پایداری شهری به معنای جذب، نگهداری و توسعهٔ منابع طبیعی و انسانی در شهرها است.[۱] اگر چه صحبت از پایداری به قبل از دهه ۱۹۸۰ بر می‌گردد، ولی معمولاً تحت عناوین مختلف، زمانی با تصویر منفی(مانند اثر مالتوس در اواخر قرن نوزدهم یا کتاب محدودیت‌های رشد) و زمانی با تصویر مثبت (انجمن علمی جامعه محافظ های کانادا) از آن یاد می‌شود.

در حقیقت، توجه جهانی از زمان کمیسیون برانتلند که آغازگر بحث بر توسعه پایدار بود، بر مبحث پایداری معطوف شد. تعریفی که این کمیسیون از توسعه پایدار مبنی بر نیازهای نسل کنونی، بدون به خطر افتادن قدرت نسل‌های آینده برای تأمین نیازهای خودشان به‌دست می‌دهد، پایداری به معنی گذران زندگی و امرارمعاش از «درآمد» و جلوگیری از زوال «سرمایه» (اعم از سرمایه اقتصادی، اکولوژیکی و اجتماعی) است. مفهوم پایداری یا توسعه پایدار متفاوت از سنجش رایج از رفاه اقتصادی است.پایداری در این مقاله به معنای Sustainability است که ریشه در علم جغرافیا دارد. وجه تمایز اساسی این ایده «اداره معیشت و زندگی از درآمد و نه از سرمایه» یا به عبارتی پایدار ماندن سرمایه است.

نمی‌توان تمام درختان جنگل را برید، چوب آن‌ها را برای تأمین هزینه ساخت کارخانه‌های کاغذسازی فروخت و تصور کرد که تغییری در وضعیت سرمایه بوجود نیامده است، زیرا کارخانه‌های کاغذسازی به جنگل نیاز دارند.(Heeney, 1995: 12).[۲] فقدان یک تعریف دقیق از واژه توسعه پایدار مزایا و معایب خاص خود را دارد. امکان دستیابی به یک توافق کلی، رفع دوگانگی بین رشد اقتصادی و حفظ محیط‌زیست و وارد کردن ارزش‌هایی نظیر آزادی، عدالت و تساوی در این بحث، از جمله سودمندی‌های نداشتنِ تعریفِ مشخص است.

در کنار این سودمندی‌ها، مشکل وجود برداشت‌های متفاوت از یک فرایند (توسعه) یا یک حالت (پایداری) به دلیل وجود مسیرهای مختلفی که اساساً توابعی از گزینه‌های سیاسی در سطوح متفاوت هستند، مطرح می‌شود.

علاوه بر اینکه تعاریف متفاوت از پایداری به دلیل اهداف مختلفی است که برای آن‌ها تعیین شده‌است، هر یک از تعاریف موجود، واجد مفاهیم کاربردی پرسش‌های متفاوت خود هستند (طبیبیان، 1379: 2).[۳] از نظر لغت‌شناسی مفهوم کلمه ساستین ابل (sustainable به معنی پایدار) از کلمه ساستنره (Sustenre) به معنی زنده نگه داشتن یا حفظ کردن گرفته شده و بر حمایت یا دوام بلند مدت دلالت دارد. پایداری به عنوان وجه وصفی توسعه وضعیتی است که در آن مطلوب بودن و امکانات موجود در طول زمان کاهش پیدا نمی‌کند. پایداری در معنای وسیع خود به توانایی جامعه، اکوسیستم یا هر سیستم جاری برای تداوم کارکرد در آینده نامحدود اطلاق می‌شود، بدون اینکه به‌طور اجبار در نتیجه تحلیل رفتن منابع که سیستم به آن وابسته است یا به دلیل تحمیل بار بیش از حد روی آنها، به ضعف کشیده شود. این امر در ابعاد مختلف قابل بررسی است. به عبارتی این بقاء، حفظ شرایط ایده‌آل و انطباق و تغییر و تحول و پاسخگویی در مقابل تغییرات می‌بایست در ابعاد متنوع و گسترده وجود داشته باشد. این گستردگی از مفهوم فیزیکی آن یعنی خانه، محله، شهر، کشور گرفته تا مفهوم موضوعی یعنی اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و محیط زیست را در بر می‌گیرد. وجود این گستردگی باعث گردیده تا ابعاد متنوعی را برای توسعه پایدار لحاظ کنند.

