف جاسوسی را به عهده دارد. او در قسمت‌های مختلف سریال با حوادث و ماجراهایی در حین تحقیقات روبه‌رو میشود.
سیدنی بریستو یکی از ماموران مخفی حرفه‌ای سازمان [[سی‌آی‌ای]] است که وظیفه نفوذ به شبکه‌های مخوف جاسوسی را به عهده دارد. او در قسمت‌های مختلف سریال با حوادث و ماجراهایی در حین تحقیقات روبه‌رو میشود.پدر سیدنی بریستو ، جک بریستو ، نیز به دخترش در این ماجراها کمک میکند . جک یکی از ماموران مخفی سی آی ای بوده است که سی سال قبل از تولد سیدنی بریستو با زنی به نام ایرینا دروکو ازدواج میکند ، ایرینا دروکو یکی از قویترین مامورین کا گ ب است که وظیفه دارد به جک نزدیک شود و به دستور کا گ ب از جک باردار میشود و سیدنی به دنیا می آید در عین حال با صمیمی ترین دوست جک که او نیز مامور سی آی ای است نزدیک میشود اروین اسولن و از او نیز فرزندی به نام نادیا به دنیا می آورد . ایرینا بعد از پایان ماموریت ده ساله ی خود به دستور کا گ ب به روسیه باز میگردد و طی یه تصادف ساختگی ظاهرا به همه نشان میدهد که مرده و جسدش در رودخانه افتاده و کشف نشده . ایرینا دروکو و اروین اسلون به دنبال حل معمای هستند که از دانشمندی به نام مایلو رامبالدی به جا مانده است . رامبالدی دانشمندی بوده در قرن پانزدهم میلادی که اختراعات عجیب و غریبی داشته است اما نتیجه ی تمام این اختراعات گوی بلورینی است که به انسان عمر جاوادنه میبخشد .ایرینا دروکو و اروین اسلون هریک به نوعی تلاش میکنند تا به حل معمای رامبالدی برسند و هر یک سازمان های جنایت کار ویژه ی را برای این امر فراهم میکنند سیدنی و جک درواقع به عنوان مامورین سی آی ای در حال جنگ با این سازمان های مخوف هستند ایرینا دروکو و اروین اسلون از هیچ جنایتی در این راه فروگذار نمیکنند حتی در این راه اروین اسلون نادیا را میکشد و ایرینا بارها قصد میکند جک و سیدنی را نابود کند . در اخرین فصل تنها کسی که با مشقت بی نهایتی به عمر جاودان دست میابد اروین اسلون است که پس از جاودانه شدن در غاری مخوف در اعماق زمین زیر سنگی گیر میکند در حالی که با وجدان خود که به شکل نادیا ظاهر شده در حال گفتگو است و این سزای او میشود که تا ابد زیر یک تخته سنگ زیر آوار فروریخته بر سر یک غار زنده باشد. زنده بودنی از مرگ بد تر.سیدنی با یکی از بهترین مامورین سی آی ای به نام مایکل وان همراه همیشگیش ازداوج میکند و صاحب دو فرزند میشود و در جزیره ی دور افتاده به زندگی خود ادامه میدهد . جک بریستو کسی است که غاری را که اروین اسلون در آن است بر سر خود و او منفجر میکند و خود میمیرد و اسولن در غار تا ابد زندانی میماند.نادیا به صورت تصادفی توسط اسلون کشته مشیود . ایرینا دروکو تا یک قدمی گوی رامبالدی میرسد در حالی که گوی را در دست دارد از ارتفاع پرت میشود و میمیرد در حالی که نگاهش را به سیدنی دوخته و با حسرت دنیا را ترک میکند. قصه ی فوق العاده زیبایست از خوی و خصلت ادم ها از اینکه چگونه ادمها به هم اعتماد میکنند و چگونه به هم خیانت میکنند و چگونه باز این چرخه تکرار میشود . قصه در باب معنای زندگی است اینکه جوهر زندگی مفهوم زندگی دوست داشتن و عشق ورزیدن به اطرافیان است نه عمر جاودان و قدرت بی نهایت و ثروت بی اندازه . در این داستان شخصیت های با نمک دیگری مثل مارشال فلینکمن و دیکسون و ویل تیپین و فرانسی نیز حضور دارند که هر کدام ماجراهای فرعی را به داستان اضافه میکنند اما خط اصلی داستان معمای رامبالدی است <0> که به این صورت نمایش داده میشود که در فیلم تفسیر میشود . فیلمی سراسر هیجان و ماجرا و روابط انسانی عمیق . دیدن این سریال را صد در صد توصیه میکنیم . مخصوصا لهجه ی آمریکای عالی و شمرده شمرده حرف زدن کراکتر ها بی نهایت به تقویت زبان کمک میکند.
