گویش شوشتری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسب: خنثیسازی |
||
خط ۱:
{{pp|small=yes}}
{{Infobox language
سطر ۱۴ ⟵ ۱۳:
|fam4=[[زبانهای ایرانی غربی|غربی]]
|fam5=[[زبانهای ایرانی جنوب غربی|جنوبغربی]]
|fam6= [[زبان فارسی]]/[[زبان لری|لری-دزفولی]]<ref name=glottolog>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = https://glottolog.org/resource/languoid/id/dezf1238 |عنوان = Spoken L1 Language: Dezfuli-Shushtari | ناشر =[[گلاتولوگ]] |تاریخ = |تاریخ بازدید =۱۲ ژوئیه ۲۰۲۱}}</ref>
|fam7=
|iso3=-
|glotto=shus1253
}}
'''
== ویژگیهای دستوری ==
این گویش از نظر تقریب نزدیکی بیشتری با پارسی دری دارد تا فارسی معیار نوین. در این گویش مانند فارسی پیش از عهد [[مغول]] پیشوندهایی مانند "بـ " یا "می" به صورت غیر ضروری
صرف فعل امر:در فعل امر همان بن مضارع به عنوان امر بکار
▲صرف فعل امر:در فعل امر همان بن مضارع به عنوان امر بکار میرود. در حالت منفی «م» میگیرد.
* برو--> " رو " / نرو --> مـَرو
* بگو--> " گو " / نگو --> مـَگو
صرف فعل مضارع:
* غذا میخورد : --> غذا بخورَه
* میگیرد --> گیرَه
* بروی--> رَوی / نروی --> نَـرَوی
* میخواهم بروم --> مـُخـُم رَوُم<ref>مثلهای شوشتری-جلال الدین امام جمعه-بنیادنیشابور-تهران-1984 صفحهٔ 13</ref>
فعل ماضی: نمونهای از صرف افعال ماضی در گویش شوشتری در وجههای مختلف
* رفتم --> رفتـُم
* نشسته بود -->
* رفته باشد--> رفته بوَ
* میگفت --> بـِگُفت
* کشتهاند --> کُشتِنَه
در افعال متعدی در گویش شوشتری مفعول یا متمم ممکن است بصورت ضمیر متصل پس از فعل بیاید. این حالت در فارسی امروز چندان متداول نیست اما در ادبیات کهن فارسی وجود
* "نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم"
میبینیم که "ت" که نشانه مفعولی، در اینجا مفهول له، است بصورت چسبان پس از فعل میآید. در پارسی بیشتر مفعول به خاصیت اتصال به پایان فعل را دارد و اتصال مفعول له کمتر به کار میرود اگرچه در ادبیات هست. این حالت در گویش شوشتری هنوز وجود
== ادبیات شوشتری ==
[[شوشتر]] در دورههای دور [[ادبیات]]
::بدخلقی و ری چرکنی او کس که ازم کرد
سطر ۵۸ ⟵ ۶۱:
::غیر ستم و جور و جفا هیچ ندارَه
::جز غصه و معبوس و قنا هیچ ندارَه
::معلومَه
::هر خواهشی وَش کردمه او همچه ازم کرد
''کلمات و اصطلاحات بومی''
گویش شوشتری از نظر اصطلاحات بومی غنای فراوانی دارد. بسیاری واژههای ناشناخته یا واژههای مهجور و متروک در این گویش متداول است. برای نمونه:
* لف=شبیه
* مرگوی=مر گویی، انگارکه
سطر ۸۴ ⟵ ۸۸:
* بهـَز = به از، بهتر از
* پار= سال گذشته، پارسال
* بختر = بهتر<ref>دیبای شوشتر، نوشته محمد
== ادبیات شفاهی و ترانههای محلی ==
شوشتر حائز ادبیات شفاهی غنی از جمله [[
::''موندَه به ز درموندَه''
::munda bah za darmunda
:مانده به ز درمانده است.
::''مرگوی سر پرز خاری نشسه س''
::mar guwi sar parz'e xâri nešassa
:مرگویی (گویی که) بر سر خاری
::''بو روغن
::bu rowqan daqš'a kasi namfahma
:بوی روغن داغش را کسی
ترانهٔ محلی شوشتری معروف به سوزه واری:▼
▲ترانهٔ محلی شوشتری معروف به سوزه واری :
{{شعر}}
{{ب|دشت و صحرا اَ گل چی گلسّونه | سوزه واری گرفت کل بیابونه }}
{{ب|ماشالله بهای بهار |هر کُیا سیل کنی گل فراوونه }}
{{ب|گل اومد، گل اومد |یارم خوش اومد }}
{{ب|باغبون جار مَزَن گل به گلزاره |نازنینُم اومه وخت دیداره }}
{{ب|انقذه به گلت مناز |کی گلش چی گلم رنگ وریداره }}
{{ب|گل اومد، گل اومد |یارم خوش اومد }}
{{ب|عاشق چشم مستونَشُم مو |همچه مجنونی دیوونشم مو }}
{{ب|قربون بالوی دلنشینش |چی غلومی در خونشم مو }}
{{ب|گل اومد، گل اومد |یارم خوش اومد }}
{{ب|قربون رنگ سرخ و سفیدش |قربون او کس که آفریدش }}
{{ب|مو قربون کار خدا بام |آفریدم تا گردم مریدش }}
{{ب|گل اومد، گل اومد |یارم خوش اومد }}
{{پایان شعر}}
=== راهنمای آوانویسی ===
در این نوشتار از نمادهای زیر برای آوانویسی استفاده شدهاست
سطر ۱۴۳ ⟵ ۱۵۳:
== منابع ==
{{پانویس
== جستارهای وابسته ==
سطر ۱۵۱ ⟵ ۱۶۱:
{{گویش و لهجه فارسی}}
[[رده:زبانهای ایرانی جنوب غربی]]
[[رده:گویشهای زبان فارسی]]
[[رده:
|