[۴] در برخی از منابع واژه پایدار بودن به «حفظ کردن، ادامه دادن حیات و موجودیت، متوقف نشدن و قطع امید نکردن و امتداد یافتن» معنا شده‌است. اگر پایداری فقط در چارچوب این معانی به کار برده شود، برای جامعه انسانی کاربردی نخواهد داشت.

جامعه انسانی را نمی‌توان در وضعیت یکسانی ثابت نگه داشت، هر چند که می‌بایست این گونه باشد. جامعه انسانی یک نظام سازگار پیچیده‌ای است که درون نظام سازگار پیچیدهٔ دیگری- یعنی محیط طبیعی- جای گرفته‌ است که برای حمایت و پشتیبانی بدان وابسته است.

این نظام‌ها در تعامل دوجانبه با یکدیگر بوده و در یک مسیر تکامل هماهنگی قرار دارند و هر یک شامل هزاران نظام فرعی‌اند که در تعاملی دوجانبه و هماهنگ باهم رشد می‌کنند؛ بنابراین تغییر و تکامل مداومی در جریان است.

علاوه بر آن درصورتی‌¬که نظام‌ها بخواهند ماندگار (قدرت مقابله و مواجهه با محیط متغیر) و پایدار بمانند، می‌بایست این توانایی را برای تغییر و تکامل حفظ کنند. با این نگرش هدف پایداری به گونه‌ای دقیق تر، به هدفی از توسعه پایدار معنی و تفسیر می‌شود (Bossel, 1999: 23).[۵]

با این وجود، عبارت توسعه پایدار، دارای نوعی پارادوکس است چرا که دو اصل ناسازگار، یعنی «پایداری زیست‌محیطی» و «توسعه اقتصادی» را به یکدیگر پیوند می‌دهد. در واقع کنش میان این دو اصل به دو نوع تفسیر و برداشت از توسعه پایدار منتهی می‌شود: بوم محوری که به اکولوژی جهانی اولویت می‌دهد و انسان‌محوری که توجه به رفاه و بهزیستی انسان را مقدم می‌شمارد.

دیدگاه بوم محور به شناخت محدودیت‌ها در زمینه جمعیت و رشد اقتصادی به‌منظور پایدار کردن و افزایش توان بوم‌سازگان‌های طبیعی منتج می‌شود.

فن‌های مربوط به «ظرفیت زیست‌محیطی» نقطه آغازی به این دیدگاه است و نظام برنامه‌ریزی که ظاهراً بر اساس پاسداشت محیط‌زیست عمل می‌کند، به موضوعات زیست‌بوم اولویت می‌دهد. از طرف دیگر، قابل‌ قبول‌ترین تعریف توسعه پایدار از نظر بین‌المللی برداشت مردم محوری از آن است: توسعه‌ای که نیازهای نسل حاضر را بدون به مخاطره انداختن توانایی نسل‌های آینده برای تأمین نیازهای خودشان برآورده سازد (Barton, 2000: 303).[۶] درهرصورت، اگر مفهوم اصلی پایداری عبارت از پایدار کردن کیفیت زندگی مردم باشد، اهداف اجتماعی و اقتصادی با سهولت بیشتری قابل‌شناسایی خواهد بود.

اهداف اجتماعی شامل دستیابی به برابری و حفظ تنوع فرهنگی، ارتقای نقش خانواده، افزایش حس شهروندی، دستیابی به کیفیت مناسب زندگی است.

اهداف اقتصادی مشتمل بر اهداف قبلی و هر نوع تغییری در فعالیت‌های اقتصادی خواهد بود که موجب ارتقا و بهبود کیفیت زندگی بشود.

