''' واقعه اول ''' دولت آشور و بعد از آن ایران قصد جلو رفتن در داخله خاک [[عربستان]] بیش از ولایات سرحدی شمالی و منتهی تا اواسط حجاز نکردند ولی وقتی که دولت جهانگیر روم که به طور منظم و با نیت استعماری همه آسیای غربی وآفریقای شمالی و [[دریای سرخ]] ( بحر احمر یا بحر قلزم ) و [[اقیانوس هند]] از مشرق و همه [[اروپا]] را تا [[اقیانوس اطلس]] مطمح نظر و طمع خود ساخته بود و به تدریج پیش رفته [[آسیای صغیر]] وشمال [[سوریه]] را تسخیر نموده و کم کم سوریه و [[فلسطین]] را کاملاً در اواسط قرن اول قبل از میلاد به تصرف درآورده و ولایات شمالی عربستان و مملکت نبطیها «[[نبطیان|مملکت الأنباط]]» را در دائره نفوذ خود آورده و در نیمه دوم همان قرن به [[مصر]] نیز دست یافت وآن مملکت متمدن و پرثروت را ضمیمه مستملکات خویش ساخت، و بر أثر این فتوحات در هر دو ساحل غربی و شرقی بحر احمر پیش رفت ومخرج عمده تجارت بخور «مصر و سوریه» را مالک گردید، سپس به خیال تصرف منبع آن تجارت نیز افتاد وحتی خواست تجارت هند را که بیشتر بواسطه ایران با روم بعمل میآمد ویا از راه [[عمان]] و هرموز به جنوب عربستان رفته و از آنجا به سوریه میرسید، بدست خود گیرد، وحتی بندری برای کشتیهای خود در [[عدن]] و [[باب المندب]] تأسیس نمود.
از این رو این دولت جهانگشا و جهانگیر که قدرت روز افزون او موجب گسترش فوق العاده سرزمینش میشد با عربستان و حبشه نیز همسایه شد چنانکه از طرفی در [[سودان]] جلوتر رفته به سواحل
خط ۴۸:
از طرفی بعدها انتشار آیین [[نصرانی]] در حبشه توسط دعاة رومی و ازدیاد روابط دو دولت در نتیجه آن و تمایل دول عربی به ایران در مقابل آن و کشمکش دائمی سیاسی ایران و روم در یمن برشدت این مناقشه وطمع حبشه در یمن به پشتیبانی روم افزود و مخصوصا کمک کشتیهای روم در عبور قشون حبشه از دریا به یمن در موقع جنگ عامل مهمی بود.
== ;واقعه دوم ==
''' واقعه دوم ''' برقرار کردن راه دریائی دریای سرخ و کشتی رانی مستقیم درآن دریا.
== ;واقعه سوم ==
''' واقعه سوم ''' جنبش حبشه وطمع وی در یمن و لشکرکشیهای متعدد او به آنجا و تشویق و پشتیبانی دولت روم از حبشه.
== ;واقعه چهارم ==
''' واقعه چهارم ''' انحطاط و ویرانی [[سد مأرب]].
== ;واقعه پنجم ==
''' واقعه پنجم ''' ترقی حمیریها و بوجود آمدن «ملوک سبأ و ذوریدان و حضرموت و یمنت» بودهاند.
از حدود سال ۳۰۰ بعد از میلاد تا انقراض دول یمن در دست حبشه در ۵۲۵ میلادی و سپس دور تسلط ایران بر یمن دو دوره دیگر از تاریخ این منطقه وسیع «یمن، حضرموت، عمانات» است که با آغاز اسلام پیش میآید.