این موارد شامل ایجاد اقتصاد محلی پایداری است که زندگی مردم را بهتر می‌کند و شرایط کاری را بهبود می‌بخشد. به همین ترتیب اهداف زیست‌محیطی نیازمند ارتقای ظرفیت به‌منظور سودبخشی به کیفیت زندگی اجتماعات انسانی هستند.

کاهش آلودگی، زندگی سالم را ارتقا می‌دهد و حفظ محیط طبیعی برای همه لذت‌بخش است و به شدت بر کیفیت زندگی می‌افزاید. این بدان معنی است که حتی اگر حفاظت از محیط مفهوم اصلی نباشد، هدف زیست‌محیطی نقش مهمی را در پایدار کردن محیط‌زیست و ارتقای کیفیت زندگی ایفا می‌کند.

با چنین رویکردی توسعه پایدار چنین تعریف می‌شود: فرایندی از تغییر که ضمن حفاظت از منابع طبیعی و انسانی مورد نیاز نسل‌های بعدی، کیفیت زندگی مردم را بهبود می‌بخشد (UNCHS, 1996: 43).

[۷] در واقع بهبود بخشیدن به کیفیت زندگی و پایداری مسئله‌ای است که دولت و نهادهای وابسته به آن بیشترین نقش را ایفا می‌کنند و در واقع پایداری، به خصوص در کشورهای سوسیالیستی وابستگی زیادی به دولت و نهادها دارد. هر چند نیاز به پایداری، اصل پذیرفته شده‌ای است لیکن در مورد الزامات آن توافقی وجود ندارد.

این بدان علت است که پایداری هدفی سیاسی همچون مردم‌سالاری است. با این همه عموماً تعدادی از اصول قابل قبول وجود دارد از جمله: اصل عدالت درون نسلی، اصل عدالت اجتماعی، اصل مسئولیت‌پذیری، اصل حقیقت عام، اصل مکمل بودن (Ibid: 24).

در تعریف پایداری شهری باید گفت شهر پایدار شهری است که به نحوی برنامه‌ریزی شده باشد که جامعه شهری ساکن در آن قادر باشد بدون تهدید نیازهای نسل‌های آتی، نیازهای جامعه شهری کنونی را برطرف نماید. بدین ترتیب سازمان فضایی شهر به عنوان فضایی مطرح می‌شود که بایستی برای جامعه شهری امکان تحقق شهر پایدار را فراهم آورد (سلطانی، 1387: 232-220).[۸]

پارادایم پایداری و توسعه پایدار به‌ویژه در دهه اخیر به محور اصلی مباحث در بسیاری از رشته‌های علمی تبدیل شده‌است (بزّی، 1391: 231).[۹] به‌رغم اتفاق نظری که بر روی عناصر اصلی این موضوع وجود دارد لیکن تحلیل وضعیت پایداری از چالش‌های اساسی بحث محسوب می‌شود (بدری و افتخاری، 1387: 9).[۱۰]

با بروز ضایعات زیست‌محیطی و کاهش سطح عمومی زندگی مردم به ویژه در جوامع شهری طی یکی دو دهه گذشته، رویکرد پایداری شهری به‌عنوان موضوع روز دهه آخر قرن بیستم از سوی سازمان ملل متحد مطرح شد و به‌عنوان دستور کار قرن بیست و یکم در سطوح بین‌المللی، ملی، منطقه‌ای و محلی تعیین گردید (Roseland, 1997: 199).[۱۱] به‌عبارت‌دیگر با توسعه شهرها و مطرح‌شدن توسعه پایدار و توجه به اصل پایداری در برنامه‌های توسعه به‌عنوان هدفی کلی مورد تأکید قرار گرفت که نیل به آن برابری درون نسلی و برابری بین نسلی تبیین شده‌است؛ بنابراین هرگونه تمهیدات پایداری جهان در گرو پایداری شهری است (موسی کاظمی،1380: 96).[۱۲] با توجه به بُعد جغرافیایی موضوع که عاملان انسانی در زمینه‌های فیزیکی حرکت می‌کنند و ویژگی‌های این زمینه‌ها با ظرفیت‌های عاملان، هم‌زمان با تعامل عاملان با یکدیگر تعامل می‌کنند (افروغ، 1376: 80).[۱۳] لذا ناپایداری توسعه جوامع بشری در حوزه جغرافیا در دو قرن اخیر و پیامدهای زیان بار آن که تابعی از متغیرهای جمعیت، سرانه و الگوی مصرف است، رهیافت توسعه پایدار را به‌عنوان مهم‌ترین موضوع دهه آخر قرن بیستم، مطرح می‌سازد.

پایداری شهری نیز به‌عنوان شاخه‌ای مهم در این مفهوم، پدیده‌ای با ابعاد گسترده و پیچیده‌است که در رشد و تکوین شهرها عوامل اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی را مورد توجه قرار می‌دهد (سرایی و زارعی فرشاد، ۱۳۸۹: ۳۷ و بارو، 1380: 96).[۱۴]

جهت مطالعه: سرمایه اجتماعی و پایداری شهری سرمایه اجتماعی و پایداری شهری - رضا بارگاهی بررسی و تحلیل رضایتمندی شهروندان از شهرهای جدید با تأکید بر پایداری شهری، مطالعه موردی: شهر جدید عالی شهر بررسی و تحلیل رضایتمندی شهروندان از شهرهای جدید با تأکید بر پایداری شهری

منابع ویرایش

  1. 1- بارگاهی، رضا (1392)، تحلیلی بر پایداری شهرهای جدید، پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشگاه گلستان.
  2. 2- Heeney, d. , Sustainability Indicators; IndEco Strategic Consulting Inc, N.7, UN, (1995).
  3. 3- طبیبیان، م. تعیین شاخص‌های پایداری در محیط زیست، مجله محیط‌شناسی، شماره 24، (1377).
  4. «دانشنامه مقالات کیسرچ». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ اوت ۲۰۱۹. دریافت‌شده در ۲۹ اوت ۲۰۱۹.
  5. 4- Bossel, H. , Indicators for Sustainable Development; Theory Method, Applications; IISD; Canada, (1999).
  6. 5- Barton. , H. , et al, Shaping Neigh Bourhoods: Aguide Rorhealth, Sustain Ability and Vitality, Sponpress, London and Newyork, (2003).
  7. 6- United Nations Center for Human Settlement. , Global Strategy for Shelter to the Year 2000, Habitat, Nairobi, pp. 1-60 (1990).
  8. 7- سلطانی، ک. مجموعه مباحث و روش‌های شهرسازی، جلد دوم: محیط زیست در برنامه‌ریزی شهری، مرکز تحقیقات معماری و شهرسازی ایران، (1387).
  9. 8- بزّی، خ. افراسیابی، م. سنجش و ارزیابی موفقیت و کارایی شهرهای جدید، نمونه موردی: شهر جدید صدرا، مطالعات و پژوهش‌های شهری و منطقه‌ای، سال اول، شماره دوم، (1388).
  10. 9- بدری، ع. رکن‌الدین‌افتخاری، ع. ارزیابی پایداری: مفهوم و روش، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، سال 14، شماره 567، (1378).
  11. 10- Roseland, M. , Dimensions of the eco-city, Cities, Vol. 14 (4): 197-202, (1997).
  12. 11- موسی کاظمی محمدی، م. توسعه پایدار شهری: مفاهیم و دیدگاه‌ها، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، سال 16، شماره پیاپی62، (1380).
  13. 12- افروغ، ع. فضا و نابرابری اجتماعی، پایان‌نامه دوره دکترا، راهنما: حسین شکویی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، (1376).
  14. 13- بارو، سی.جی. توسعه پایدار: مفهوم، ارزش و عمل، ترجمه: سید علی بدری، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 44، (1376).